*چرا اداره کل ورزش و جوانان فارس را نقد می کنم؟*
بسم الله الرحمن الرحیم
این موضوع را کاملا طبیعی می دانم که پس از آغاز گزارش دهی و گاهی نقد عملکرد مجموعه ورزش و جوانان استان، دوستان گزینه پاسخگویی (در صورت داشتن پاسخ مناسب ) و یا اتخاذ شیوه های نامناسبی مثل بی تفاوتی، تهمت و یا توهین را پیشه کنند! در این باره فعلا امیدوار به پاسخگویی عزیزان در جهت تنویر افکار عمومی هستم.
اما از آنجا که تنی چند از عزیزان به بحث احتمال درخواستهای مالی یا طلب پست از طرف بنده از گردانندگان ورزش و جوانان اشاره کردند، لازم دانستم کلیاتی را آشکار سازم.
1) هرگز هیچگونه درخواست پستی از سوی بنده حقیر به مدیران محترم ورزش و جوانان ارائه نشده است. مدیرمحترم، روزی از بنده دعوت و پیشنهاداتی ارائه کردند که با توجه به شنیده هایی مبنی بر پیشنهادهای متعدد به دوستان دیگر، توسط چند تن از عزیزانم و بزرگان استان واقعیت سنجی کردم، اما هر چند از هر فرصتی برای خدمت صادقانه استقبال می کنم، به دلیل شرایطی که از ابتدا به محقق شدنش اعتقادی نداشتم و گذر زمان هم صحت برداشت بنده را اثبات کرد، روی آن حساب نکردم. ظاهرا دوستان در جایی ادعا کردند که مطرح شدن این پیشنهاد از سوی بنده بوده!! که وقتی با اعتراض جدی بنده مواجه شدند صراحتا پیام دادند به هیچ وجه! این پیشنهاد از سوی خودشان و به تشخیص خودشان بوده است و هر کس چنان ادعایی کرده کاذب بوده است!!
2) بنده هرگز نه تعامل کاری و نه چشمی به مراودات مالی یا تجاری با ورزش و جوانان نداشته ام. تنها مورد درخواست از سوی شورای جوانان آموزش و پرورش فارس از اداره کل ورزش و جوانان ( معاونت جوانان) در زمینه همکاری با تجهیز کتابخانه های جوانان در استان بود که البته آن هم محقق نشد و درباره سمن جوانان هم علیرغم باز بودن مسیر، دیناری دریافت نکردیم.
3) بر حسب احترامی که از جناب کامیاب می دیدم به ایشان ارادت داشته و برایشان احترام ویژهای قائل بوده و هستم. وقتی دوستانی تیتر زدند ((کامیاب مدیرکل برتر کشور شد)) به ایشان تبریک گفتم، اما ضمن بررسی دقیقتر متوجه شدم که اصل داستان چیز دیگری بوده و بحث انتخاب یازده مدیرکل از سوی فدراسیون پهلوانی، آن هم با شاخصه همیاری و ورود به قضیه سیل بوده است! به نظرم رسید که لازم است با این بزرگنمایی های بیمورد برخورد متناسبی صورت پذیرد. مطلبی نوشتم و بسیاری از دوستان منتقد هم به تایید آن پرداختند. روال منطقی می توانست عدرخواهی و یا حتی سکوت و دقت در عدم تکرار باشد، اما یکی از نزدیکان جناب مدیرکل، با تمام وجود به این نقد ساده تاختند! آنجا بود که نقدناپذیری مشهود در ساختار بنده را واداشت که علیرغم ارادتم به مدیر محترم مجموعه را با نقد جدی تر و منصفانه ای مواجه کنم تا شاید بتوانم در حد بضاعتم به اصلاح سیستم کمک کنم. اگر ملاک پست طلبی بود، در قبال مجموعه ای که مدیرش اذعان به جدیت در پیشنهاد کاریشان به بنده داشتند، سکوت می کردم و حتی مدح می گفتم!!
4)دغدغه مندی اجتماعی درد لاعلاجی بوده که با من زاده و بزرگ شده است! هیچ معیار امروزی نمی تواند درک کند چرا در طول زندگیم سرمایه های مالی و معنویم را هزینه فعالیتهای اجتماعی کرده ام. فعالیتهایم در دوران دانش آموری و دانشجویی، شاهدی بر این مدعاست!
برداشت کلی بنده و بسیاری از دوستان ورزشکار و تحصیلکرده ی ورزشیم ، از شرایط فعلی ورزش استان، وضعیتی نامطلوب و نیازمند به تحول جدی و پیشرفت بود. بر پایه همان دغدغه مندی همیشگی و نارضایتی از شرایط موجود، شروع به گزارش عملکرد اداره کل محترم ورزش و جوانان ، خصوصا در حوزه ورزش قهرمانی کردیم تا شاید چون آینه ای، واقعیات را برای تصمیم سازان نمایان سازیم . طبیعتا برای ارزیابی عملکرد مجموعه ورزش و جوانان باید از منظر ورزش قهرمانی، ورزش همگانی، ورزش بانوان، امورجوانان، توسعه منابع و زیرساختهای ورزشی به بررسی دستاوردها می پرداختیم.
الف) دوستان مدیر بیشترین تاکیدشان در زمینه توفیقات در بحث ساخت و سازهاست و طبیعتا پرچمشان در این زمینه هم ورزشگاههای پارس و شش هزار نفری، مجموعه سوارکاری لپویی و زمینهایی متعدد چمن مصنوعیست..... برای رعایت انصاف و حرکت در مسیر قانون ، در بحث توسعه زیرساختها و ساخت و سازها، ضمن نادیده گرفتن شایعه ها و ابهامات و.... ، ما فقط اشاره به لزوم ایجاد شفافیت در عملکرد، کردیم، با تاکید بر اینکه برای زیر سوال نرفتن سلامت مجموعه لازم است نحوه واگذاری و اجرای پیمانها و قراردادها ، اعلام لزوم اجرا و میزان پیشرفت پروژه ها و... شفاف سازی شود. گمان نمی کنم حرف بدی زده باشیم!! و دوستان هم طبیعتا نباید با این درخواست مشکل داشته باشند....
ب) در بعد ورزش قهرمانی که تاثیر آن در افزایش نشاط اجتماعی و تقویت ورزش همگانی و.... بدیهیست از بررسی عملکرد ورزشهای ویترینی و پرطرفدار بر اساس مستندات رسانه های مختلف به این ن