Theatre Academy I
🎓کانال یک آکادمی تئاتر: کارشناسی #کارگردانی 🎓کانال متمم: @TheatreAcademyII @TheatreAcademyV 🎓نمایش: @TheatreAcademyVI 🎓کانال کارشناسی ارشد: @TheatreAcademyVII 🎓کانال دانش بازیگری: @TheatreAcademyIV 🎓کانال ادبیات دراماتیک: @TheatreAcademyIII
نمایش بیشتر4 720
مشترکین
-324 ساعت
+67 روز
+3530 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
🎓 ادامه
تئاتر پست دراماتیک
■بخش چهارم
۷. کنایه، پاستیچ، و پرسش از هویت و واقعیت (کنایه و پاستیچ اغلب در تئاتر پستدراماتیک برای نقد هنجارهای فرهنگی و انتظارات اجتماعی به کار می رود. این اجراها با وام گرفتن و بازمتنسازی عناصر از منابع مختلف، بر ساخت هویت و ماهیت واقعیت منعکس میشوند. پرسش از هویت و واقعیت محوری برای اخلاق پسادراماتیک است، که هم اجراکنندگان و هم مخاطبان را دعوت میکند تا سیالیت خود و ساختارهایی را که درک ما از جهان را شکل میدهند، کشف کنند).
.
■ جایگاه تئاتر پسادراماتیک در چشم انداز معاصر
۱. به چالش کشیدن تعامل با مخاطب (تئاتر پستدراماتیک شکل فعال تری از تماشاگر را می طلبد. برخلاف تئاتر سنتی، که در آن مخاطبان ممکن است منفعلانه روایت را مصرف کنند، آثار پسادراماتیک اغلب از تماشاگران میخواهند که روایتهای تکهتکهشده را کنار هم بگذارند، تصاویر انتزاعی را تفسیر کنند، یا حتی مستقیماً در اجرا شرکت کنند. این تغییر به سمت یک تجربه مخاطب مشارکتکنندهتر و درگیرتر، نشاندهندهی گرایشهای اجتماعی گستردهتر به سمت تعامل و خلق مشترک است، همانطور که در رسانههای دیجیتال و پلتفرمهای آنلاین دیده میشود).
۲. گسترش طیف شیوه های عملکرد (تأثیر تئاتر پستدراماتیک در سراسر طیف شیوه های اجرا، از حواشی تجربی تا مراحل اصلی تر، گسترش می یابد. تلفیقی از ژانرها و رشتهها را تشویق کرده است، که منجر به شکلهای نوآورانه بیان میشود که ممکن است رقص، هنر بصری، متن، و فناوری را ترکیب کند. این گرده افشانی متقابل فرم های هنری، چشم انداز تئاتر را غنی می کند، و تجربیات متنوع و چند بعدی را به مخاطب ارائه می دهد که مرزهای ژانر سنتی را به چالش می کشد).
۳. ارزیابی مجدد نقش تئاتر در جامعه (تئاتر پستدراماتیک با درگیر شدن مستقیم با مسائل معاصر و اغلب به کارگیری موضعی انتقادی یا پرسشگر، باعث می شود تا نقش تئاتر در جامعه مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد. این تئاتر را نه تنها به عنوان سرگرمی، بلکه به عنوان شکلی قوی از تفسیر اجتماعی و فضایی برای کاوش در پرسشهای پیچیده درباره هویت، قدرت، و ماهیت واقعیت قرار میدهد. این امر با شناخت رو به رشد هنر به عنوان حیاتی برای درک و هدایت چالشهای دنیای مدرن مطابقت دارد).
۴. سازگاری با تغییرات جهانی (انعطاف پذیری و سازگاری تئاتر پستدراماتیک به ویژه در مواجهه با تغییرات جهانی مرتبط است. به عنوان مثال، انقلاب دیجیتال هم موضوعی در آثار پسادراماتیک بوده و هم ابزاری برای گسترش دامنه و تأثیر آنها، از طریق استفاده از فناوریهای جدید و پلتفرمهای دیجیتال. به طور مشابه، همهگیری COVID-19 باعث نوآوری در عملکرد از راه دور و دیجیتال شده است و انعطافپذیری و ارتباط رویکردهای پسادراماتیک را در زمان بحران برجسته میکند).
۵. پاسخگویی به تحولات سیاسی و اجتماعی (تئاتر پست دراماتیک اغلب به عنوان آینه ای برای تحولات سیاسی و اجتماعی عمل می کند و فضایی برای کاوش و تأمل در این پویایی ها ارائه می دهد، آثار پستدراماتیک - خواه به مسائل نابرابری، بحران زیست محیطی، یا درگیری های سیاسی می پردازند، با نگرانی های مبرم زمان ما درگیر هستند و به تأمل و به طور بالقوه اقدام دعوت می کنند. این پاسخگویی به لحظهی کنونی بر ظرفیت تئاتر پستدراماتیک برای مرتبط ماندن و تاثیرگذار بودن تاکید می کند).
۶. محو کردن خطوط بین مجازی و واقعی (در عصری که مرزهای بین امر مجازی و واقعی به طور فزاینده ای محو می شود، تئاتر پستدراماتیک این تقاطع ها را به روش های قانع کننده ای بررسی می کند. از طریق ادغام رسانه های دیجیتال، عناصر تعاملی، و تجربیات غوطه ور، آثار پسادراماتیک ماهیت واسطه ای وجود معاصر را منعکس می کنند).
از متخصصان پیشرو در تئاتر پستدراماتیک میتوان به (رابرت ویلسون - رومئو کاستلوچی - گروه Wooster شهر نیویورک - هاینر مولر - رابرت لیپج - پینا باوش - یان فابر - تادئوش کانتور - رنه پولش - انجمن سازندگان نیویورک - جیانینا براشی - الیزابت لکامپت - ریچارد فورمن - رابرت لیپاژ - یان لاورز و نیدکامپینی - فرانک کاستورف - یوزف سیلر - تئاتر آنجلوس نووس - الفرید جلینگ - هاینر گوبلز - وردنشتاترت - آلویس هرمانیس - سرگرمی اجباری شفیلد - لحظهی تئاتر استکهلم - تئاتر آپوکریفال - سیدنی فرانت - رافائیل سانچو - پان پانِ ایرلند - پستِ استرالیا - قهرمان اکشن بریتانیا - تئاتر طبیعت اوکلاهاما - تئاتر تفالهی بریتانیا) و نسل جدیدی از کارگردانان بین المللی پستدراماتیک که در حال تغییر تصویر کلی پسادراما هستند، که از جملهی آنها می توان به (توماس لوز - امیررضا کوهستانی - سوزان کندی - دوسان دیوید پاریزک - یائل رونن - سیمون استون - کای تاچمن - آنا برگمان - باستیان کرافت - اولریش راشه - نیکلاس استمن - و کی وگس) اشاره کرد.
□ ادامه دارد
👁 T.me/TheatreAcademyVII
TheatreAcademyVII
🎓 آکادمی تئاتر هفت ویژه نشانه شناسی و تئاتر پست مدرن "کارشناسی ارشد"
👍 1
نمایش همه...
TheatreAcademyVII
🎓 آکادمی تئاتر هفت ویژه نشانه شناسی و تئاتر پست مدرن "کارشناسی ارشد"
👍 1
🎓 ادامه
«تئاتر پست دراماتیک»
■بخش سوم
.
تئاتر پستدراماتیک، از طریق قراردادهای خود، نشان دهندهی انحراف از تکیهی تئاتر سنتی بر داستان های روایی و شخصیت محور است. این قراردادها نه تنها نقش متن، اجرا، و مخاطب را بازتعریف میکنند، بلکه واکنش تئاتر به پیچیدگیهای جهان معاصر را نیز منعکس میکنند، علیرغم این واقعیت که لمان برای توصیف تئاتر جدید، اصطلاح «پست دراماتیک یا پسادراماتیک» را به جای «پست مدرن یا پسامدرن» انتخاب میکند، نظریهی او دربارهی تئاتر پست دراماتیک البته با بسیاری از جنبههای تفکر پست مدرنیستی و پساساختارگرایانه طنینانداز است. بهویژه تحلیل لیوتار از شرایط پست مدرن بهعنوان «بیباوری نسبت به روایتهای بزرگ» بر آن تأثیر دارد، زیرا ارتباط بین تسلط تاریخی نمایش و فلسفه غایتشناختی تاریخ عمیق است، همانطور که لمان در بخش «درام و دیالکتیک» توضیح میدهد، ساختار نمایش کلاسیک با تعارضها و راهحلهای آن الگویی برای توسعه مطلوب، خیالی، یا موعود تاریخ بوده است. با این حال، تجربیات جنگ جهانی دوم، هولوکاست، و واقعهی هیروشیما، اساساً باور به این مدل تاریخی را متزلزل کرده است، که توضیح میدهد چرا هنرمندان پس از جنگ، مانند ساموئل بکت، تادئوش کانتور، و هاینر مولر، از شکل دراماتیک در پی این رویدادها اجتناب میکنند، تئاتر پست دراماتیک مفاهیم نظری درام، طرح، شخصیت، و بدن را بازبینی میکند، تا ظرافتهای عمیقتر هویت انسانی را در مقابل تئاتر و اجرا تجزیه کند، به ویژه در دوران پست مدرن که "مطلق" معنای خود را از دست داده است، درک تئاتر پستدراماتیک مستلزم تحلیل زیبایی شناسی جدید تئاتر، به ویژه پس از دههی ۱۹۶۰ است.
.
•کنوانسیون های تئاتر پسادراماتیک
۱- تکه تکه شدن متن و روایت (یکی از قراردادهای بارز تئاتر پستدراماتیک، پراکندگی متن، و روایت است. این رویکرد روشهای داستانسرایی سنتی را واسازی میکند، و به جای آن شکل غیرخطی، اپیزودیک، یا مونتاژی را انتخاب میکند. متون ممکن است از هم گسسته باشند، با دیالوگها و صحنههایی که خارج از توالی یا زمینه ارائه میشوند، و مخاطبان را به چالش میکشند تا معنا را از قطعات کنار هم بچینند. این امر پیچیدگی و غیرخطی بودن زندگی مدرن را منعکس می کند و مخاطب را به مشارکت فعال تر دعوت می کند).
۲- استفاده از رسانه های ترکیبی (ادغام رسانه های ترکیبی، از جمله پیش بینی های دیجیتال، نصب های ویدئویی، و مناظر صوتی، در تئاتر پستدراماتیک مرکزی است. این قرارداد تجربهی حسی مخاطب را گسترش می دهد و از محدودیت های کلامی فراتر می رود. عناصر چندرسانهای صرفاً تزئینی نیستند، بلکه جزء لاینفک ساختار روایت هستند و اغلب در خدمت اظهار نظر یا مختل کردن اکشن زنده هستند. این آمیختگی رسانه ها ماهیت واسطه ای وجود معاصر را منعکس می کند، جایی که واقعیت های دیجیتال و فیزیکی با هم ادغام می شوند).
۳- تاکید بر تجربهی دیداری و شنیداری (در تئاتر پستدراماتیک، تأکید از تحلیل متن به تجربهی بصری و شنیداری تغییر می کند. تولیدات اغلب دارای تابلوهای بصری چشمگیر، طرح های نورپردازی نوآورانه، و مناظر صوتی فراگیر هستند که مستقیماً حواس مخاطب را درگیر می کند. این تأکید حسی میتواند عناصر موضوعی، احساسات، و بخشهای روایی را به گونهای منتقل کند که کلمات به تنهایی قادر به ارائهی آن نیستند، و ارتباط فوری و درونیتری با اجرا ارائه میدهد).
۴- فیزیک و حرکت به عنوان ابزار بیان (فیزیکال و حرکت به عنوان ابزار بیانی حیاتی در تئاتر پستدراماتیک ظاهر می شوند. طراحی رقص، تکنیک های تئاتر فیزیکی، و ارتباطات غیرکلامی، برای انتقال معنا، احساسات، و روایت به کار گرفته می شود. این تمرکز بر بدن به عنوان یک مکان بیان، تئاتر سنتی بازیگر محور، و متن محور را به چالش می کشد، و قدرت ارتباطی حرکت و حضور فیزیکی اجراکننده را برجسته می کند).
۵- اکتشاف فضای اجرایی (تئاتر پستدراماتیک اغلب خود فضای اجرایی را کاوش و بازجویی می کند، مرزهای مرسوم بین صحنه و تماشاگر را در هم می شکند و اجراهای "خاص سایت" را آزمایش می کند. آرایش فضایی می تواند سیال باشد و گاهی اوقات از مخاطبان دعوت می شود تا آزادانه حرکت کنند، یا بخشی از اجرا شوند. این کاوش در فضا نه تنها تجربهی تئاتری را بازتعریف می کند، بلکه ماهیت اجتماع، تعلق، و پویایی ناظر و مشاهده شده را نیز منعکس می کند).
۶- تعامل با مسائل معاصر (ویژگی بارز تئاتر پستدراماتیک درگیری مستقیم آن با مسائل معاصر است. اجراها غالباً به پرسشهای اجتماعی، سیاسی، و وجودی از طریق کنایه، پاستیچ، و بازجویی انتقادی از هویت و واقعیت میپردازند. این کنوانسیون تئاتر پستدراماتیک را به رسانه ای قدرتمند برای تفسیر و تأمل در مورد شرایط کنونی بشر تبدیل می کند، و مخاطبان را تشویق می کند تا دیدگاه های خود را زیر سوال ببرند و بازنگری کنند).
□ ادامه دارد
TheatreAcademyVII
🎓 آکادمی تئاتر هفت ویژه نشانه شناسی و تئاتر پست مدرن "کارشناسی ارشد"
👍 1
Repost from TheatreAcademyVII
🎓 ادامه
تئاتر پست دراماتیک
■ بخش دوم
۱- جدا شدن از داستان های سنتی (تصور کنید نمایشنامه ای را تماشا کنید که داستان ساده ای را دنبال نمی کند. به جای تمرکز بر اتفاقات بعدی، تشویق میشوید تجربه کنید که عملکرد چگونه احساس و فکر میکند. این بخش کلیدی تئاتر پست دراماتیک است، بیشتر به تجربه مربوط می شود تا داستان).
۲- مخلوط کردن انواع مختلف رسانه (در تئاتر پستدراماتیک، دیدن ویدئوها، صداها، و حتی فناوری ادغام شده در اجرا معمول است. مانند تماشای نمایشی است که در آن بازیگران ممکن است با یک ویدئو پروجکشن تعامل داشته باشند، یا موسیقی نقش مهمی در ایجاد حال و هوا دارد، و نه فقط پسزمینه).
۳- تمرکز بر اینجا و اکنون (به جای گم شدن در یک روایت، تئاتر پستدراماتیک اغلب شما را از حضور در بین تماشاگران و تماشای اجرای زنده آگاه می کند، ممکن است این کار را با تصدیق بازیگران به حضور مخاطب یا با تبدیل فضای اجرا به بخشی از نمایش انجام دهد).
۴- استفاده از بدن در راه های جدید (تئاتر پستدراماتیک به جای تکیه زیاد بر دیالوگ، اغلب از حرکت و حضور فیزیکی بازیگران برای روایت داستان یا انتقال احساسات استفاده می کند. مثل تماشای رقصی است که در آن هر حرکت معنی دارد، حتی اگر هیچ کلمه ای گفته نشود).
۵- وادار کردن شما به فکر و احساس (تئاتر پستدراماتیک اغلب به مسائل بزرگ و معاصر می پردازد و با ایده ها به گونه ای بازی می کند که ممکن است شما را با سوالات بیشتری نسبت به پاسخ ها مواجه کند. میتواند از طنز، تصاویر عجیب و غریب، یا لحظات غیرمنتظره استفاده کند، تا شما را وادار کند دربارهی جهان متفاوت فکر کنید).
۶- همه چیز در مورد تجربه است (در تئاتر پستدراماتیک، هدف فقط گفتن یک داستان برای شما نیست، بلکه ایجاد تجربهای است که احساس میکنید و در آن مشارکت میکنید. ممکن است شما را به چالش بکشد، غافلگیرتان کند، یا باعث شود چیزها را از منظر جدیدی ببینید).
.
•نظریه های آکادمیک زیربنای تئاتر پسادرامایی
۱- پست مدرنیسم و تکه تکه شدن
ایده: واقعیت و هویت پیچیده هستند و نمی توان آنها را به طور کامل توسط داستان ها یا شخصیت های ساده به تصویر کشید.
در تئاتر: نمایشنامههای پستدراماتیک ممکن است از یک خط داستانی واضح پیروی نکنند یا سبکها و عناصر مختلف را با هم ترکیب کنند و مخاطب را برای یافتن معنای خود به چالش بکشند.
۲- پایان روایات بزرگ
فیلسوف: ژان فرانسوا لیوتار
ایده: داستان ها یا حقایق بزرگ و فراگیر (مانند ایده پیشرفت یا ارزش های جهانی) دیگر در دنیای متنوع و پیچیده ما قانع کننده نیستند.
در تئاتر: تئاتر پستدراماتیک به جای تلاش برای بیان یک «داستان بزرگ» در مورد چگونگی کارکرد جهان، دیدگاههای متعددی را ارائه میکند، و ایدهی یک حقیقت واحد را زیر سؤال میبرد.
۳- مرگ نویسنده
فیلسوف: رولان بارت
ایده: نیات نویسنده منبع نهایی معنا در کار آنها نیست. در عوض، مخاطب نقش مهمی در تفسیر آن دارد.
در تئاتر: این کار باعث میشود که آثار پستدراماتیک باز باشند و تماشاگران را دعوت میکند تا تفسیرها و تجربیات خود را در اجرا بیاورند.
۴- نقش تماشاگر
تئوری: به جای تماشای منفعلانه، ادراک، و تفسیر مخاطب برای معنای اجرا حیاتی است.
در تئاتر: تولیدات پستدراماتیک اغلب «دیوار چهارم» را می شکنند و مستقیماً با تماشاگر درگیر می شوند یا او را به بخشی فعال از اجرا تبدیل می کنند.
۵- ساختارشکنی
فیلسوف: ژاک دریدا
ایده: متون و شیوههای فرهنگی حاوی تضادهای ذاتی هستند و میتوانند برای آشکار کردن معانی متعدد، اغلب متضاد، «واشکنی» شوند.
در تئاتر: نمایشهای پستدراماتیک ممکن است ساختارهای روایی سنتی یا نقشهای شخصیتی را از بین ببرند تا مفروضات پنهان درباره جامعه یا هویت را آشکار کنند.
۶- مطالعات عملکرد
مفهوم: تئاتر فقط مربوط به فیلمنامه ها و بازیگران ایفای نقش نیست، بلکه مربوط به خود اجراست که شامل فضا، مخاطب، و عمل اجرا می شود.
در تئاتر: این امر منجر به تجربه فضاهای غیر سنتی، بداهه نوازی، و تمرکز بر جنبه های فیزیکی و بصری تئاتر می شود.
۷- فرهنگ دیجیتال و فراواقعیت
فیلسوف: ژان بودریار
ایده: در دنیایی که از رسانه و فناوری اشباع شده است، مرز بین تجربیات «واقعی» و «شبیهسازیشده» مبهم میشود.
در تئاتر: آثار پستدراماتیک ممکن است از فناوری یا عناصر رسانه ای برای کشف این مرزهای مبهم استفاده کنند و ماهیت خود واقعیت را زیر سوال ببرند.
□ ادامه دارد
.
منبع: تئاتر پست دراماتیک پسا دراماتیک👁 @TheatreAcademyVII
👍 1
Repost from TheatreAcademyVII
🎓 مقاله
«تئاتر پست دراماتیک»
بخش اول
.
تئاتر #پست_دراماتیک به پیچیدگیهای جهان معاصر پاسخ میدهد و در آن منعکس میشود و فضایی برای کاوش، پرسش، و گفتگو ارائه میدهد، هانس تیس لمان نقل میکند: «در تئاتر کلاسیک "درام" بر بدن اتفاق میافتد - اما در آثار پست دراماتیک "اتفاق" بر بدن یا روی بدن میافتد».
مفهوم تئاتر پست دراماتیک توسط محقق آلمانی تئاتر "هانس تیس لمان" در کتاب خود به نام «تئاتر پست دراماتیک» که تعدادی از گرایش ها و ویژگی های سبکی را که از اواخر دهه ۱۹۶۰ در تئاتر #آوانگارد رخ داده اند، به طور خلاصه بیان کرد، تئاتری که لمان آن را «پست دراماتیک یا پسادراماتیک» مینامد، اساساً بر درام فی نفسه متمرکز نیست، بلکه زیبایی شناسی اجرایی را تکامل میدهد که در آن متن اجرا در رابطهی خاصی با موقعیت مادی اجرا و صحنه قرار میگیرد. تئاتر پسادراماتیک تلاش میکند ادبیات نامنظم و سازمانیافتهای را که یک نمایشنامهنویس در رمان ترسیم میکند، تقلید کند، بنابراین، تئاتر پسادراماتیک «به جای اینکه به متن وفادار بماند - تلاش میکند تا اثری در بین تماشاگران ایجاد کند»، آنچه را که لمان «تئاتر جدید» مینامد، بخشی از «شکل همزمان و چند منظری از ادراک» میداند. او استدلال می کند که این امر تا حد زیادی به دلیل واکنش به تسلط متن نوشته شده است، لمان بیان میکند که تئاتر جدید، از جمله، با «استفاده و ترکیب سبکهای ناهمگون» مشخص میشود، خود را به عنوان پس یا فراتر از دیالوگ قرار میدهد و مفهوم «بازیگر بهعنوان مضمون و سوژه» را در خود جای میدهد، «در رادیکالترین گونههایش، تئاتر پست دراماتیک اصلاً «طرح» نمیشناسد، اما کاملاً بر تعامل بین اجراکننده و تماشاگر متمرکز است»، راه دیگر استفاده از این مفهوم، توصیف نمایشنامههایی است که درام اندکی داذند یا بدون درام هستند، برای مثال نمایشنامههای یون فوسه و نمایشنامهی "با مردم از پل" اثر دیمیتریس لیاکوس، تئاتر پست دراماتیک » به تغییر قابل توجهی در رویکرد زیباییشناختی و فلسفی به ساخت تئاتر اشاره دارد که در اواخر قرن بیستم شروع به ظهور کرد، این تغییر نشان دهندهی دور شدن از درام سنتی و مبتنی بر متن بود که روایتهای منسجم و توسعه شخصیت را در اولویت قرار میداد، و در عوض به سمت تجربهای تئاتری رفت که بر عناصر بصری، شنیداری، و اجرایی بر ساختار روایی تأکید داشت. خاستگاه تئاتر پست دراماتیک را می توان در جنبش های آوانگارد در اوایل قرن بیستم، از جمله دادائیسم، سوررئالیسم، و به ویژه کار دست اندرکارانی مانند برتولت برشت، و آنتونن آرتو، که آزمایش های آنها زمینه ساز این انحراف رادیکال از دنیای تئاتر بود، جستجو کرد، در حالی که مفهوم "تئاتر پست دراماتیک یا پسادراماتیک" در مطالعات تئاتر رایج شده است، این اصطلاح بسیار مورد بحث است و خالی از منتقدان هم نیست، از همه مهمتر، محقق مشهور "الینور فوکس" در بررسی خود در TDR در سال ۲۰۰۸ از کاربرد بیش از حد و گستردهی لمان از این اصطلاح انتقاد کرد و خاطرنشان کرد که: «لمان با یک اصطلاح واحد، سه یا چند نسل از نمایشهای پرت را بهعنوان یک جنبش بازسازی میکند، تقریباً هر معاصری، هنرمند تئاتر، و گروه بینالمللی، در اینجا بهعنوان انجام دهندهی پست دراماتیک شناخته میشود»، فوکس در ادامه خاطرنشان می کند که: «لمان تلاش می کند تا گسترهی پستدراماتیک را با نشان دادن این که می تواند شامل همهی حالات و حالت ها، سلسله مراتبی و بی ادبی، هرمتیک و مردمی، انتزاعی و عینی و فیزیکی باشد، نشان دهد، در سنت انتقادی آلمانی، لمان سلسله مراتب سنتی نشانههای نمایشی را تراز میکند و در عین حال نظامهای نشانهای را چند برابر میکند»، چندین محقق، از جمله فوکس، همچنین خاطرنشان کرده اند که مفهوم پست دراماتیک ایدهی اصلی لمان نیست، و در واقع، این مفهوم برای اولین بار توسط "آندری ویرث" و "ریچارد شکنر" معرفی شد، برخلاف تئاتر سنتی، آثار پست دراماتیک به ساختار روایی ثابت یا طرح منسجمی پایبند نیستند. تاکید از داستان سرایی به ایجاد یک تجربه حسی تغییر میکند که مخاطب را به روش های غیرخطی و اغلب گمراه کننده درگیر میکند، زمان و مکان بهصورت سیال در نظر گرفته میشوند، با اجراهایی که غالباً عناصر چند رسانهای، فیدهای ویدیویی زنده، صحنهپردازی غیر سنتی، و اجزای تعاملی را در خود جای میدهند. متن، در صورت وجود، در کنار عناصر دیگر عمل می کند تا محور مرکزی اجرا.
.
•تشریح تئاتر پسادراماتیک (اصطلاحات ساده)
تئاتر پسادراماتیک کمی شبیه به شکستن قواعد داستان نویسی سنتی در تئاتر، برای تجربهی چیزی جدید و متفاوت است. به جای دنبال کردن یک داستان سرراست با شروع، میانه، و پایان روشن، همه چیز را با هم مخلوط می کند.
□ ادامه دارد
👁 @TheatreAcademyVII
👍 1
Repost from TheatreAcademyVII
🎓 پست دراماتیک
صفت «پسا دراماتیک» به تئاتری اشاره میکند که احساس میکند باید فراتر از درام، در زمانی پس از اقتدار پارادایم دراماتیک در تئاتر عمل کند. معنای آن نفی انتزاعی و صرفاً چشم پوشی از سنت نمایشنامه است، درام «پسا» به این معناست که به عنوان یک ساختار ادامه دارد، متن #پسادراماتیک خود را توصیف یک تصویر، منظره ای فراتر از مرگ، و انفجار خاطره در یک ساختار دراماتیک پژمرده مینامد، پیشوند «پست» نشان میدهد که یک فرهنگ یا عملکرد هنری از افق بی چون و چرای مدرنیته خارج شده است، بنابراین «تئاتر پسادراماتیک» شامل حضور یا از سرگیری یا ادامه کار زیبایی شناسی قدیمیتر میشود، از جمله آنهایی که در زمانهای گذشته، ایدهی دراماتیک را ترک کردهاند، چه در سطح متن - و چه در سطح تئاتر، هنر به طور کلی نمیتواند بدون ارجاع به اشکال قبلی توسعه یابد، با این وجود، باید بین توسل به اشکال پیشین در اشکال جدید، و ظاهر کاذب اعتبار و ضرورت مستمر هنجارهای سنتی تمایز قائل شد.
.
تئاتر پست دراماتیک #هانس_تیس_لمان👁 @TheatreAcademyVII
«Postdramatic Theatre» .pdf1.12 MB
👍 1
یک برنامه برای برطرف کردن همه نیازهای Word، Excel، PowerPoint و PDF شما. برنامه Microsoft 365 را دریافت کنید: https://aka.ms/GetM365
چیزی_به_نام_هنر_اجرا_آکادمی_تیاتر.pdf3.00 KB
👍 1
🎓 گزیده و مقاله
#هنرهای_خیابانی
.
هنرهای خیابانی در سراسر اروپا نامهای زیادی دارند، «تئاتر خیابانی» ، «تئاتر میدانگاهی» ، «هنر شهری» ، «هنرهای فضای باز» ، «تئاتر مردمی» ، و غیره ...، در بررسی هنرهای خیابانی #دیوید_میکلم تعریفی که شورای #هنر #انگلستان اتخاذ کرده است را به ما یادآوری میکند: «هنرهای خیابانی، اصطلاحی گسترده است که اشکال مختلفی از جمله تئاتر، موسیقی، سیرک، رقص، کارناوال، و چیدمان را در بر میگیرد، هنرهای موسوم به خیابانی در فضاهای باز ارائه میشوند، معمولاً در فضاهای اجراییِ غیر سنتی، و این هنرها اغلب برای عموم رایگان است، که می تواند در طیف وسیعی از بافتهای شهری و روستایی، در خیابانهای بسته، پر ترافیک، در مراکز خرید، پارک ها، فضای سبز، روستاها، و میادین شهر ارائه شوند، و میتواند در گسترده ترین طیف، مقیاس، و اندازهی مخاطب ارائه شود، و از یک رابطهی دموکراتیک با مخاطبان خود برخوردار است که آزادند تا هر چقدر که بخواهند با کار درگیر شوند، می توان اضافه کرد که هنرهای خیابانی با حفظ و تجدید میراث فرهنگی مردمی سروکار دارند، آنها آداب و رسوم مرتبط با جشن ها و دانش مردمی خاص را زنده نگه می دارند، علاوه بر این هنرهای خیابانی کدهای آکادمیک هنرهای زیبا را با ایجاد پلهایی بین رشتههای مختلف جدا میکنند، پس بنابراین فرمهایی خلاقانه خلق می کنند، هنرهای خیابانی با قرار گرفتن در فضاهای عمومی، محیطهای گردشگری، و با استقرار در مناطق گوشه نشین یا ضعیف، به دسترسی مردم به فرهنگ کمک می کنند، هنرهای خیابانی بافت اجتماعی شهر را بسیج میکنند و به شکل گیری یا تقویت حس تعلق در میان ساکنان شهر کمک می کنند، هنرهای خیابانی یک بردار ارتباطی برای شهرها هستند و به پویایی اقتصاد محلی کمک میکنند، و موارد نیاز به جشن، مهمانی، نیاز به مبادله، نیاز به بیان آزاد، نیاز به اعتقاد، و نیاز به اسطوره ها در آن مدام تکرار میشود، «تئاتر خیابانی اغلب صدای جامعه است» یعنی صحبت کردن در مورد مسائل مهم برای آن جامعه، هنرمندان خیابانی خود را برای ابداع مجدد اسطوره ها برای جامعه معاصر پیشنهاد میکنند، در حالی که جامعه معاصر عملاً آنها را نابود کرده است، در تنوع اشکال هنرهای خیابانی میتوان دو دسته را مشخص کرد:
۱- هنرهایی که زیر مجموعهی سیرک قرار می گیرند، بازیهای هوایی، سرگرمیهای دوره گرد، تئاترهای بیرونی، و ...
۲- هنرهای پلاستیکی یا «تجسمی»
دو روشی که از طریق مداخلات فنی، در یکی بدن ابزار اصلی ارائه است - و در دیگری بیان. تئاتر اروپا بدون شک در خیابانها متولد شد، هیچ چیز کمتر از وابستگی دراماتیک بین بازیگران یونانی یا مامیکهای امپراتوری روم و روحانیون یا شعبده بازان قرون وسطی قطعی نیست، دلقکان و اهل سرگرمی در دربارها حضور داشتند، اما آنها بازیگر نبودند، بلکه ظهور مسخره هایی بودند که توسط هوسبازان اجرا میشد، تئاتر قرون وسطایی در فضاهای باز برگزار میشد، اما آرزو داشت وارد یک محیط سرپوشیده شود، و راههایی را برای ایجاد فاصلهی فیزیکی از جمعیت ابداع کرد، به ویژه با اختراع تخته های برافراشته ای که نشان دهندهی یک صحنه بودند، فضای عمومی که در آن جشن کارناوالها، دلقکها، و تئاترهای میدانی نمایشگاهها برگزار میشد، جشنهایی که هیچ ارتباطی با فضای عمومی که هنرمندان خیابانی از دهه ۱۹۷۰ برای سرمایه گذاری انتخاب کردند ندارد، امروزه این فضاها به عنوان پشتوانه ارتباطی برای تبادل و ایجاد افکار عمومی در نظر گرفته شده است، و برای هنرمندان، فضایی است که باید دگرگون شود، تا یک مکان مشترک ایجاد شود، جاه طلبی آنها تصاحب مجدد فضای عمومی توسط جامعه است، و ثابت میکند که انتخاب خیابان یک اصل اساسی است، هنرهای خیابانی به فضاهای باز میروند، زیرا از ماندن در داخل تماشاخانهها خودداری میکنند، هنرمندان خیابانی هیچ وجه اشتراکی با سرگرم کنندگان دوره گرد قرون وسطی ندارند، برعکس آنها عمیقاً در دورهی خود لنگر انداخته اند، و زیرکانه گذشته را به شیوه ای بی نهایت بازیافت میکنند و ادعا می کنند که نمی کنند،
استانیسلاو بوهادلو در «بازگشت به آیین، بازگشت به سنتهای اروپایی» مینویسد: من با تئاتر خیابانی، نمایشهایی را می فهمم که به طور مشخص ماهیت تئاتری دارند، و در خیابان روی صحنه میروند، من این عبارت را شامل رژههای کارناوالی یا جشنهای مذهبی مردمی که به شکل جشنهای آیینی در فضای باز که شامل راهپیمایی های دسته جمعی، راهپیماییهای مذهبی، و نمایشهای آتش بازی سازمان یافته می شوند
هنرمندان خیابانی در اروپا #یوهان_فلوچ👁 @TheatreAcademy
attach 📎
👍 3
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.