355
مشترکین
+224 ساعت
+57 روز
+2230 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
از میان همهٔ شغلهای جهان، عاشقی را برگزیدم
که شغلی تماموقت است،
کارفرمایی به جز خداوند ندارم
و همکارم با درخت که میرویَد
و با خورشید که میتابد و با زمین که میگردد.
همهٔ روزها، روزِ عشق است؛
نه پنجشنبهها تعطیلم و نه جمعهها.
شُغلم حقوقِ ثابتی ندارد،
بیمه و بازنشستگی هم؛
اما تا بخواهی مزایا دارد.
و چه مزیتی از آن بالاتر که کارمند کوچکی باشی
در سازمانی که خدا ادارهاش میکند.
#عرفان_نظرآهاری
ای که شمشیرِ جفا بر سرِ ما آختهای
دشمن از دوست ندانسته و نشناختهای
من ز فکرِ تو به خود نیز نمیپردازم
نازنینا! تو دل از من به که پرداختهای؟
چند شبها به غمِ روی تو روز آوردم
که تو یک روز نپرسیده و ننواختهای
گفته بودم که دل از دستِ تو بیرون آرَم
باز دیدم که قویپنجه درانداختهای
تا شکاری ز کمندِ سرِ زلفت نَجَهد
ز ابروان و مُژهها تیر و کمان ساختهای
لاجرم صیدِ دلی در همه شیراز نماند
که نه با تیر و کمان در پیِ او تاختهای
ماه و خورشید و پری و آدمی اندر نظرت
همه هیچاند که سر بر همه افراختهای
با همه جلوهٔ طاووس و خرامیدنِ کبک
عیبت آن است که بی مِهرتر از فاختهای
هر که میبیندم از جورِ غمت میگوید؛
سعدیا! بر تو چه رنج است که بگداختهای؟
بیمِ مات است در این بازیِ بیهوده مرا
چه کنم دست، تو بُردی که دغل باختهای
#سعدی
آدم وقتی
دستش به جایی بند نیست
سراغ آرزوها میرود،
آرزوهایش ڪه محال شد،
غرق میشود در خاطراتش ...!!
#ميلان_کوندرا
👌 1
.
دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی
آری آری سخنِ عشق نشانی دارد
با خرابات نشینان ز کَرامات مَلاف
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد
مدعی گو لُغَز و نکته به حافظ مفروش
کِلکِ ما نیز زبانی و بیانی دارد
#حافظ
Photo unavailableShow in Telegram
.
ای بهشت گمشده
یاد تو بهترین دقایقِ حیات من
همیشه همراه
ای آفتاب زرین..
رنگ عشق توویی....
#مینو_پناهپور
میتوان خواند از جبینِ خاک، احوال مرا
بس که پیش یار حرفم بر زمین افتادهاست
#صائب_تبریزی
.
(زاده ۲ خرداد ۱۳۰۹ تهران -- درگذشته ۱۷ امرداد ۱۳۵۴ پاریس) شاعر و سینماگر🌹
او در سال ۱۳۲۳ در رشته ادبیات در دانشگاه سوربن فرانسه به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۲۶ نخستین دفتر شعرش را بهزبان فارسی باعنوان «هیچ» با نام مستعار «کوچه» منتشر کرد. «منظومه برای ایران» نام نخستین دفتر شعرش بهزبان فرانسه بود که با نام کاوه طبرستانی توسط انتشارات پییرسگرس در پاریس در سال ۱۹۵۰ منتشر شد. در سال ۱۹۵۹ مجموعه اشعار «سرودهای کهنه» (Poems Anciens) را با مقدمهای از پل الوار شاعر سورئالیست فرانسوی در پاریس منتشر کرد. «آوازهای رهایی» نیز نام آخرین دفتر شعر او بهزبان فرانسوی بود که در سال ۱۹۶۸ منتشر شد.
وی در سال ۱۳۳۶ پس از پایان تحصیلات دانشگاهیاش در دانشکده ادبیات سوربن و فارغالتحصیلی از مدرسه فیلمسازی پاریس به ایران بازگشت و در کتابخانه مجلس شورای ملی مشغول بهکار شد. کتاب واقعیت گرایی فیلم، پایاننامه تحصیلات سینمایی اوست که در سال ۱۳۵۱ بهوسیله انتشارت بوف در ایران منتشر شد. رهنما با اینکه عشق ساختن فیلم داشت اما کار در فضای فیلمفارسی برای او قابل تحمل نبود. او در گفتوگویی در این باره گفته است: «با آنکه بهمن پیشنهادهایی برای ساختن فیلم شد، ترجیح دادم بروم و در یک کتابخانه کتابدار شوم.»
با این حال موفق شد در سال ۱۳۳۹ نخستین فیلمش، یعنی مستند "تخت جمشید" را با سرمایه شخصی بسازد. در این فیلم او با نگاه شاعرانهای در دل ویرانههای تخت جمشید، بهدنبال سازندگی و شناخت هویت تاریخی ایرانی است. فیلم بعدی وی "سیاوش در تخت جمشید"، که در سال ۱۳۴۶ ساخته شد با واکنشهای غالباً منفی منتقدان سینمایی ایرانی آن روزگار مواجه شد و بهعنوان اثری "روشنفکرانه" و "فضل فروشانه" به آن حمله شد. منتقدان، فیلم رهنما را پر از عیب و بدون خلاقیت و تخیل ارزیابی کرده و آن را "هذیانها و کابوسهای فیلمسازی دانستند که نه شناختی از شاهنامه فردوسی داشت و نه قهرمانان آن را درست میشناخت. با این حال فیلم مورد تحسین برخی صاحب نظران غربی از جمله هانری لانگلوا فیلمشناس برجسته فرانسوی و مدیر سینما تک پاریس و هانری کوربن فیلسوف و ایران شناس مشهور فرانسوی قرار گرفت و توانست جایزه ژان اپستاین برای پیشبرد زبان سینما را از جشنواره لوکارنو در سال ۱۹۶۶ دریافت کند. فیلمبرداری فیلم "پسر ایران از مادرش بی خبر است" در سال ۱۳۴۸ آغاز شد اما نزدیک بهپنج سال طول کشید تا در سال ۱۳۵۳ آماده نمایش شود. اولین نمایش این فیلم در خرداد ۱۳۵۴ در سینماتک پاریس بود که هانری لانگلوا، مدیر سینما تک و فیلمشناس برجسته فرانسوی آن را معرفی کرد و پس از آن در تیرماه همان سال، برای نخستین بار در جشنواره توس در ایران بهنمایش درآمد.
فریدون رهنما در شکل گیری بخش پژوهش و مستند تلویزیون ملی ایران، جریان سینمای آزاد و تأسیس مدرسه عالی تلویزیون و سینما نقش مهمی داشت. او بههمراه فرخ غفاری از مدرسان مدرسه عالی تلویزیون و سینما بود. با تأسیس تلویزیون ملی ایران در سال ۱۳۴۶ او نیز جذب تلویزیون شد و بخش مستندسازی و پژوهش در مورد ایران زمین را راه انداخت. بهکوشش وی در همین بخش بود که سینماگرانی چون محمدرضا اصلانی، ناصر تقوایی، منوچهر طیاب، هژیر داریوش و پرویز کیمیاوی توانستند نخستین فیلمهای مستند خود را بسازند. فیلمهایی چون «جام حسنلو»، «بادجن» «یا ضامن آهو» «تپههای قیطریه» و «چه هراسی دارد ظلمت روح» محصول همین دوره است و زیر نظر رهنما ساخته شدهاند. نوآوریهای زبانی او حتی در ترجمه واژگان سینمایی نیز دیده میشود. او نخستین کسی بود که واژههای سینمایی فارسی را بهجای واژههای انگلیسی و فرانسوی پیشنهاد کرد. نما به جای پلان یا شات، نمای درشت به جای کلوزآپ، نمای دور بهجای لانگ شات و راه دوربین بهجای تراولینگ شات، از ابداعات رهنما در این زمینه است
.
attach 📎
Photo unavailableShow in Telegram
.
دل را خراب کرد و به گنجِ هنر رسید
عشقِ خرابکارِ تو آبادی آوَرَد
#اسماعیل_خویی
.
اسماعیل خویی از جانشینان جدی آن نسل از شاعران متعهد است که مانند نیما یوشیج قلم شان سلاحی برای مبارزه علیه سرکوب های اجتماعی و سیاسی، و پیش از هر چیز علیه خفه کردن ادبیات، و در راستای رسیدن به آزادی اندیشه و بیان بوده است.
اشعار خویی در کشورهای مختلف و به زبانهای انگلیسی، روسی، فرانسه، آلمانی، هندی و اوکراینی ترجمه شدهاند.
او همچنان با تسلطی که به زبان انگلیسی داشت، به این زبان نیز اشعاری سروده است و نخستین شاعر ایرانی است که" جایزه روکرت "درکوبرگ را در سال ۲۰۱۰ از آن خود کرده است.
«بیتاب»،
«از صدای سخن عشق»،
«درنابهنگام»،
«جهان دیگری میآفرینم»
و «قهقاه ناشنیدنی مرگ»
از جمله آثار اوست.
یادشون گرامی🌹