cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

مرتضی شیرودی

دکترای علوم سیاسی دانشیار وزارت علوم ، استاد دانشگاه و نویسنده پل ارتباطی: ایمیل: [email protected] کانال: @dshirody ارتباط با دکتر: @dshirody2017

نمایش بیشتر
کشور مشخص نشده استزبان مشخص نشده استدسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
205
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

فروکاست واقع بینانه این روزها به دلیل تصادف با ایام عزاداری، تحلیل های مختلف مذهبی و سیاسی یا بازنشر شده اند یا تولید گشته اند.برخی معدود یک نکته جدید به مجموعه این تحلیل ها می افزایند: دلایل زیادی برای اثبات قصد اباعبدالله الحسین(ع) برای تشکیل حکومت یا عکس آن، ابراز شده در حالی واقع بیناته تر این است که بگوییم امام دوست می داشت که حکومت اسلامی برپایه سیره رسول الله(ص) و علی(ع) تشکیل شود اما این خواسته در حد یک آرمان مذهبی از قسم این که دوست دارم همه انسان ها آدم شوند یا دوست ئاریم هیچ کس گناه نکند، خواهد بود. امام به خوبی می دانست تاسیس چنین حکومتی ممکن نیست چون هیچ یک از زیرساخت های آن نه موجود بود و نه در آن شرایط ممکن!... حکومت امر پیچیده ای بوده و اینک بیش از هر زمان دیگر، پیچیده تر لذا اداره آن، تحت هیچ شرایطی بدون سیاست تزویر ممکن نیست. ممکن است در یک حکومت اسلامی، رئیس حکومت متقی باشد و ده ها تن دیگر نیز، خداترس باشند اما هیچ حکومتی با ده ها نفر انسان متدین نه اسلامی می شود و نه می تواند در مسیر اسلام، حرکت کند.این ادعا از این حیث قابل توجه است که اینک مردم را دال مرکزی حکومت می دانیم اما در حکومت اسلامی که در تاریخ گذشته، اغلب غیرمردم سالار بوده در نتیجه، امیدها به تاسیس و تداوم حکومت اسلامی به معنای اسلام نه به معنای مسلمین دور از انتظار است از این رو است که کمتر متدینی وارد سیاست می شود که چون آغاز پاک دست و پاک روی باقی بماند. سخن آن نیست که برای تاسیس حکومت اسلامی نباید تلاش کرد که البته این، برای مسلمانان یک تکلیف است اما سخن آن است که انتظار از حکومت اسلامی را باید فروکاست البته نه در حد یک حکومت سکولار...در واقع، چگونه می توان حکومتی انسانی و الهی بنیاد نهاد در حالی که تا دنیا بوده به قول دوورژه سیاست نه به معنای خدمت که اغلب چهره کریه خیانت را به جای خدمت به کار گرفته است. می دانیم: از زیرساخت های هر حکومت مطلوبی تربیت کرور کرور انسان آگاه،متخصص،متعهد،وطن خواه، وظیفه شناس، پرکار،کم توقع و نظایر آن است آیا این آرمان است؟! آرمانی که در اتوپیای توماس مور، شهر خدای آگوستین و دولت نیکان اخوان الصفا و مدینه فاضله فارابی هم حتی در حد تئوریک اتفاق نیفتاده است؟! یادداشت 69 مرتضی شیرودی/ جمعه 31 تیر 1401 http://Instagran.com/m.shiroody http://T.me/dshirody
نمایش همه...
مرتضی شیرودی

دکترای علوم سیاسی دانشیار وزارت علوم ، استاد دانشگاه و نویسنده پل ارتباطی: ایمیل: [email protected] کانال: @dshirody ارتباط با دکتر: @dshirody2017

مفهومی دوگانه با نگاهی ژرف تر به نوشته های نائینی، رگه هایی از مدرنیت در باب واژه امت، هویدا است. فراهم آمدن سعادت امت در صورت تحقق مساوات تمام افراد با شخص والی در جمیع حقوق، مبین نگاهی رقیق شده دینی نائینی است. نائینی امت را واجد سرمایه حیات می داند که شعبه استبداد دینی با "حفظ شجره خبیثه" ظلم آن را که حفظ حقوق افراد مترتب بر آن است را به صور قبیح جلوه گر می سازد. نائینی بر آن بود که مساوات در حقوق اساس سعادت امتی را می ساخت که " حضرت شاه ولایت... برای رفع ید نفرمودن از آن و تسویه فیمابین سابقین بدریین با ایرانیان تازه مسلمان،آن همه محنت ها کشید." واژه امت گاه برخلاف معنای وسیع، گسترده و فرامرزی، از لحاظ محتوا در اندیشه سیاسی نائینی محدودیت می یابد و لذا" حقیقت سلطنت اسلامیه عبارت از ولایت بر سیاست امور امت " است که محدود است. محدودیت به مرز، کشور، وطن و هر آنچه از وجه کمیت برخوردار است نزدیک تر است. عقلای امت یا برخی از آنان، همان کسانی اند که به عضویت " شورای عمومی ملی" برگزیده می شوند. نائینی در تبیین آیه " و شاورهم فی الامر": " در پیشامدها با آنان مشورت کن." مرجع آن را " قاطبه مهاجرین و انصار" می داند که مشورت با آنان در " شریعت مطهره" و " امور سیاسیه" است. حریت و مساوات، تفسیرهای دنیاگرایانه ایی نیز، در اندیشه سیاسی نائینی یافته و لازم است "احاد امت" در تحفظ آن بکوشند، چون که: بدین سان " اساس مسئولیت و شورویت" حکومت برقرار می ماند. کاربست همپای" ابطال قوانین سیاسیه" و " هدم اساس نظام عالم" با واژه جمیع امت ها، نشان از جنس دو پهلوی امت دارد که ئانینی را واداشته آن را با تمدن همراه سازد. یادداشت67 مرتضی شیرودی/ جمعه 10 تیر 1401 http://Instagran.com/m.shiroody http://T.me/dshirody
نمایش همه...
مرتضی شیرودی

دکترای علوم سیاسی دانشیار وزارت علوم ، استاد دانشگاه و نویسنده پل ارتباطی: ایمیل: [email protected] کانال: @dshirody ارتباط با دکتر: @dshirody2017

تعارض پایدار تعارض میان آزادی و برابری،از مهم ترین تعارض هایی است که در حیات سیاسی در ابعاد نظری گاه عملی و گاه در هر دو به وفور وجود دارد،تعارضی به درازای عمر دیروز و فردای بشر؟! به این معنا که اگر همه مردم با هم برابر باشند، آزادی آن ها به خطر می افتد از آن رو که ایجاد برابری به مداخله دولت در زندگی شخصی افراد محتاج می شود کما این که اگر همه مردم آزاد گذاشته شوند، به برابری آن ها لطمه وارد می شود به آن دلیل که توان هر فرد، در بهره گیری از آزادی کسب ثروت، متفاوت خواهد بود پس، ثروت افراد متفاوت می گردد و این همان نابرابری است. اندیشمندانی نظیر فریدریش هایک، رابرت نوزیک و میلتون فریدمن هم بر تضاد میان آزادی و برابری مهر تایید زده اند، و برخی از نظریه پردازان معاصر، چون ژوزف شومپیتر به آن علت که دموکراسی نتوانسته است، وضعیت بغرنج میان آزادی و برابری را حل کند، آن دو را از اجزای دموکراسی به شمار نمی آورد و این همان تطهیر دموکراسی است در حالی که ناپاکی دموکراسی بسیار است؟! در عرصه واقعیت های آشکار و پنهان دموکراسی، برابری تنها یک امر صوری است. در واقع، دموکراسی نه به معنی برابری انسان ها، و نه به معنی برابری ثروت، و نه به معنای همسانی فرصت ها برای همگان است.سرمایه داری که همزاد و همراه دموکراسی است، مصداقی عیان از نابرابری های اجتماعی است.اگر آن گونه که اندرو لوین گفته است: آزادی به معنای به حال خود واگذاشتن افراد به صورت تحدید ناشده، در نیل به هدف ها باشد، نسبتی با برابری ندارد.به نظرم این یک تعارض ماهوی است که بشر بدون توجه به این تعارض ماهوی همچنان آب در هاون ارتباط دوسویه آزادی و برابری می کوبد؟! یادداشت66 مرتضی شیرودی/ جمعه 3 تیر 1401 http://Instagran.com/m.shiroody http://T.me/dshirody
نمایش همه...
مرتضی شیرودی

دکترای علوم سیاسی دانشیار وزارت علوم ، استاد دانشگاه و نویسنده پل ارتباطی: ایمیل: [email protected] کانال: @dshirody ارتباط با دکتر: @dshirody2017

Photo unavailableShow in Telegram
کانال دانش سیاست : جهت آشنایی با مفاهیم سیاسی اصطلاحات و واژگان سیاسی تحلیل انتشار کلیپ پیرامون مسائل روز و هر آنچه که در حوزه سیاست می باشد . محمد سجاد شیرودی دکتری علوم سیاسی(جامعه شناسی سیاسی) دانشگاه تهران اینستاگرام : https://www.instagram.com/dr.shiroody توئیتر: https://twitter.com/dr.shiroody 🎯کانال تلگرام دانش سیاست👇👇👇 @policypaper
نمایش همه...
صورت پفی ترا خدا مرا به جبهه بفرست. اصرار نکن، من نمی توانم ترا به جبهه بفرستم. آخه چرا؟ دوتا از برادرهایت شهید شده اند! به علاوه، حاج عباس نمی گذارد. ترا ترا به خدا از حاج عباس اجازه بگیر. حاجی به من گفته به هیچ وجه اجازه ندهم. محمدرضا، مسئول دفتر فرماندهی بود. دو برادرش را در جبهه جنوب از دست داد. خودش، در کردستان به اسارت دموکرات درآمد.تصمیم می گیرد به همراه چند نفر از دوستان اسیرش، فرار کند.دموکرات ها متوجه فرار آنان می شوند.آنان را دنبال می کنند و سرانجام، پیدای شان می کنند. به همه و به او تیر خلاص می زنند اما در لحظه شلیک تیر خلاص، او سرش را کمی تکان می دهد.تیر از میان دهانش عبور می کند و از کنار گوشش خارج می شود. در آن شب تاریک؛ دموکرات ها به تصور آن که، محمدرضا کشته شده، صحنه را ترک می کنند.محمدرضا پس از به هوش آمدن، صبح روز بعد، خود را به پایگاه خودی ها می رساند و جان سالم به در می برد اما همیشه نشان آن شب را به همراه داشت و آن، صورت ورم کرده وی بود که بر روی صوتش، هم اثر گذاشته بود. بسیار شوخ طب بود. رابطه اش با همه خوب بود.هوای همه بچه ها را داشت. در این شرایط، مرتب به حاج عباس اصرار می کرد که به او اجازه دهد به جبهه برود و زمانی که از حاج عباس ناامید شد، روزها یک و دو ساعتی به سراغم می آمد و با اصرار و گاه با گریه از من که با اعزام جلیل به جبهه سرپرست نیروی انسانی بودم، می خواست که یا خودم مستقلا او را به جبهه بفرستم و یا اجازه جبهه رفتنش را از حاج عباس بگیرم.من هم جرأت نداشتم بدون اجازه حاج عباس او را به جبهه بفرستم. مادرش به حاج عباس گفته بود به هیچ وجه او را اعزام نکند اما او می دانست اگر اصرار کند،رضایت حاجی را می گیرد. به گمانم حدود سه آمد و رفت،سه ماه گریه و ناله کرد تا این که نامه اعزام را گرفت ولی هرگز برنگشت و به دو برادر شهیدش پیوست. نمی دانم چرا بعد سی و شش سال همچنان صورت پف کرده خیس شده از گریه اش، جلوی چشمانم است؟چرا گذاشتم او برود و دیگر برنگردد؟ در عوض، کسانی بوده اند، که در کسوت نظامی، رنگ جبهه را ندیدند و یا تنها به سرکشی جبهه رفتند و برگشتند و درجاتش را گرفتند لذا هرگز نتوانستم در چشمان مادرش نگاه کنم و همیشه از روبرو شدن با مادرش که داغ دو فرزند دیگر بر دل داشت، پرهیز کرده ام. این داستان شهیدمحمدرضا ابراهیمی رودسری از شهدای تنکابن است.
نمایش همه...
☹️ امام خمينى(ره) و رابطه با آمريكا 😙 امام خمينى(ره) برقراری رابطه با امریکا را به خواست مردم گره زد: 1. علت مخالفت امام با آمریکا - به حمايت گسترده از شاه و دخالت‏ وسيع در ایران دست زد. ( صحيفه نور، ج 4، ص 24) - به تحميل رژيم و حكومت پهلوى دوم بر ملت ايران دست زد.( همان، ج 3، ص 276 ) - به تهيه همه سياست‏هاى ضد مردمى شاه اقدام ورزيد.( همان، ج 4، ص 24) - در وابسته نمودن ايران در ابعاد مختلف به خود كوشيد.( همان، ج 9، ص 163) - به نام مدرنيزه كردن كشور، شاه را به اجراى انقلاب سفيد وادار ساخت.( همان، ج 3، ص 235) - با انجام اصلاحات ارضى، كشاورزى ايران را نابود كرد.(همان ،ج7، ص111) - ايران را به بازار مصرف كالاهاى آمريكايى در آورد.( همان، ج 7، ص 111) - ارتش ايران را در جهت منافع خود به كار گرفت.( همان، ج 18، ص 91) - شاه را با كودتاى نظامى مجدداً بر ايران تحميل نمود.( همان، ج 3، ص 166) - ايران را به يكى از پايگاه‏هاى خود مبدل ساخت.( همان، ص167) - در انتخاب وكلاى مجلس به دخالت پرداخت.( همان، ج 13، ص 142) - كاپيتولاسيون ، این بزرگ ترین جنایت را برملت ایران تحمیل کرد.( همان، ج 2، ص 67) - ايران را به ژاندارم منطقه تبديل كرد و در كشتار مخالفين شاه، به مدد رژيم پهلوى آمد.( همان) - در رواج فرهنگ استعمارى در ایران همّت گمارد.( همان، ج 3، ص 167) 2. بنابراين، امام خمينى(ره) همه گرفتارى‏هاى مردم ايران را از آمريكا می دانست و از این رو، آمريكا را مجرم اول در حوادث ايران به شمار می آورد.( همان، ج 2، ص 67) و بر اين باور بود كه دولت آمريكا با ملت ايران مثل دشمن، برخورد كرد.( همان، ج 4، ص 129) و ايران را در عقب ماندگى نگاه داشت.( همان، ج 22، ص 130) به همین دلیل، امام خمينى(ره) از قطع ارتباط آمريكا با ایران که در پى تسخير لانه جاسوسى اتفاق افتاد، استقبال كرد، و آن را به فال نيك گرفت و آن را در پاسخ به نامه ژان پل دوم مطرح ساخت.( همان، ج 12، ص 42) زيرا، از يك سو امام عقيده داشت كه رابطه ايران با آمريكا، رابطه مظلوم با ظالم( همان، ص 40) غارت شده با غارت گر( همان، ج 6، ص 57 ) چپاول شده با چپاول‏گر(همان، ج 12، ص 40) بره با گرگ(همان، ج 10، ص 57 ) نوكر با ارباب(همان، ج 4، ص 8) و... بود، و از سوى ديگر به اعتقاد امام خمينى(ره) اقدام آمريكا براى قطع رابطه با ايران به معناى قطع اميد آن كشور از ايران و موجب رهايى ايران از دام آمريكا می شد (همان، ج 20، ص 90) و در عوض ، عدم قطع رابطه ، به ناكامى ايران براى نيل به صنعتى شدن، دستيابى به استقلال سياسى و دسترسى به خودكفايى اقتصادى مى ا‏نجامید،( همان، ج 13، ص 148) و اين به مفهوم سازش با آمريكا، آن نيز، به معناى نابودى كشور، دست كشيدن از اسلام و دفن آن و ادامه نوكرى به آن كشور بود.( همان، ج 19، ص 59) 3. با اين وصف، امام خمينى(ره) در دوران شكل‏گيرى نهضت اسلامى مردم مسلمان ايران، عدم حمايت آمريكا از رژيم پهلوى،(كوثر، ج 2، ص 317) احترام متقابل به ملت ايران،( صحيفه نور، ج 3، ص 29) عدم دخالت در تعيين سرنوشت ايران توسط ايرانيان،( همان ) پاى‏بندى به رابطه سالم و حسنه، دست كشيدن از دخالت در مملكت را شرط ادامه رابطه با آمريكا معرفى كرد.( همان، ج 4، ص 186) و در دوران پس از پيروزى انقلاب اسلامى، علاوه بر موارد مذكور، تحويل شاه و دشمن شماره يك ملت عزيز ايران،( همان، ج 10 ص 185)دست برداشتن از غرور و نخوت،( همان، ج 11، ص 36 ) جبران ظلم‏هاى گذشته عليه ايرانيان، خوددارى از ظلم عليه ايران،( همان، ج 2، ص 33) دورى از خوى استكبارى و سلطه گرى،( همان، ج 11، ص 36) عزل و اصلاح دولت مردانِ سلطه گر در حاكميت آمريكا( كوثر، ج 3، ص 185) و اجازه ملت ايران را شرط برقرارى رابطه با آمريكا دانست. 4. شرط آخر، ساير شرايط را تحت الشعاع قرار مى‏دهد، به گونه‏اى كه امام خمينى(ره) مى‏فرمايد: اگر ملت بيدار و شريف ما اجازه دهد، ارتباط بسيار عادى خود را در حد ساير كشورها با آمريكا برقرار مى‏كند.( صحيفه نور، ج 11، ص265) ✍️مرتضی شیرودی 23 شهریور 1399
نمایش همه...
☝️عصبیت فروکاسته یا فرازمند ☹️اگر از خارج مرزها، دشمنانی بخواهند به سرزمینی وارد شوند، دفاع از این سرزمین، صورت نمی پذیرد مگر این که در میان مردم شان عصبیتی در حد کفایت، وجود داشته باشد اما آنانی که در سرزمین شان عصبیتی نیست و در آن، عصبت فروکاسته است،هر گاه مصیبتی چون حمله مهاجمان و بیچارگی پیش آید،هر یک از بیم و وحشت،رهایی خود به تنهایی می جوید و به گوشه ایی برای نجات خود، می گریزد ولی در نهایت، طمعه مهاجمان به نان و آب شان می شود. وجود عصبیت در نبرد مرگ و زندگی، ضروری است و این ضرورت، به دلیل وجود خوی ستمگری و تجاوزگری انسان های داخل و خارج، اجتناب ناپذیر است. 😗بزرگی و شرف حقیقی و ریشه دار، از آن صاحبان و مالکان عصبیت است و در این میان، بزرگان عصبیت، بزرگی و شرف بیشتری دارند. چنین عصبیتی، به کار حمایت و دفاع از سرزمین و حتی به کمک توسعه آن، می آید. 😢آدمیان در هر اجتماعی، به حاکم یا نیروی فرمانروایی، نیازمندند تا آنان را از تجاوز دشمنان و عقب ماندگی باز دارد و این ممکن نمی شود،مگر آن که قوه حاکمه یا نیروی حکمرانی در پرتو قدرت عصبیت شکل گیرد و سایه عصبیت بر آن، همواره حاکم باشد.چنانچه، چنین قوه ایی شکل گیرد، صاحبان عصبیت، به قدرتی برتر دست می یابند و غلبه و سلطه بیشتری به دست می آورند و در مرتبه بالاتر و از شکوه بیشتری در حیات اجتماعی بهره مند می شوند. ✍️ مرتضی شیرودی 21 شهریور 1399
نمایش همه...
بدون شرح سرتوماس مور(مرگ 1537) در آرمان شهرش، بارها مستقیم و غیرمستقیم از ایران، نام می برد. او در چگونگی کیفر دادن مجرمان می گوید:" من در مورد کیفر بیشتر، روشی را می پسندم که در سفرهایم به ایران دیدم...آنان مردمانی شایسته اند و حکومتی خوب دارند..." مور، هنگامی که از خداوند در نزد اهالی آرمان شهرش، یاد می کند، نام میترا ایرانی را به کار می برد. مور در وصف هنری هشتم نوشته است:" وصف او چنان در افواه عام افتاده است که به شرح و وصف من، نیاز نیست مگر این که به قول معروف، بخواهیم خورشید را با فانوس نشان دهیم."مراد او از قول معروف را تمثیل زیبای عطار ایرانی دانسته اند: برون شد ابلهی با شمع از در بدید از چرخ خورشید منور ز جهل خود چنان پنداشت جاوید که بی این شمع نتوان دید خورشید زهی نادان که او خورشید تابان به نور شمع جوید در بیابان هنگامی که درباره تفریحات و بازی های مردم آرمانشهر سخن می گوید به بازی ایرانی اشاره می کند:" دو گونه بازی دارند که به شطرنج شبیه است. یکی شماره بازی است که یک شماره از شماره دیگر می برد.دیگر، بازی نبرد رذیلت ها بر ضد فضلیت هاست.در این بازی،همدستی رذیلت ها در برابر فضلیت ها ... نشان داده می شود." منبع اندیشه های سیاسی در غرب اثر مرتضی شیرودی ص38
نمایش همه...
🎥شب زیارتی ابا‌عبدالله حسین(ع) به یاد «حاج قاسم» 🔹قرائت دعای کمیل توسط سپهبد قاسم سلیمانی در جوار گلزار شهدای کرمان التماس دعا محمد سجاد شیرودی 🎯کانال دانش سیاست👇👇👇 @policypaper
نمایش همه...
19.96 MB
قابل توجه اهالی علم سیاست و جامعه شناسی: کانال دانش سیاست جهت آشنایی با مفاهیم سیاسی،اصطلاحات و واژگان سیاسی،تحلیل های روز،اخبار و هر آنچه که در حوزه سیاست می باشد . محمد سجاد شیرودی دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی دانشگاه تهران وبلاگ: http://politicalsociology.blogfa.com/ پیج اینستاگرام : https://www.instagram.com/policypaper توئیتر: https://twitter.com/Mshiroody ایمیل: [email protected] ارتباط با ادمین : @S_h_shirody_2018 🎯کانال دانش سیاست👇👇👇 @policypaper
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.