محمود برزین

همکاری وزارت صمت و اقتصاد برای واگذاری خودروساز‌ها وزیر اقتصاد گفت: با همکاری وزارت صنعت معدن و تجارت برای واگذاری سهام دولت در دو خودرو ساز بزرگ اقدام می‌کنیم. https://www.iribnews.ir/00Gcz0 @BehnamSamadi_ir 🧡

این سرزمین و خطه که مَهد ِ تمدن است گویا پر از اِدیسون و صدها نیوتن است   با این همه فرارِ مُخ و مغز، لاجرم هر کس که مانده داخل این خاک، دالتون است  امروز اگر مهارت ِ وِی، دام‌پروری‌ست فردا به لطف شیخ، وزیر ِ تعاوُن است گفتند اولش که: حُباب است نرخِ ارز طوری که پیش میرود امروزه، بالُن است با جیب ِ خالی عاشق ِ لیلا شدن، فقط... یا توی فیلم-هندی و یا توی کارتُن است گاهی دلم هوای "رضا شاه" می کند منظور، امامِ هشتمِ "حاجت رَوا کُن" است "یکچند اگر مَدیح کُنی کامران شوی" شاعر که پاچه‌خار نباشد، تَغابُن است خوشبخت، آن خریست که رفته‌است زیر ِ بار بدبخت، آن خریست که سوسیس و ژامبون است! دانی کجا حکومتش اسلامی است و ناب؟ _خدمت به خلق اگر که ملاک است_ ژاپن است گر چه در انجمن، دو سه جاسوس بین ماست گر چه "شنود و ضبط" به زیر تریبون است "بالاسَری" همیشه حواسش به بنده هست منظور، دوربین ِ شما توی سالن است دیشب به دست ِ بنده طناب ِ نجات بود از خواب ِ خُوش پریدم و دیدم که سیفُون است #محمود_برزین @barziiiiiin

خبرهای محکومیت واهی #سعید_روستایی برای ساخت "برادران لیلا" رو که می‌خوندم، یادم اومد وقتی به این تکه رسیدم، ناخودآگاه آواز دشتستانی استاد شجریان برام تداعی شد که امروز با یه سری کم و زیاد، ادغامشون کردم. مختصر برای اون‌ها که ندیده‌اند: علی بعد از چند سال معشوقه‌اش رو با بچه می‌بینه و متوجه می‌شه که اسمش رو "علی" گذاشته و "تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم" و این حرف‌ها... .

قیمت گوشت داره با صدای بلند میگه: اقتصاد میفهمه گوسفند چیه ولی این گوسفندا نمیفهمن اقتصاد چیه @hajme_sabzzz

چندی پیش، بعد از یک جر و بحث اساسی که همسرم با من داشت، با پشیمانی به من گفت: بیا یک قول به من بده. گفتم چه قولی؟ گفت: بیا قول بده دیگه هیچ وقت تو رو دعوا نکنم! و این قولو به من بده که دیگه هیچ وقت بهت گیر ندم!!!!! من که متوجه صحبتش نشدم ولی گفتم: چشم!! چند روز بعد،  پس اینکه دوباره داد و بیداد بِراه انداخت، با گریه و زاری گفت: تو به من قول داده بودی که دعوایت نکنم!! اما زدی زیر قولت!! من هم که حسابی گیج شده بودم به او گفتم: خب من معذرت میخوام! او هم گفت: پس قول بده اگر یکبار دیگر دعوایت کردم، بروی پیش مشاور و روانشناس و تحت درمان قرار بگیری!!!! و قول بده اگر باز هم تکرار شد و اذیتت کردم، بروی مهریه‌ام را اجرا بگذاری!!! خلاصه بعد از چند ماه، کارمان به دادگاه کشیده شد و قاضی از من تعهد گرفت که دیگر هیچ وقت زنم دست روی من بلند نکند! تعهد دادم که دیگر هیچ وقت زنم سَر ِ من داد نکشد و امضا دادم که همسرم دیگر فحاشی نکند. همچنین با تشخیص ِ پزشک قانونی، بابت ِ کشیده‌هایی که از همسرم خورده بودم و کف ِدست ِ زنم کبود شده بود،  باید ۱ درصد دیه به ایشان پرداخت میکردم!! . . . نویسنده که باشی همه برایت دیکتاتور میشوند!! مثلا بارها تعهد داده‌ام که اگر مسئولی "لواط" کرد، ممنوع‌القلم شوم! تعهد داده‌ام اگر مسئولی، با باجناق ِ خود خوابید، به "شیش ماه مراجعه به روانپزشک"  محکوم شوم!! تعهد داده‌ام که اگر مسئولی به زن ِ شوهرداری تعارض کرد، من به عنوان یک هنرمند به پزشک قانونی مراجعه کنم و مورد معاینه قرار گیرم! و من به عنوان یک طنز نویس تعهد میدهم که اگر مسئولی قُصور را کرد، قصور را مجرم ببینم! و به عنوان ِ "مفسد‌فی‌الارض" به ۶ سال حبس محکوم شوم!! #محمود_برزین @barziiiiiin

▪️در اسلام و قرآن گناه‌ها مرتبه دارند گناههایی هستند مانند ربا، لواط و... که خط قرمز هستند و در حکم جنگ با خدا تعبیر شده‌اند ، آن وقت افرادی که تا گریبان آلوده این گناهان هستند پا روی خرخره و کسب و کار مردم گذاشته اند برای حجابی که هیچ آیه مشخص و روشن و محکمی در قرآن ندارد ✅و خدا قطعا خود حافظ این مردم ، دین خود و کتابش خواهد بود و خود بزرگترین منتقم است

#طنزیمات_ادبی دوش در خانه‌ی ما قصه‌ی گیسوی تو بود چون که روی تُشک ِ من دو سه نخ موی تو بود همسرم موی تو را دید و سراپا شک شد گفت: ای خائن ِ نامرد کِه پهلوی تو بود؟ بود از بخت ِ بدم موی زنم بور، امّا پرکلاغی و سیه، طُرّه‌‌ی هندوی تو بود "عالم از شور و شر عشق، خبر هیچ نداشت" مشکل از موی تو نه، عیب زِ شامپوی تو بود "دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست" تا زن ِ بنده نفهمد نظرم روی تو بود در نظر‌بازی ِ من مانده "رونالدینیو" صورتم سمت زنم بود و دلم سوی تو بود گرچه خرما و رُطب داشت نَخیلت اما هر کسی درصدد چیدن ِ لیموی تو بود یک شبی پیرهنت را که دَریدم، دیدم تَتوی چهره‌ی یک مرد به بازوی تو بود غیرتم کُشت! ولی سوء‌ تفاهم شده ‌بود بنده شرمنده که نشناختمش، شوی تو بود!! #محمود_برزین @barziiiiiin @tanz20 👈

برای روز قلم... "شاعران ِ سیاسی" همچون قلمی هستند که هر بار تیزتر می‌شوند، عمرشان کوتاه‌تر می‌شود. اما "شاعران ِ درباری" به خودکاری میمانند که وقتی "جوهر"‌ هم ندارند، باز هم تمام نمیشوند، و وجود ِ بی‌خاصیتشان آلاینده است. "شاعران ِ مردمی" حُکم ِ قلمی دو بَر تراشیده‌ را دارند که علیرغم ِ نشانه‌گرفتن ِ دشمنان، خودشان را هم کور می‌کنند. اما "شاعر ِ ترسو" آن قلمی‌ست که یک طرفش "پاک‌کن" دارد. وقتی خطایش را گوشزد میکنند، سراسیمه خودسانسوری میکند. یک دسته "شاعر ِ زردنویس" هم هستند که تعهدی در نوشتن ندارند و معتقدند نه اینوری هستند و نه آنوری؛ اگر چه در حد "انوری" ادعا دارند. اینان بمثابه‌ی "خودکار ِ نامرئی ِ سیاسی" هستند که آخر رأیشان را سیاستمدارها میزنند. ... و من با وجود ِ این شاعرنماها، ترجیح میدهم قلم ِ پای گاو باشم که گرسنگان را سیر کُند، نه قلم ِ دست ِ یک گاو، که نان ِ یک عده‌ را آجر کند. راستی! می‌دانی بُرّنده‌ترین قلم کدامست؟ بدون شک آن قلمی نیست که تا عمق ِ "جان ِ مخاطب" نفوذ کند، بلکه آن قلمی‌ست که تا عمق ِ " کان ِ سیاست‌مدار" نفوذ می‌کند. ... و قلم ِ من، همان مداد ِ کوچک ِ تیزی است که یک روز به بهانه‌ی انتقام، روی صندلی ِ معلم ِ مستبد ِ دبستانم گذاشتم، تا بعد از آن بفهمد "نشیمنگاه قدرت" به قلمی بند است. #محمود_برزین @barziiiiiin

🌀 چند بار متن نوشتم برای این ویدیو پاک کردم ، در آخر بنظرم رسید خود ویدیو بدون هیچ متنی کاملا گویاست. ➖ شاید بسیاری بخندند ، مسخره کنند یا ... ولی واقعیت این است که گریستن شبانه روز نیز ذره‌ای از درد این رنج را تسلی نمی‌دهد که مقدرات این مردم و آب و خاک به دست سازندگان همین کلیپهای طنز که مدتها هر کدامش سوژه پیچهای اینستاگرام است افتاده

بچه که بودم عاشق ِ نیمرو، بدون ِ تخم‌مرغ بودم! مادرم هم از همین‌رو، نیمرو را بدون ِ تخم‌ِ‌مرغ سرو میکرد!! برادرم هم عاشق ِ اُملت بدون ِ گوجه بود. بعدها که بزرگتر شدم وقتی به کافی‌شاپ میرفتم سفارش ِ لیموناد بدون ِ لیمو میدادم! برای دوست‌دخترم هم نوشیدنی ِ موهیتو بدون ِ نعنا می‌گرفتم! دیروز به بستنی‌بندی ِ محل رفتم و گفتم: لطفا یک لیوان "آب‌هویچ‌بستنی" بدون ِ بستنی به من بدهید! کمی نگاهم کرد و گفت: پس یک لیوان آب‌هویچ میخواهید؟ گفتم: خیر! "آب‌هویچ‌بستنی" بدون بستنی!! دستپخت ِ همسرم بی‌نظیر است، زرشک‌پلو‌بامرغ را بدون ِ مرغ، عالی درست میکند! یا سبزی‌پلوبا‌گردن را بدون ِ گردن بی‌نظیر میپزد! میگویند دولت ِ ایران، روزانه دو میلیون بشکه‌ی نفت صادر میکند. به گمانم که دومیلیون بشکه‌ی نفت را بدون نفت صادر میکنند وگرنه که وضعیت سفره‌ی پُر‌ از خالی ِ ما این نبود! وقتی با شش کلاس سواد، دکترا داشته‌باشی، بی‌شک معتقد خواهی بود ایران بدون ِ توافق، توقف نخواهد کرد و بدون ِ رفتن ِزمستان، بهار میشود!! دیشب، وقت ِ سحر، همسرم مرا از خواب بیدار کرد و گفت: عزیزم! دلم بچه میخواد! نمیخوای اقدام کُنی؟؟ من هم با چشم‌های خواب‌آلوده گفتم: چرا عزیزم عالیه، حالا فعلا بخواب، صبح که بیدار شدیم میریم پرورشگاه! من عاشق ِ آش‌سبزی با لیمو هستم! البته نه این لیموهای میوه فروشی! بلکه آبلیموهای شرکتی ِ سوپرمارکتی که یک قطره لیمو هم ندارد! دیروز یکی از آقا‌زاده‌ها را با پدرش در تلوزیون دیدیم! پدرم گفت: این بی‌پدر را میبینی؟ گفتم: این که پدرش در صحنه حضور دارد. پدرم سری تکان داد و در حالی که نوشیدنی ِ گازدار ِ بدون گازش را سر میکشید گفت: آری همه‌ی آقا‌زاده‌های بی‌پدر‌، پدردارند! #محمود_برزین @barziiiiiin