cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

اشعار سید مهدی بنی هاشمی

🍃🌸 |نویسندہ |شاعر |گوینده |مهندس عمران 🍃🌸 . . گیلان /لنگرود/ زیربارانهای دلنشین . . 🍃🌸 ✒قسم بر قلم وهر آنچہ مے نویسد . . . . . . . . . . . . . . . .

نمایش بیشتر
إيران290 317زبان مشخص نشده استدسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
203
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

یک دقیقه آرامش 🌸🌱 تو آن ماهی که خورشیدش به او دوّار می چرخد شعر و صدا: #سید_مهدی_بنی_هاشمی #عاشق_شوید ❤ @mahdibani72
نمایش همه...
seyed mahdi banihashemi.mp31.44 MB
کلیپانه(کلیپ+شاعرانه) 📽✍ ‌. دلبرا بر این دل غمدیده ام خوش تاختی هرکسی غیر از خودت از دیده ام انداختی . در زمانی که کسی حال مرا درک نکرد بیشتر از دیگران بر حال من پرداختی . شرط کردی عاشقم باشی اگر عاشق شوم عاشق خوبی نیم یا شرط خود را باختی؟ . حال و دنیایم از آن وقت آمدی تغییر کرد تو دلم را روی ریل زندگی انداختی . با کلامت قلب ویران با خدا مانوس شد دست خوش معمار! در ویرانه مسجد ساختی . ✍#سید_مهدی_بنی_هاشمی @mahdibani72
نمایش همه...
7.74 MB
#گوش_بدین 🎧 ‌. شعر❤ . تو آن ماهی که خورشیدش به او دوار میچرخد همه عالم به دور او ستاره وار می چرخد . کسی دیدم شبیهت بود ، با یک همنفس بی من در آن لحظه بدیدم دور من دیوار میچرخد . تو را در خواب میبینم که با من مهربان هستی چه خوش خوابی که دلبر در پی دلدار میچرخد . الهی عاقبت بینم به چشم خود که در روزی که دنیا بر مراد قلب این بیمار میچرخد . هزاران بار این قلبم برایت تند کوبیده شدم یاری که از بی عرضگی بی یار میچرخد . شاعر و گوینده: #سید_مهدی_بنی_هاشمی . @mahdibani72
نمایش همه...
12.69 MB
#دو_خط_روضه شب جمعست هوایت نکنم میمیرم...❤ #سایز_استوری #سید_مهدی_بنی_هاشمی @mahdibani72
نمایش همه...
5.14 MB
🎶 زمینه| شیر دلاور علی 🎤 حاج ابوذر روحی ✍ #سید_مهدی_بنی_هاشمی 📆 شب سوم قدر ١۵ اردیبهشت ماه ١۴٠٠ @mahdibani72
نمایش همه...
زمینه - شیر دلاور علی.mp320.42 MB
چاهِ خانه شده دلتنگ علی ❤ تقدیم به محضر مبارک امام زمان (عج) شاعر و گوینده: #سید_مهدی_بنی_هاشمی @mahdibani72
نمایش همه...
15.49 MB
🎬 #ببینید بعد زهرا کار هر روز علی جز غم نبود علت مرگ علی آن ضربه ی ملجم نبود شعرخوانی به مناسبت نوزدهم رمضان ضربت خوردن مولا امیر المومنین 🖤💔 شاعر و گوینده : #سید_مهدی_بنی_هاشمی_لنگرودی التماس دعا 🤲
نمایش همه...
5.89 MB
📽تقدیم به روح ملکوتی سردار #حق_بین🖤 . #گوش_بدین 🎧 . ✍شعر و صدا : #سید_مهدی_بنی_هاشمی . پاشو از ایثار مردان خدایی مدح کن پاشو الزهرای قلب عاشقان را فتح کن ❤ . #نشر_بدید_لطفا 🙏🏻 . @mahdibani72
نمایش همه...
10.66 MB
. #نان_و_پنیر_و_روضه🖤🍃🌸 #شب_اول_فراق 🖤 . #زبان_حال . هیچوقت کوچه های شهر اینقدر سرد نبود. سرد و بی روح.. پاهایشان توان راه رفتن نداشت ساعت از میانه ی شب گذشته بود و قمر آسمان به حال قمر زمین خون گریه میکرد‌‌.. پدر جلوتر راه میرفت و فرزندان پشت سرش آرام آرام به سمت خانه حرکت میکردند. گفته بود جوری راه بروید که صدای پاهایتان را کسی نشنود. به کوچه که رسیدند پاهایشان سست تر شد.. از تشییع جنازه برمیگشتند.. انگار زمین و ماه از تشییع جنازه خورشید می آمدند.. میدانستند بدون زهرا دیگر زندگیشان گرما و روشنی ندارد. چشمان علی از شدت اشک تار شده بود و چشمش به تکه سنگ های افتاده در کف کوچه افتاد یعنی فاطمه ام روی این سنگ ها...؟ . بایدبه خاطر کودکانش آرام میشد. وارد خانه که خواست بشود داغ دلش تازه شد اینبار روضه خوان درب خانه بود. تمام خانه عطر وبوی فاطمه میداد. خانه ای که چیدمانش به سلیقه ی فاطمه بود . زندگی ای که بند بندش را با فاطمه ساخته بود . در و دیوار برای علی روضه میخواندند.. صدای فاطمه می آمد صدای خنده اش.. صدای گریه اش... صدای خنده های روزهای اول ازدواج با صدای گریه های بعد از رحلت رسول قاطی شده بود.. . بغض علی داشت میشکست کودکان مات و مبهوت بودند و هنوز باورشان نشده بود که دیگر مادر ندارند. خواست بغضش را فرو ببرد ولی نمیشد. به کودکانش گفت میروم برایتان از چاه آب بیاورم تا وضویی بسازیم. به چاه پناه برده بود چاهی که مهریه زهرایش بود. . هیچوقت معشوقه اش را با اسم تنها صدا نزد و میگفت : بنفسی انت حبیبتی زهرا ( جانم فدایت محبوبه من زهرا) و فاطمه اش در جواب میگفت: روحی لک الفدا . کنار چاه که رسید آرام گفت بنفس انت حبیبتی زهرا اما دیگر جوابی نشنید تازه باورش شده بود بی زهرا شده . کنار چاه برای فاطمه اش نوحه خواند و اشک ریخت: . عشق من بی پناه بود ای چاه دلبرم بی سپاه بود ای چاه آتش غصه اش دو چندان است فاطمه پا به ماه بود ای چاه 😭 . آرام برای فاطمه اش زمزمه میکرد... . رفتن برایت زود بود زود بود پشت درِ خانه هنوزم دود بود یادم نرفته لحظه ای که عشق من زهرا ، میان آتش نمرود بود . بال و پری میسوخت، دستم بسته بود چوب دری میسوخت، دستم بسته بود من غیرت الله ام پیش چشم من موی سری میسوخت، دستم بسته بود . با صدای اذان به خودش آمد و بچه ها را صدا زد تا یک به یک وضو بگیرند و آماده ی نماز شوند . نمازی که زهرایش را کم داشت . میخواست لحظه ای فراموش کند چه بر سرش آمده اما نمیشد... به سجده که میرفت یار آخرین سجده های زهرا میافتاد که از درد پهلو به خود میپیچید.. حیدری که در نماز تیر از پایش میکشیدند حالا داغ زهرا قلبش را تکه تکه کرده.. بعد از نماز به تسبیحات فاطمه اش که رسید اشک امانش نداد. اولین تسبیحات زهرایش بود که دیگر زهرایش نبود.. . حالا دیگر صدای گریه ی بچه ها هم بلند شده بود حسن از همه بیشتر... . به تعقیبات نمازش که مشغول شد دیگر نفهمید چه شده.. تعقیباتش که تمام شد بچه ها خوابشان برده بود . وصیت های زهرا را یک به یک انجام داد موهای زینب را نوازش کرد حسن را بوسید واشکهایش را پاک کرد. برای حسینش یک لیوان آب آورد.. آخر فاطمه گفته بود حسین زود به زود تشنه اش میشود... . ✍نویسنده و شاعر: #سید_مهدی_بنی_هاشمی . . 🖤کل متن زبان حال بود و از دل برآمد ‌. 🖤 سلام من به مادری که در بستر به علی اش گفت که سلام من را تا قیامت به یک به یک فرزندان برسان❤ . .#فاطمیه #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #عشق @mahdibani72
نمایش همه...
❌هشدار به تو دولت خونخوار #سعودی بخشی از شعر خوانی #سید_مهدی_بنی_هاشمی به مناسب سالگرد شهادت #سردار_سلیمانی @langarnews_ir
نمایش همه...
2.71 MB
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.