cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

Quran-Hadith-Isfahan

این کانال برای اطلاع رسانی برنامه‌ها و انتشار فایل‌ها و صوت‌های کلاس‌ها و کارگاه‌های رشتۀ علوم قرآن و حدیث سراسر کشور تشکیل شده است. برای ارتباط با ما، به آی دی ذیل پیام بدهید @QuranHadith_Isf

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
367
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-17 روز
-230 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Repost from عنقاء
🔍 دو کمان کیهانی در قرآن ✨ قرآن‌پژوهی 🖋 یادداشت‌های دین‌پژوهان | مهرداد طباطبایی 🔻 سوره‌ی نجم، با اصرار بر ملاقات پیامبر با موجودی اُلوهی آغاز می‌شود؛ موجودی که در بالاترین افقِ آسمان بوده (وهو بالافق الاعلی)، سپس پایین و پایین‌تر آمده (ثم دنا فتدلی)، تا اینکه آن قدر به پیامبر نزدیک شده (فکان قاب قوسین او ادنی)، که چیزهایی را به او وحی کرده است (فأوحی الی عبده ما أوحی). 🔻 درباره‌ی آیه‌ی نهم از این سوره، یعنی «فَکانَ قَابَ قَوسَیْنِ اَو اَدنَیٰ»، مفسران در طول سده‌های گذشته، چهار تفسیر متفاوت بیان کرده‌اند که به نظر می‌رسد هیچ‌یک از آنها نتوانسته معنای آیه را بازتاب دهد: (۱) به اندازه‌ی طولِ دو کمان (حدود دو متر تا چهار متر)، (۲) به اندازه‌ی دو ذراع (حدود یک متر)، (۳) به اندازه‌ی فاصله‌ی دو سرِ کمان وقتی که کشیده می‌شود و به هم نزدیک می‌شوند (کمتر از نیم‌متر)، و نهایتاً (۴) به اندازه‌ی دو کمانِ به هم چسبیده. 🔻در این تفسیر چهارم ادعا می‌شود که این کار یک رسم عربی بوده است که دو نفر برای نشان‌دادنِ دوستیِ عمیق‌شان کمان‌هایشان را به هم می‌چسبانده‌اند. ملاحظه می‌شود که گویی مفسران متوجه بوده‌اند که باید تفسیری برای این آیه ارائه دهند که نشانگر حداکثر نزدیکی میان آن موجود اُلوهی و پیامبر باشد، و برای همین به تدریج از معنای تحت‌اللفظی آیه دور و دورتر شدند و با پذیرفتن تکلّف‌هایی تلاش کردند آن فاصله‌ی اولیه (دو تا چهار متر) را کمتر و کمتر کنند، تا در نهایت برای رسیدن به کمترین فاصله متوسل به جعلِ داستانی درباره‌ی رسوم عربی شدند تا این اتصال را به گونه‌ای توجیه کنند. 🔻 اما به نظر می‌رسد برای حل معمای دو کمان، نیاز نیست چندان از معنای تحت‌اللفظی آیه دور شویم، به شرط آنکه خود متن بتواند کلیدی در اختیارمان بگذارد تا معنای آن را بفهمیم. به گمان من، آن کلید را می‌توان در نام سوره جست. سوره‌ی نجم را شاید بتوان «کیهانی»ترین سوره‌ی قرآن نامید؛ زیرا با اشاره‌ی مستقیم به یک ستاره و افتادنش آغاز می‌شود (آیه‌ی ۱)، با نام بردن مستقیم از ستاره‌ای دیگر به پایان می‌رسد (رب الشعری در آیه‌ی ۴۹)، و در این میان باز هم اشاراتی کیهانی دارد، مانند افق اعلی (آیه‌ی ۷) و احتمالا افق ادنی (آیه‌ی ۸)، السموات (آیه‌ی ۲۶)، و ما فی السموات وما فی الارض (آیه‌ی ۳۱). بعضی حتی «سدرة المنتهی» (آیه‌ی ۱۴) را هم اشاره به صورتی فلکی، مشخصا صورتِ فلکی اَندرومِدا، دانسته‌اند[۱]، که هرچند کلیّت آن قابل دفاع به نظر می‌رسد، درباره‌ی مصداق آن صورت فلکی می‌توان بیشتر تأمل کرد. 🔻با این کلید، اکنون می‌توانیم بدون دور شدن از معنای تحت‌اللفظی «قوس» معنای نهان آن را دریابیم؛ برای فهم آیه کافی است به جای دو کمان در زمین، به دنبال دو کمانِ کیهانی بگردیم. با این اوصاف، چرا نباید ذکر صریح کلمه‌ی «قوس» را در آیه‌ی مورد بحث، اشاره‌ای به صورت فلکی «قوس» دانست؟ احتمالا پاسخ این است که اولاً چون چه ربطی به بافت این آیات دارد؟! ثانیا چون در آیه صحبت از دو قوس است، نه یک قوس. 🔻 برای پاسخ به دو اشکال بالا، کافی است تا دیر نشده در آسمان همین شب‌های اوایل پاییز، نگاهی به «افق ادنی» بیندازیم و صورت فلکی قوس را در شکل واقعی‌اش ببینیم تا شاهد یک پدیده‌ی جالب کیهانی باشیم: مماس‌بودن دو کمانِ کیهانی با یکدیگر: یکی همان کمانی که در دست کماندارِ صورت فلکیِ قوس است، و دیگری کمانِ کهکشان راه شیری (که به تعبیر احادیث شیعی «قوس الله»[۲] است). این پدیده‌ی جالب کیهانی، همیشه درست در قلب کهکشان راه شیری، یعنی پرستاره‌ترین و مرکزی‌ترین قسمت آن، رخ می‌دهد (معمولا نوآموزان با همین نشانی صورت فلکی قوس را در آسمان شب می‌یابند). 🔻 اکنون منظور از دو کمان روشن شد. از همین جاست که ربطش هم مشخص می‌شود. منظور آیه‌های بالا این است که آن موجود اُلوهی آن قدر پایین آمد و به پیامبر نزدیک و نزدیک‌تر شد، که درست مثل دو کمانِ آسمانی که با هم مماس شده‌اند، آن دو به کمالِ اتصال رسیدند. جالب است که به گفته‌ی عبدالرحمن صوفی، از بزرگ‌ترین ستاره‌شناسان مسلمان و نویسنده‌ی کتاب «صُوَر الکَواکِب»، عرب‌ها از قدیم آن ناحیه از آسمان را که بین کمان و بدن کماندار قرار گرفته، «الوصل» می‌نامیده‌اند.[۳] [۱] احمد پاکتچی، «بازخوانی مفهوم سدرةالمنتهی با رویکرد گفتمانی»، صحیفه‌ی مبین، ۲۱:۵۸، صص ۴۶-۷. [۲] ابن شعبه حرّانی، تُحَف ‌العقول، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۴، ص ۲۴۲. [۳] عبدالرحمن صوفی، صور الکواکب، نسخه‌ی خطی شماره‌ی ۳۰۷۱۰/۴۴۱۵، کتابخانه‌ی مجلس شورای اسلامی، برگ ۱۴۱ب. #قرآن #قرآن‌پژوهی #کیهان‌شناسی_قرآنی #نجم #صورت_فلکی #قوس #Quran #Quranic_Studies #Quranic_Cosmology #Najm #Constellation #Sagittarius 🖋یادداشت‌های دین‌پژوهان | مهرداد طباطبایی @anqanotes
نمایش همه...
آشیانه‌ی عنقاء

✨ صورت فلکی «قوس» (کمان، کمانگیر، یا Sagittarius) و کهکشان راه شیری، آنگونه که در یکی از شب‌های اوایل سده‌ی هفتم میلادی (سال‌ ۶ بعثت) در آسمانِ مکّه مشاهده می‌شده است. تصویر با استفاده از نرم‌افزار Stellarium Mobile تهیه‌ شده است. @anqanotes

@shafiei_kadkani ـــــــــــــــــــــــ دریایی بی‌حدّ ▪️و گفت: رسول، عَلَیهِ السّلام، درویشی اختیار کرد. با سخاوت و خُلقِ نیکو بود، بی‌خیانت بود، وا دیدار بود، راهنمایِ خَلق بود، بی‌طمع بود، شرّ و خیر از خدای دید، وا خلقَش غَش نبود، اسیرِ وقت نبود، هرچه از آن خلق ترسند نترسید، هرچه خلق بدان امید دارند او نداشت، به هیچ غرّه نبود. این جمله صفتِ جوانمردان است. رسول عَلیهِ الصَّلٰوةُ وَ السّلام، دریایی بود بی‌حدّ [که] اگر قطره‌ای از آن بیرون آید همه آفریده غرق شود. ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی رَضِیَ اللّه عَنه تذکرة‌الاولیاء عطّار نیشابوری، تهران: ۱۳۹۸، جلد اول، ص ۷۵۳ مقدمه، تصحیح و تعلیقات دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
نمایش همه...
🔸کتاب«الرد علی المنطقیین»او نقدی به منطق صوری ارسطویی است که در جلد دوم آن به دنبال پایه‌ریزی الگویی از منطق اسلامی هم هست. اما چیزی که در غالب کتاب‌های او در نحوه‌ی استدلالات‌اش دیده می‌شود بیان مبالغه‌آمیز در استدلال و اغراق و تعمیم و قطعی جلوه دادن آنهاست که در تضاد با هر شیوه‌ای از الگوهای علمی است. 🔸در تصویری که از کتاب یادشده گذاشتم می‌بینید برای استدلال بر یک گزاره‌ی منطقی(فارغ از درست یا غلط بودن آن)تمام اهالی زمین و حتا ساکنان آسمان را شاهد بر درستی آن می‌گیرد و از سویی مخالفت با آن را بدعت می‌خواند که به وضوح دخالت دادنِ اصطلاح فقهی بدعت در مبانی منطقی است که باید از محتوای ارزمندِ غیر صوری تهی باشد. 🔸دکتر جوهر محمد داود صاحب کتاب «نظم‌القرآن» و از محققان ابن تیمیه شناس بر این باور است که صیغه‌ی افعل‌التفضیل یعنی کلماتی مانند برترین،بدترین، از متداول‌ترین کلمات در کتاب‌های ابن تیمیه است. به علاوه‌ی تأکیداتی از قبیل این جملات که: 🔸«وهذا ماأجمع عليه جميع عقلاء بني آدم في كل زمان ومكان» یعنی بر این مطلب تمامی عقلای بشر در همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها اتفاق نظر دارند. هیچ کس نمی‌داند این‌گونه اجماع‌های بی‌استثنا را چگونه به دست می‌آورده که حتا گاه آنها را مقید به الی یوم القیامة هم می‌کند. و نیز عبارات قطعی و تعمیم‌هایی این چنین: باتفاق أهل الملة=همه‌ی اهل شریعت بر این اجماع دارند یا بالاتر: باجماع الأمم= همه‌ی ملت‌ها در این مورد متفق النظرند. یا:ومعلوم بالاضطرار=به ضرورت بر ما مبرهن است. یا: لم يقل بهذا أحد=یعنی هیچ کس را قائل بدین سخن نمی‌یابی. 🔸خلاصه وقتی با این استایل به سراغ گزاره‌های علمی در هر رشته‌ای بروید هر دیدگاه دیگری هم در برابر نظر شما قد علم کند لزوما آن را نظر شاذ و نادر و غیرقابل اعتنا خواهید دید. ✍دکتر مسعود باب‌الحوائجی https://t.me/translate52arabic
نمایش همه...
ترجمه ادب و فرهنگ عربی مسعود باب الحوائجی

به فُتوایِ این احقر المُحاط:رشاء دربطن حوت، احوط است.

Photo unavailableShow in Telegram
نمونه‌ای از شیوۀ استدلال مبالغه‌آمیز #ابن‌تیمیه در کتاب «الرد علی المنطقیین»
نمایش همه...
Repost from نطقیات
💢 عنوان دوره: مهارت نگارش آکادمیک به زبان انگلیسی 🔺 بررسی اجمالی دوره: دوره مهارت نگارش آکادمیک به زبان انگلیسی، یک دوره سه ترمی جهت آموزش مهارت‌های ضروری مورد نیاز برای تقویت مهارت نوشتن آکادمیک طراحی شده است. زبان‌آموزان با سطح متوسط دانش زبان انگلیسی در طول دوره یاد می‌گیرند که چگونه متونی با ساختار قابل قبول و منسجم بنویسند که مطابق با استانداردهای مورد نیاز در سطح دانشگاه باشد. هر ترم شامل ده جلسه ۱:۱۵ تا ۱:۳۰ ساعت است. 🔺 اهداف دوره: ۱. تقویت مهارت‌های لازم برای نوشتن متن‌های پژوهشی و دانشگاهی. ۲. تقویت توانایی‌های تفکر انتقادی برای تجزیه و تحلیل مؤثر متون انگلیسی و ترکیب ایده‌های پیچیده. ۳. گسترش دانش واژگان و دستور زبان انگلیسی برای افزایش وضوح و تأثیر بیان نوشتاری. ۴. افزایش اعتمادبه نفس زبان‌آموزان جهت نگارش متون علمی انگلیسی. ۵. ارایه راهکارهای ویرایش و تصحیح متن برای بهبود کیفیت نگارش انگلیسی. 🔺روش تدریس: مبنای اصلی آموزش در این دوره، رویکرد یادگیری مشارکتی است که در آن زبان‌آموزان فعالانه در فعالیت‌ها، تمرین‌ها و بحث‌های مختلف شرکت می‌کنند تا درک خود را از مهارت نگارش انگلیسی افزایش دهند. برای تسهیل نتایج یادگیری بهینه، زبان‌آموزان موظف هستند تا به طور فعال در حداقل ۷۰ درصد مباحث کلاسی شرکت کنند. 🔺 طرح درس ترم اول: پاراگراف‌نویسی ◽️ جلسه اول: مقدمه‌ای بر پاراگراف‌نویسی - آشنایی با مفهوم پاراگراف و اهمیت آن در نگارش انگلیسی. - توضیح درباره The Topic sentences, Supporting Sentences, and The Concluding Sentences. - شناسایی و تجزیه و تحلیل پاراگراف ها. ◽️ جلسه دوم: ساختار جمله - بررسی ساختار Independent & Dependent Clauses . - توضیح درباره انواع Clauses - ارائه تمرین برای نگارش عبارات و جملات با ساختار مناسب و منسجم. ◽️ جلسه سوم: انواع جمله۱ -Simple Sentences -Compound Sentences - ارائه تمرین برای نگارش انواع جمله ◽️ جلسه چهارم: انواع جمله۲ -Complex Sentences -Compound-Complex Sentences - ارائه تمرین برای نگارش انواع جمله ◽️جلسه پنجم: Parallelism - توضیح درباره انواع Parallelism - آشنایی با نواقص و ایرادات جمله‌سازی ◽️ جلسه ششم: Descriptive Paragraphs - بحث در باب تکنیک های نوشتن Descriptive Paragraphs. - تجزیه و تحلیل پاراگراف های نمونه. - ارائه تمرین برای نوشتن Descriptive Paragraphs. ◽️ جلسه هفتم: Narrative Paragraphs - مقدمه‌ای بر Narrative Paragraphs. - تجزیه و تحلیل پاراگراف‌های نمونه. - ارائه تمرین برای نوشتن Narrative Paragraphs. ◽️ جلسه هشتم: Expository Paragraphs - توضیح نگارش Expository Paragraphs. - تجزیه و تحلیل پاراگراف های نمونه. - ارائه تمرین برای نوشتن Expository Paragraphs. ◽️ جلسه نهم: Persuasive Paragraphs - مقدمه ای بر تکنیک‌های نوشتن Persuasive Paragraphs. - تجزیه و تحلیل پاراگراف‌های نمونه. - ارائه تمرین برای نوشتن Persuasive Paragraphs. ◽️جلسه دهم: بررسی و ارزیابی - بررسی و گفت‌وگو درباره انواع پاراگراف‌های تدریس شده. - ارایه تمرین برای تقویت درک ساختارهای انواع پاراگراف - ارایه تمرین برای تقویت درک ساختارهای انواع پاراگراف. 🛑 ثبت‌نام این دوره به زودی شروع خواهد شد، این دوره برای کسانی که قصد نگارش مقاله به زبان انگلیسی دارند مفید است. ♦️♦️♦️ t.me/nutqiyyat Instagram.com/Nutqiyyat https://youtube.com/@nutqiyyat
نمایش همه...
Repost from عنقاء
📜 نامه‌ی یعقوبِ سروجی به حِمیَریان بخش ۹ از ۱۰ ▪️ بند چهل‌وهفتم ܘܪܗܛܝܢ ܠܬܪܥܗ ܟܠ ܚܝܠܝܢ܇ ܘܡܢܫܩܝܢ ܐܣܟܘܦܬܗ ܟܠ ܬܓܡܝܢ܇ ܘܟܦܝܢ ܩܕܡ ܙܩܝܦܗ ܟܠ ܬܓܝܢ܇ ܘܚܐܝܢ ܒܦܓܪܗ ܟܠ ܦܘܡܝܢ܇ ܘܡܬܒܣܡܝܢ ܒܕܡܗ ܟܠ ܠܫܢܝܢ܇ ܘܙܡܪܝܢ ܬܫܒܚܬܗ ܟܠ ܩܠܝܢ܇ ܘܥܬܝܕܝܢ ܠܣܓܕܬܗ ܟܘܠ ܥܠܡܝܢ܇ ܘܟܠ ܦܘܡ ܡܘܕܐ ܕܡܪܝܐ ܗܘ ܝܫܘܥ ܠܫܘܒܚܐ ܕܐܠܗܐ ܐܒܘܗܝ. و تمامِ لشکریان به سوی درگاهِ او هجوم ‌آورند و همگی آستانِ او را ‌بوسیدند و همه‌ی تاج‌ها در برابرِ صلیبِ او تعظیم کردند، و تمامِ دهان‌ها بر بدنِ او بسته شدند، و تمامِ زبان‌ها با خونِ او مسرور شدند، و تمامِ صداها او را ستایش کردند، و تمامِ جهانیان آماده‌ی پرستشِ او شدند، و هر دهان اعتراف ‌کرد که عیسی به جلالِ خدای پدرش ارباب است. ▪️ بند چهل‌وهشتم ܘܗܕܐ ܬܘܕܝܬܐ ܐܚܝܕܬ ܥܠܡܐ ܩܪܬܟܘܢ ܠܥܡܕܐ ܘܐܫܘܝܬܟܘܢ ܠܡܘܠܕܐ ܪܘܚܢܐ. ܘܗܝ ܛܝܒܬ ܠܟܘܢ ܐܬܪܐ ܒܝܡܝܢܐ. ܐܝܟܐ ܕܡܫܝܚܐ ܫܪܐ ܒܫܘܒܚܐ ܥܡ ܝܠܘܕܗ. این اعتراف، که جهان را در بر می‌گیرد، شما را به تعمید فرا می‌خواند و شما را شایسته‌ی تولدِ روحانی کرده است. و مکانی را در سمتِ راست برای شما آماده کرد، جایی که مسیح با مولای خود با جلال بر تخت نشسته است. ▪️ بند چهل‌ونهم ܡܛܠ ܗܕܐ ܐܚܝ܇ ܚܣܝܡܝܢ ܒܟܘܢ ܫܐܕܐ ܘܣܥܝܢ ܠܟܘܢ ܕܝܘܐ܇ ܘܙܩܝܦ ܠܘܩܒܠܟܘܢ ܣܛܢܐ ܒܥܠܕܒܒܐ. ܘܫܓܝܫܐ ܥܠܝܟܘܢ ܟܠܗ ܣܡܠܐ܇ ܘܠܓܝܘܢ ܪܒܐ ܡܥܝܪ ܥܠܝܟܘܢ ܟܠܒܘܗܝ܇ ܘܡܙܡܢ ܥܠܝܟܘܢ ܪܘܚܐ ܒܝܫܬܐ܇ ܘܡܟܢܫ ܕܐܒܐ ܕܢܒܣܒܣ ܠܐܡܪܐ ܡܫܝܚܝܐ. برادران من، بدین سبب شیاطین به شما حسادت می‌کنند و دیوان از شما متنفرند، و شیطانِ دشمن بر ضدِ شما قیام کرده است. و تمامِ اصحابِ شِمال را علیهِ شما تحریک کرده، و لشکرِ بزرگِ سگ‌های خود را بر ضدِ شما برانگیخته، و ارواحِ شیطانی را علیهِ شما فرا‌خوانده، و گرگ‌ها را جمع می‌کند تا گوسفندانِ مسیحی را تکه‌تکه کنند. ▪️ بند پنجاهم ܘܐܝܟ ܕܐܪܡܝ ܒܠܒܗ ܕܝܗܘܕܐ ܢܟܝܠܐ ܕܢܫܠܡ ܠܗܘ ܪܒܐ ܫܒܝܚܐ܇ ܗܟܢ ܫܓܪ ܒܠܒܐ ܕܪܕܘܦܐ ܛܢܢܐ ܕܢܫܬܕ ܠܘܩܒܠܟܘܢ ܗܪܬܐ. ܐܢܬܘܢ ܕܝܢ ܠܒܝܒܐ ܒܢܝ ܓܒܐ ܕܝܡܝܢܐ܇ ܐܬܚܝܠܘ ܘܠܐ ܬܕܚܠܘܢ܇ ܘܓܙܘܡܘ ܥܠ ܡܘܬܐ ܒܬܘܟܠܢܗ ܕܙܩܝܦܐ. ܘܫܘܛܘ ܐܢܘܢ ܠܪܕܘܦܐ܇ ܕܥܠ ܦܓܪܐ ܗܘ ܒܠܚܘܕ ܫܠܝܛܝܢ܇ ܘܢܦܫܐ ܠܐ ܡܫܟܚܝܢ ܠܡܩܛܠ. همان‌گونه که <شیطان> در دلِ یهودا حیله و نیرنگی القاء کرد که به حق‌تعالی خیانت کند، در دلِ جفاگران نیز همتی برافروخت تا با شما نزاع کنند. اما شما ای دوستانِ دلیرِ بنی‌یَمین، شجاع باشید و نترسید، و با توکّل بر صلیب در مرگ تعجیل کنید. جفاکاران را تحقیر کنید؛ که آنان تنها بر بدن قدرت دارند، اما نمی‌توانند روح را بکُشند. ▪️ بند پنجاه‌ویکم ܘܠܐ ܬܕܚܠܘܢ ܘܠܐ ܬܙܘܥܘܢ ܡܢ ܕܝܢܐ ܕܙܒܢܐ܇ ܗܠܝܢ ܕܝܘܡܢ ܐܝܬܝܗܘܢ ܘܡܚܪ ܚܡܘ ܘܐܒܕܘ܇ ܐܝܟ ܥܡܝܪܐ ܕܠܐ ܡܬܝܕܥܐ ܕܘܟܬܗ܇ ܕܢܐܙܠܘܢ ܢܗܘܘܢ ܠܚܡܐ ܠܢܘܪܐ ܒܦܚܬܐ ܪܒܐ ܕܫܠܗܒܝܬܐ. از قضاوتِ زمانه نهراسید و آشفته نشوید؛ آنهایی که امروز هستند، فردا نابود و خشک می‌شوند؛ همچون علفی که جایش شناخته نشود؛ کسانی که آنجا <یعنی به دوزخ> می‌روند طعمه‌ای در عمقِ شعله‌ها برای آتش خواهند بود. ▪️ بند پنجاه‌ودوم ܠܐ ܬܥܝܩܟܘܢ ܚܙܬܗ ܕܦܓܪܐ܇ ܕܡܬܓܪܓܪ ܘܡܬܒܣܒܣ. ܟܪܣܛܝܢܐ ܓܝܪ ܫܪܝܪܐ ܘܡܗܝܡܢܐ ܡܐ ܕܡܬܪܕܦ ܐܚܕ ܗܝܡܢܘܬܗ ܒܓܘ ܢܦܫܗ܇ ܘܡܫܠܡ ܦܓܪܗ ܠܡܚܘܬܐ ܕܒܥܠܕܒܒܐ܇ ܘܐܝܟ ܗܘ ܕܗܠܝܢ ܐܡܪ ܠܪܕܘܦܘܗܝ܇ ܐܢܐ ܗܝܡܢܘܬܝ ܢܛܪ ܐܢܐ ܕܠܐ ܬܬܢܟܐ܇ ܦܓܪܐ ܕܝܢ ܡܫܠܡ ܒܐܝܕܝܟܘܢ ܟܡܐ ܕܝܢ ܕܬܒܣܒܣܘܢ ܦܓܪܐ܇ ܐܢܐ ܗܝܡܢܘܬܝ ܠܐ ܡܒܣܒܣ ܐܢܐ ܘܟܡܐ ܐܢ ܬܣܕܩܘܢ ܓܘܫܡܐ܇ ܐܢܐ ܣܕܩܐ ܒܬܘܕܝܬܐ ܕܫܪܪܝ ܠܐ ܥܒܕ ܐܢܐ. نترسید از دیدنِ جسدی که کشیده و تکه‌تکه می‌شود، زیرا مسیحیِ راستین و مؤمن حتی در صورتِ آزار و اذیت ایمانِ خود را در روحِ خود حفظ می‌کند و بدنِ خود را در برابرِ ضربه‌های دشمنان تسلیم می‌کند و به جفاگرانش می‌گوید: من ایمانِ خود را از آسیب حفظ می‌کنم، اما بدن را به دستانِ شما می‌سپارم، هر قدر بدن را پاره کنید، من ایمانم را پاره نمی‌کنم، و نیز هر قدر جسم را تکه‌تکه کنید، من اعتراف به حقیقت را تکه‌تکه نمی‌کنم. ▪️ بند پنجاه‌وسوم ܐܠܗܐ ܥܡܟܘܢ ܗܘ܇ ܘܐܠܘ ܒܥܐ ܠܐ ܫܒܩ ܕܬܬܪܕܦܘܢ ܐܠܐ ܡܛܠ ܕܪܚܡ ܠܟܘܢ ܡܪܦܐ܇ ܕܢܬܒܚܪ ܚܘܒܟܘܢ ܘܢܬܚܙܐ ܫܪܪܟܘܢ܇ ܘܬܕܢܚ ܙܟܘܬܟܘܢ ܘܬܬܝܬܪ ܗܝܡܢܘܬܟܘܢ܇ ܘܬܣܒܘܢ ܡܢ ܐܓܘܢܐ ܟܠܝܠܐ ܕܙܟܘܬܐ܇ ܘܢܚܕܘܢ ܡܠܐܟܐ ܒܫܘܦܪܐ ܕܡܣܝܒܪܢܘܬܟܘܢ܇ ܘܢܬܒܣܪܘܢ ܒܥܠܕܒܒܐ ܒܫܪܪܟܘܢ. ܕܠܐ ܡܬܪܦܐ. خداوند با شماست و اگر بخواهد اجازه نمی‌دهد که موردِ آزار و اذیت قرار بگیرید، اما چون شما را دوست دارد، اجازه می‌دهد که عشقِ شما آزمایش شود، تا حقیقتِ شما آشکار شود، پیروزیِ شما بدرخشد و ایمانِ شما تجلیل شود، تا شما تاجِ پیروزی را از نبرد دریافت کنید، فرشتگان از برتریِ اعترافِ شما خوشحال شوند، و دشمنان از راستیِ شما ناامید شوند. 🖋 سجاد امیری باوندپور @anqanotes
نمایش همه...
Repost from عنقاء
📜 نامه‌ی یعقوبِ سروجی به حِمیَریان بخش ۱۰ از ۱۰ ▪️ بند پنجاه‌وچهارم ܦܓܪܐ ܡܐ ܕܐܬܚܒܠ ܕܢܬܩܢ ܐܝܬ ܠܗ܇ ܗܝܡܢܘܬܐ ܕܝܢ ܐܢ ܡܣܬܪܚܐ ܒܟܦܘܪܝܐ܇ ܠܝܬ ܡܕܡ ܕܡܨܐ ܡܬܩܢ ܠܗ ܕܬܫܦܪ. ܘܡܚܕܐ ܕܢܗܪܐ ܢܦܫܐ ܒܗܠܝܢ܇ ܕܡܢ ܚܫܐ ܠܐ ܬܕܚܠ܇ ܘܡܢ ܢܓܕܐ ܠܐ ܬܣܬܪܕ ܗܘ ܚܫܐ ܙܐܥ ܡܢܗ ܘܥܪܩ܇ ܘܡܫܬܟܚܐ ܠܐ ܚܫܘܫܬܐ ܒܣܒܪܗ. ܘܡܐ ܕܒܩܛܝܪܐ ܕܐܘܠܨܢܐ ܐܬܥܨܝܬ ܕܬܫܢܐ ܡܢ ܦܓܪܐ܇ ܪܗܛܘ ܠܩܘܒܠܗ ܟܠܝܠܐ ܕܙܟܘܬܐ ܡܢ ܚܙܝܘܗܝ ܕܐܓܘܢܐ. ܕܬܗܪܝܢ ܒܝܕܪܐ ܪܒܐ ܕܡܣܝܒܪܢܘܬܗ. وقتی بدن فاسد ‌شود آن را مرمت باشد، اما اگر ایمان با کفر فاسد شد هیچ‌چیز نمی‌تواند دوباره شُکوهِ آن را نو بسازد. و به محضِ این‌که روح در این امر روشن شد تا از رنج نترسد و از تازیانه نلرزد، رنج از او دور می‌شود و می‌گریزد و در صبرِ خود بی‌رنجی می‌یابد. و هنگامی‌که با قدرتِ عذاب او <یعنی روح> را از بدن بیرون ‌آورند، آنگاه تاج‌های پیروزی از جانبِ کسانی که مبارزه را دیدند و از مبارزه‌ی عظیمِ استقامتِ او شگفت‌زده شده بودند به سوی او آمدند. ▪️ بند پنجاه‌وپنجم ܗܟܢܐ ܗܘܝܐ ܥܡ ܡܪܢ ܒܫܘܒܚܐ ܐܝܟ ܕܟܬܝܒ. ܕܐܡܬܝ ܕܢܥܢܕ ܡܢ ܦܓܪܐ. ܥܡ ܡܫܝܚܐ ܢܗܘܐ. ܩܠܝܠ ܗܘ ܓܝܪ ܙܒܢܐ ܘܛܒ ܙܥܘܪ ܕܢܐܬܐ ܗܘ ܕܐܬܐ ܘܠܐ ܢܘܚܪ. ܘܢܠܒܫ ܠܢܦܫܬܐ ܦܓܪܝܗܝܢ܇ ܘܠܦܓܪܐ ܫܘܒܚܐ ܘܠܐ ܡܬܚܒܠܢܘܬܐ. پس او در جلال با خداوند است، همان‌طور که می‌گوید، وقتی بدن را ترک می‌کنیم، با مسیح خواهیم بود. زیرا آمدنِ کسی که می‌آید <یعنی مسیح> زمانِ کوتاه و بسیار کمی می‌بَرَد و او تردید نخواهد کرد. او ارواح را با بدنشان و بدن را با جلال و جاودانگی می‌پوشاند. ▪️ بند پنجاه‌وششم ܛܘܒܝܟܘܢ ܐܘ ܡܗܝܡܢܐ ܘܪܕܝܦܐ. ܒܗܝ ܫܥܬܐ ܡܐ ܕܚܙܝܢ ܐܢܬܘܢ ܠܗ ܥܠ ܥܢܢܝ ܫܡܝܐ܇ ܘܪܗܛܝܢ ܩܕܡܘܗܝ ܚܝܠܘܬܐ ܕܡܠܐܟܐ ܒܢܝ ܢܘܗܪܐ܇ ܘܡܙܝܚܢ ܠܗ ܠܡܝܬܝܬܗ ܠܓܝܘܢܐ ܕܢܘܪܐ ܘܕܪܘܚܐ܇ ܘܥܠ ܐܐܪ ܡܬܝܚܝܢ ܣܕܪܐ ܕܓܘܙܠܬܐ܇ ܕܪܗܛܝܢ ܠܐܝܩܪܗ܇ ܘܚܒܨ ܠܚܕܕܐ ܓܘܕܐ ܕܫܠܗܒܝܬܐ܇ ܕܢܩܠܣܢ ܠܢܝܫܐ ܕܙܟܘܬܗ. ܘܙܥܩܐ ܩܕܡܘܗܝ ܩܪܢܐ ܐܚܪܝܬܐ ܕܪܝܫ ܡܠܐܟܐ. ܕܒܝܕ ܩܠܐ ܕܝܘܒܒܗ ܡܫܬܪܝܢ ܒܪܝܬܐ. سعادت بر شما ای مؤمنان و جفا شدگان. در آن ساعت او را بر ابرهای آسمان می‌بینید که سپاهِ فرشتگان، فرزندانِ نور، به پیشِ پای او می‌شتابند، و لشکریانِ آتش و باد آمدنِ او را تمجید می‌کنند، و در هوا ردیف‌هایی از شعله‌های آتش پخش می‌شود که به سوی جلالِ او می‌روند، و انبوهی از شعله‌های آتش برای ستایشِ نشانِ پیروزی‌های او <یعنی صلیب> یکدیگر را فرا می‌گیرند. و در برابرِ او، رئیس ملائکه، آخرین شیپور را به صدا در می‌آورد که با صدای آن مخلوقات فراخوانده می‌شوند. ▪️ بند پنجاه‌وهفتم ܘܡܬܬܥܝܪܝܢ ܡܝܬܐ܇ ܘܡܫܬܚܠܦܝܢ ܚܝܐ܇ ܘܩܝܡܝܢ ܥܢܝܕܐ܇‏ ܘܢܕܝܢ ܐܝܟ ܕܡܢ ܫܢܬܐ ܫܟܝܒܐ. ܘܒܗܬܝܢ ܪܕܘܦܐ ܘܡܬܢܨܚܝܢ ܪܕܝܦܐ. ܘܬܡܢ ܗܘܝܐ ܢܩܡܬܐ ܕܛܢܢܐ ܕܢܘܪܐ ܕܡܬܠܘܙܠܐ ܕܬܟܘܠ ܠܒܥܠܕܒܒܐ. و مردگان زنده می‌شوند، زندگان متحول می‌شوند، رفتگان برمی‌خیزند و بیرون می‌آیند، مانند کسانی که از خواب بیدار می‌شوند. شکنجه‌گران شرمسار می‌شوند و شکنجه می‌شوند و غیرتِ آتشِ سوزان دشمنان را می‌سوزاند. ▪️ بند پنجاه‌وهشتم ܬܡܢ ܡܬܚܙܐ ܫܘܦܪܗ ܕܡܘܕܝܢܘܬܐ ܘܦܘܪܥܢܗ ܕܗܝܡܢܘܬܐ ܫܪܝܪܬܐ. ܒܗܘ ܝܘܡܐ ܡܬܬܪܝܡܝܢ ܪܝܫܝܟܘܢ ܒܫܘܒܚܐ܇ ܘܡܬܢܨܚܝܢ ܟܠܝܠܝܟܘܢ ܒܙܟܘܬܐ. ܘܡܬܒܣܡܝܢ ܐܢܬܘܢ ܥܡ ܡܫܝܚܐ ܒܢܘܗܪܐ. ܘܐܚܕܝܢ ܐܢܬܘܢ ܐܬܪܗ ܕܝܡܝܢܐ. ܘܡܬܒܠܥܝܢ ܒܫܘܒܚܐ ܚܫܝܟܘܢ. ܘܡܫܬܚܠܦ ܠܐܝܩܪܐ ܨܥܪܟܘܢ܇ ܘܢܦܠܝܢ ܒܦܚܬܐ ܕܢܘܪܐ ܪܕܘܦܝܟܘܢ܇ ܘܡܫܬܕܝܢ ܠܚܫܘܟܐ ܒܪܝܐ ܒܥܠܕܒܒܝܟܘܢ. در آنجا شُکوهِ اعتراف و پاداشِ ایمانِ راستین آشکار می‌شود؛ در آن روز سرهای شما در جلال به بالا می‌رود و تاج‌های شما با پیروزی تجلیل خواهد شد. و شما همراه با مسیح در نور شادی خواهید کرد. و کرسیِ سمتِ راستِ او را به دست می‌آورید. و رنج‌های شما به جلال تبدیل خواهند شد. اما تعقیب‌کنندگانِ شما در اعماقِ آتش خواهند افتاد و دشمنانِ شما به تاریکیِ بیرونِ پرتاب خواهند شد. ▪️ بند پنجاه‌ونهم ܐܚܝ ܚܒܝܒܐ ܘܪܚܡܝ܇ ܠܒܒܘ ܚܕ ܠܚܕ܇ ܘܒܝܐܘ ܚܕ ܠܚܕ܇ ܘܣܡܘܟܘ ܠܒܐ ܕܚܕܕܐ ܒܡܠܬܐ ܕܒܘܝܐܐ. ܘܩܢܘ ܐܘܝܘܬܐ ܥܡ ܚܕܕܐ. ܐܝܟ ܗܕܡܐ ܚܠܝܡܐ܇ ܕܐܝܬܘܗܝ ܪܫܗܘܢ ܡܫܝܚܐ. ܘܥܗܕܘ ܠܒܨܝܪܘܬܝ ܒܨܠܘܬܐ ܕܚܘܒܟܘܢ ܪܘܚܢܐ. ܕܐܫܬܘܐ ܒܪܚܡܐ ܠܣܒܪܐ ܕܗܝܡܢܘܬܟܘܢ. ܫܠܡܗ ܕܡܪܢ ܝܫܘܥ ܡܫܝܚܐ ܥܡ ܟܠܟܘܢ ܐܡܝܢ܀ ܫܠܡܬ. برادرانِ عزیزم و دوستانِ من، یکدیگر را تشویق کنید و به یکدیگر دلداری دهید، دل‌های یکدیگر را با کلامِ آسایش حمایت کنید، و همچون اعضای سالمِ <یک بدن> که سرِ آن مسیح است با یکدیگر متحد باشید. و کوچکىِ من را در دعاهای محبتِ معنوىِ خود به یاد آوردید، تا به امیدِ ایمانِ شما در رحمت شریک شوم. سلامِ ارباب‌مان عیسی مسیح همراهِ همه‌ی شما باد. آمین! به پایان آوردم. ▪️ پایان ▪️ 🖋 سجاد امیری باوندپور @anqanotes
نمایش همه...
Repost from عنقاء
📜 نامه‌ی یعقوبِ سروجی به حِمیَریان بخش ۷ از ۱۰ ▪️ بند چهلم ܘܥܡ ܗܠܝܢ܇ ܥܘܠܐ ܕܕܢܨܝܢ. ܢܗܝܪܐ ܕܪܗܛܝܢ. ܪܥܘܬܐ ܕܡܣܬܒܪܝܢ. ܡܠܐܟܐ ܕܡܝܒܒܝܢ. ܟܢܫܐ ܥܠܝܐ ܕܡܫܒܚܢܝܢ. ܡܕܢܚܐ ܕܛܥܝܢܐ ܩܘܪܒܢܐ. ܡܓܘܫܘܬܐ ܕܣܓܕܐ ܒܐܝܩܪܐ܇ ܐܒܐ ܕܩܥܐ ܕܗܢܘ ܒܪܝ܇ ܪܘܚܐ ܕܡܬܚܙܐ ܕܥܡ ܐܒܐ ܢܤܗܕ ܥܠ ܒܪܐ܇ ܡܠܐܟܐ ܕܡܫܡܫܝܢ܇ ܡܝܐ ܕܡܫܬܚܠܦܝܢ ܠܚܡܪܐ ܛܒܐ܇ ܓܪܒܐ ܕܡܬܕܟܝܢ܇ ܣܡܝܐ ܕܡܬܦܬܚܝܢ܇ ܕܘܓܐ ܕܫܡܥܝܢ܇ ܟܪܝܗܐ ܕܡܬܚܠܡܝܢ܇ ܠܚܡܐ ܕܣܓܐ ܒܡܕܒܪܐ܇ ܡܫܪܝܐ ܕܩܝܡܝܢ܇ ܟܐܒܬܢܐ ܕܡܬܐܣܝܢ܇ ܟܦܝܦܐ ܕܡܬܦܫܛܝܢ܇ ܚܓܝܪܐ ܕܡܩܝܙܝܢ܇ ܦܐܩܐ ܕܡܡܠܠܝܢ܇ ܐܠܝܨܐ ܕܡܬܪܘܚܝܢ. ܘܡܝܬܐ ܕܩܝܡܝܢ. و <ظهورِ او> همراه با اینها <بود>: طفلی که به حرکت درآمد؛ ستاره‌ای که به شتاب رفت؛ شبانانی که مژده می‌دادند؛ فرشتگانی که بشارت می‌دادند؛ لشکرِ آسمانی که تسبیح می‌گفتند؛ شرقیانی که قربانی آوردند؛ مَجوسانی که با احترام سجده کردند؛ پدری که فریاد زد: "این پسرِ من است"؛ روحی که با خدا ظاهر ‌شد تا بر پسر شهادت دهد؛ ملائکی که خدمت می‌کردند؛ آبی که به شرابِ ناب بدل گشت؛ جُذامیانی که پاک شدند؛ کورانی که بینا شدند؛ کرهایی که شنوا شدند؛ مریضانی که شفا یافتند؛ نان‌هایی که در بیابان فزونی گرفتند؛ نشستگانی که برخاستند؛ دردمندانی که تسکین یافتند؛ خمیدگانی که راست شدند؛ لنگانی که خرامان شدند؛ لال‌هایی که به حرف آمدند؛ طاعون‌زدگانی که تازه شدند؛ و مردگانی که برخاستند. ▪️ بند چهل‌ویکم ܗܠܝܢ ܙܥܘܪܝܬܐ܇ ܘܗܠܝܢ ܪܘܪܒܬܐ܇ ܕܚܕ ܪܒܐ ܕܐܬܐ ܠܙܥܘܪܘܬܐ܇ ܕܢܣܡ ܠܙܥܘܪܐ ܠܪܘܡܐ ܕܪܒܘܬܗ܇ ܘܢܦܪܘܥ ܚܘܒܬܐ ܥܬܝܩܬܐ܇‏ ܕܫܛܪܐ ܗܘ ܕܒܓܙܪ ܕܝܢܐ ܐܬܟܬܒ ܥܠ ܓܢܣܢ. ܐܬܩܪܝ ܘܐܬܐ ܠܕܝܢܐ ܚܠܦ ܐܕܡ ܚܝܒܐ ܐܬܕܒܪ ܘܥܠ ܠܚܒܘܫܝܐ ܢܓܕܘܗܝ ܘܩܡ ܒܫܘܐܠܐ. ܫܬܩ ܘܩܒܠ ܥܠܘܗܝ ܚܘܒܬܐ. ܬܪܨ ܐܦܘܗܝ ܠܪܘܩܐ. ܐܬܩܢ ܚܨܗ ܠܦܪܓܠܐ܇ ܝܗܒ ܦܟܘܗܝ ܠܫܘܩܦܐ. ܐܫܠܡ ܓܘܫܡܗ ܠܡܚܙܘܬܐ܇ ܐܨܛܥܪ ܒܢܚܬܐ ܕܒܙܚܐ. ܐܬܩܦܚ ܒܩܢܝܐ ܥܠ ܪܫܗ ܛܥܢ ܙܩܝܦܐ ܐܝܟ ܓܒܪܐ ܩܛܘܠܐ. اینها <امورِ> کوچک بودند، اما <امورِ> بزرگ اینها بودند: که آن‌که در اعلیٰ بود به پایین آمد؛ تا افرادِ پَست را به اوجِ عظمتِ خود برساند و آن قرضِ قدیمی که به حکمِ قاضی بر نسلِ ما صادر شده بود را بپردازد. او را به جایِ آدمِ مجرم احضار و به قضاوت سپردند، و بازجویی کردند. او سکوت کرد و تقصیر را پذیرفت. صورتِ خود را بلند کرد تا بر او تُف بیندازند؛ پشتش را به آهن داد، گونه‌هایش را به مشت‌ها داد، جسمش را به ضربه‌ها داد. او را با لباس‌های تمسخرآمیز مسخره کردند، با نِی بر سرش زدند، و همچون مردی قاتل صلیب را بر دوش کشید. ▪️ بند چهل‌ودوم ܐܬܡܬܚ ܥܠ ܩܝܣܐ ܐܝܟ ܠܝܛܐ. ܐܬܡܢܝ ܥܡ ܥܘܠܐ ܐܝܟ ܥܒܕ ܒܝܫܬܐ ܐܬܩܒܥ ܐܝܕܘܗܝ ܒܨܨܐ ܘܐܬܐܣܪ ܪܓܠܘܗܝ ܒܙܩܝܦܐ. ܡܦܪܣܝ ܘܡܟܠܠ ܒܟܘܒܐ ܕܩܝܪ ܘܣܒܠ ܚܫܐ. ܨܗܐ ܡܝܐ ܘܡܬܝܗܒܝܢ ܠܗ ܚܠܐ ܘܡܪܪܐ. ܡܒܓܢ ܡܢ ܚܫܐ ܘܡܫܬܡܥܢ ܐܢܢܬܗ ܡܢ ܩܝܣܐ. ܘܬܘܒ ܥܡܗܝܢ ܕܗܠܝܢ ܡܟܬܐ ܛܥܝܢܝܢ ܚܠܡܐ ܓܠܝܢܘܗܝ ܥܒܝܕܝܢ ܕܒܝܬ ܦܝܠܛܘܣ ܣܗܕܐ ܠܫܪܪܗ. او را مانند دزدی بر چوب بستند. در میان گناه‌کاران مانند یک بدکار به حساب می‌آمد که دستانش را با میخ سوراخ کرده بودند و پاهایش را به صلیب بسته بودند. او را برهنه کردند و تاجِ خار بر سرش نهادند و متحملِ رنج شد. تشنه‌ی آب شد و سرکه‌ی آمیخته با مُرّ به او دادند. او با رنج ناله می‌کرد و صدای ناله از چوب به گوش می‌رسید. افزون بر اینها، در این تحقیرها، مکاشفه‌ی ظهورِ او <اهلِ> خانه‌ی <پُنتیوس> پیلاطُس را شاهدِ حقیقتِ او کرد. 🖋 سجاد امیری باوندپور @anqanotes
نمایش همه...
Repost from عنقاء
📜 نامه‌ی یعقوبِ سروجی به حِمیَریان بخش ۸ از ۱۰ ▪️ بند چهل‌وسوم ܡܬܬܪܓܡ ܡܠܟܐ ܒܬܠܬܐ ܠܫܢܝܢ. ܡܥܝܢ ܟܝܢܐ ܕܡܪܐ ܗܘ ܕܒܪܝܬܐ܇ ܐܪܥܐ ܕܙܝܥܐ. ܬܒܝܠ ܕܢܝܕܐ. ܫܘܥܐ ܕܡܨܛܪܝܢ. ܟܐܦܐ ܕܡܬܦܩܥܢ. ܩܒܪܐ ܕܡܬܦܬܚܝܢ. ܡܝܬܐ ܕܩܝܡܝܢ. ܫܝܘܠ ܕܡܬܥܩܪܐ. ܫܡܫܐ ܕܚܫܟ ܢܗܝܪܐ ܕܡܫܢܐ. ܐܝܡܡܐ ܕܥܪܡ ܡܢ ܕܚܠܬܗ. ܐܦܝ ܬܪܥܐ ܕܡܣܛܕܩ ܡܢ ܙܘܥܝܬܗ. ܐܣܛܘܟܣܐ ܕܡܬܟܬܫܝܢ ܒܚܝܠܐ. ܕܢܫܬܪܘܢ ܡܢ ܚܕܕܐ. ܡܕܝܢܬܗ ܪܒܬܐ ܕܡܘܬܐ. ܕܡܣܪܗܒ ܠܗ ܙܘܥܐ ܠܡܦܘܠܬܐ ܫܘܪܘܗܝ ܕܐܒܕܢܐ ܕܪܥܠܝܢ. ܪܒܒܬܐ ܕܚܝܐ ܕܡܫܬܡܥܐ ܒܐܬܪܐ ܕܡܝܬܐ. ܡܝܘܬܐ ܕܡܬܕܝܫ ܥܠ ܐܣܟܘܦܬܗ. ܡܢ ܡܝܬܐ ܕܚܒܨܝܢ ܠܡܦܩ. ܥܠܡܐ ܟܠܗ ܕܪܐܬ ܒܙܘܥܬܐ ܕܢܫܬܪܐ. ܥܠ ܕܚܙܐ ܠܡܪܗ ܕܬܠܐ ܒܙܩܝܦܐ ܓܘܢܚܐ ܪܘܪܒܐ ܕܡܣܬܥܪܝܢ. ܚܝܠܐ ܬܡܝܗܐ ܕܡܬܥܒܕܝܢ. ܐܪܥܐ ܘܫܡܝܐ ܕܫܓܝܫܢ ܕܢܒܥܝܢ ܠܗܝܢ ܐܬܪܐ ܠܥܪܘܩܝܐ. ܟܠ ܬܕܡܪܢ ܕܗܘܝܢ ܒܒܪܝܬܐ. ܟܠ ܚܝܠܐ ܕܡܣܬܥܪܝܢ ܒܥܠܡܐ ܕܢܬܝܕܥ ܗܘ ܕܙܩܝܦ ܕܒܪܘܝܐ ܗܘ. ܗܠܝܢ ܫܒܝܚܬܐ ܘܗܠܝܢ ܫܚܝܡܬܐ. ܕܚܕ ܩܢܘܡܗ ܕܒܪܐ ܝܚܝܕܝܐ. ܕܕܝܠܗ ܐܢܘܢ ܚܫܐ ܘܚܝܠܐ. <سخنِ> پادشاه به سه زبان ترجمه شد. طبیعت اعلام کرد که او خداوندِ مخلوقات است: زمینی که می‌لرزید؛ جهانِ مسکونی تکان می‌خورد؛ صخره‌هایی که شکستند؛ سنگ‌هایی که ترک خوردند؛ مقبره‌هایی که گشوده شدند؛ مردگانی که ظهور کردند؛ سرزمین‌مردگانی <شئول> که می‌چرخید؛ خورشیدی که تاریک شد؛ نوری که محو شد؛ روزی که از ترس گریخت؛ پرده‌ای که در اثرِ زلزله پاره شد؛ عناصری که با قدرت می‌جنگیدند تا خود را از دستِ یکدیگر رهایی دهند؛ شهرِ بزرگِ مرگ <اورشلیم> که سقوطِ آن زلزله را تسریع کرد؛ دیوارهای عذابی که می‌لرزیدند؛ صدای زندگان که از سرزمینِ مردگان شنیده می‌شد؛ مرگی که ازدحامِ مردگانی که به سمتِ خروج می‌آمدند را زیرِ پا گذاشت؛ تمامِ جهانیانی که از ترسِ فروپاشی لرزیدند، زیرا پروردگارِ خود را آویزان بر صلیب دیدند؛ حرکاتِ بزرگی که اتفاق افتاد، معجزاتِ شگفت‌انگیزی که رخ داد؛ زمین و آسمانی که تکان می‌خورد تا پناهگاهی بجویند؛ همه‌ی نشانه‌هایی که در مخلوقات اتفاق افتاد، همه‌ی شگفتی‌هایی که در جهان اتفاق افتاد تا معلوم شود که مصلوبْ خالق است. این پستی و بلندی متعلق به یک اُقنومِ پسرِ یگانه‌زاد است که او را رنج‌ها و شگفتی‌ها بود. ▪️ بند چهل‌وچهارم ܗܟܢ ܓܝܪ ܣܝܪܓܗ ܠܐܘܪܚܐ ܕܡܕܒܪܢܘܬܗ. ܕܬܗܘܐ ܪܕܝܐ ܡܪܒܘܬܐ ܘܒܙܥܘܪܘܬܐ. ܘܣܡ ܠܗ ܚܫܐ ܟܕ ܢܦܿܡ ܠܥܠܡܐ. ܕܒܫܘܒܚܐ ܘܒܨܥܪܐ ܢܬܚܙܐ. ܘܒܗ ܟܕ ܒܗ ܒܐܝܚܝܕܝܐ ܡܬܚܙܝܐ ܕܡܘܬܐ ܕܡܪܐ ܘܕܡܘܬܐ ܕܥܒܕܐ. ܒܟܠ ܡܕܡ ܓܝܪ ܐܬܕܡܝ ܠܢ ܣܛܪ ܡܢ ܚܛܝܬܐ. ܘܒܟܠ ܕܡܐ ܠܐܒܘܗܝ ܣܛܪ ܡܢ ܚܫܐܐ ܘܡܘܬܐ. ܐܝܝܐ ܕܚܐܪ ܒܥܒܕܐ ܕܐܘܪܚܗ. ܓܢܒܪܘܬܐ ܡܢܐ ܠܗܘܢ ܠܚܫܘܗܝ ܡܛܠ ܕܟܪܝܗܘܬܗ ܕܐܠܗܐ ܚܝܠܬܢܝܐ ܗܝ ܡܢ ܒܢܝ ܐܢܫܐ. زیرا او راهِ زندگیِ دنیویِ خود را چنین ترتیب داد تا در تعالی و فروتنی قدم بردارد و مصائبِ خود را هنگامِ خروج از دنیا مقدّر کرد تا در تعالی و فروتنی ظاهر شود و در همان یگانه‌زاد، مرگِ پروردگار و مرگِ بنده دیده شود. زیرا او از هر جهت مانندِ ما شد مگر در گناه، و در همه چیز مانندِ پدرش بود مگر در رنج و مرگ. هر کس به اَعمالِ راهِ او بنگرد، از رنج‌های او قدرت می‌یابد، زیرا ناتوانیِ خداوند <باز هم> از انسان‌ها توانا‌تر است. ▪️ بند چهل‌وپنجم ܒܗܘ ܡܕܡ ܕܡܨܛܥܪܝܢ ܒܝܗ ܐܚܪܢܐ܇ ܫܩܠ ܗܘ ܐܝܩܪܐ ܡܢ ܫܐܕܐ ܒܥܠܕܒܒܐ. ܒܡܘܬܐ ܝܗܒ ܚܝܐ ܠܥܠܡܐ. ܘܒܙܩܝܦܐ ܕܚܤܕܐ ܦܘܪܒܩܝܐ ܠܫܒܝܐ. ܒܪܟ ܐܝܟ ܓܢܒܪܐ ܒܩܛܠܐ. ܘܢܓܕ ܢܦܫܗ ܒܚܝܠܐ ܡܢ ܩܝܡܬܐ܇ ܘܐܩܝܡ ܥܡܗ ܠܟܠܗ ܓܢܥܣܐ ܕܣܚܝܦܐ. ܥܠ ܕܫ ܠܡܘܬܐ ܒܡܘܬܗ. ܘܢܦܩ ܚܕܝ ܠܥܠܡܐ‏ ܒܩܝܡܬܗ ܝܗܒ ܠܫܠܝܚܘܗܝ ܓܒܝܐ ܫܪܪܗ. ܕܢܛܒܘܢ ܣܒܪܬܗ ܒܥܡܡܐ. او با آنچه برای دیگران خواری است، عزّت را از شیاطینِ دشمن ربود. با مرگ به جهان حیات بخشید و با صلیبِ شرم رستگاری را به اسیران <بخشید>. او مانند قهرمانی در مرگ افتاد و با قدرتْ خودش را از قیامت بیرون کشید و خود را در برابرِ تمامِ قبیله‌ی رانده‌شدگان قرار داد. او به‌سوی مرگ رفت و با مرگِ خود مرگ را زیرِ پا گذاشت و برخاست، و با رستاخیزِ خود جهان را شاد کرد و حقیقتِ خود را به رسولانِ برگزیده‌ی خود عطا کرد تا مژده‌ی او را در میانِ امت‌ها موعظه کنند. ▪️ بند چهل‌وششم ܣܠܩ ܐܝܚܝܕܝܐ ܒܫܘܒܚܐ܇ ܠܐܬܪ ܕܐܝܬܘܗܝ ܗܘܐ ܡܢ ܩܕܝܡ. ܫܡܠܝ ܐܘܪܚܐ ܕܡܕܒܪܢܘܬܗ܇‏ ܘܟܢܫܗ ܠܥܠܡܐ ܠܣܓܕܬܐ ܕܝܠܘܕܗ. ܘܗܐ ܛܥܝܢܝܢ ܣܒܪܬܗ ܒܟܠ ܣܘܦܝܢ܇ ܘܙܪܝܥ ܝܘܠܦܢܗ ܒܟܠ ܥܡܡܝܢ܇ ܘܚܒܝܨܝܢ ܒܡܒܨܝܕܬܗ ܟܠ ܓܢܣܝܢ. یگانه‌زادِ با شُکوه به‌سوی جایی که قبلاً بود برخاست. <سپس رسولان> راهِ تدبیرِ او را به پایان رساندند و جهانیان را به عبادتِ فرزند او گردآوردند. و مژده‌ی او را به گوشه‌وکنار بردند، و تعلیمِ او را در میانِ تمامیِ امت‌ها کاشتند و همه‌ی نسل‌ها در حلقه‌ی او جمع شدند. 🖋 سجاد امیری باوندپور @anqanotes
نمایش همه...
Repost from عنقاء
📜 نامه‌ی یعقوبِ سروجی به حِمیَریان بخش ۵ از ۱۰ ▪️ بند بیست‌وهفتم ܟܡܐ ܕܝܢ ܕܥܝܢܗ ܕܢܦܫܟܘܢ ܚܝܪܐ ܢܗܝܪܐܝܬ ܒܚܫܘܗܝ ܕܙܩܝܦܐ܇ ܕܬܚܫܒܘܢ ܠܚܫܝܟܘܢ ܕܚܫܐ ܐܢܘܢ ܠܐ ܡܫܟܚܝܢ ܐܢܬܘܢ ܐܝܬ ܠܟܘܢ ܓܝܪ ܠܡܐܡܪ ܕܐܢ ܗܘ ܠܐܡܝܘܬܐ ܡܛܠ ܚܝܝܢ ܕܝܠܢ ܒܨܒܝܢܗ ܠܡܘܬܐ ܐܫܬܠܡ܇ ܚܢܢ ܡܫܥܒܕܝ ܠܡܘܬܐ ܒܓܙܪ ܕܝܢܐ ܕܥܒܪ ܢܡܘܣܐ. ܟܡܐ ܙܕܩ ܠܢ ܕܢܬܠ ܢܦܫܢ ܠܡܘܬܐ ܕܚܠܦ ܫܪܪܗ. ܕܢܝܩܪ ܒܡܘܬܢ ܠܡܘܬܗ ܕܚܠܦܝܢ. ܐܢ ܠܡܪܗ̇ ܕܬܫܒܘܚܬܐ ܙܩܝܦܐ ܕܚܣܕܐ. ܠܢ ܒܨܝܪܐ ܘܕܘܝܐ. ܐܝܢܐ ܨܥܪܐ ܡܬܚܝܒ؟ اما اگر چشمِ روحانی شما مصائبِ مصلوب <یعنی عیسی‌مسیح> را به وضوح ببیند، نمی‌توانید رنج‌های خود را رنج بشمارید زیرا باید بگویید که اگر او که جاودانه است، به خواستِ خود، به خاطرِ حیات ما تسلیمِ مرگ شد، چه اندازه سزاوار است تا ما که به علتِ تخطّی از قانون، به حکمِ قاضی محکوم به مرگ‌ایم، خود را به خاطرِ حقیقتِ او به مرگ تسلیم کنیم؟ که ما با مرگِ خود، مرگِ او را که از برای ما <بود>، گرامی بداریم. اگر صلیبِ شرم برای خداوند جلال است، چه شرمی بر ما حقیران و فرومایگان خواهد بود؟ ▪️ بند بیست‌و‌هشتم ܠܒܪܗ ܕܐܠܗܐ ܝܚܝܕܝܐ ܪܘܩܐ܇ ܘܩܘܦܚܐ܇ ܘܢܓܕܐ܇ ܘܦܪܓܠܐ܇ ܘܢܚܬܐ ܕܒܙܚܐ܇ ܘܟܠܝܠܐ ܕܟܘܒܐ܇ ܘܚܠܐ ܒܡܪܪܐ܇ ܘܦܟܪܐ ܕܥܠ ܙܩܝܦܐ܇ ܘܒܘܙܥܐ ܕܐܝܕܝܐ ܘܕܪܓܠܐ܇ ܘܬܘܪܥܬܐ ܕܕܦܢܐ܇ ܘܦܘܠܓ ܢܚܬܐ܇ ܘܟܠ ܚܫܝܢ ܥܡ ܟܠ ܒܙܚܝܢ܇ ܘܟܠ ܟܐܒܝܢ ܥܡ ܟܠ ܡܘܝܩܝܢ. بر پسرِ یگانه‌ی خدا تُف انداختند، مشت زدند، شلّاق زدند، جامه‌ی تمسخر و تاجِ خار پوشاندند، سرکه‌ی آمیخته به مُرّ به او نوشاندند، او را بر صلیب بستند، دست و پای او را سوراخ کردند، پهلوی او را سوراخ کردند، لباسش را دریدند، و تمامِ رنج‌ها به همراهِ تمامِ تمسخرها و تمامِ دردها به همراهِ تمام استهزاء‌ها <را بر او روا داشتند>. ▪️ بند بیست‌و‌نهم ܐܢ ܗܘ ܡܛܠܬܢ ܗܠܝܢ ܟܠܗܝܢ ܣܝܒܪ ܚܢܢ ܚܠܦ ܢܦܫܢ܇ ܠܐ ܡܣܝܒܪܝܢ ܚܢܢ ܐܘܠܨܢܐ ܙܥܘܪܐ ܕܢܫܟܚ ܒܝܕ ܡܘܬܐ ܚܝܐ ܫܪܝܪܐ؟ ܕܚܠܬܐ ܗܝ ܪܒܬܐ ܢܘܪܐ ܕܠܗܠ ܕܡܛܝܒܐ ܠܟܦܘܪܐ ܕܕܠܐ ܪܚܡܝܢ ܒܓܘܗ ܢܫܬܢܩܘܢ. حال اگر او تمامِ این چیزها را به خاطرِ ما تحمل کرد، آیا ما نباید مصیبت‌های جزئی را بر خود تحمل کنیم تا از طریقِ مرگ به زندگیِ واقعی دست یابیم؟ خوفناک است آتشِ بزرگی که برای تکذیب‌کنندگان آماده شده است، زیرا در آن بی‌رحمانه عذاب خواهند شد. ▪️ بند سی‌ام ܡܢܘ ܟܝ ܕܠܐ ܕܚܠ ܡܢ ܝܡܐ ܕܢܘܪܐ ܘܡܢ ܢܗܪܐ ܪܒܐ ܕܫܠܗܒܝܬܐ܇ ܘܡܢ ܦܚܬܐ ܕܚܝܠܐ ܕܓܘܙܠܬܐ ܘܡܢ ܚܫܘܟܐ ܒܪܝܐ ܘܡܢ ܒܟܝܐ ܘܚܘܪܩ ܫܢܐ ܘܡܢ ܗܘ ܬܫܢܝܩܐ ܕܒܓܘ ܓܗܢܐ ܕܢܬܪܦܐ ܡܢ ܫܪܪܗ ܘܢܟܦܘܪ ܒܚܝܐ ܕܚܝܘܗܝ ܕܐܝܬܘܗܝ ܡܫܝܚܐ ܣܒܪܗ ܕܡܘܕܝܢܘܬܐ؟ کدامین کس است که حقیقتِ خود را رها کرده و حیاتِ زندگی خود را که همان مسیح، امیدِ اعتراف، است انکار کند و از دریای آتش، از سیلِ عظیمِ شعله‌ها، از اعماقِ هولناکِ شعله‌ها، تاریکیِ بیرونی، گریه و دندان‌قروچه، از عذابی که در جهنم است، نترسد؟ ▪️ بند سی‌و‌یکم ܐܘ ܡܢܘ ܟܝ ܕܠܐ ܢܬܪܓܪܓ ܠܬܫܒܘܚܬܐ ܕܒܢܘܗܝ ܕܢܘܗܪܐ ܘܠܐܣܛܠܐ ܦܐܝܬܐ ܕܡܠܟܘܬܐ ܘܠܟܠܝܠܐ ܕܫܘܒܚܐ ܕܢܦܩܝܢ ܠܙܟܝܐ ܘܠܦܬܘܪ ܛܘܒܐ ܕܡܬܩܢ ܠܩܕܝܫܐ ܘܠܓܢܘܢܐ ܕܢܘܗܪܐ ܕܡܛܝܒ ܠܡܗܝܡܢܐ ܕܒܝܕ ܪܓܬܐ ܕܗܠܝܢ؟ یا کدامین کس است که مشتاقِ جلالِ فرزندانِ نور، طاقِ زیبای ملکوت، تقسیمِ تاج‌های جلال با پیروزمندان، سفره‌ی رحمتِ برپاشده برای مقدّسین، حجره‌ی نور آماده شده برای مؤمنان نباشد؟ ▪️ بند سی‌ودوم ܬܟܬܪ ܢܦܫܐ ܒܫܪܪܗ܇ ܘܬܬܐܣܪ ܒܫܘܘܕܝܐ ܕܩܝܡܗ܇ ܘܬܫܘܛ ܠܚܫܐ ܐܢ ܥܪܨܝܢ ܥܠܝܗ܇ ܘܟܕ ܚܕܝܐ ܬܣܝܒܪ ܐܘܠܨܢܐ ܡܐ ܕܡܛܐܘܗ܇ ܘܠܐ ܬܨܛܠܐ ܠܟܦܘܪܝܐ܇ ܘܬܦܠ ܡܢ ܐܠܗܐ ܗܘ ܕܡܠܐ ܟܠ ܛܘܒܝܢ ܠܟܠ ܡܢ ܕܡܚܡܣܢ ܒܫܪܪܗ. روح در حقیقتِ خود باقی خواهد ‌ماند و به وعده‌ی رستاخیزِ خود مقیّد ماند و مصائب را اگر بر او فشار آورد خوار شمارد، و در حالی که شادی ‌کند، عذاب‌هایی را که به او می‌رسد تحمل می‌کند و در کفر منحرف نخواهد شد، و از خدا دور نمی‌شود، <خدایی> که تمام کسانی را که در حقیقت او صبر می‌کنند، از خوبی‌ها سرشار می‌کند. ▪️ بند سی‌وسوم ܗܐ ܡܠܟܘܬܐ ܪܓܝܓܐ ܘܓܗܢܐ ܕܚܝܠܐ. ܘܙܩܝܦܐ ܪܚܝܡ ܘܚܒܝܒ܇ ܘܟܦܘܪܝܐ ܣܢܐ ܘܡܟܐܪ. ܘܡܘܕܝܢܘܬܐ ܫܦܝܪܐ ܘܡܝܬܪܐ. ܘܟܠܗܝܢ ܚܕܐ ܠܚܕܐ ܡܥܕܪܢ܇ ܕܒܝܕ ܟܠܗܝܢ ܨܝܕ ܐܠܗܐ ܢܟܬܪ܇ ܒܫܪܪܐ ܕܠܐ ܡܨܛܠܐ ܡܢ ܣܒܪܗ. بنگرید که ملکوت مطلوب است و جهنم ترسناک. صلیب عزیز و محبوب است و کفر منفور و مطرود. و اعتراف زیبا و فضیلت است. این‌ها جملگی به یاری یکدیگر می‌پردازند تا به وسیله‌ی همه‌ی آنها به سوی خدا ثابت قدم باشید؛ به حقّی که از امیدِ او منحرف نمی‌شود. 🖋 سجاد امیری باوندپور @anqanotes
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.