cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

جنبش ملی ایران

نمایش بیشتر
إيران336 262زبان مشخص نشده استدسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
174
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

۱۰۶ بگذارید این وطن دوباره وطن شود. بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود. بگذارید پیشاهنگ دشت شود و در آن‌جا که آزاد است منزلگاهی بجوید. (این وطن هرگز برای من وطن نبود.) بگذارید این وطن رویایی باشد که رویاپروران در رویای خویش‌داشته‌اند.ــ بگذارید سرزمین بزرگ و پرتوان عشق شود سرزمینی که در آن، نه شاهان بتوانند بی‌اعتنایی نشان دهند نه ستمگران اسباب چینی کنند تا هر انسانی را، آن که برتر از اوست از پا درآورد. (این وطن هرگز برای من وطن نبود.) آه، بگذارید سرزمین من سرزمینی شود که در آن، آزادی را با تاج ِ گل ِ ساخته‌گی ِ وطن‌پرستی نمی‌آرایند. اما فرصت و امکان واقعی برای همه کس هست، زندگی آزاد است و برابری در هوایی است که استنشاق می‌کنیم. (در این «سرزمین ِ آزادگان» برای من هرگز نه برابری در کار بوده است نه آزادی.) بگو، تو کیستی که زیر لب در تاریکی زمزمه می‌کنی؟ کیستی تو که حجابت تا ستارگان فراگستر می‌شود؟ سفیدپوستی بینوایم که فریبم داده به دورم افکنده‌اند، سیاهپوستی هستم که داغ بردگی بر تن دارم، سرخپوستی هستم رانده از سرزمین خویش، مهاجری هستم چنگ افکنده به امیدی که دل در آن بسته‌ام اما چیزی جز همان تمهید ِ لعنتی ِ دیرین به نصیب نبرده‌ام که سگ سگ را می‌درد و توانا ناتوان را لگدمال می‌کند. من جوانی هستم سرشار از امید و اقتدار، که گرفتار آمده‌ام در زنجیره‌ی بی‌پایان ِ دیرینه سال ِ سود، قدرت، استفاده، قاپیدن زمین، قاپیدن زر، قاپیدن شیوه‌های برآوردن نیاز، کار ِ انسان‌ها، مزد آنان، و تصاحب همه چیزی به فرمان ِ آز و طمع. من کشاورزم ــ بنده‌ی خاک ــ کارگرم، زر خرید ماشین. سیاهپوستم، خدمتگزار شما همه. من مردمم: نگران، گرسنه، شوربخت، که با وجود آن رویا، هنوز امروز محتاج کفی نانم. هنوز امروز درمانده‌ام. ــ آه، ای پیشاهنگان! من آن انسانم که هرگز نتوانسته است گامی به پیش بردارد، بینواترین کارگری که سال‌هاست دست به دست می‌گردد. با این همه، من همان کسم که در دنیای کُهن در آن حال که هنوز رعیت شاهان بودیم بنیادی‌ترین آرزومان را در رویای خود پروردم، رویایی با آن مایه قدرت، بدان حد جسورانه و چنان راستین که جسارت پُرتوان آن هنوز سرود می‌خواند در هر آجر و هر سنگ و در هر شیار شخمی که این وطن را سرزمینی کرده که هم اکنون هست. آه، من انسانی هستم که سراسر دریاهای نخستین را به جست‌وجوی آنچه می‌خواستم خانه‌ام باشد درنوشتم من همان کسم که کرانه‌های تاریک ایرلند و دشت‌های لهستان و جلگه‌های سرسبز انگلستان را پس پشت نهادم از سواحل آفریقای سیاه برکنده شدم و آمدم تا «سرزمین آزادگان» را بنیان بگذارم. آزادگان؟ یک رویا ــ رویایی که فرامی‌خواندم هنوز امّا. آه، بگذارید این وطن بار دیگر وطن شود ــ سرزمینی که هنوز آن‌چه می‌بایست بشود نشده است و باید بشود! ــ سرزمینی که در آن هر انسانی آزاد باشد. سرزمینی که از آن ِ من است. ــ از آن ِ بینوایان، سرخپوستان، سیاهان، من، که این وطن را وطن کردند، که خون و عرق جبین‌شان، درد و ایمان‌شان، در ریخته‌گری‌های دست‌هاشان، و در زیر باران خیش‌هاشان بار دیگر باید رویای پُرتوان ما را بازگرداند. آری، هر ناسزایی را که به دل دارید نثار من کنید پولاد ِ آزادی زنگار ندارد. از آن کسان که زالووار به حیات مردم چسبیده‌اند ما می‌باید سرزمین‌مان را آمریکا را بار دیگر باز پس بستانیم. آه، آری آشکارا می‌گویم، این وطن برای من هرگز وطن نبود، با وصف این سوگند یاد می‌کنم که وطن من، خواهد بود! رویای آن همچون بذری جاودانه در اعماق جان من نهفته است. ما مردم می‌باید سرزمین‌مان، معادن‌مان، گیاهان‌مان، رودخانه‌هامان، کوهستان‌ها و دشت‌های بی‌پایان‌مان را آزاد کنیم: همه جا را، سراسر گستره‌ی این ایالات سرسبز بزرگ را ــ و بار دیگر وطن را بسازیم! #لنگستون_هیوز
نمایش همه...
داستان عید نوروز و آمدن بهار و گل و سبزه به باغ تکراری است آنچه جدید است لحظه لحظه عمرمان است که با شادی سپری میشود، نگرانیها و ناراحتیهای کهنه را به دیروز بسپار و هر لحظه نو را شاد زندگی کن! نوروزتان پر از لحظات شاد! شادیهای هر لحظه تان مبارک!
نمایش همه...
۰۸۰ نرم نرمک میرسد اینک بهار بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک شاخه ای شسته، باران خورده، پاک آسمان آبی و ابر سپيد برگهای سبز بيد عطر نرگس، رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می رسد اينک بهار خوش به حال روزگار خوش به حال چشمه ها و دشتها خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نيمه باز خوش به حال دختر ميخک که می خندد به ناز خوش به حال جام لبريز از شراب خوش به حال آفتاب ای دل من گرچه در اين روزگار جامه رنگين نمی پوشی به کام باده رنگين نمی بينی به جام نقل و سبزه در ميان سفره نيست جامت از آن می که می بايد تهی است ای دريغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسيم ای دريغ از من اگر مستم نسازد آفتاب ای دريغ از ما اگر کامی نگيريم از بهار گر نکوبی شيشه غم را به سنگ هفت رنگش میشود هفتاد رنگ #فریدون_مشیری
نمایش همه...
مرغکی با بال های آبی از آبستن کتاب شعر فروغ شاید هم از آبستن پیله ی پروانه ی روی ناقوس سوار بر جلد کتاب قصه قصه ی دخترکی عاشق ، که هرگز گل نچید ناگهان اهریمن قصه آتش انداخت بر جان کتاب پر کشید مرغک از خلوتگاه قاریان بدآواز زاهدی ژولیده پوش ماند در حسرت اندیشه ی پرواز در حسرت پریدن زیبا #موچهر_عزیزی
نمایش همه...
به نام خدا چقدر دلمان انسان بودن و در بین انسانها بودن میخواهد! دلمان میخواهد خود را تافته جدابافته از دیگران ندانیم، با همه جهانیان باشیم ولی خودمان باشیم، دلمان میخواهد آرین طباطبایی ها در کشور خودمان نبوغشان را برای گشترش روایط بین المللی بکار گیرند، چقدر دلمان میخواهد کیمیا علیزاده ها زیر پرچم کشور خودمان و برای کسب افتخار ملی برای کشور خودمان برزمند، چقدر دلمان میخواهد نگاههای مهربان را نثار هم کنیم بدون هیچ بیگانه پنداری! چقدر دلمان میخواهد اوضاع را همانگونه که هست ببینیم و بگوئیم، نه اسیر مصلحت اندیشیها باشیم و نه با عینک بدبینی به اتفاقات بنگریم و دنبال دشمن فرضی بگردیم! چقدر دلمان ساده بودن و ساده اندیشیدن و ساده زیستن میخواهد! #فاطمه_قبله_وردی
نمایش همه...
عروسی دانشمندان رحیم قمیشی دانشمندان عروسی گرفته‌اند! فضاپیمایی که فرستاده‌اند مریخ به سلامت نشسته و دارد از انجا فیلم و عکس می‌فرستد! به هوا می‌پرند، می‌خندند و به هم تبریک می‌گویند. لحظه فرود مریخ‌پیما قلب من هم می‌زند! نکند واژگون شود، نکند خراب شود، نکند چترش باز نشود، راستی مگر آنجا هوا دارد که چترش عمل کند؟ حتما هوا دارد. من دیدم خاکش بلند شد موقع فرود... دلم می‌خواست بیشتر بدانم از آنجا. دانشمندان عروسی گرفته‌اند. من دیدم دانشمندان از همه گروهی بودند، آن خانم همه‌کاره خال هندو داشت وسط پیشانی‌اش، احساس می‌کردم همشهری‌ام است. من دیدم سیاهپوست بین‌شان بود، ژاپنی، چینی، آمریکایی، اروپایی بود، همه با هم بودند. دلم می‌خواست من هم آنجا بودم، وسط آن عروسی! عروسی دانشمندان تازه شروع شده! خدا می‌داند چند هفته و چند ماه این شادمانی ادامه داشته باشد، حتما خیلی‌هایشان موقع نشستن فضاپیما به مریخ از خوشحالی اشک ریخته‌اند. من چقدر عاشق این اشک ریختن‌ها هستم. چقدر دلم تنگ شده برای یک خندۀ از عمق جان. چقدر دلم می‌خواست من هم صندلی چوبی کوچکی داشتم آنجا، من هم به هوا می‌پریدم، من هم خوشحال می‌شدم، من هم دست می‌زدم. ولی من تهرانم! و اخبار را دارم می‌خوانم. زلزله‌زده‌های سی‌سخت جایی برای فرار از سرمای زیر صفر ندارند. بودجه ۱۴۰۰ بین مجلس و دولت فقط می‌رود و برمی‌گردد. مجلسی که با یک دهم آرای مردم انتخاب شده توافق دولت با آژانس اتمی را غیرقابل پذیرش می‌داند و رئیس جمهور و رئیس انرژی اتمی را به دادگاه معرفی کرده. دادگاهی که بعد از ۱۴ ماه هنوز اولین جلسه دادگاه مسببین سقوط هواپیمای اکراینی را تشکیل نداده، دادگاهی که میلیون‌ها پرونده بلاتکلیف روی دستش مانده. و من اخبار را می‌خوانم. یکی نوشته پنیر خریده سه برابر قیمت دو ماه پیش، پرسیده مگر حقوق ما چقدر اضافه شده!! من اخبار می‌خوانم، یکی از مدیران ارشد بانک مرکزی به خاطر تخصیص ارزهای ارزان به دوستانش دستگیر شده، معاون منطقه آزاد اروند دستگیر شده، معاون شهردار تهران... خشکسالی رسیده به ایران، زندانی جوان در زندان فوت کرده، هیچکس پاسخگو نیست! قوای مختلف دارند همدیگر را می‌کوبند، هر یک می‌گوید آن دیگری دزد است. مادر دو جوان نخبه هواپیمای ساقط شده با بغض نوشته، همه مقصرین اصلی تبرئه شده‌اند و تنها اپراتور قرار است محاکمه شود... نمی‌داند به که باید شکایت کند از این ظلم. استاندار تهران می‌گوید در ماه ۱۰۰۰ پراید فقط در تهران دزدیده می‌شوند... نه هزار خودرو، هزار پراید، فقط. بورسی‌ها همه معتقدند سرمایه‌شان به یغما رفته... تابلو نوشته‌ای نوید می‌دهد تا چند روز دیگر کجا نابود می‌شود! دانشمندان جشن گرفته‌اند، آنها عروسی دارند! من دلم می‌خواهد بروم عروسی دانشمندان! همانجا که نه می‌پرسند شیعه هستی یا سنی، همانجا که نمی‌پرسند ایرانی هستی یا آمریکایی، همانجا که همه یک هدف دارند و برای هدف‌شان جان می‌دهند، اشک می‌ریزند، با موفقیت خوشحال می‌شوند، به هوا می‌پرند... کسی نمی‌گوید چرا روسری‌ات افتاد کسی نمی‌گوید تو کجایی هستی کسی نمی‌پرسد به چه فکر می‌کنی چه می‌خوری، چرا می‌خوری، کجا می‌روی من می‌خواهم به عروسی دانشمندان بروم! نمی‌خواهم عمرم را تلف کنم نمی‌خواهم همه‌اش اخبار بد بشنوم می‌خواهم وقتی فضاپیما در مریخ می‌نشیند من هم به هوا بپرم من هم خوشحالی کنم من هم منتظر عکس‌هایش باشم نمی‌خواهم همه‌اش از دشمنی‌ها بشنوم می‌خواهم آنقدر بخندم که از چشم‌هایم اشک بیاید می‌خواهم خدا را هم دعوت کنم بیاید ببیند چه خبر است روی زمین تا او هم بخندد او هم خوشحال شود من می‌خواهم به عروسی دانشمندان بروم!
نمایش همه...
ای کوچهٔ قدیمی دیدار ما سلام دیوارهای خشت به خشت آشنا سلام ای بوی دوست در تو وزان تا همیشگان دالان گل‌فشان نسیم صبا سلام ای ثبت بر جریدهٔ دیوارهای تو از او و من، بریدهٔ تصویرها سلام ای شیشه‌های پنجره ای قاب عکس‌ها آیینه‌های کوچک معجزنما سلام
نمایش همه...
سلام مهربان یاران انجمن ادبی مهر با همکاری انجمن علمی جامعه شناسی و کانون نویسندگان ایران آزاد اقدام به راه اندازی یک محفل ادبی نموده که امید است پس از پایان کرونا، در دنیای محسوس هم رمقی تازه کند.بدینوسیله از ادب دوستان و هنرمندان دعوت به گردهم آیی می شود. مهدی جباری پنجم بهمن ماه نود ونه https://chat.whatsapp.com/IPvlp2WwjUg0UiYUA85DMo
نمایش همه...
آقایان! 🔺قطعاً اطلاع دارید بسیاری از کودکان و نوجوانان کلیپ اظهارات سرباز اکبری و شاهدان را روی گوشی خود یا پدر و مادرشان دیده اند. لطفاً طوری حکم صادر کنید که وقتی معلمان این کشور یا پدر و مادرها می خواهند به فرزندان خود اهمیت قانونمداری را بیاموزند بگویند؛ "یک روز یک نماینده مجلس که می‌خواست بدون مجوز و با قلدری وارد خط ویژه شود، با تذکر یک سرباز ساده مواجه می‌شود اما «قانون پشت سرباز ایستاد» بچه‌ها! هیچ کسی بالاتر از قانون نیست و همه ما در برابر قانون مساوی هستیم، حتی نمایندگان مجلس." 🔺کمک کنید تا از این رخداد تلخ، یک درس و خاطره آموزشی خلق شود تا آموزگاران و دبیران این سرزمین بتوانند یک شاهد مثال وطنی برای تشویق دانش‌آموزان به رعایت قانون بیاورند. مدارس ما در آموزش مفاهیم ارزشی و اخلاقی دچار تورم محتوا و تلنباری مفاهیم شده‌اند به این معنی که برخی تصور می کنند هرچه بیشتر درباره آموزه‌های اخلاقی و ارزشی حرف بزنند، بچه‌ها اخلاقی تر بار می آیند در حالی که اشاعه اخلاق و مفاهیم ارزشی نه تنها با سخنرانی و کتاب درسی حاصل نمی شود ای بسا دلزدگی هم ایجاد کند. آموزش مفاهیم بلندی همچون قانون‌مداری، مسولیت شناسی و احترام به دیگران با لفاظی و سخنرانی آموخته نمی شود بلکه با مشاهدات عینی و رفتار اخلاقی حاصل می شود. آقایان! 🔺موضوع #سیلیِ قانون‌گذار به صورت مأمور اجرای قانون نباید با چهار تا مصاحبه نمایشی رفع‌و‌رجوع شود. باور کنید امید و اعتماد مردم به بهبود شرایط از دل همین اتفاقات ساده زنده می‌شود. از جنبه تربیتی این تخلف زشت و قلدرمآبانه به سادگی رد نشوید، لطفاً. ✍️ دکتر مرتضی نظری کارشناس مسائل آموزش و پرورش #اجتماعی
نمایش همه...
12.43 MB