cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

آینه ی عشق

گوش کن نبض دلم زمزمه اش با تو یکی است

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
216
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-57 روز
-830 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

00:27
Video unavailableShow in Telegram
5.89 MB
Photo unavailableShow in Telegram
00:10
Video unavailableShow in Telegram
تا خدا هست ؛ پریشان نشود خاطر من ... شب بخیر... 🌹🌹🌹
نمایش همه...
9.25 KB
00:16
Video unavailableShow in Telegram
1.96 KB
01:01
Video unavailableShow in Telegram
2.18 MB
01:00
Video unavailableShow in Telegram
امروز صبح ☘ پنجره ی قلبت راباز کن به سوی دوستت دارم ها عشق و مهربانی ها وزیبایی های خداوند سلام صبحتون بخیر🫶❤️ خوشبختی تون به بلندای آسمان ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌#انگیزشی خوشبخت ترین ادم ها کسانی هستند,که به خوشبختی دیگران حسادت نمی کنند.....و زندگی خودشان را باهیچ کس مقایسه نمی کنند.... مدارا بالاترین درجه ی قدرت.....ومیل به انتقام...اولین نشانه ی ضعف است..... مواظب کلماتی که در صحبت استفاده میکنید باشید....شاید شما را ببخشند اما.....هرگز فراموش نمی کنند...... سکه ها همیشه صدا دارند..... اما اسکناس ها بی صدا.... پس هنگامی که ارزش و مقام شما بالا می رود.....بیشتر ارام و بی صدا باشید... به کسانی که به شما حسودی می کنند احترام بگذارید...!! @appandane
نمایش همه...
5.25 MB
00:05
Video unavailableShow in Telegram
وقتی چیزی غلط است، و ناگهان این را می‌فهمید: از دستور‌العمل بالا پیروی کنید. @eshgh_javdanegi_channel
نمایش همه...
1.17 MB
Photo unavailableShow in Telegram
00:06
Video unavailableShow in Telegram
8.99 KB
Photo unavailableShow in Telegram
از ماست که برماست اولین بار توسط ناصرخسرو  سروده شد ! روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت: «امروز همه روی زمین زیر پر ماست، بر اوج فلک چون بپرم -از نظر تیز- می‌بینم اگر ذره‌ای اندر ته دریاست گر بر سر خاشاک یکی پشّه بجنبد جنبیدن آن پشّه عیان در نظر ماست.» بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید بنگر که از این چرخ جفا پیشه چه برخاست: ناگه ز کمینگاه، یکی سخت کمانی، تیری ز قضا و قدر انداخت بر او راست، بر بال عقاب آمد آن تیر جگر دوز وز ابر مر او را بسوی خاک فرو کاست، بر خاک بیفتاد و بغلتید چو ماهی وانگاه پر خویش گشاد از چپ و از راست، گفتا: «عجب است! این که ز چوب است و ز آهن! این تیزی و تندیّ و پریدنش کجا خاست؟!» چون نیک نگه کرد و پر خویش بر او دید گفتا: «ز که نالیم که از ماست که بر ماست.»
نمایش همه...