رمان و داستان های سریالی

@serialstory

نحوه اجرا فایل رمان ها: https://t.me/serial_story/302

نمایش بیشتر

إيران27 771فارسی26 849کتب2 697

پست‌های تبلیغاتی

9 592

مشترکین

-224 ساعت

-297 روز

-8130 روز

1 101

نمایش های پست

~ 87224 ساعت

~ 1 19248 ساعت

11.47%

نرخ مشارکت

9.1%24 ساعت

12.4%48 ساعت

489

یادکردها

اطلاعاتی وجود ندارد7 روز

اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

~ 19

پست های در روز

اطلاعاتی وجود ندارد

واکنش ها

اطلاعاتی وجود ندارد

نظرات

~ 2

بازنشرها

توزیع زمان ارسال

در حال بارگیری داده...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.

تجزیه و تحلیل انتشار

پست ها	بازدید ها	به اشتراک گذاشته شده	ديناميک بازديد ها
01 ای كاش شما آقايان كه آمار خانه‌های فساد و آدم‌های بدنام شهر را دارید آدرس خانۀ مردم فقير و بيچاره شهر را هم داشتيد آن وقت ديگر نيازی نبود از عذاب الهی اينجوری بترسيد!! 🍃 @infostorie 🍃	116	0	Loading...
02 🍵 فال بی بی مریم 🍵 🔆متولدين هرماه براي اولين بار ميتونيد فال خودتون رو به صورت دقيق بخونید 📿ابتدا نيت كنيد و ٣ صلوات بفرستيد📿 🏺فروردين 🏺ارديبهشت 🏺خرداد 🏺تير 🏺مرداد 🏺شهريور 🏺مهر 🏺آبان 🏺آذر 🏺دي 🏺بهمن 🏺اسفند 🎗ماه تولدت روكليك كن و #فالت رو ببين ارتباط مستقیم با بی بی مریم👇‌‌👇‌‌👇‌‌ ☎️ 09301507548 ❇️ @Fall_banoooo	95	0	Loading...
03 🍃 @infostorie 🍃 هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد 👌 که سرانجام یک روز باید به آن صعود کند..... زمین خوردی!؟ عیبی ندارد...برخیز... نگذار زمین به جاذبه اش ببالد... سر به دو زانوی غم فرو مبر سرت را بالا بگیر... قدرت دستانی که به سویت دراز شده از یاد برده ای ... کوله بارت ریخت عیبی ندارد... سبک باشی راحت تر اوج میگیری...✌️ 🍃 @infostorie 🍃	93	0	Loading...
04 ❗️نفرین ۵ هزار ساله شاه باستانی ایران ❗️چهره واقعی کوروش بزرگ ❗️پایان اعراب با دخالت یک ایرانی زیرک ❗️پیشگویی زرتشت از آینده ایران ❗️ماجرای کتک خوردن افسر عرب از خلبان ایرانی ❗️از کتاب مردگان مصر چه میدانید ؟ 🚷اگر بدانید چه چیزهایی از شما مخفی شده، در اعتقادات و افکارتان تجدید نظر خواهید کرد!! https://t.me/+LwvYpm361c44OGNk 🚫‌ممنوعه های تاریخ ایران و جهان🚫‌	80	0	Loading...
05 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌼 چه تاثیر دلنشینی دارد✨ 🌼 ” غصه نخور " 🌼 "درست میشود" ”های مادر... 🌼 اثرش را ✨ 🌼 هزار قرص آرامبخش قوی ندارد ❤️ ❤️ 🌼 مادرم به جرم اینکه بهشت زیر پایش بود 🌼 دنیا را برای خود جهنم کرد!✨ ❤️ ❤️ موضوع انشا : "خوشبختی " 🌼 به نام خدا !✨ 🌼 "خوشبختی" یعنی: 🌼 قلب مادرم بتپد … 🌼 پایان !!!✨ ❤️ ❤️ 🌼 پیشانیش را ببوسید✨ 🌼 قربان صدقه اش بروید 🌼 مادر را میگویم! 🌼 گاهى هم براى مادر✨ 🌼 ﻣـــــــــــــﺎدرى کنید …! ❤️ ❤️ 🌼 سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، 🌼 نه مرگ ، نه ترس ،✨ 🌼 سرم فقط برای بوسیدن 🌼 دست های تو خم می شود 🌼 مادرم!...✨ ❤️ ❤️ 🌼 مادر! من هرگز بهشت را 🌼 زیر پایت ندیدم ،✨ 🌼 زیر پای تو 🌼 آرزوهایی بود که از آن گذشتی 🌼 به خاطر من …✨❤️❤️ 🍃 @infostorie 🍃	89	0	Loading...
06 Media files	75	0	Loading...
07 ▶️میخوام نون آور خانواده بشم⁉️... 🔴این نوجوان به خاطر رها شدگی از سوی پدر و اعتیاد مادر متحمل رنج های فراوان شده است اما اگر حمایت شود می خواهد نان حلال به خانه ببرد و منجی خانواده باشد . 💳 6037991199529904 💳 6037991199506100 💳 6037991199500038 ✅IR 710170000000216780692009 📞۷۳۳۷*۳# 👨‍💻mehrafarinorg.com ⭐️ مهرآفرین باشیم اینستاگرام\| وب سایت \| پرداخت آنلاین \| ❤️@mehrafarincharity	61	0	Loading...
08 🪞آینه بینی دیدن کل آینده شما 💴💷جادو ثروت 🔮انگشترهای موکل دار تضمینی 💋☘بخت گشایی تضمینی ❤️‍🔥😭بازگشت معشوق یا همسرم 💔حذف نفر سوم رابطه 🔯جادو صببی فوق العاده قوی ⚖نتیجه کارهای دادگاه به نفع شما 🪪قبولی در کنکور و آزمون های استخدامی 🛠⚙پیدا کردن شغل و کار 🏘فروش ملک و زمین و مغازه و آپارتمان ✅ لینک کانال : https://t.me/+uQbrBigsG3djNTY5 https://t.me/+uQbrBigsG3djNTY5	186	0	Loading...
09 می گویند قلب هر کس به اندازه مشت بسته اوست.... اما من قلب هایی را دیده ام که به اندازه دنیایی از "محبت" عمیقند دلهای بزرگی که هیچ وقت در مشت های بسته جای نمی گیرند مثل غنچه ای با هر طپش شکفته می شوند دلهای بزرگی که مانند کویر نامحدودند و تشنه اند تا اینکه ابر محبت ببارد در عوض دلهایی هم هستند که حتی از یک مشت بسته هم کوچک ترند دلهایی که شاید وسیع هم بتوانند باشند اما بیش از یک بند انگشت هم عمق ندارند و تو هر وقت خواستی بدانی قلبت چقدر بزرگ است به دستت نگاه کن,وقتی که مهربانی را به دیگران تعارف می کنی............ 🍃 @infostorie 🍃	623	2	Loading...
10 . با #حذف_واسطه_ها شیک ترین #لباس_های_دلبرو با #مناسبترین_قیمت مستقیم از بازار بزرگ تهران تهیه کن😍👇 گلچینی از بهترین طرح ها و مدلهای شومیز ،دامن ،سوئیشرت ،مجلسی و... با کمترین هزینه همیشه شیک پوش و به روز باش😜 خانم خانما سیاست داشته باش با آقایی بیا عمرا بزاره دس خالی برگردی😉👙👇 https://t.me/+CK5AtCw8Yx1iYmZk https://t.me/+CK5AtCw8Yx1iYmZk ارسال فوری به سراسر کشور✈️🌏 فروش حضوری برای تهرانی ها 🛍	302	0	Loading...
11 مردی مادرش را کول کرده بود وطواف کعبه میداد.... پیامبر رادید عرض کرد آیا با ایـن کـار حق مادرم را ادا کرده ام؟ پیامبر فرمود: حتی جبران یکـی ازناله‌هـای او را در هنگام بارداری نکـرده ای 🍃 @infostorie 🍃	405	0	Loading...
12 ❌حشرات و حیوانات موذی خطرناک📣 📣اختراعی شگفت انگیز📣 ✅با کمترین هزینه از شر هر نوع حشره و حیوان موذی (سوسک،ساس،موش و...)راحت شوید ⭕️ضمانت کارایی ⭕️بدون خطرات سمپاشی✨ ⭕️بدون هیچ گونه خطر برای انسان و حیوانات خانگی🌱🍀2¹³ برای مشاوره رایگان ودریافت هدیه ویژه🎁 برای سه نفر اول وشرکت در قرعه کشی عدد ۷ را به سامانه ۱۰۰۰۲۰۰۵۰۰۰ ارسال نمایید.	314	0	Loading...
13 🚩#قاتل_سکسی #قسمت_اول 👇 https://t.me/c/1056374995/82489 #قسمت_پانصدونودوشش نگا ه زرتشت به سمتم برگشت و یه کم با همون چشما ی خمارش زل زد بهم و دوباره به خیابون خ یره شد. . - جمعه صبح راه م ی افتی م.. م ی تونی شبش ب ر ی بیمارستا ن بابات و بب ین ی! مطمئن باش.. انقدر چشم انتظار هست که.. حالش خوب می شه نه بد ! - تو از کجا می دونی؟ شاید اصلاً نخواست چشمش به من بیفته ! - بالاخره تو این چند سال از لا به لا ی حرفاشون ی ه چیزایی رو حس کردم! مکثی کرد ادامه داد: - اگه نمی خواستن چشمشون به تو بیفته یه عکس بزرگ از تو تو ی پذیرا یی خونه اشون نبود ! یه چیز ی تو وجودم فرو ریخت.. نمی تونستم بگم حس خوب ی داشت شنیدن ا ین حرف.. بیشتر ناراحتم می کرد و چراها ی مغزم و پررنگ تر.. اونا م ی تونستن خودم و خیلی راحت پ یدا کنن.. پس چرا با عکسام سر می کردن؟ سرم و با تاسف به چپ و راست تکون دادم و گفتم. . - عجیبه واقعاً ای ن حس عذاب وجدان تو وجود همه اتون بوده.. همه اتون تو ای ن ده سال یه گوشه ذهن و دلتون من و نگه داشتید و هر موقع خواستید بهم فکر کردید و افسوس خورد ید.. ولی هیچ کدوم نخواستید یه سراغی ازم بگیرید و حالا.. شدید کاسه داغ تر از آش واسه من و زندگی ا ی که خودتون خواستی د تنهایی از پسش بربیام ! - اونا هم مطمئناً مثل من.. از آقاجون و حرفا ی یه کلامش و کارایی که واسه همه ما عجیب بود ولی اون به راحتی انجامش می داد ترسیدن! پوزخندم و که دید ادامه داد: - آقاجون رو تصمیمش جد ی بود گیسا.. شغل گذشته اش انقدر روش تاثیر گذاشته بود که نتونه یه قاتل و.. تو ی خانواده اش تحمل کنه و با حس مسئول یت پذرییش بره تحویلش بده! حت ی اگه یواشکی می اومدیم دنبالت می فهمی د.. همه ما رو تو ا ی ن سال ها چک می کرد. حتی منی که دیگه لام تا کام باهاش حرف نزدم و م ی دونست اون سر د نیا واسه خودم زند گ ی تشکیل دادم. اومدن دنبال تو یه ریسک بود و ممکن بود هر لحظه آقاجون عصبانی بشه و اون فیلم و بدون اینکه کسی بفهمه ببره تحوی ل بده.. ما فقط خواست یم جلو ی این کار و ب گیریم ولی.. الآن دیگه نمی تونم به قطعیت بگم پ یگی ر ی نکردنمون خی لی بیشتر به نفعت شد ! ساکت موندم و سعی کردم ح تی شده به اندازه چند درصد بهشون حق بدم.. می شد درکشون کرد.. اونم با وجود پدربزرگی که خیلی خوب می شناختمش و صابون زورگویی ها ی اعصاب خورد کن و تموم نشد نیش بارها به تنم خورده بود. ولی به هر حال.. اونا هم پدر و مادرم بودن.. ده سال نتونستن اون مرد و راضی کنن از گناه من بگذره؟ خدا هم اگه بود م ی گذشت.. تو س ین ه ا ون پیرمرد انگار جا ی قلب سنگ بود که چیزی از گذشت و دلرحمی نمی دونست! با حس قرار گرفتن سن گین ی س ر ی رو ی سرم هراسون چشمام و باز کردم و بدون اینکه تکونی به خودم بدم وضعیتم و آنالی ز کردم.. بو ی عطر زرتشت و تو مشامم حس می کردم و شلوغی دور و برم نشون م ی داد که هنوز تو آزمایشگاهیم.. مثلاً نشسته بودیم تا نوبتمون بشه و من اصلاً نفهمیدم کی تو همون حالت نشسته خوابم برد و حالا داشتم م ی دیدم که سرم رو ی شونه زرتشته و از اون عجیب تر سر زرتشته که رو ی سر من خم شده ! بی اخ تیار خنده ام گرفت.. چه ذوق و شوق ی تو وجودمون بود واسه این ازدواج.. هرکی ما رو می دید کاملاً م ی فهمید که تحت اجبار اینجاییم و از ته دل راضی ن یستیم. 💦🔥#هوس _الان با لباس عروس تو خونه منی. کتم و درآوردم و پرت کردم رو زمین و پاپیونم و از دور گردنم باز کردم.. -حتی اینم یادمه که شک داشتی تهدیدام و عملی کنم و میگفتی ممکنه پوشالی باشه هوم؟حین باز کردن بند ساعتم با خونسرد ترین لحنی که خوب میدونستم وحشتزده ترش می کنه ادامه دادم: -حالا دیگه وقتشه که نشونت بدم توحرفای من.. خبری از پوشال نیست .. بعد از سکوت و سکون چند دقیقه ایش بالاخره به خودش اومد،آب دهنشو قورت داد و عقب عقب رفت . . چند بار دهنش و بی هدف باز و بسته کرد و آخر سر گفت: وایستا! تو. .تو نمی دونی.. همون لحظه پاش گیر کرد به دامن لباسش و محکم از پشت خورد زمین. منم که انگار یه پلنگ بودم و منتظر گیر افتادن طعمه ام. . با قدم های بلند رفتم سمتش و بالاتنه لباسش و وحشیانه تو مشتم گرفتم .... https://t.me/+SQkQgrkwrrmmyT_M	595	1	Loading...
14 🪞آینه بینی دیدن کل آینده شما 💴💷جادو ثروت 🔮انگشترهای موکل دار تضمینی 💋☘بخت گشایی تضمینی ❤️‍🔥😭بازگشت معشوق یا همسرم 💔حذف نفر سوم رابطه 🔯جادو صببی فوق العاده قوی ⚖نتیجه کارهای دادگاه به نفع شما 🪪قبولی در کنکور و آزمون های استخدامی 🛠⚙پیدا کردن شغل و کار 🏘فروش ملک و زمین و مغازه و آپارتمان ✅ لینک کانال : https://t.me/+uQbrBigsG3djNTY5 https://t.me/+uQbrBigsG3djNTY5	389	0	Loading...
15 🌳🌿امان از این اردیبهشت ڪه تمام قندهای نخورده را در دلِ من آب می ڪند … ڪه انگار اصلا عاشقـــــم ڪه انگار تـو اینجایی و من بی خیال تمام این خستگی هایِ روزگارم … ڪه انگار تو خبراز شڪوفه ها آورده ای ڪه انگار تو در گوشم صبحِ یڪ روزِ اردیبهشتی گفته ای :بیدار شو جانم اردیبهشت است ….. سلام روزتون بهشت❤️ 🍃 @infostorie 🍃	676	2	Loading...
16 🧥دنبال کالکشن تابستانی با قیمت مناسب هستی؟ 🧶 انواع لباس از ۱۹۹ تومان 🔥تا 50% تخفيف در جزیره آدا 👇🏻👇🏻 https://t.me/+3f9uoRDMMeowMTlk https://t.me/+3f9uoRDMMeowMTlk 📍 حضوری و آنلاین	486	0	Loading...
17 🪞آینه بینی دیدن کل آینده شما 💴💷جادو ثروت 🔮انگشترهای موکل دار تضمینی 💋☘بخت گشایی تضمینی ❤️‍🔥😭بازگشت معشوق یا همسرم 💔حذف نفر سوم رابطه 🔯جادو صببی فوق العاده قوی ⚖نتیجه کارهای دادگاه به نفع شما 🪪قبولی در کنکور و آزمون های استخدامی 🛠⚙پیدا کردن شغل و کار 🏘فروش ملک و زمین و مغازه و آپارتمان ✅ لینک کانال : https://t.me/+uQbrBigsG3djNTY5 https://t.me/+uQbrBigsG3djNTY5	790	0	Loading...
18 دیدی وقتی پر از ناامیدی میشی، یهویی یه خوشحالی میاد تو دلت... " اون خداست " شب خوش...✨🦋 🍃 @infostorie 🍃	951	6	Loading...
19 🚩#قاتل_سکسی #قسمت_اول 👇 https://t.me/c/1056374995/82489 #قسمت_پانصدونودوپنج - برو بابا.. همه مردا که اینجور ی نیستن ! - حاضرم به شرافتم قسم بخورم که همه مردا هم ین ن.. تو اگه مرد ی و پیدا کرد ی که سی ثا ن یه باهات تو یه اتاق تنها موند و لخت تصورت نکرد بهت جایزه م یدم ! - خب اون تصورشه من از کجا بفهمم چ ی داره تو ذهنش می گذره؟ - ساده ا ی دیگه.. بذار چند تا نشونه اش و بهت بگم که حواست جمع باشه از ا ین به بعد.. اول اینکه چشماشون خمار می شه و لا ی لبا ی ب ی صاحاب مونده اش چند میلیمتر باز می مونه.. بعد کم کم نگاهشون به مناطق ممنوعه کشیده می شه و زبونشون و نامحسوس رو ی لباشون می چرخونن. . - اه گیسا بسه حالم بهم خورد. . - وایسا بقی ه اش و بگم.. بعد صورت و پیشو نیشون گر م ی گیر ه و الکی برا ی ا ینکه تابلو نشن ادا ی باد زدن و گرما رو در میارن.. بعد شروع می کنن با خشتک شلوارشون ور رفتن که یعنی کش شورتم تنگه داره اذیتم می کنه ولی در اصل می خوان اون بادکنک بی خا صیتشون و یه جور ی قایم کنن تا کسی متوجه بی جنبه بودنشون نشه.. بعد که دیدن نه اوضاع خیلی خرابه و ممکنه هر لحظه آبروشون بره م یرن تو توالت و چند دق یقه بعد میان بیرون در حالیکه تبدیل م ی شن به یه آدم عرفانی مقدس که حتی شرمشون می شه به صورتت نگاه کنن چه برسه به مناطق ممنوعه.. اونجاست ک ه کاشف به عمل میاد هورمون ب ی صاحابشون بازم پیروز شده و تا دفعه بعد که جون بگیره و بزنه بالا تبدیل می شن به متشخص ترین آدما ی رو ی کره زم ین ! طناز که همینطور از وسط حرفام داشت م ی خندی د با تموم شدن حرفم خنده اش و ول کرد و گفت: - خدا لعنتت کنه گیس ا.. این چرت و پرتا چی ه می گی آخه.. از ای ن به بعد هر مرد ی و بب ین م ب ی اخت یار زل م ی زنم به شلوارشون و یاد حرفا ی تو م ی افتم . - تو که تو حالت عاد ی همیشه سرت پایینه و خشتک مردا رو راحت تر از صورتاشون تماشا می کنی پس دیگه دردت چیه؟! با آرنج ضربه ا ی به پهلو زد و توپ ید : - گمشو تو هم ! با خنده ازش فاصله گرفتم و همینطور که از آشپزخونه بیرون می رفتم گفتم : - جد ی بگیر حرفام و.. از این به بعد هرکی ازت پرسید عشق و نفرت چی ه بگو مرز باریک ب ین بالارفتن و پایین آمدن تستوسترون را حدفاصل عشق و نفرت می نامند ! با چشما ی بسته از شدت خواب و کسلی حاضر شدم و حی ن فحش و نفرین کردن زرتشت و پیشنهادش و این زندگ ی کوف تی که من و مجبور به همچین کارایی کرده بود از پله ها رفتم پای ی ن و سوار ماشینش شدم . با دیدنش که پ یشونیش و چسبونده بود به دستا ی رو ی فرمونش و حتی با سوار شدنم هم سرش و بلند نکرد.. فهم یدم اونم مثل من خوابه و به زور خودش و تا اینجا رسونده. . خمیازه صداداری کشیدم و گفتم : - اگه پشیمون شد ی حرفی نیست ا.. همینجا پیاده می شم میر م به بقیه خوابم می رسم ! بالاخره با صدام بلند شد و چشما ی پر از خونش که بهم دوخته شد نشون م ی داد واقعاً خواب بود تو این چند دقیقه ا ی که طول کشید تا حاضر شم و بیا م پایی ن ! - صبح تو هم ب خیر ! به جا ی جواب خیره شدم به صورت پری شون و چشمای خون افتاده اش که به نظر غیر عاد ی بود و گفتم : - چته تو؟ مریضی ! حین به حرکت درآوردن ماشین سرش و به نشونه نه بالا انداخت و گفت : - کمبود خواب دارم.. چند روزه هم کارا و درگیر ی و خستگی هام بیشتر شده هم خوابم کمتر. سیستمم ریخته به هم کلاً ! - ببخشید دیگه اگه عامل به هم ریختن سیستمت شدم ! - تو عامل به هم ریختن خیلی چیزایی.. سیستم یکیشه ! روم و چرخوندم سمت پنجره و جوابش و ندادم که با همون صدا ی دورگه شده از خوابش گفت: - واسه پنجشنبه محضر رزرو کردم! جمعه هم می ریم شیراز ! آب دهنم و قورت دادم.. استرسی که هربار با شنیدن اسم ای ن شهر تو جونم م ی نشست دوباره خودش و نشون داد و چرخیدم سمت زرتشتی که انگار ح تی یه درصد از این استرس و هول و و لا ی من و نداشت ! - مگه عمل بابام کیه؟ - شنبه! البته زیاد نمی تو نیم بمونی م.. نهایتاً یک ی دو روزه باید برگردیم! ضربان قلبم تندتر شد و نال یدم : - حالش بد نشه همون روز عمل من و بب ینه؟	943	3	Loading...
20 🍃 @infostorie 🍃 خیلی زیبـاست 👌👌 روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو نوشته شده بود: من کور هستم لطفا کمک کنید. روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت نگاهی به او انداخت. فقط چند سکه در داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد.عصر آنروز، روز نامه نگار به آن محل برگشت، و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است. مرد کور از صدای قدم های او، خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته، بگوید که بر روی آن چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده می شد: فصل بـهار اسـت🍃🌾 ولی مـن نمی تـوانـم آنـرا ببینم... 🍃 @infostorie 🍃	983	2	Loading...
21 خیلی مهم نماز روز پنج شنبه 🔴 آیت‌الله بهجت رحمه‌الله اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه می‌کرد و می‌فرمود: «آیت‌الله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را می‌خواند، هدیه‌ای برای او می‌رسید». پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: اگر از خدا بخواهد که کوهی را نابود کند کوه نابود می‌شود؛ نزول باران را بخواهد به‌یقین باران نازل می‌شود؛ همانا هیچ‌چیز مانع میان او و خداوند نیست؛ خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب می‌کند. 🟣دوستانی که هفته پیش نماز رو خواندن خبر حاجت روایی رو اعلام کردن😍😍😍😍 👌برگرفته از کتاب #بهجت_الدعا، ص٣٨٠ـ٣٨١ برا شرکت در ختم گروهی روی لینک زیر بزنین👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEuimpJ5dCKwL-qIVA	666	1	Loading...
22 🍃 @infostorie 🍃 مادری میگفت من پنج فرزنددارم همه رادریک خانه کوچک بزرگ کردم ولی انهانتوانستد درپنج خانه بزرگ خود برای من اتاقی پیدا کنند مراقب برکت زندگیمون باشیم تا دیر نشده...!!!! 🍃 @infostorie 🍃	886	1	Loading...
23 🔴 وی پی ان با ترافیک رایگان شبکه های اجتماعی! 🔹 سرعت بسیار بالای دانلود و آپلود 🔹حذف خودکار تبلیغات وب و یوتیوب 🔹 مسدودسازی خودکار برنامه و سایت های مخرب هک و ویروس 🔹 تحویل آنی اشتراک در ربات تلگرام 12 همین حالا اکانت تست رایگان بگیرید و در صورت رضایت خرید کنید.👇👇👇👇 @vpnzybot @vpnzybot @vpnzybot	675	0	Loading...
24 💟 #هفت_بهشت_زندگی ♥️بهشت اول: آغوش مادرے ست ڪه با تمام وجود بغلت ڪرد و شیرت داد... 💛بهشت دوم: دستان پدری‌ ست ڪه براے راه رفتنت با تو ڪودڪے ڪرد. 💚بهشت سوم: خواهر یا برادریست ڪه براے ندیدن اشڪهایت، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد. 💙بهشت چهارم: معلمے بود ڪه براے دانستنت با تمام بزرگی‌اش هم سن تو شد تا یاد بگیری. 💜بهشت پنجم: دوستے ست ڪه روز ازدواجت در آغوشت ڪشید و چنان در آغوشش فشرد ڪه انگار آخرین روز زندگیش را تجربه میڪند. ♥️بهشت ششم: همسر توست ڪه با تمام وجوددرڪنار تو معمار زندگے مشترک تان است گویے دو شاخه از یک ریشه اید. 💛بهشت هفتم: فرزند توست ڪه خالق زیبایے هاے آینده است... 🔴آری شاید هر ڪدام از ما تمام هفت بهشت را نداشته باشیم اما بهشت همین حوالے ست مادرت را بنگر پدرت را ببین خواهر یا برادرت را حس ڪن به معلمت سر بزن دوستت را به یاد بیاور همسرت را در آغوش بگیر فرزندت را ببوس... یک وقت دیر نشود براے بهشت رفتنت... بهشت را با همه قلبت حس ڪن همین نزدیڪیست... بهشت جاے دورے نیست... 🍃 @infostorie 🍃	883	1	Loading...
25 لاغری بی دردسر با این معجون گیاهی🍀😍 دیگه برای لاغری سراغ روش های پر خطر و پرهزینه نرو چون میتونی با این معجون گیاهی ماهی 5 تا 7 کیلو بدون هیچ عوارضی لاغر بشی😍 برای دریافت این چربی سوز گیاهی و خونگی با 50% تخفیف روی لینک زیر بزنید👇🏻👇🏻👇🏻 https://landing.getz.ir/5iuNp https://landing.getz.ir/5iuNp	660	0	Loading...
26 ‼️احضار 72 موکل اعظم‼️‼️ فقط وووووووووفقط توسط استاد علوم غریبه سید عباس چراغی ♥️احضار فوری معشوقه یاهمسر♥️ 🖇رام و مطیع کردن معشوقه یاهمسر🖇 💢بستن معشوقه از تمامی اموری که می‌خواهید 💢 🔗مجنون و شیفته کردن🔗 ❌رخنه به جسم و روح معشوقه یاهمسر❌ 🔐اوردن معشوقه یاهمسراز راه بسیار دور🔐 ❗️رجعت زدن به هر شخصی از هر جایی به نزدشما❗️ 🪡حذف تمامی رقیبان شما🪡 ⛓بدست اوردن راحت طرف مقابل⛓ 🚫بازگشت فوری زوجین حتی پس از طلاق و جدایی 🚫12R @seyed_abbas1340🧑‍💻 09199884477☎️ @seyed_abbas40📣	261	0	Loading...
27 🖊✍«من معلّم هستم» هرشب از آينه ها می‌پرسم : به کدامين شيوه ؟ وسعت ِ ياد ِ خدا را بکشانم به کلاس؟ بچه ها را ببرم تا لب ِ درياچه یِ عشق؟ غرق ِ دریایِ تفکّر بکنم؟ با تبسّم يا اخم؟ «من معلّم هستم» نيمکت ها نفس ِ گرم ِ قدم‌هایِ مرا می‌فهمند بال هایِ قلم و تخته سياه رمز ِ پرواز ِ مرا می‌دانند سيب ها دست ِ مرا می‌خوانند «من معلّم هستم» درد ِ فهميدن و فهماندن و مفهوم شدن همگی مال ِ من است. 🌹🍃"روز معلم بر تمام معلمان مهربان سرزمینم مبارک 🍃 @infostorie 🍃	965	4	Loading...
28 🌸معلم كيميای جسم و جان است 🍃مــعلم رهنمای گمرهان است 🌸شده حك بر فراز قله ی عشق 🍃معلم وارث پيغمبران است 🌸روز معلم بر همه معلمان عزیز و گرامی مبارک 🎁 🍃 @infostorie 🍃	786	3	Loading...
29 اگر قطره ای آب درون دریاچه ای بیفتد هیچ اثری از آن نمی ماند... اما اگر همین قطره بر روی برگی افتد بر روی آن خواهد درخشید…. پس، بهترین مکان را انتخاب کنید تا بدرخشید...... 🍃 @infostorie 🍃	731	3	Loading...
30 جدیدترین روش لاغری به سبک دکترحسینیان 👇👇 ♻️15کیلو لاغری در هــر ماه تضمینی💯😮 ⭕️ نابودی افتادگی #شکم و #پهلو درکمتر از یـک هفته😲o2¹² از روز ســـوم مصـرف شاهد تغییرات دراندام خود باشید💥👇 (ظرفیت 50 نفر) 👇💥 https://telegram.me/joinchat/AAAAAE1u66tNVYSxFJ-11Q پست موقت‼️همین حالا کلیک کنید👆	534	0	Loading...
31 🚩#قاتل_سکسی #قسمت_اول 👇 https://t.me/c/1056374995/82489 #قسمت_پانصدونودوچهار طراوت که رفت بخوابه با شنیدن صدا ی ظرف و ظروف تا جلو ی در آشپزخونه رفتم و همینک ه دیدم طناز افتاده به جون ظرفای کثیف شام توپیدم: - مگه نگفتم ولشون کن فردا صبح باهم می شوریم.. حوصله داریا این وقت شب. . بدون اینکه برگرده کوتاه گفت : - فعلاً خوابم نم یاد. . آروم رفتم سمتش و کنارش به کاب ینت ت کیه داد.. - بله می دونم امشب از اون شباس که می خوا ی تا صبح احیا نگه دار ی و قرآن به سر بگیر ی ! هنوز دلگیر بود و غمگین ولی لبخندش و ازم در یغ نکرد و من حین فرستادن موها ی پرکلاغی و صافش پشت گوشش گفتم : - غلط کردم ! - عه این چی بود دیگه؟ - تقصیر من شد.. این دعوت و مهمونی مسخره ! - کجاش مسخره بود؟ اتفاقاً خوب شد.. اینجور وقتاس که آدم خیلی چیزا رو بهتر از قبل م ی فهمه! نگا ه عاقل اندر سفی هی بهش انداختم و گفتم : - مثلاً تو از مهمون ی ا مشب چی فهمید ی.. همش که چپیده ب ود ی این تو! - دو تا چیز مهم.. - خب؟ - فهمیدم همونقدر که پاشا به درد من نمی خوره.. زرتشت به درد تو می خوره! سرش و به یه طرف هل دادم و توپیدم : - مرده شور این فهم ناقصت و ببره.. تو اگه فکر نکنی و نخوا ی چیز ی رو بفهمی به نظر من خی لی سنگ ین تر ی! - باز خوبه من تلاشم و می کنم تا یه چیزایی رو بفهمم.. تو که کلاً مغزت و رو ی درک و فهم بستی و نمی خو ا ی اتفاقاتی که دور و برت می افته رو با چشم بازتر ی ببین ی ! اخمام رفت تو هم.. خیلی سریع یاد چند دقیقه ا ی افتادم که دیدم زرتشت اومد تو آشپزخونه اونم وقتی می دونستم طناز اینجاست. مطمئناً یه حرفایی بینشون رد و بدل شده که حالا طناز.. انقدر بیشتر از قبل راغب شده به چسبوندن اون آدم به من و زند گی م ! - زرتشت چی گفت بهت که انقدر مدافعش شد ی؟! فقط نگو به خاطر اون یکی دو بار تعریفی که از کدبانوگری ت کرده اس که باور نمی کنم ! - من که از اول با زرتشت و ازدواج دوباره اتو ن موافق بودم.. امشبم یه کم بیشتر رو حرکات و رفتارش دقیق شدم و دیگه بهم ثابت شد که اگه یه نفر تو دنیا باشه که بتونه از پس تو بربیاد.. اون یه نفر زرتشته! نگا ه دلخور ی بهش انداختم و گفتم : - آره با کتک و مشت و لگد از پس یکی بر اومدن که کار ی نداره! - پشیمونه از اون کارش گیسا.. حتی امشب به منم گفت. قول داد د یگه دست روت بلند نکنه.. قبول کن که تو هم کم حرصش نمید ی با حرفات! پوف کلافه ا ی کشیدم و گفتم : - نم ی دونم شما دوتا خواهر چی دیدید تو وجود این مارمولک که اینجوری شیفته و طرفدارش شدید.. اونم که شما رو می بینه می شه با شخص یت ترین آدم رو ی زمین ! لبخند تلخی زد و آروم زمزمه کرد: - باز برو خدا رو شکر کن که تب دیل به مزخرف ت رین آدم روی زمین نمی شه ! دلم آتیش گرفت واسه دل پرش که مطمئن بودم هر ثانیه کشید ه می شه سمت اون آدم بی لیاق ت و بی شخ صی ت.. درسته که عشق زور ی نمی شه و کسی نمی خواست مجبورش کنه تا به طناز دل ببنده.. ولی حداقل رفتار محترمانه تر ی می تونست از خودش نشون بده و انقدر واضح این دختر و آرزوها و رویاهاش و با خاک یکسان نکنه ! رفتم پشت سرش وای ستادم و محکم بغلش کردم.. چونه ام و رو شونه اش گذاشتم و دستام و دور شکمش سفت کردم و گفتم : - اصلاً بیخیا ل هرچی موجود نر و اون هورمون کوفتی مردونه اشون که نصف تصمیمات مهم زندگیشون و بر اساس بالا و پایین رفتن اون می گیرن.. موجود ی که افسارش جا ی عقل دست تستوسترونشون باشه ارزش وقت صرف کردن داره به نظرت؟ بالاخره صدا ی خنده اش بلند شد و گفت : - برو بابا.. همه مردا که اینجور ی نیستن ! - حاضرم به شرافتم قسم بخورم که همه مردا هم ین ن.. تو اگه مرد ی و پیدا کرد ی که سی ثا ن یه باهات تو یه اتاق تنها موند و لخت تصورت نکرد بهت جایزه م یدم ! 💦🔥#هوس _الان با لباس عروس تو خونه منی. کتم و درآوردم و پرت کردم رو زمین و پاپیونم و از دور گردنم باز کردم.. -حتی اینم یادمه که شک داشتی تهدیدام و عملی کنم و میگفتی ممکنه پوشالی باشه هوم؟حین باز کردن بند ساعتم با خونسرد ترین لحنی که خوب میدونستم وحشتزده ترش می کنه ادامه دادم: -حالا دیگه وقتشه که نشونت بدم توحرفای من.. خبری از پوشال نیست .. بعد از سکوت و سکون چند دقیقه ایش بالاخره به خودش اومد،آب دهنشو قورت داد و عقب عقب رفت . . چند بار دهنش و بی هدف باز و بسته کرد و آخر سر گفت: وایستا! تو. .تو نمی دونی.. همون لحظه پاش گیر کرد به دامن لباسش و محکم از پشت خورد زمین. منم که انگار یه پلنگ بودم و منتظر گیر افتادن طعمه ام. . با قدم های بلند رفتم سمتش و بالاتنه لباسش و وحشیانه تو مشتم گرفتم .... https://t.me/+SQkQgrkwrrmmyT_M	1 022	2	Loading...
32 ‼️احضار 72 موکل اعظم‼️‼️ فقط وووووووووفقط توسط استاد علوم غریبه سید عباس چراغی ♥️احضار فوری معشوقه یاهمسر♥️ 🖇رام و مطیع کردن معشوقه یاهمسر🖇 💢بستن معشوقه از تمامی اموری که می‌خواهید 💢 🔗مجنون و شیفته کردن🔗 ❌رخنه به جسم و روح معشوقه یاهمسر❌ 🔐اوردن معشوقه یاهمسراز راه بسیار دور🔐 ❗️رجعت زدن به هر شخصی از هر جایی به نزدشما❗️ 🪡حذف تمامی رقیبان شما🪡 ⛓بدست اوردن راحت طرف مقابل⛓ 🚫بازگشت فوری زوجین حتی پس از طلاق و جدایی 🚫12R @seyed_abbas1340🧑‍💻 09199884477☎️ @seyed_abbas40📣	577	0	Loading...
33 اون لحظه رو براتون آرزومیکنم! که الله بهتون بگه:(قَـدْاُوتـِیت سُـوْلَکَ) خواسته ات به تو داده شد. صبحتون بخیر 🦋 🍃 @infostorie 🍃	1 041	2	Loading...
34 Media files	728	0	Loading...
35 ✅آفرهای ویژه تورهاے داخلے و خارجے 🛎 💯شرکت رسمی دارای کلیه مجوزها🌼 ✈️تور کامل کیش👈 ۳،۷۹۰،۰۰۰تومان ✈️تور کامل قشم👈 ۴،۷۹۰،۰۰۰تومان ✈️تور کامل مشهد👈 ۳،۵۹۰،۰۰۰تومان 🌸تور کامل استانبول👈۹،۹۹۰،۰۰۰تومان 🌸تور کامل دبی👈۱۳،۹۹۰،۰۰۰تومان 🌸تور کامل آنتالیا👈۱۴،۹۹۰،۰۰۰تومان 🌸تور کامل گرجستان👈 ۹،۶۹۰،۰۰۰تومان 🌸تور کامل ارمنستان👈 ۹،۹۹۰،۰۰۰تومان 🌸تور کامل تایلند👈 ۳۵،۹۹۰،۰۰۰تومان 🌸تور کامل هند👈 ۳۸،۹۹۰،۰۰۰تومان 🌸تور کامل روسیه👈 ۴۷،۹۹۰،۰۰۰تومان ☎️ 02149773000 ☎️ 02149773000 🌺و دهها تور ویژه با نرخ های استثنایی👇 💐عضو کانال شوید 👇 🆔 @qasrtravelll 🆔 @qasrtravelll ✈️آژانس مسافرتی قصرمرواریدآریا✈️	366	0	Loading...
36 کانال تخصصی علوم غریبه استاد 🍀سید عباس چراغی 🍀 💥 پیشگویی، تشخیص و بررسی فقط و فقط با پرسیدن اسم و سن شما ناگفته هایی که شما را شگفت زده خواهد کرد 👫‌‌بازگشت معشوق ۲۴ ساعته تضمینی💯 💀‌‌ دفع سحر و جادو و چشم زخم ۲۴ ساعته تضمینی💯 🏠‌‌فروش ملک ۲۴ ساعته تضمینی 💯 💥افزایش رزق و روزی و گره گشایی در کمترین زمان تضمینی💯 🌟با ضمانت کتبی معتبر برگشت وجه. 🧞‍♂تنها کاتالیست که با احضار موکلین اعظم مشاوره، علت یابی و تحریر ادعیه و طلسمات انجام می‌گیرد 💯 🚚 ارسال ۳ روزه به تمام نقاط کشورو خارج از کشوربصورت کاملا محرمانه 🚚 ☄☄☄☄☄☄☄☄☄ منتظرتان هستیم؛ 11♧♧A @seyed_abbas1340🧑‍💻 09199884477☎️ @seyed_abbas40📣	916	0	Loading...
37 🌟در این شب آرام .. 🌙دعایتان میکنم بخیر 🌟نگاهتان میکنم به پاکی 🌙یادتان میکنم بخوبی 🌟هرجا هستید 🌙بهترین‌ها را برایتان آرزو دارم 🌟شبی زیباو سراسر آرامش 🌙در آغوش پر مهرخدا داشته باشید 💙 شب بخیر 💙 🍃 @infostorie 🍃	1 158	2	Loading...
38 🚩#قاتل_سکسی #قسمت_اول 👇 https://t.me/c/1056374995/82489 #قسمت_پانصدونودوسه به خودش اومد و نگاه بلاتکلیفش که به دور و بر خیره شد نشون می داد حدسم درست بوده و فقط برا ی آروم کردن اون چیزی که تو خونش به قل قل افتاده بود اومده اینجا. . آخرسر برا ی اینکه یه توجیهی داشته باشه با همون اخم گفت : - یه لیوان آب می خواستم ! پوزخند ی زدم به مرد ی که بر خلاف سنش رفتارها ی بچگانه زیادی داشت و می تونستم حدس بزنم که برای نصف بیشتر ش دلیل منطقی نداره.. من م قصد نداشتم این وسط نقش هیزم زیر آتیش و باز ی کنم واسه همین رفتم بیرون از آشپزخونه.. شاید جواب سوالی که درباره گیسا از طناز پر سید م و نگرفتم.. ول ی حداقل فهمید م ای ن آدم بر خلاف چیز ی که نشون م یده یه حس هایی تو وجودش هست و حالا به هر دلیلی فقط نمی خواد بروزش بده ! * بالاخره بعد از رفتن پاشا منم بلند شدم و بعد از خداحافظی از طناز و طراوت و یه بار دیگ ه تشکر بابت پذیرایی و غذا ی خوشمزه اش راه افتادم سمت در و مشغول پوشیدن کفشام شدم که تو همون حال د یدم طناز داره در گوش گیسا پچ پچ می کنه و به طور مثلاً نامحسوس هلش مید ه سمت در که برا ی بدرقه کردنم بیاد ! لبخند تلخی رو لبم نشست و منتظر موندم تا ب یاد.. واقعاً با اینهمه شور و اشتیاقی که نسبت به من داشت.. چه جور ی می خواد از این به بعد باهام زیر یه سقف زندگی کنه ؟ به خاطر اینهمه بی میل یش از بدرقه کردنم.. نخواستم زیاد معطلش کنم و وقتی بهم ر سید گفتم : - حواست به گو شیت باشه.. فردا پس فردا زنگ می زنم هماهنگ می کنم یه روز صبح آماده بشی که بریم برا ی آزمایش. . سرش و که به تایید تکون داد.. خواستم برم که یه لحظه یاد حرف امروز صبح دارون.. درباره مراسم عروسی افتادم و گفتم : - تو دلت می خواد مراسم عروسی داشته با شیم ؟ تو ثانیه ا ی چشماش گشاد شد و ناباور.. جور ی که یه بار دیگ ه جمله ام و تو ذهنم مرور کردم تا ب بینم چه حرف غیر ممکن و بعید ی به زبون آوردم که اینجور ی کپ کرد. . دیگه منتظر شن یدن جوابش نشدم و گذاشتم یه کم با خودش فکر کنه.. هرچند که این حجم از تعجب و حیرت نشون می داد جوابش همونیه که به دارون گفتم و لزومی ن داشت اصلاً مطرحش کنم . برا ی همین با ی ه خداحافظی زیر لب راه افتادم سمت پله ها و زدم بیرون.. درحالیکه می دونستم تا برسم خونه و بخوام آماده شم واسه خواب.. دو ساعت ی طول می کشه و اینجور ی.. شاید تا فردا صبح سه ساعت خواب مفید بیشتر نداشته باشم. . کار ی از دستم برنمی اومد.. جز اینکه دعا کنم دیگه گیس ا نخواد من و با یه روش دیگه زابراه کنه و باعث شه برا ی کنترل کردنش وقت و بی وقت از اینجا سر در بیارم! 💦🔥#هوس _الان با لباس عروس تو خونه منی. کتم و درآوردم و پرت کردم رو زمین و پاپیونم و از دور گردنم باز کردم.. -حتی اینم یادمه که شک داشتی تهدیدام و عملی کنم و میگفتی ممکنه پوشالی باشه هوم؟حین باز کردن بند ساعتم با خونسرد ترین لحنی که خوب میدونستم وحشتزده ترش می کنه ادامه دادم: -حالا دیگه وقتشه که نشونت بدم توحرفای من.. خبری از پوشال نیست .. بعد از سکوت و سکون چند دقیقه ایش بالاخره به خودش اومد،آب دهنشو قورت داد و عقب عقب رفت . . چند بار دهنش و بی هدف باز و بسته کرد و آخر سر گفت: وایستا! تو. .تو نمی دونی.. همون لحظه پاش گیر کرد به دامن لباسش و محکم از پشت خورد زمین. منم که انگار یه پلنگ بودم و منتظر گیر افتادن طعمه ام. . با قدم های بلند رفتم سمتش و بالاتنه لباسش و وحشیانه تو مشتم گرفتم .... https://t.me/+SQkQgrkwrrmmyT_M	1 158	2	Loading...
39 🍃 @infostorie 🍃 🔘داستان کوتاه مردی نابینا درون قلعه‌ای گرفتار شده بود و نومیدانه می‌کوشید خودش را نجات دهد. چاره را در این دید که با لمس‌کردن دیوارها دری برای رهایی پیدا کند. پس گرداگرد قلعه را می‌گشت و با دقت به تمام دیوارها دست می‌کشید. همچنان که پیش می‌رفت با چندین در بسته روبرو شد اما به تلاش و جستجو ادامه داد. ناگهان برای لحظه‌ای دست از دیوار برداشت تا دست دیگرش را که احساس خارش می‌کرد لمس کند، درست در همان زمان کوتاه، مرد نابینا از کنار دری گذشت که قفل نشده بود و چه بسا می‌توانست رهایی‌اش را به ارمغان آورد، پس به جستجویی بی سر انجامش ادامه داد. بسیاری از ما در تکاپوی دستیابی به آزادی و خوشبختی هستیم، متاسفانه گاه تلنگری شبیه خارش دست، لذت‌های گذرا یا چیزهایی از این دست، ما را از جستجو و دستیابی به دری گشوده به سوی رهایی و رستگاری محروم می‌کند. 🍃 @infostorie 🍃	1 129	4	Loading...
40 🌹آیا دوست داری قرآن رو یاد بگیری و با روش های تدبر در قرآن آشنا بشی؟؟؟	728	0	Loading...

ای كاش شما آقايان كه آمار خانه‌های فساد و آدم‌های بدنام شهر را دارید آدرس خانۀ مردم فقير و بيچاره شهر را هم داشتيد آن وقت ديگر نيازی نبود از عذاب الهی اينجوری بترسيد!! 🍃 @infostorie 🍃

نمایش همه...

🍵 فال بی بی مریم 🍵 🔆متولدين هرماه براي اولين بار ميتونيد فال خودتون رو به صورت دقيق بخونید 📿ابتدا نيت كنيد و ٣ صلوات بفرستيد📿 🏺فروردين 🏺ارديبهشت 🏺خرداد 🏺تير 🏺مرداد 🏺شهريور 🏺مهر 🏺آبان 🏺آذر 🏺دي 🏺بهمن 🏺اسفند 🎗ماه تولدت روكليك كن و #فالت رو ببين ارتباط مستقیم با بی بی مریم👇‌‌👇‌‌👇‌‌ ☎️ 09301507548 ❇️ @Fall_banoooo

نمایش همه...

🍃 @infostorie 🍃 هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد 👌 که سرانجام یک روز باید به آن صعود کند..... زمین خوردی!؟ عیبی ندارد...برخیز... نگذار زمین به جاذبه اش ببالد... سر به دو زانوی غم فرو مبر سرت را بالا بگیر... قدرت دستانی که به سویت دراز شده از یاد برده ای ... کوله بارت ریخت عیبی ندارد... سبک باشی راحت تر اوج میگیری...✌️ 🍃 @infostorie 🍃

نمایش همه...

❗️نفرین ۵ هزار ساله شاه باستانی ایران ❗️چهره واقعی کوروش بزرگ ❗️پایان اعراب با دخالت یک ایرانی زیرک ❗️پیشگویی زرتشت از آینده ایران ❗️ماجرای کتک خوردن افسر عرب از خلبان ایرانی ❗️از کتاب مردگان مصر چه میدانید ؟ 🚷اگر بدانید چه چیزهایی از شما مخفی شده، در اعتقادات و افکارتان تجدید نظر خواهید کرد!! https://t.me/+LwvYpm361c44OGNk 🚫‌ممنوعه های تاریخ ایران و جهان🚫‌

نمایش همه...

‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌼 چه تاثیر دلنشینی دارد✨ 🌼 ” غصه نخور " 🌼 "درست میشود" ”های مادر... 🌼 اثرش را ✨ 🌼 هزار قرص آرامبخش قوی ندارد ❤️ ❤️ 🌼 مادرم به جرم اینکه بهشت زیر پایش بود 🌼 دنیا را برای خود جهنم کرد!✨ ❤️ ❤️ موضوع انشا : "خوشبختی " 🌼 به نام خدا !✨ 🌼 "خوشبختی" یعنی: 🌼 قلب مادرم بتپد … 🌼 پایان !!!✨ ❤️ ❤️ 🌼 پیشانیش را ببوسید✨ 🌼 قربان صدقه اش بروید 🌼 مادر را میگویم! 🌼 گاهى هم براى مادر✨ 🌼 ﻣـــــــــــــﺎدرى کنید …! ❤️ ❤️ 🌼 سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، 🌼 نه مرگ ، نه ترس ،✨ 🌼 سرم فقط برای بوسیدن 🌼 دست های تو خم می شود 🌼 مادرم!...✨ ❤️ ❤️ 🌼 مادر! من هرگز بهشت را 🌼 زیر پایت ندیدم ،✨ 🌼 زیر پای تو 🌼 آرزوهایی بود که از آن گذشتی 🌼 به خاطر من …✨❤️❤️ 🍃 @infostorie 🍃

نمایش همه...

Repost from موسسه نیکوکاری مهرآفرین پناه عصر

▶️میخوام نون آور خانواده بشم⁉️... 🔴این نوجوان به خاطر رها شدگی از سوی پدر و اعتیاد مادر متحمل رنج های فراوان شده است اما اگر حمایت شود می خواهد نان حلال به خانه ببرد و منجی خانواده باشد . 💳 6037991199529904 💳 6037991199506100 💳 6037991199500038 ✅IR 710170000000216780692009 📞*۷۳۳*۷*۳# 👨‍💻mehrafarinorg.com ⭐️ مهرآفرین باشیم اینستاگرام| وب سایت | پرداخت آنلاین | ❤️@mehrafarincharity

نمایش همه...

🪞آینه بینی دیدن کل آینده شما 💴💷جادو ثروت 🔮انگشترهای موکل دار تضمینی 💋☘بخت گشایی تضمینی ❤️‍🔥😭بازگشت معشوق یا همسرم 💔حذف نفر سوم رابطه 🔯جادو صببی فوق العاده قوی ⚖نتیجه کارهای دادگاه به نفع شما 🪪قبولی در کنکور و آزمون های استخدامی 🛠⚙پیدا کردن شغل و کار 🏘فروش ملک و زمین و مغازه و آپارتمان ✅ لینک کانال : https://t.me/+uQbrBigsG3djNTY5 https://t.me/+uQbrBigsG3djNTY5

نمایش همه...

می گویند قلب هر کس به اندازه مشت بسته اوست.... اما من قلب هایی را دیده ام که به اندازه دنیایی از "محبت" عمیقند دلهای بزرگی که هیچ وقت در مشت های بسته جای نمی گیرند مثل غنچه ای با هر طپش شکفته می شوند دلهای بزرگی که مانند کویر نامحدودند و تشنه اند تا اینکه ابر محبت ببارد در عوض دلهایی هم هستند که حتی از یک مشت بسته هم کوچک ترند دلهایی که شاید وسیع هم بتوانند باشند اما بیش از یک بند انگشت هم عمق ندارند و تو هر وقت خواستی بدانی قلبت چقدر بزرگ است به دستت نگاه کن,وقتی که مهربانی را به دیگران تعارف می کنی............ 🍃 @infostorie 🍃

نمایش همه...

. با #حذف_واسطه_ها شیک ترین #لباس_های_دلبرو با #مناسبترین_قیمت مستقیم از بازار بزرگ تهران تهیه کن😍👇 گلچینی از بهترین طرح ها و مدلهای شومیز ،دامن ،سوئیشرت ،مجلسی و... با کمترین هزینه همیشه شیک پوش و به روز باش😜 خانم خانما سیاست داشته باش با آقایی بیا عمرا بزاره دس خالی برگردی😉👙👇 https://t.me/+CK5AtCw8Yx1iYmZk https://t.me/+CK5AtCw8Yx1iYmZk ارسال فوری به سراسر کشور✈️🌏 فروش حضوری برای تهرانی ها 🛍

نمایش همه...