cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

محمود فرجامی

نوشته‌ها، عکس‌ها، شوخی‌ها و تجربه‌های محمود فرجامی. برای ارتباط مستقیم با من از این شناسه استفاده کنید لطفا @MahmudFarjami

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
5 364
مشترکین
-324 ساعت
-37 روز
-5930 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

شاعری چیره‌دست، برای سالروز تولد من چنین سرود: به درد بی‌مکانی مفتخر محمود فرجامی که شد تبعید و چون ما در به در، محمود فرجامی خلاف قشر طنازان که بنشینند، سرپا شد برای طنز سرپایی پدر، محمود فرجامی برای مجلس ترحیم و عقد و ختنه‌سوران هم پکیج کاملی از هر نظر محمود فرجامی اگر هم مجلس رقص و طرب برپاست، جخ بهتر همیشه حاوی قر در کمر، محمود فرجامی ادا کن ذکر «یا محمود ادخلنی» که بگشاید برای رفع شر ذکرش سپر، محمود فرجامی برای هر غم و دردی شفا بوده‌ست تحقیقاً به جز کووید، کاینجا بی‌اثر محمود فرجامی همین یک‌دانه دُر باشد، ولیکن فحش‌خور باشد لذا افتاده نسلش در خطر محمود فرجامی شهید مدح نامت من، مدیح ناتمامت من فراتر بوده از این مختصر، محمود فرجامی (طاها میرحسینی) -------------- ضمن تشکر از شاعر عزیز و تاسف از این که دست و بالم بسته است تا بفرمایم دهان و همه حفره‌هایش را از یاقوت و زمرد و الماس پر نمایند؛ چند نکته‌ای را لازم می‌دانم متذکر شوم: * طنزسرپایی ترجمه شاعر از استندآپ‌کمدی است. * متاسفانه پکیج من برای ختنه‌سوران هنوز کامل نشده. الکی دعوت نگیرید مشغول ذمه شوم. چوبکاری فرموده‌اند. * متاسفانه قر در کمر این بنده مدتهاست خشکیده و از ابتدا هم از هنر رقص بی‌بهره بوده‌ام. ولی اگر خانم خیلی جذابی هستید و مثلا با بیکینی در کنار ساحلی مرا دیدید و خواستید به یکی از رقصهای آمریکای لاتین دعوتم کنید تعلل نورزید. همه می‌دانیم در چنان حالتی چوب در رقص آمد و چالاک شد به قول شاعر، من هم که کمتر ز چوبی نیستم حنانه شَم حنانه شم، باز به قول شاعر. * ذکر «یا محمود ادخلنی» ذومنظورین و خصوصا ذوجهتین است. قبلش خوب فکر کنید مصداق «چی می‌خواستیم چی شد» نشود. البته ضمن احترام به همه تمایلات. * برای خلاف ادعای شاعر، اینجانب برای کووید هم صاحب اثر بوده به یاری جدم آب دهانم روغن بنفشه می‌بوده باشد. مجرب است. * بین فحش‌خوری و برافتادن نسل ارتباطی منطقی وجود ندارد. از نظر عملی هم ابطال آن را نشان داده‌ام. ** آن چیزی که سپر شده در کلام و بر زبان شاعر ذِکر است، نه ذَکَر (انشالله). البته رندی شاعر محسوس و ماجور است.
نمایش همه...
29👏 14
🗣سفارش دادن کتاب طنز در و بر اسلام🗣 دوستانی که خواهان این کتاب هستید توجه داشته باشید که الان نسخه‌های اندکی مانده. اولویت با کسانی است که زودتر فرم را پر کرده باشند. اطلاعات بیشتر در لینک آمده است. https://forms.gle/REMz676wYPXnUnvEA
نمایش همه...
فرم درخواست خرید کتاب طنز در و بر اسلام

این فرم برای دریافت این کتاب از طریق پست و صرفا در خارج ایران و افغانستان است؛ اما اگر در داخل این کشورها هستید هم می‌توانید فرم را پر کنید تا اگر در آینده راهی یافتیم به اطلاع شما برسانیم. اطلاعات شما محفوظ خواهد ماند. در واردکردن ایمیل دقت کنید چون از این طریق نحوه خرید و ارسال به اطلاع شما خواهد رسید. این کتاب در حدود ۷۹۰ صفحه، بر روی کاغذ سفید و با حدود ۱۴۵ صفحه تصویر رنگی، با جلد نرم است. وزن آن در حدود یک کیلو و سیصد گرم است. و حدود ۲۴*۱۶*۵ سانتیمتر اندازه آن است. قیمت کتاب بسته به مکان خریداری در حدود ۴۵ یورو است که هزینه پست آن دیرتر محاسبه خواهد شد. امکان این که بتوانیم قیمت کتاب را کاهش بدهیم هم وجود دارد و در تلاشیم. پس از تعیین قیمت نهایی کتاب (شامل هزینه ارسال) شما تصمیم خواهید گرفت که کتاب را بخرید یا نه. در آنصورت لینک پرداخت مستقیم دراختیار شما قرار خواهد گرفت. همچنین در صورتی که کتاب روی آمازون و پلتفرم‌های خرید و ارسال خودکار قرار بگیرد لینک آن را دریافت خواهید کرد.

👍 12
عزیزانم چهارم خرداد که معمولا ۲۵ام ماه مه می‌شود وگاهی مثل امسال ۲۴ام، سالروز تولد من است. هرسال دوستان زیادی در این روز به من تبریک می‌گویند که قدردان همگی هستم و از محبت هر دوست دیده و نادیده‌ای خوشحال می‌شوم. خواستم خواهش کنم اگر امشب و فردا می‌خواهید تبریک بگویید، بجایش یا به همراهش، نظری بنویسید درباره کاری، حرفی، اثری از من که به خاطرتان مانده. امیدوارم آن اولین چیزی که به خاطرتان می‌آید مثبت و خوب باشد، اما بد و ناراحت‌کننده هم باشد برایم مفید است بدانم. بهرحال روی نظر شما تامل می‌کنم و می‌آموزم. با مهر و سپاس محمود
نمایش همه...
84👍 6👏 4
01:31
Video unavailableShow in Telegram
گلی دیگر از بوستان دینانی. فکر کردم کمی خنده الان جاش خالیه. فقط کاش استاد «مَتر» خام خنده‌‌مان نمی‌بود در سالهای اخیر و نور اور اپن دهان مبارک نو مایند... @FarjamiMahmud
نمایش همه...
🤣 30👎 9😢 5👍 2
01:00
Video unavailableShow in Telegram
👍 4 1
01:00
Video unavailableShow in Telegram
خبر حادثه برای هلیکوپتر ابراهیم رییسی و همراهانش بازار بعضی جکها و شوخ‌طبعی‌ها را داغ کرده. خودم اهل این کار نیستم اما به عنوان دیده‌ای اجتماعی آن را می‌فهمم. از دید فنی هم بعضی از چنین شوخ‌طبعی‌هایی را بسیار تحسین می‌کنم. فعلا تا ببینیم چی شده و چه خبر خواهد شد لطفا هر شوخی و جک و میمی در این زمینه که به نظرتان جالب و بامزه آمده را لطفا در کامنت بنویسید تا ثبت شود.
نمایش همه...
👎 49👍 44 10👏 5😱 4
Photo unavailableShow in Telegram
از بخت‌یاری‌هام یکی اینست که دوستان بسیار گرانقدری دارم از افغانستان. یکی از بهترین‌های آنها دکتر صبور سیاسنگ است که از خوبی‌اش هر چه بگویم کم گفته‌ام. برای اجرای لندن صبورجان واسطه فیض شد و چند نفر از دوستان فرهیخته افغان را به اجرای من دعوت کرد. دکتر نادر بیریا یکی از این عزیزان بود. نوشته پایین از اوست و فکر کردم شاید شما هم مثل من از نثر شیرین تاجیکانه‌اش خوش شوید. در تصویر نادر بیریا، ارکیده نادر بیریا، من، عیال (ارکیده‌ای از ارکیده‌های باغ بهشت) را می‌بینید. ------------ ديروز به دعوت دوست عزيز داكتر صبور سياسنگ حوران بهشت را به خود حرام كرده به محفل رونمايي كتاب "طنز در و بر اسلام" دكتور محمود فرجامى عزيز رفتم. كمتر محفل فرهنگى ايرانى را بر وفق توقع يافته ام البته هدفم تنها از غذا نيست؛ و اما اين بالاتر از هرچه فكر ميكردم بود. فرجامى پيغمبرزاده چنان در كار شان ماهر بودند كه همه در چوكى ها ميخ شده، قلب ها تا گلو رسيده، چنان با هيجان همه وجود چشم و گوش شده بوديم كه حتى خوراك و نوشاك را فراموش كرديم. آنچه بالاتر از حوصله دوازده سال نوشتن كتابي به اين ضخامت و استفاده ميتود به مفهوم اصلى ژورناليزم پژوهشى؛ من و ما را مبهوت و ميخكوب كرده بود مهارت مجلس آرايي فرجامى بود كه تجربه بيست و يكسال لكچر دادنم را كمرنگ و بي نمك ساخت. عكس العمل حاضرين مجلس را با ظرافت هاى مسلكى چنان با داشته هاى كتاب گره ميزد كه فكر ميكرديم ما هم در نوشتن كتاب شريك بوديم. از فصل هاى كتاب چنان عالى گذر ما ميداد كه فكر ميكرديم پرنده گان درخت تاريخيم و از شاخه ساينس به اجتماعيات، از طنز به سياست و از مذهب به عقيده پرواز ميكنيم و برگها شور نميخورند. لبخند، خنده، طنز و ظرافت را در چند عكس تشريح كردند و با حركات و استفاده سنتى ترين الفاظ منحصر به فرد؛ ما را به لا لاى صفحات كتاب بردند و آوردند. اميدورام - فرهنگى- هاى زبان فهم هردو سرزمين از تعصب دست برداشته ازين نعمت استفاده كنند و با بدست اوردن كتاب ؛ فلسفه جديد يك عالم عالى را معرفى شوند.
نمایش همه...
41👍 23
هنگامی که یادداشت کنونی را می‌خوانید، دکتر فرجامی سرگرم اندیشیدن به چون و چگون راه‎‌اندازی برنامۀ رونمایی این اثر در Kensington Central Library/ لندن و فراخواندن چندین مهمان ویژه از میان آوارگان و پناهندگان افغانستان خواهد بود. اگر فردا - هژدهم می 2024 - در کنج‌ترین گوشۀ آن کتاب‌خانه، تصویر جای خالی خود را در برگۀ دوستان ببینم، گناه خوابیدن ستارۀ بختم را به نامهربانی خداوند و ناسازگاری سپهر و ماه و سیاره پیوند نمی‌زنم: می‌دانم وقت تنگ، زمین سخت، آسمان دور، خرما شیرین و شاخۀ نخل خیلی بلند است، حتا اگر دستم کوتاه هم نمی‌بود. کاش "طنز در و بر اسلام" ۱۶۰۰ صفحه می‌داشت.
نمایش همه...
سوگند به انجیر و زیتون و طور... (نوشته دکتر صبور سیاسنگ، اندیشمند افغانستانی) دکتر محمود فرجامی نویسندۀ کتاب "طنز در و بر اسلام" این گفتۀ مرا تائید خواهد کرد که کتاب ۸۰۰ برگی او را دو بار - در تموز پارسال و بهار امسال - با سخت‌گیری کین‌توزانه و رشک‌ورزی دشمنانه خوانده‌ام. نخست همین تکه را بکاوم: در نگاه امروزی من - به آگاهی کاذب یا صادق بودنش کار ندارم - هر ایدیولوژی‌ طنز است؛ ولی اگر فردا طنز ایدیولوژی شود، کتاب دکتر فرجامی را "مانیفست" آن خواهم نامید. در سراسر زندگی، کتاب فارسی با این تازگی و پرتوافشانی دارای لایه‌ها و زیرلایه‌های آموزشی نخوانده و نشنیده بودم. ژرف‌نگری موشگافانۀ او، پیش از آن کہ برایم ستودنی باشد، شگفت‌انگیز است. تا کجاها رفته، چه سنگلاخ‌ها و دیولاخ‌ها را چگونه پیموده و از هر فرسنگ چها برچیده باشد تا سپس همه را یکی یکی هنجارمند در هشت‌صد صفحه بیاراید، دم چشم خواننده بگذارد و هنوز نپرسد: "تا کنون اثری با این سوژه دیده بودی"؟ دیگران دیده باشند، من ندیده بودم. عنوانش باشد به تاق بلند، شیرازۀ این بررسی درازدامن بر تهداب بیش از چهل ستون و صدوبیست دیوار فراتر و فروتر از اسلام استوار است: از پرداختن به نازکی‎‌های کیش یهود، ترسایی، هندو و بودایی تا پندار هم‌جنس‌گرایان، افزون‌خواهان و جهان‌چیرگان؛ از آشوب کارتون‌های دانمارکی و شارلی ابدو، کمیدی الهی دانته، اسلام پژوهی خاوری-باختری و آیات ابلیسی سلمان رشدی تا شوخی‌های محتاطانۀ مردمان پاکستان و افغانستان در سه زبان اردو، فارسی و پشتو، از کیمیاترین یادگارهای ساسانی، روند نهان و آشکار نژادپرستی، دگرپنداری، دگرهراسی و دگرپرهیزی تا ویروس کرونا، باکتری نازیزم، جلوه‌های بی‌خردگرایی، خودکامگی هیولاهای معتاد به افیون مگوها/ مپردازها و بیان این ناگفته که چرا زبان فارسی در سطح جهانی از پرترین انبار ریشخند و تمسخر دینی سرشار است. درین کتاب برش‌های نابی از بیولوژی، تاریخ، جغرافیا، تا مشق نستعلیق و شکست در گراف اسلام‌شناسی، نمونه‌های طنز انتقادی دینی و الهیات خندۀ اسلامی، هرچه - ولو نخواسته و گم نکرده باشیم - می‌یابیم. تازه همۀ آنچه برشمردم، اعشاریۀ انبار داشته‌های کتاب به شمار می‌رود. اگر باور نمی‌کنید، برگ پی برگ برگردانید و بیازمایید. تکانۀ چشم‌گیر این اثر، سرگردانی نوسان پیهم آونگ میان دو گوشۀ "طنز در اسلام" و طنر بر اسلام" است: نویسنده در میلان هر رفت‌وبرگشت می‌نمایاند که پرسش‌های برخاسته از پیش‌داوری توهین‌آمیزی چون "آیا طنز در اسلام می‌گنجد؟ آیا مسلمانان به طنز می‌پردازند؟ آیا مسلمان‌ها با شوخ‌طبعی آشنایند؟ و ... را باید ناشنیده گرفت، زیرا هر گونه پاسخ دادن به همچو هرزواره‌ها مشروعیت بخشیدن به ریشه و ساقۀ انواع تبعیض و خوش‌خدمتی نمودن خواسته/ ناخواسته به درگاه نژادپرستی است. دکتر فرجامی دست‌کم در چهارصد برگ آغازین ثابت کرده که هوای برانگیختن هیاهو [بالاتر و ویران‌تر از آنچه برانگیخته شده] و دامن زدن به کلیشۀ "آزادی بیان" در پیرامون ماجرای کارتون‌های محمد، کشتار شارلی ابدو و بازتاب خونین آن در چند کشور اسلامی را ندارد. او با تلاش کارشناسانه پرسش‌های کلیدی و جای تهی چند پاسخ‌ را نشان می‌دهد: آیا می‌توانست این‌گونه نشود؟ حالا که شده، چرا شده است؟ پس از افتادن‌ها و افگار شدن‌های پیهم، چه کنیم که دگرباره نیفتیم و انگیزۀ زمین خوردن زنده و مردۀ دیگران نشویم؟ قرآن پژوهی روزن دیگری برای بررسی طنز انتقادی دینی دربارۀ اسلام و باورمندان راستین یا نمایشی آن است. این مبحث که آغازش به آشنایی آتش و خانۀ زنبور و امتدادش به آشتی کبریت و بنزین می‌ماند، رها کردن خیل مورچگان در آستین و پاچۀ پژوهش‌گران فردا خواهد شد. دکتر فرجامی به جاهایی که شاید بتوان آن را به انگلیسی undecipherable و به فارسی قفل کلید-ناپیدا یا شفر رازگشا-ناپذیر خواند، انگشت نهاده و اگر درست به یادم مانده باشد، کمابیش چنین گفته است: سخن از پارینه‌نگاری و باستان‌زدگی کلمات عتیقه در آیه و سوره و سپاره نیست، دشواری در سردرگمی گیج کنندۀ گنگ بودن افاده است. او می‌افزاید: برگردان فارسی و حتا عربی برخی از سطرهای قرآن ترجمۀ امانت‌دارانه نیست، خوش‌بافی آسمان-ریسمانی آگاهانۀ مفسران برای معجزه‌آمیز نمایاندن آن است. (همین‌جا برای رفع سوءتفاهم احتمالی، باید اعتراف کنم که آن‌چه آوردم، برداشت من پس از خواندن "طنز در و بر اسلام" به زبان خودم بود، نه نقل قول مستقیم از نویسندۀ کتاب. اگر کج دانسته باشم، از نارسایی هوش من است، نه از رسایی بار معنایی نوشتار او.) شنیدم که برگردان انگلیسی این گنجینه نیز زیر کار است. اگر چنان شود، باور دارم موج فراگیر "طنز در و بر اسلام" مانند شبحی اروپا، کانادا، امریکا و آسترالیا را گشت خواهد زد و "سرمایۀ" روزگار خواهد شد.
نمایش همه...
👍 41 18👏 10