cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

حبيب نبوي

نمایش بیشتر
کشور مشخص نشده استزبان مشخص نشده استدسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
443
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

سلام و درود دوستان و همراهان جوياي حقيقت، خبردار شديم جمعي از نزديكان، شاگردان، همراهان و ياران، دغدغه هاي جدي و اطلاعات واثقي كسب و مشترك كرده اند كه شنيدن آن خوشايند و برازنده جمع حاضر نيست. از آنجا كه أكثريت اعضاي اين گروه با نيات صالحه پيگير مطالب منتشره هستند، بنا به ملاحظات قانوني و براي حفظ حرمت افراد تا اطلاع ثانوي : 1. از عضويت در كانالها يا شبكه هاي اجتماعي منتسب به نام اين گروه خودداري كنيد. 2. از پرداخت هرگونه وجهي به هر عنوان بمنظور دريافت فايل صوتي يا تصويري يا مكتوبات به نام هر شخص حقيقي يا حقوقي به هر نحوي خودداري كنيد. توجه- انتشار فايلها بصورت رايگان بوده و پرداخت هرگونه وجهي (ولو بعنوان هبه يا هديه يا حق عضويت يا هر عنوان ديگر) وجاهت قانوني ندارد و مورد تأييد نيست.
نمایش همه...
حبيب نبوي شاهنامه ساختار ضحاك جادو ٩٧/١٠/١٤
نمایش همه...
AUDIO-2019-01-04-14-57-48.mp365.13 MB
حبيب نبوي در پرتو غزليات شمس ميان باغ گل سرخ هاي و هو دارد ٩٧/١٠/١٢
نمایش همه...
AUDIO-2019-01-02-19-08-14.mp373.36 MB
حبيب نبوي شرح شوريدگي و سامان در منظومه خسرو و شيرين نظامي ٩٧/١٠/١١
نمایش همه...
AUD-20190101-WA0008.mp360.04 MB
🌹🌹🌹🌹
نمایش همه...
حبيب نبوي دفتر اول مثنوي انسان در اسارت قفس تئوري ها و سنت ها ٩٧/١٠/١٠
نمایش همه...
AUDIO-2018-12-31-21-25-02.mp374.48 MB
🌹🌹🌹🌹
نمایش همه...
رد كه با كي مهربان باش ، با چه كسي خصمي! مسيح ، با روسپيان و باج گيران و گناهكاران ، صادقانه و طبيعي مهر مي ورزيد و با همه مهربان بود! با خوار شدگان ، مهربان تر ، كه طبيعت اين را با محوريت خزود انسان ، به بداهت و آساني ، برمي انگيزد! قبل از ظهور مسيح ، اسينيان ، كه به سبك زهاد و پرهيزكاران مي زيستند ، با آداب مخصوصي تهجد پيشه كرده و به تفرد مي زيستند و در انتظار مسيح موعود بودند كه بعد از ظهور مسيح ، ايشان صنفيت خود را حفظ نموده و بعدها همان روحانياني شدند كه به تجرد زيستند ، تجردي و تفردي كه پيش از ميلاد در مقام منتظران ، پيشه كرده بودند ، بعد از مسيح ، آن شيوه را به جاي هدف مسيح نهاده و همان شدند كه مسيح ، با ايشان در نزاع و مبارزه بود! در جاي هدفشان نشستند و جاي فريسي ها را گرفتند با فرهنگ و پيشينه زهد و تهجد بيشتر!تجرد و رهبانيت و ترك دنيا ، از سنت هاي منتظران مسيح است! مسيح براي اصلاح دين يهود برخاست و خود مدعي دين و شريعتي نبود كه اسينيان در نقش روحانيت بعد از مسيح ، آن را بدعت نموده و در سايه آن كليسا ها بنا نموده و معابد مجلل ساخته و نظام روحانيت را كه مسيح ، در قمع آن مي كوشيد ، خود ، رونق افزون بخشيدند و راه مسيح را نيز در رساله هاي روسولان و اناجيل اربعه ، دين نهادند! سخن در اين نمط بسيار است ، شايد در مجال ديگري مبسوطا اين موضوع را واكاويم، نهايتا سخن را با كليشه معروف نيچه به پايان مي برم كه ، تنها يك مسيحي در عالم وجود داشت كه آن را هم به صليب كشيدند!... #حبيب_نبوي ٢٠١٧/١/١ برابر با ٩٥/١٠/١١
نمایش همه...
تأملي كوتاه در مسيحيت ، بمناسبت ميلاد مسيح / حبيب نبوي. ضمن تبريك ميلاد مسيح مصلح ، بر همه رايمندان ساحت صلح و مستحقين آن ، به همين مناسبت مطالبي را ذيلا به عرض ارجمندان ، تفديم مي دارم. مسيح ، مصلحيست كه آيينش به نام خود معروف گرديد ، پيروانش مسيحي شدند و آيينش مسيحي. مسيح چيزي از خود به يادگار نگذاشت و خطي ننوشت. همه آثار مسيحيت ، بعد از او نوشته شده است ، از جمله نامه هاي رسولان و اناجيل اربعه. مسيح تاريخي تا مسيح روايي تفاوت بسيار دارد، مسيح تاريخي را با واقعيت عيني او به تصوير مي كشند ، مسيح روايي را به مقتضاي حال و دلخواه روزگار بعد از مسيح ، انجيل ها روايات مسيحيان از گفته هاي او و افزودن اتفاقات بر آن تا آن اتفاقات گم نشود! مسيح ، در مطاوي روايات به كلي به تشويش و ابهام كشيده شده است تا جايي كه واقعيت مسيح با نقش اسطوره اي او قابل تفكيك نيست. مسيحيان ، اغلب با مسيح اسطوره اي در ارتباط و اعتقادند، مسيح واقعي و تاريخي ، بر ايشان ناشناخته است . مسيح چه مي طلبيده و از پي كدام آرمان بوده است ، براي مسيحيان انجيل خوان ، ناشناخته و مشوه است. آنچه كه در تتبع محققانه مي توان فارغ از اغراض عقيدتي و آييني به دست آورد اين است كه مسيح ، در آيين يهود ، از پي اصلاح برخي ناهمواري ها و نا درستي ها و اشكالات اساسي بوده است، او بعنوان پيامبري كه برخاسته است تا دين مسيحيتي را به ظهور رساند و همه يهوديان را به آن دين ، بخواند ، قابل استنباط محققانه از آثار موجود در قرن اول مسيحيت حتا قرون بعد ، نيست! از جسته ، گريخته سخنان مسيح كه در مطاوي اناجيل و رسايل مي توان يافت ، او مدعي دين جديد بنام مسيحيت يا هر نام ديگر نبوده است! مسيح ، تحت تسلط دين يهود ، مردمان را محو و مقلد و بي اساس و بنياد مي ديد كه "فريسي " ها ، (روحانيان و خاخام ها) بر روح و استقلال و تفكر و آزادي و انسانيت ايشان تاخته و آن را به تصرف قدسي خويش آورده بودند! عمده نقش و رسالت و تلاش مسيح ، با روشن فكراني بود كه به كمك ايشان ، مردم را از سلطه روحانيت ، خلاص نموده و ايشان را به خود باوري نزديك كنند ، اين روشن انديشان ، همان حواريون ( سفيد انديش ها!) بودند ، حوراء ، به معني سفيد و روشن است كه حوران بهشتي نيز از اين مناسبت بهره جسته اند كه پوست و اندام سفيد دارند! حواريون ، انديشه سفيد و روشن داشتند كه مسيح به كمك ايشان ، قصد رهايي مردمان از سلطه سياه خاخام ها و فريسي ها را داشتند ، از اين طريق ، به مردم مي آموختند كه چگونه خودشان باشند ، روحانيان و فريسي ها ، مردم را از گناه بيم ميدادند و از ره بيم ، بر روان و افكار ايشان و نيز بر مال و ناموسشان ، مسلط بودند! مسيح براي نجات انسان ، از اين سلطه ، به مردمان ، خود باوري را مي آموخت تا هر كس خودش باشد و نه مريد و مقلد ديگري! او با توانايي و اخلاص و صميميتي كه با مردمان داشت موفق شده بود كه انسان ها را به ساحت استقلال و خودي ، متوجه ساخته و از اين طريق ، پايگاه روحانيت را سست نموده بود! او به مردم معنويت گرا خدا را بدون واسطه كسي معرفي مي كرد تا انسان ها بي واسطه روحانيت بتوانند با خدا و ساحت معنوي در ارتباط باشند ، او واسطه ها را خصم انسان و خدا مي شناخت ، حواريون اين مهم را تا حدي درك كرده بودند اما كساني از عامه كه به مسيح تاسي نموده و خود را تابع ، يا مقلد مسيح ميديدند ، مسيح ايشان را از اين وابستگي معنوي رها نموده به خودشان متوجه مي نمود، گناهكاران را بيش دوست مي داشت و با ايشان راحت تر بود براي اينكه گناهكاران ، مبغوض فريسي بودند! در مطاوي اسناد مسيحيت كه آن را با حرف Q تعبير مي كردند كه مخفف كلمه آلماني Quelle است به معني منبع ، آنچه كه در تحري محققانه ، به دست مي آيد همين است كه مسيح ، در كوشش بود تا به انسان ، آزادي از سلطه تقدس ، به واسطه مقدسان را بياموزد ، گناهكاران كه از تقدس و سلطه مقدسان دور بودند به اين مرام مسيح ، نزديك تر بودند ، اين به آن معني نيست كه او گناه را مورد تاييد قرار مي دهد ، اما حد اقل گناه كار ، از سلطه قدسي آزاد بوده و خودش است ، گرچه در مسير خلاف ، اما خود اوست كه خلاف مي كند!تلويحا ، در راه مسيح ، عصيان آدم ، رهايي او از سلطه قدس و ملكوت ، و هبوط او به عالم خود مداريست! نيچه مي گفت مسيحي ، اتفاقا ، مسيحي نيست! چرا كه او تاسي مي كند به مسيح! مسيحي كسيست كه خودش باشد و نه مسيح! محبت مسيح ، از دل خود او برمي خاست ، به همين دليل شامل گناكاران نيز مي شد ، چه بسا كه فزون تر از ديگر اصناف! محبت اعتقادي ، در باور او ، محبت نيست ، چرا كه با خشم و نفرت ، تفاوتي ندارد ، چون پايگاه خودي ندارد ، نه مهرش مهر است و نه قهرش قهر!مثلا ، زن روسپي را سنگسار مي كردند ، در دل سنگسار كنندگان ، نسبت به او ، ترحمي احساس نمي شد ، در حالي كه نسبت به متدينان مهر داشتند ، باز اين مهر ، حكم خارجي بود كه به ايشان حكم ميك
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.