cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

اَميرعلى قِ

تمام مطالب این کانال در وهله ی اول، برای درک و فهم و همچنین تذکر به رفتار شخص خودم است و بعد برای هرکس که طالب تغییر بود #اميرعلي_ق https://instagram.com/Amir.ali_gh مسئول هماهنگی های تبلیغات در کانال: @Ghaf_ads

نمایش بیشتر
Advertising posts
80 122مشترکین
-824 ساعت
-1047 روز
-24930 روز
توزیع زمان ارسال

در حال بارگیری داده...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تجزیه و تحلیل انتشار
پست هابازدید هابه اشتراک گذاشته شدهديناميک بازديد ها
01
گفت حواست به آدمای اطرافت که مثل کاکتوس زندگی میکنن باشه؛ گفتم مثل کاکتوس؟ منظورت چیه؟ گفت آدمایی که مثل کاکتوس هستن، نیازی نمیبینی دائم حواست بهشون باشه، نیازی نمیبینی هرروز خاکشونو چک کنی تا مبادا خشک نشده باشه، ترس پلاسیده شدنشون رو نداری و به خیالت خیلی مقاومن و هیچیشون نمیشه! اما یه روز که مثل روزای دیگه مشغول رسیدن به بقيه‌ی گُلای رنگارنگت هستی، یهو چشمت به کاکتوس میفته که زرد و پلاسیده شده و ریشه‌هاش خاکستر! و تو تازه متوجه میشی که کاکتوسام میمیرن، ولی تدریجی! #ناشناس @Amiralichannel
11 997668Loading...
02
Media files
10 83830Loading...
03
#خدایا_شکرت
13 64733Loading...
04
@Amiralichannel
24 8331 038Loading...
05
گاهی حس می‌کنم از اون سال‌ها فقط جسمم رو آوردم اینجا، فکرام، آروزهام، خنده‌هام قبل از این سالها که گذشت، چیز دیگه‌ای بود. گاهی فکر می‌کنم پختگی و فهمیدگی امروز آیا ارزشش رو داشت؟ پختگی و فهمیدگی مگه برا اصیل‌تر خندیدن و فکر کردن نیست؟ پس حالا که بیشتر روزگار رو فهمیدم چرا خندم نمیاد؟ #یادداشت_نویسی #امیرعلی_ق @Amiralichannel
27 962441Loading...
06
Media files
22 247288Loading...
07
#Ad کتاب هایی که باید بخوانیم 🌱  : https://t.me/+8mwhEGWCnSFmODlk
3 20320Loading...
08
اون موقع که بیشتر دست به دوربین بودم و برای صفحه‌ام عکاسی می‌کردم، همه جا و هر لحظه چشمم دنبال یک قاب خوب برای عکاسی بود. هیچ صحنه ی خارق‌العاده‌ای رو از دست نمی‌دادم. تو سفر؛ حین کار، حتی تو روزمرگی‌هام. همه جا باید دوربین همراهم می‌بود و این موضوع بعد ده سال عکاسی، کم کم به یک جنگ روانی تبدیل شد. موضوع این بود که بدون دوربین هیچ لحظه‌ای به من خوش نمی‌گذشت! اگر تصویری رو از دست می‌دادم تا روزها به خاطرش خودخوری می‌کردم... اگر با صحنه ی خاصی مواجه میشدم که ثبت نمیشد، انگار هیچوقت اون لحظه رو تجربه نمی‌کردم. بعدها یاد گرفتم دوربینم رو از قصد جا بذارم و یک جاهایی، به تنهایی دیدن و تجربه کردن بسنده کنم. چند وقت پیش تو ایام عید، تصمیم گرفتیم یکی از اتاق‌های خونه رو به اتاق کار اختصاص بدیم. با یک میز بزرگ و تلوزیون و یک مبل تخت خواب شو مقابلش و کتابخونه که هرکی کاری داشت همونجا کارهاش رو انجام بده. همه چیز که مرتب شد، لپتابم رو وصل کردم به تلوزیون و اولین تصویری که تو یوتوب دیدم یکی از اپیزود‌های جافکری بود. برای اولین بار جافکری رو تصویری تماشا کردم و قفل شدم! اتفاق عجیب این بود که مطالب طوری از جلو چشمام می‌گذشت که انگار نه انگار اون مجری که تو ویدیو نشسته خود منم! انگار اولین بار بود که اون صحبت‌ها رو گوش می‌کردم. هفته ی بعدش تو یک سفر خانوادگی وقتی دخترخالم باهام صحبت می‌کرد، وسط بحث، تند تند نکته‌هایی رو که به تصورم درس‌های خوبی بود می‌نوشتم. اینبار می‌نوشتم که یادم نره تو پادکستم جایی در موردشون صحبت کنم. همینطور که هر صحبت رو یادداشت می‌کردم یاد جریان عکاسی و دوربینم افتادم. حس کردم یک روز به خاطر شغل عکاسی از دیدن قشنگی ها محروم بودم و حالا به خاطر پادکستر بودن، از درس گرفتن محروم شدم! حالا جای اینکه در لحظه باشم و گوش بدم، تند تند یادداشت می‌کنم که باز تو جافکری در موردشون صحبت کنم. اونجا بود که فهمیدم چرا اون روز تو اتاق کار مطالب جافکری رو انگار برای اولین بار میشنیدم. دقت کردم هربار با حرفه و علاقه‌ام، چیزی که سعی کردم به دیگران برسونم رو خودم از دست دادم... پس یکبار دیگه باید تمرین کنم متعادل‌ باشم. مثل روزی که تصمیم گرفتم بعضی وقت‌ها دوربینم رو جا بذارم، تو معاشرت‌ با آدما هم یک وقت‌هایی نوت ننویسم و سعی کنم با شنونده بودن، لذت درس گرفتن رو از خودم نگیرم... یادداشت نویسی #امیرعلی_ق @Amiralichannel
27 901189Loading...
09
Media files
22 61816Loading...
10
#Ad امان از فرامرز اصلانی ؛ این ترکیبات موسیقی کُشنده‌ست لطفا با احتیاط پلی کنید 🌱 : https://t.me/+bXAl4eV8NIVlMDY0
1 61710Loading...
11
#Ad اونجا که قیصر امین پور میگه 🌱 : https://t.me/+NxeMhM0QAHxiMGQ0
6 56010Loading...
12
#یادداشت_نویسی @Amiralichannel
18 996209Loading...
13
@Amiralichannel
38 056588Loading...
14
بهم گفت چطور منتظر اتفاق های بزرگ هستی و از دردسرهای بزرگ فرار می‌کنی؟ از ظهر دارم به حرفش فکر می‌کنم. @Amiralichannel
39 411630Loading...
15
جوی آب خالی جوی پر از آب #امیرعلی_ق @Amiralichannel
41 918290Loading...
16
+ بعضی وقت‌ها حس زندگی کردنم می‌میمره.
49 819782Loading...
17
دوست‌‌ داشتنم شکل صورت تو شده. #امیرعلی_ق @Amiralichannel
49 878445Loading...
18
#خدایا_شکرت
53 86744Loading...
گفت حواست به آدمای اطرافت که مثل کاکتوس زندگی میکنن باشه؛ گفتم مثل کاکتوس؟ منظورت چیه؟ گفت آدمایی که مثل کاکتوس هستن، نیازی نمیبینی دائم حواست بهشون باشه، نیازی نمیبینی هرروز خاکشونو چک کنی تا مبادا خشک نشده باشه، ترس پلاسیده شدنشون رو نداری و به خیالت خیلی مقاومن و هیچیشون نمیشه! اما یه روز که مثل روزای دیگه مشغول رسیدن به بقيه‌ی گُلای رنگارنگت هستی، یهو چشمت به کاکتوس میفته که زرد و پلاسیده شده و ریشه‌هاش خاکستر! و تو تازه متوجه میشی که کاکتوسام میمیرن، ولی تدریجی! #ناشناس @Amiralichannel
نمایش همه...
1189
278
#خدایا_شکرت
نمایش همه...
1248
نمایش همه...
229
گاهی حس می‌کنم از اون سال‌ها فقط جسمم رو آوردم اینجا، فکرام، آروزهام، خنده‌هام قبل از این سالها که گذشت، چیز دیگه‌ای بود. گاهی فکر می‌کنم پختگی و فهمیدگی امروز آیا ارزشش رو داشت؟ پختگی و فهمیدگی مگه برا اصیل‌تر خندیدن و فکر کردن نیست؟ پس حالا که بیشتر روزگار رو فهمیدم چرا خندم نمیاد؟ #یادداشت_نویسی #امیرعلی_ق @Amiralichannel
نمایش همه...
955
78
#Ad کتاب هایی که باید بخوانیم 🌱  : https://t.me/+8mwhEGWCnSFmODlk
نمایش همه...
28
اون موقع که بیشتر دست به دوربین بودم و برای صفحه‌ام عکاسی می‌کردم، همه جا و هر لحظه چشمم دنبال یک قاب خوب برای عکاسی بود. هیچ صحنه ی خارق‌العاده‌ای رو از دست نمی‌دادم. تو سفر؛ حین کار، حتی تو روزمرگی‌هام. همه جا باید دوربین همراهم می‌بود و این موضوع بعد ده سال عکاسی، کم کم به یک جنگ روانی تبدیل شد. موضوع این بود که بدون دوربین هیچ لحظه‌ای به من خوش نمی‌گذشت! اگر تصویری رو از دست می‌دادم تا روزها به خاطرش خودخوری می‌کردم... اگر با صحنه ی خاصی مواجه میشدم که ثبت نمیشد، انگار هیچوقت اون لحظه رو تجربه نمی‌کردم. بعدها یاد گرفتم دوربینم رو از قصد جا بذارم و یک جاهایی، به تنهایی دیدن و تجربه کردن بسنده کنم. چند وقت پیش تو ایام عید، تصمیم گرفتیم یکی از اتاق‌های خونه رو به اتاق کار اختصاص بدیم. با یک میز بزرگ و تلوزیون و یک مبل تخت خواب شو مقابلش و کتابخونه که هرکی کاری داشت همونجا کارهاش رو انجام بده. همه چیز که مرتب شد، لپتابم رو وصل کردم به تلوزیون و اولین تصویری که تو یوتوب دیدم یکی از اپیزود‌های جافکری بود. برای اولین بار جافکری رو تصویری تماشا کردم و قفل شدم! اتفاق عجیب این بود که مطالب طوری از جلو چشمام می‌گذشت که انگار نه انگار اون مجری که تو ویدیو نشسته خود منم! انگار اولین بار بود که اون صحبت‌ها رو گوش می‌کردم. هفته ی بعدش تو یک سفر خانوادگی وقتی دخترخالم باهام صحبت می‌کرد، وسط بحث، تند تند نکته‌هایی رو که به تصورم درس‌های خوبی بود می‌نوشتم. اینبار می‌نوشتم که یادم نره تو پادکستم جایی در موردشون صحبت کنم. همینطور که هر صحبت رو یادداشت می‌کردم یاد جریان عکاسی و دوربینم افتادم. حس کردم یک روز به خاطر شغل عکاسی از دیدن قشنگی ها محروم بودم و حالا به خاطر پادکستر بودن، از درس گرفتن محروم شدم! حالا جای اینکه در لحظه باشم و گوش بدم، تند تند یادداشت می‌کنم که باز تو جافکری در موردشون صحبت کنم. اونجا بود که فهمیدم چرا اون روز تو اتاق کار مطالب جافکری رو انگار برای اولین بار میشنیدم. دقت کردم هربار با حرفه و علاقه‌ام، چیزی که سعی کردم به دیگران برسونم رو خودم از دست دادم... پس یکبار دیگه باید تمرین کنم متعادل‌ باشم. مثل روزی که تصمیم گرفتم بعضی وقت‌ها دوربینم رو جا بذارم، تو معاشرت‌ با آدما هم یک وقت‌هایی نوت ننویسم و سعی کنم با شنونده بودن، لذت درس گرفتن رو از خودم نگیرم... یادداشت نویسی #امیرعلی_ق @Amiralichannel
نمایش همه...
1393
410
#Ad امان از فرامرز اصلانی ؛ این ترکیبات موسیقی کُشنده‌ست لطفا با احتیاط پلی کنید 🌱 : https://t.me/+bXAl4eV8NIVlMDY0
نمایش همه...
16