cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد. Hello @durov and @Telegram This group is not against the rules of Telegram. And it doesn't send any pornographic or violent content. please pay attent

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
312
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+27 روز
+930 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

00:52
Video unavailableShow in Telegram
1.00 MB
✍🌺درود روزتان بر بستری از شوق وشادی شکوفا آغاز هفته پایانی بر همه ی غم ها ونامرادی هایتان .شاد وکامیاب بمانید.ما به سمت آینده می رویم  اما در تمام مسیر نگاهمان به ایینه پشت سراست.یادمان باشد گذشته جز برای عبرت ما را دچار توهم و گریز وغفلت از حال می کند.زندگی آموزگاری است که باید از هرلحظه ی آن آموخت و یاد گرفت که گذشته چراغ راه آینده است.تکرار اشتباهات مهلک گذشته می تواند ما را غرق در ناکامی کند.به امید این که انتخاب دکتر پزشکیان گامی در وفاق ملی وحل گره های کور سیاستی باشد وبار دیگر چرخ توسعه و رواداری در مملکت بر روال اصلاحات قرار بگیرد.ضمن تبریک به دکتر پزشکیان کاندیدای منتخب ریاست جمهوری یادآوری این نکته ضروری است که بدون بکار گرفتن همه ی توان جوانان وخبرگان وحمایت آحاد ملت و همراهی همه ی جناحهای سیاسی ودرس عبرت گرفتن از گذشته وشکستهای آن کسی نمی تواند مدعی بردن این کشتی طوفان زده به ساحل باشد 🖋️🌿قلم به قصد شکفتن چو رخ بر آتش داشت نهاده  تیر به چله که نقش  آرش داشت زبان فصیح سروش و گرد دوات لیقه به حرف چه ها به وقت رهایی که تیر در کش داشت 🖋️🌿کنون که اتش بیداد برگرفته دمن به نقد پیرهن از تن گرفته است سخن کسی به یابوی سرکش لگام خواهد زد چو بیهوده دیدند کان رها شده به چمن 🖋️🌿صبح تا خیال باد بود بر درخت ناله می نمود برگ های ترد دست باد و شاخه های نازک جوان خواب را گرفته از پرندگان شورشی میان باغ بود هر پرنده قصه ای به ساز داشت در میان بلبشوی جیک جیک سارها لانه ها به دست باد بود وجوجه ها رها مطرب خیال دم گرفته بود وشرح حال می نوشت پای لنگ واژه ها اگرچه در رکاب بود قاب خالی نگاه باغ پر عتاب بود رفته بودی از خیال ونوک میزدی به چشم سرنوشت چون تغزلی به روی لب زلال بود باز هم نموده زین چو اسب واژه ها می رسیدی ازهوای صبح چشم شوخ و پر حرارت و نگاه لغزش ترانه روی شانه های شعر دست زیر چانه بوسه در پی بهانه بود بی تو شعر من نمی رسید چون شراب آن خیال در خم زمانه بود پای لنگ شعر می کشید تا تورا وسط صبح بگذریم، شورشش بهانه بود داد می کشید در حیاط هی غزل غزل غزل مادرش ترانه بود من چو واژه می دویدم از پی اش رفته بود وشعر بی ترانه بود   #ایرج_جمشیدی_بینا ✍️📒در میان همه ی آرمان‌های سیاسی، آنکه ادعای خوشبخت کردن جامعه‌ی بشری را دارد، از همه خطرناک‌تر است..! تلاش برای برپایی بهشت بر روی زمین، همیشه به جهنم راه برده است ... کسانی که می پندارند قادرند بشریت را سعادتمند کنند، انسان‌های خطرناکی هستند. اساساً رویای ساختن بهشت بر روی زمین، رویای خطرناکی است ... چرا که پس از مدتی باور می کنند که حق دارند تعداد بیشماری انسان "شرور" را از میان بردارند تا دیگران را به اصطلاح سعادتمند کنند! #میدانم_که_هیچ_نمیدانم #کارل‌_پوپر 🍀🍀 ✍️کتاب ها داستان نامرادی انسان وتلاش برای تحولی است که بتواند بر شکست ها ونامرادی ها فائق آید برای همین انسان تاریخ رامی نویسد وسعی می کند از درون گذشته کلید قفل آینده را بیابد.تاریخ بخوانیم وجغرافیای زندگی خود را چنان بسازیم که آیندگان به ما افتخار کنند      #ایرج_جمشیدی_بینا
نمایش همه...

✍🌺درود روزتان بر بستری از شوق وشادی شکوفا آغاز هفته پایانی بر همه ی غم ها ونامرادی هایتان .شاد وکامیاب بمانید.ما به سمت آینده می رویم  اما در تمام مسیر نگاهمان به ایینه پشت سراست.یادمان باشد گذشته جز برای عبرت ما را دچار توهم و گریز وغفلت از حال می کند.زندگی آموزگاری است که باید از هرلحظه ی آن آموخت و یاد گرفت که گذشته چراغ راه آینده است.تکرار اشتباهات مهلک گذشته می تواند ما را غرق در ناکامی کند.به امید این که انتخاب دکتر پزشکیان گامی در وفاق ملی وحل گره های کور سیاستی باشد وبار دیگر چرخ توسعه و رواداری در مملکت بر روال اصلاحات قرار بگیرد.ضمن تبریک به دکتر پزشکیان کاندیدای منتخب ریاست جمهوری یادآوری این نکته ضروری است که بدون بکار گرفتن همه ی توان جوانان وخبرگان وحمایت آحاد ملت و همراهی همه ی جناحهای سیاسی ودرس عبرت گرفتن از گذشته وشکستهای آن کسی نمی تواند مدعی بردن این کشتی طوفان زده به ساحل باشد 🖋️🌿قلم به قصد شکفتن چو رخ بر آتش داشت نهاده  تیر به چله که نقش  آرش داشت زبان فصیح سروش و گرد دوات لیقه به حرف چه ها به وقت رهایی که تیر در کش داشت 🖋️🌿کنون که اتش بیداد برگرفته دمن به نقد پیرهن از تن گرفته است سخن کسی به یابوی سرکش لگام خواهد زد چو بیهوده دیدند کان رها شده به چمن 🖋️🌿صبح تا خیال باد بود بر درخت ناله می نمود برگ های ترد دست باد و شاخه های نازک جوان خواب را گرفته از پرندگان شورشی میان باغ بود هر پرنده قصه ای به ساز داشت در میان بلبشوی جیک جیک سارها لانه ها به دست باد بود وجوجه ها رها مطرب خیال دم گرفته بود وشرح حال می نوشت پای لنگ واژه ها اگرچه در رکاب بود قاب خالی نگاه باغ پر عتاب بود رفته بودی از خیال ونوک میزدی به چشم سرنوشت چون تغزلی به روی لب زلال بود باز هم نموده زین چو اسب واژه ها می رسیدی ازهوای صبح چشم شوخ و پر حرارت و نگاه لغزش ترانه روی شانه های شعر دست زیر چانه بوسه در پی بهانه بود بی تو شعر من نمی رسید چون شراب آن خیال در خم زمانه بود پای لنگ شعر می کشید تا تورا وسط صبح بگذریم، شورشش بهانه بود داد می کشید در حیاط هی غزل غزل غزل مادرش ترانه بود من چو واژه می دویدم از پی اش رفته بود وشعر بی ترانه بود   #ایرج_جمشیدی_بینا ✍️📒در میان همه ی آرمان‌های سیاسی، آنکه ادعای خوشبخت کردن جامعه‌ی بشری را دارد، از همه خطرناک‌تر است..! تلاش برای برپایی بهشت بر روی زمین، همیشه به جهنم راه برده است ... کسانی که می پندارند قادرند بشریت را سعادتمند کنند، انسان‌های خطرناکی هستند. اساساً رویای ساختن بهشت بر روی زمین، رویای خطرناکی است ... چرا که پس از مدتی باور می کنند که حق دارند تعداد بیشماری انسان "شرور" را از میان بردارند تا دیگران را به اصطلاح سعادتمند کنند! #میدانم_که_هیچ_نمیدانم #کارل‌_پوپر 🍀🍀 ✍️کتاب ها داستان نامرادی انسان وتلاش برای تحولی است که بتواند بر شکست ها ونامرادی ها فائق آید برای همین انسان تاریخ رامی نویسد وسعی می کند از درون گذشته کلید قفل آینده را بیابد.تاریخ بخوانیم وجغرافیای زندگی خود را چنان بسازیم که آیندگان به ما افتخار کنند      #ایرج_جمشیدی_بینا
نمایش همه...

🖋️🌿زنجیرها که پاره می شوند پرندگان شادی آزادی را تا دوردستها آواز خواهند کرد      #ایرج_جمشیدی_بینا 🖋️🌿باد اگر بیاید پر می دهد کبوتر موها را وبند می شود به پایش دلی که می لرزاند باد    #ایرج_جمشیدی_بینا     🖋️🌿تن سوزن سوزن شده را هیچ پیله ای پیراهن نشد شاید برای دوختنش سوزنی سفارش داده اند      #ایرج_جمشیدی_بینا      🖋️🌿آتشفشان چشمان بی غروبت جهانی را خاکستر کرده اند وهر روز بیشتر شعله می کشد این آتشفشان      #ایرج_جمشیدی_بینا 🖋️🌿امد آوازی به لب می خواند صبح از جنونی که از بن تاکی در آدم رسته بود محو و سرگردان صدایش در گلو خواب در چشمان زیبا سایه داشت نقش دلتنگی میان چهره اش حرف یک رنگی که بر دل مانده بود باز هم او خسته تنها زار بار اندوهی به دوش پا برهنه خواب راطی کرده بود شاید این باری که او بردوش داشت سخت اندوهی به دلها می گذاشت شاید انبوه نگفتن های ا شانه اش را زیر بارش می فشرد صبح را آواز کرد دستها را باز کرد قفل لبها راگشود آی ادمها .. چه زیبا می نمود    #ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا ❣     عصرتان شکفته به گل لبخند ودلنواز
نمایش همه...
Photo unavailableShow in Telegram
کنفوسیوس[فیلسوف مشهور چین باستان] با چند تن از شاگردانش در سفر بود. هنگامی که از میان کوه های بلند و دور افتاده ای می گذشتند، از دیدن زنی فرتوت که کنار گوری می گریست، مبهوت شدند. کنفوسیوس یکی از شاگردانش، به نام تسه لو را گسیل داشت تا از غم او بپرسد. پیرزن در پاسخ گفت: «پدر شوهرم در اینجا به وسیله ببری به قتل رسید؛ شوهرم نیز. اکنون پسرم به همان سرنوشت دچار آمده است.» کنفوسیوس از او پرسید که چرا در چنان جای خطرناکی مانده است. زن پاسخ داد: «در اینجا حکومت ستمکار وجود ندارد.» کنفوسیوس به شاگردانش گفت: «فرزندان من این را به یاد سپارید حکومت ستمکار، سَبُع تر[بی رحم تر] از ببر است.»    📗منبع: تاریخ تمدن، ویل دورانت، احمد آرام و ع.پاشایی و امیر حسین آریان پور، جلد یکم، ص ۷۳۸
نمایش همه...
👍 1
DOC-20240704-WA0010.pdf3.03 MB
00:16
Video unavailableShow in Telegram
▫️ نرسيده به درخت، كوچه باغی است، كه از خوابِ خدا سبزتر است، و در آن عشق، به اندازه پرهای صداقت آبی است #سهراب_سپهری درود ‌ و‌ ارادٺ أدينه تان دلنشين ❣️ ڪَذر ثانیہ هاے عمرتوݩ توام با سلامتی وآرامش☀️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎
نمایش همه...
5.00 MB
✍️🌺درود صبحتان شکفته به گل لبخند و به  عطر گرم نفس بابونه ویاس روزتان بخیر بر پرندی از عشق وزیبایی.هیچ کس نیست خود را خردمند  وراهکار خود را در حل معضلات برترین نداند.در جامعه ی همه چیز دان که بر بستر حماقت و رویا رشد می کند خرد جایی ندارد .تا وقتی ملتی دست در جیب آیندگان دارد وحاکمان آزادند تا با سیلقه خود منابع وسرمایه های آیندگان را هزینه کنند مشکل روبروز بیشتر، فرونشست زمین واقتصاد عمیق تر وجیب های اختلاس گشادتر می شود جامعه ای که به احزاب نه بگوید به دانشگاه تنها به عنوان دریچه ی تولید مدرک و ارتقا طبقاتی نگاه کند وهرکس در تلاش باشد تا سهمی از آن برباید و کسی نیندیشد که منابع اش به کجا می رود و بدنبال تولید دشمن باشد، مردمش فقر وبی پناهی را تجربه خواهند کرد و حاکمانش در پشت دیوارهای بتونی نقشه ی فتح جهان را می کشند.خردگریزی بستری است که افسار جامعه را بدست نا اهلان می سپارد و عقل گریزی تولید خشونت وارعاب و افسردگی جمعی در جامعه می کند.کسانی که در افکارشان جنگ های صلیبی راتحسین می کنند و برقامت فرودستان رخت بردگی را نه خود سر به سلامت می برند ونه جامعه ی آرمانی شان.شرط اول رهایی بازگشت عقلانیت وخردجمعی به خاورمیانه است.خاورمیانه ای که بر بشکه باروت نشسته است و صادراتش به جهان فرار مغزها ، وتوامان تروریست است. واین بستری است که نزاع اربابان جهان وسهم خواهی شان از منابع و مغزها بر آن تمامی ندارد.روسیه ،چین انگلیس ،امریکا و همه زورمندان بدنبال کیسه ی زر خود در خاورمیانه اند.وهرچه خاورمیانه بحرانی تر بهتر.و چه ابزاری بهتر از جنگ ایدئولوژیک می خواهند. بقول ان سرخپوست دانا،کشیش ها وقتی آمدند گتاب داشتند وما زمین های مان را اکنون ما کتاب  بدستیم  وانها مالک زمین های مان .کمی بیندیشیم 🖋️🌿صبح است و هوای ده کمی طوفانی پروانه شکسته پیله را پنهانی ما بر گل آرزو که لبخند زدیم شب جبهه گرفت وباقی اش می دانی 🖋️🌿اسب می تازد اگر بر دشت خورشید خیال کم کم از هر گوشه سایه نقش می بندد چو خال ذهن با تردید وشک همراه می گردد ولی چشمه ی نور است می تابد به رخسارش زلال 🖋️🌿میان پنجره گل کرد در رویشی دوباره نفس های صبح تازه ای ما هم بسان درختان در پیشگاه آینه   تنظیم می کنیم نفس را روییده در قفس محکوم ساعت دیوار در مکر ثانیه های مُکَسر بر نبض خاطره هایی که بار شکستن ما را بر دوش می کشند وعشق گم کرده سوراخ دعا را با ما به بازی گرگم به هوا هر لحظه صورت خود را رنگ می کند ما آشنای قدیمی در دست های خیالیم با بافه هایی از ذهن مشوش گندم تا در سکوت برگی از انجیر پنهان کنیم انگشت شستی را که  نشان داده ایم بیوقت بر زبان وآن مترسک مرموز از دهان قابله ها ناگفته ها را تصویر کرده است تا جاده ها ی رفتن مان از شایعات بی اساس پر باشد حالا دوباره سرزده می آید طوفان تا آن مغول به وردی سرگران دارد وپل در جادوی طناب پیچیده نعلین صوفی یی را برباید شمشیر برکشیده وطغراها بنویسند دروصف خواجه قشیری در چاه ویل تاریخ تا پرچم رهایی ما افتاده است وناجیان ما گله گله اسب ها را با ان توهم دیرینه طاق می زنند اکنون‌که وقت عبور است ما تاریخ رانخوانده ایم و در جغرافیای خویش سرگردان اسب برهنه ی جهل را در هر سراب آب می دهیم صبح است ودوباره...     #ایرج_جمشیدی_بینا ✍️📔شلیک به حقیقت هنگامی که مدام به شما دروغ می‌گویند، نتیجه این نیست که شما این دروغ‌ها را باور می‌کنید؛ بلکه این است که دیگر هیچ‌کس به هیچ‌چیز باور ندارد. مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمی‌توانند نظری هم داشته باشند. اين مردم نه تنها از توانایی اقدام به کاری محرومند، بلکه از توانایی اندیشیدن و داوری کردن محروم می‌شوند و با چنین مردمی، شما هرکاری بخواهید می‌توانید بکنید. ✍🏻 #هانا_آرنت 🖊️ فيلسوف معاصر آلمانی ✍️هیچ وسیله‌ای نیست که ارزشمند باشد. اشیاء فقط قیمت دارند و قیمت‌شان بر اساس توقعات است. وقت، تنها چیز روی کره زمین است که ارزش دارد. یک ثانیه همیشه یک ثانیه است، بی‌هیچ چک و چانه‌ای. آدم درحال معامله زندگی است، هرروز. 📚 و من دوستت داشتم 🖊️#فردریک_بکمن
نمایش همه...

‍ 🖋️🌿بال می زند خیال تا نهال شک درخت می شود کم کم از حصار تنگ ذهن سرکشیده میوه می دهد موج ها ز راه می رسند و رنگ می زنند ساحل خیال را پیرهن دریده می رود به آستان خشم زهر این هلاهل از زبان چکیده تا جهل پاکشان زراه می رسد جهل واین خیال وبال فتنه ها کشیده پا حوصله بریده دست صبر کو که تا حقیقتی بیان کند عقل کو که باز می کند گره راه را به صبر باز می کند مشت را چو جهل می کند گره مشت عقل باز می شود خشم را مهار می کند فتنه را خموش و بخت یار می کند عقل وجهل ادمی دوقصه ی دراز روزگار ماست جهل فتنه ها به بار می کند عقل رنگ تازه می زند به چشم روشن جهان باخرد که خشم را نکار می کند    #ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا عصرتان بر مدار عشق وشاد کامی❣
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.