فلسفه اخلاق
#مصطفی_سلیمانی دکتری تخصصی فلسفه ارشد فلسفه اخلاق ارشد روانشناسی شخصیت . 📱ارتباط با من: @soleymani63 . 🔖اینستاگرام https://instagram.com/_u/soleymani63 🗂 کانالهای دیگرم: معنای زندگی https://t.me/The_meaningoflife رادیو موژ https://t.me/radiomozh
نمایش بیشتر6 406
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-47 روز
-5130 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Photo unavailableShow in Telegram
نوشتندرمانی پیشرفته
(چگونه از امروز داستاننویسی را آغاز کنیم؟)
یکی از دشوارترین موانعی که در راه تازهواردان به دنیای نویسندگی قرار دارد، پیدا کردن ایدههای جذاب و نحوه آغاز کردن روایت داستانهایی است که تکراری نباشند و ظن کپیبرداری از روش سایر نویسندگان را نیز در ذهن مخاطب تداعی نکنند. این دوره به معرفی طیف وسیعی از راههای ورود به روایت یک داستان میپردازد. با توسل به این راهکارها میتوانید از همین امروز کار داستاننویسی را آغاز کنید.سرفصلهای دوره: 1. خلق کاراکتر (کاراکتر اصلی را پیدا کنید) 2. بیان ایده (به صداهای دور و برتان گوش کنید) 3. موقعیت سازی (وارد یک موقعیت شوید) 4. تصویرسازی (تصاویر ذهنی خود را ببینید) 5. پیغامرسانی (یک پیغام به مخاطب ارسال کنید) برای ثبتنام به این آیدی پیام دهید: @soleymani63
❤ 5👍 1🔥 1
به این نتیجه رسیدم آدمهای رمانتیک قد خر شعور ندارند. هیچ چیز جالب و خوبی در عشق یک طرفه وجود ندارد. به نظرم کثافت است. کثافت مطلق. عشق به کسی که پاسخ احساساتت را نمیدهد ممکن است در کتابها هیجانانگیز باشد ولی در واقعیت به شکل غیر قابل تحملی خسته کننده است.
🔸جزء از کل، تولتز، خاکسار
❤️☘ @filsofak
❤ 13👍 8👏 3👎 2
رابطهی دوستانه
آدم وقتی غذا میخورد و لقمهای را میجود و بخش نرمشده و خردشدهی آن را به پایین فرو میدهد و بخش سختتر را بیشتر میجود، فکر میکند که همهی اینها را خودآگاهانه انجام میدهد، در صورتیکه چنین نیست. انسان لقمهای را در دهان میگذارد و بعد به خود میآید و میبیند که در حال جویدن لقمهی بعدی است!
رابطهی دوستانه اینگونه است. در رابطهی دوستانه این چنین نیست که شما بگویید که من فضیلتهایی مثل صداقت و وفای به عهد او را از او یاد میگیرم، اما تندخویی او را یاد نمیگیرم. انسان بعد از چند سال بهخود میآید و میبیند که دست تکان دادن و حرف زدنش هم شبیه به دوستش شده است!
خود انسان ممکن است متوجه نشود که سخن گفتن و حرکاتش، شبیه به دوستش شده باشد، اما ناظران بیرونی، بهخوبی درک میکنند.
|مصطفی ملکیان|
❤️☘ @filsofak
👍 26❤ 7
اشخاصی که در اطراف ما هستند به صورت اتفاقی در کنار ما قرار نگرفتهاند;
بلکه به دلیل تشابه یا نقطه اشتراک خاصی جذب ما شدهاند
کافیست نقاط ضعف و قوتی را که در دیگران میبینید مخصوصاً مواردی را که به شدت از آن بیزارید شناسایی کنید
زیرا این خصوصیات شماست که بر دیگران فرافکنی شده است...
#ایرنه_کلارمونت
#خودشناسی_با_روش_یونگ
#یونگ_شناسی
#سایه
❤️☘ @filsofak
❤ 8👍 2
بسیاری از داستانهای عاشقانه الگوى همسانی دارند
عاشق میشویم و برای مدتی کوتاه بهشت را تجربه میکنیم سپس رویدادی رخ میدهد که موجب میشود بفهميم معشوق ما بینقص نیست بلکه فنا پذیر و حتی معمولی ست.
همان گونه که هيچ والدی نمیتواند به طور کامل مطابق با کهن الگوی مادر عالی یا پدر عالی رفتار کند.
هیچ زن یا مردی نمی تواند به طور کامل تصویر معشوق یا یارِ جانی بی نقص را ارایه دهد.
بیش تر روابط چه در واقع گسسته شوند چه نشوند - هر اندازه هم که عاشقانه و یا خوشی و خرمی آغاز شده باشند - دیر یا زود از آن مفهوم آغازین شیفتگی سقوط میکنند...
#کارول_پیرسون
#سفر_درون
#سفر_زندگی
❤️☘ @filsofak
👍 6❤ 1
Repost from معنای زندگی
Photo unavailableShow in Telegram
📌رُمان و فلسفه؛ یک روح در دو بدن
🖇ابراهیم اکبری دیزگاه و مصطفی سلیمانی در برنامه نقدنوشت
🔸ما با یک رمان خاص طرف هستیم که مخاطب اگر اسم نادر ابراهیمی را روی آن نبیند، شاید به این راحتی وارد رمان نشود. این کتاب را میتوان پیشنهادش داد به افرادی که شاید با فلسفه قهر هستند و دوستش ندارند.
🔹اصلیترین ماجرای فلسفه، پاسخ یا طرح پرسشهای بنیادین است. رمان هم زمانی رمان میشود که به این پرسشها پاسخ دهد؛ از اینرهگذر، فلسفه و رمان، چه بسا نهتنها بههم نزدیک میشوند، گاهی اوقات یکی میشوند.
🔸اصلیترین غربت ملاصدرا به آنجایی بر میگردد که به مرگ فکر میکند. اساساً فلسفه ممارست با مرگ است؛ کسی که با مرگ بیاندیشد، با مرگ یکی میشود و تمام نسبتها را تعلیق میکند. هیچکس این را نمیتواند دوست داشته باشد و این هم توجهی به کسی ندارد.
مطالعه کامل گفتگو در «وبگاه فکرت»
❤️☘ @The_meaningoflife
❤ 4👌 1
Photo unavailableShow in Telegram
عشق چیز خطرناک و پیچیدهای است. میتواند آدم عوضی را
به یک انسان خوب تبدیل کند
و میتواند آدمی شریف و صادق را تا پایینترین درجات انسانی نزول دهد!
🔸آگاتا کریستی
❤️☘ @filsofak
👍 13❤ 4👏 2👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
🔸از آنجا که یک عقیده به همان اندازه که ممکن است درست باشد، امکان نادرست بودن آن نیز وجود دارد، فقط در پرتو گفتگو و نقادی می توان به ماهیت واقعی آن پی برد.
بازنگری و بازاندیشی در عقیده ها و اندیشه ها، میزان درستی و نادرستی، یا کاستی و زایندگی یا سترونی آنرا آشکار می سازد.
اندیشه ها فقط با عرضه و ارائه بر زمینه ی آزادی بیان و قلم، می توانند نشان دهند که پویا و پایدارن، یا ایستا و میرا..
در غیر اینصورت، انسانها به جای مواجهه با بوستان حقیقت های زنده، با گورستان ایمان های مرده رو به رو می شوند که هیچ برگ سبزی بر دامن حقیقت نمی افکند و فقط می تواند ذهنهای بسته و جزم اندیش مقبره داران این گورستان را به آرامش ابدی دعوت کند..
هر آن کسی که به دنیا (...) اجازه دهد که نقشه ی زندگانی اش را برایش بر گزینند، به واقع موجودی است که بوزینه وار از اعمال دیگران تقلید می کند...
اما کسی که نقشه های خود را مستقلا به دست خود طرح کند، از برکت همین عمل مجبور می شود که تمام نیروهای فعال و قوه ی تشخیص خود را بکار اندازد..
▫️#جان_استوارت_میل/ رساله درباره آزادی
@NazariyehAdabi
👍 11❤ 1
فلسفه خرافات
➕ به راستی چرا مردم خرافات را میپذیرند؟ به این پرسش از دیدگاه های مختلف پاسخ داده اند. بیتردید مجموعه ای به هم پیوسته از علل و عوامل، زمینه پذیرش عقاید خرافی را در نسل های بعدی فراهم می آورند. ما این علل و عوامل را از دیدگاه های مختلف ذکر کرده و مورد بررسی قرار می دهیم:
➕علل و انگیزه های گرایش به خرافات از نظر جامعهشناسان. جامعه شناسان علل و عوامل زیر را دراین باره یادآور شده اند:
➖١. ساختار اجتماعی و فرهنگی متصلب (فرهنگ بسته)؛
➖۲. ضعف فرهنگ نقد و قوی بودن فرهنگ نقل؛
➖٣. باز کردن چتر تقدس بر انواع باورها و ادعاهای ساخته و پرداخته جامعه؛
➖۴. هزینه بالای نواندیشی و یا بازاندیشی در باورهای عمومی؛
➖۵. ضعف و يا نبود اخلاق مسئولیت (فرار از مسئولیت پذیرش باورها)؛
➖۶. فرهنگ تبعیت از گروه مرجع و دیگران؛
➖۷. فرار از واکنش های قهرآمیز دیگران؛
➖۸. ترس از پیامدهای نوسازی اعتقادی؛
➖۹. ضعف در فرهنگ گفتگو و محدود بودن فضای دیالوگ؛
➖۱۰. حل نشدن مشکلات و معضلات عادی زندگی با روشهای متعارف عقلانی وعلمی؛
➖۱۱. تنگدستی و فقر که موجب می شود افراد نتوانند مشکلات و مسائلشان را از طریق شیوه های مرسوم و متعارف حل نمایند؛
➖۱۲. غلظت بالا و ابهام شدید شرایط اجتماعی و به ویژه تیره بودن آینده؛
➖۱۳. محاسبهناپذیری شرایط اجتماعی - سیاسی (نوعی بینظمی و گسیختن ظاهری روابط على و سلسله علل)؛
➖۱۴. اجبار در همرنگی با جماعت و چون دیگران زیستن؛
➖۱۵. عدم قدرت فهم درست مسائل و مشکلات پیرامون؛
➖۱۶. احساس عدم قدرت تاثیرگذاری بر شرایط و مدیریت آن ها؛
📝 عباس خلجی
❤️☘ @filsofak
👍 11❤ 8
تفاوت خطاهای شناختی و مغالطههه
محمدرضا سلیمی
➕ذهن ما غالباً در ادراک، تفسیر و یادآوری اطلاعات دچار خطا میشود. درواقع، ما با ذهن فریبکار اطلاعات را ادراک، تفسیر و یادآوری میکنیم. از طرف دیگر، زبان ما هم ادراک، تفسیر و یادآوریِ ناقص و نادرستِ اطلاعات را توجیه میکند. درواقع، ما با «ذهن فریبکار» تصمیم میگیریم و با «زبان فریبکار» خودمان و دیگران را متقاعد میکنیم آن تصمیم را عملی کنیم.
➕ذهن خاستگاه خطاهای شناختی است و زبان ابزار مغالطه. برای اینکه بتوانیم درست بیندیشیم و منطقیتر تصمیم بگیریم باید با دو مفهوم «خطای شناختی» و «مغالطه» و همچنین با «ذهن و سازوکار آن» و «زبان و کارکردهای آن» خوب آشنا شویم. ما به دو دلیل مهم باید در تفکر خودمان و تفکر دیگران تردید کنیم: ۱. با ذهن فریبکار تصمیم میگیریم؛ ۲. با زبان فریبکار تصمیمهایمان را توجیه میکنیم.
➕ خطاهای شناختی و مغالطهها تفاوتهای گوناگونی دارند. در اینجا به شش تفاوت مهم این دو اشاره میکنیم.
📌۱. خطاهای شناختی به ترجیحات و تمایلات ما نسبت به اشیا، اشخاص و پدیدهها اشاره میکنند؛ درحالیکه مغالطهها در استدلال و استنباط روی میدهند.
📌۲. خطاهای شناختی باورهای ما را تعیین میکنند، اما مغالطه باورهایمان را توجیه میکنند. به عبارت دیگر، خطاهای شناختی از ارزشها و نگرشهایمان نشئت میگیرند، اما مغالطهها از ارزشها و نگرشهای ما دفاع میکنند.
📌۳. خطاهای شناختی کلیتر و انتزاعیترند، درحالیکه مغالطهها خاصتر و عینیتر هستند.
📌۴. خطاهای شناختی نافذتر، قویتر و فراگیرترند؛ اما مغالطهها خاصتر و موقتیاند.
📌۵. خطاهای شناختی جهانبینی کلی ما را تعیین میکنند، اما مغالطهها بر نتایج استدلال یا استنباطی خاص تاثیر میگذارند.
📌۶. تشخیص مغالطهها و مقابله با آنها به مراتب آسانتر از تشخیص خطاهای شناختی و مقابله با آنهاست، زیرا خطاهای شناختی در ذهن ما جا خوش کردهاند و مانند رسوب به آن چسبیدهاند.
➕برای مثال، تفاوت «خطای شناختی اقتدار» و «مغالطهی اقتدار» این است که در خطای شناختی اقتدار ما غالباً تمایل داریم و ترجیح میدهیم در تصیمیمگیری از مراجع و آتوریتهها تبعیت کنیم. اما مغالطهی اقتدار زمانی اتفاق میافتد که در فرایند استدلالی خاص برای اثبات نتیجهی آن استدلال به مرجعی خاص ارجاع میدهیم. این مثال بهخوبی نشان میدهد که خطاهای شناختی انتزاعیتر و کلیترند و تمایلات ما را نسبت به انجام کاری به طور ناخودآگاه نشان میدهند، اما مغالطهها خاصتر و عینیترند.
📙منبع: زبان فریبکار: ۵۰۱ مغالطه در استدلال
❤️☘ @filsofak
❤ 3👍 2
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.