cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

بی هراس ِدیده شدن | پیام شمس‌الدینی

نوشته‌ها و شعرهای #پیام_شمس_الدینی www.instagram.com/shams_payam/ ...

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
263
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Photo unavailableShow in Telegram
▪️سرعت کار ما بیشتر است گفت‌و‌گو با کاظم موسوی بجنوردی، سرپرست دایرةالمعارف بزرگ اسلامی به بهانه رونمایی از اولین جلد انگلیسی این دایرةالمعارف ‎پیام شمس‌الدینی سید کاظم بجنوردی عضویت در حزب ملل اسلامی را در کارنامه خود دارد. حزبی که برای اولین بار بر اساس ایده تشکیل حکومت اسلامی تأسیس شد. او و دوستانش البته مدت زیادی نتوانستند فعالیت کنند و توسط رژیم پهلوی دستگیر شدند؛ اما پس از انقلاب بی‌شک مهم‌ترین کار بجنوردی‌ـ که از طریق برادر با بیت بنیان‌گذار انقلاب هم نسبتی داردـ تدوین و سرپرستی دائره‌المعارف بزرگ اسلامی است. شاید طنزآمیز باشد که در غرب انقلاب فرانسه از دل آرمان‌های اصحاب دائره‌المعارف بیرون آمد، در ایران، انقلابیون پس از پیروزی انقلاب دست‌به‌کار نوشتن دائره‌المعارف شدند. دایره‌المعارفی که در نهایت قرار است تا 40 جلد حجم داشته باشد. در اسفند سال 62 کار خود را شروع کرد. ... [متن کامل این گفت‌وگو را در پیوند زیر بخوانید] منبع (پیوند به وبگاه دبا): «سرعت کار ما بیشتر است»، گفت‌وگو با کاظم موسوی بجنوردی، کارگزاران، شنبه 2 آذر 1386، ضمیمه کتاب و اندیشه، صص 8-9.
نمایش همه...
سپیدار سه‌تارنوازی حمید متبسم سپیدار (ضربی بر اساس ردیف دشتی) https://songsara.net/28679/ #یادم_باشد
نمایش همه...
46205155.mp312.34 MB
Photo unavailableShow in Telegram
سپیدار سه‌تارنوازی حمید متبسم #یادم_باشد
نمایش همه...
تصنیف «مزرع سبز فلک» #محمدرضا_شجریان آهنگ:  #فرامرز_پایور غزل آواز از #حافظ: مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو..... @Avaye_fariba
نمایش همه...
محمدرضاشجریان.mp312.14 MB
🔹درسی در ناتمامی برخی آدم‌ها... چون حَسَنَک بیامد، خواجه احمد بر پای خاست. چون او این مَکرُمَت، بکرد، همه اگر خواستند یا نه بر پای خاستند. بوسهل زوزَنی بر خشمِ خود طاقت نداشت. برخاست، نه تمام، و بر خویشتن می‌ژَکید. خواجه احمد او را گفت "در همه ی کارها ناتمامی." تاریخ بیهقی، ویرایش متن: جعفر مدرس صادقی
نمایش همه...
Photo unavailableShow in Telegram
بنیاد ایران‌شناسی و الله شکور حلیم تقدیرنامه جناب آقای دکتر پیام شمس‌الدینی دهنوی شناخت ایران و شناساندن ایران توفیقی است که پژوهشگران متعهد بنیاد ایران‌شناسی در سرزمین ایران بدان دست یافته‌اند. بنیاد ایران‌شناسی در آئین گرامیداشت روز ایران‌شناسی به پاس تلاش و همت ارزشمند شما در تدوین رساله دکتری با عنوان طراحی و تدوین اصطلاح‌نامه پزشکی مردمی ایران این لوح تقدیر را تقدیم حضورتان می‌نماید. امید است با تداوم تلاش فرهنگی و پژوهشی شما و دیگر پژوهشگران دوستدار این سرزمین، کشور عزیزمان ایران اسلامی به‌خوبی شناخته شود و همچون گذشته بدرخشد. ‎سیده راضیه یاسینی‎ ‎معاون پژوهشی #ایران #ایران_‌شناسی #بنیاد_ایران‌شناسی #روز_ایران_‌شناسی #پیام_شمس_‌الدینی #رساله_دکتری #اصطلاح‌نامه #پزشکی_مردمی #Iran #Iranian_Studies #Iranology_Foundation #Iranian_Studies_Day #Payam_Shams #Payam_Shams_Aldini #Doctoral_Dissertation #PhD #Terminology #Folk_medicine
نمایش همه...
◼️ نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول ‎(بخش ۲۲) ‎حکیم نظامی گنجوی چون یکی لحظه مهلتش دادم گفت بگشای دیده بگشادم کردم آهنگ بر امید شکار تا درآرم عروس را به کنار چونکه سوی عروس خود دیدم خویشتن را در آن سبد دیدم هیچکس گرد من نه از زن و مرد مونسم آه گرم و بادی سرد مانده چون سایه‌ای ز تابش نور ترکتازی ز ترکتازی دور من درین وسوسه که زیر ستون جنبشی زان سبد گشاد سکون آمد آن یار و زان رواق بلند سبدم را رسن گشاد ز بند لخت چون از بهانه سیر آمد سبدم زان ستون به زیر آمد آنکه از من کناره کرد و گریخت در کنارم گرفت و عذر انگیخت گفت اگر گفتمی ترا صد سال باورت نامدی حقیقت حال رفتی و دیدی آنچه بود نهفت این چنین قصه با که شاید گفت من درین جوش گرم جوشیدم وز تظلم سیاه پوشیدم گفتمش کای چو من ستمدیده رأی تو پیش من پسندیده من ستمدیده را به خاموشی ناگزیر است ازین سیه‌پوشی رو پرند سیاه نزد من آر رفت و آورد پیش من شب تار در سر افکندم آن پرند سیاه هم در آن شب بسیچ کردم راه سوی شهر خود آمدم دلتنگ بر خود افکنده از سیاهی رنگ من که شاه سیاه پوشانم چون سیه ابر ازان خروشانم کز چنان پخته آرزوی به کام دور گشتم به آرزوئی خام چون خداوند من ز راز نهفت این حکایت به پیش من برگفت من که بودم درم خریده او برگزیدم همان گزیده او با سکندر ز بهر آب حیات رفتم اندر سیاهی ظلمات در سیاهی شکوه دارد ماه چتر سلطان از آن کنند سیاه هیچ رنگی به از سیاهی نیست داس ماهی چو پشت ماهی نیست از جوانی بود سیه موئی وز سیاهی بود جوان روئی به سیاهی بصر جهان بیند چرگنی بر سیاه ننشیند گر نه سیفور شب سیاه شدی کی سزاوار مهد ماه شدی هفت رنگست زیر هفتو رنگ نیست بالاتر از سیاهی رنگ چون که بانوی هند با بهرام باز پرداخت این فسانه تمام شه بر آن گفته آفرینها گفت در کنارش گرفت و شاد بخفت ▪️پایان #نظامی، #خمسه ، #هفت_پیکر #شنبه #گنبد_سیاه @PayamShamseDini
نمایش همه...
۰۳.۰۳.۰۳
نمایش همه...