✍🏻 اصحاب، در زمان حیات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به خودش توسّل میکردند برای خشکسالی، و بعد از آن حضرت، از آنجا که عبّاس عموی پیامبر اکرم و از همه به او نزدیکتر بود، لذا عمر به او متوسّل شد، و او را همچون امام قرار داد، و با این عمل، عبّاس را احترام کرد و احترام به او، احترام به آن حضرت محسوب میشد که امر به صله ارحام نموده؛ لذا عمر او را که از ارحام رسول خدا بود احترام نمود تا رسول خدا را محترم شمرَد. و کعبالاحبار نقل کرده که بنیاسرائیل در زمان قحطی، به اهل بیت پیامبرشان متوسّل میشدند.»
اینجا بین علمای سُنّیان بحث مفصّلی شکل گرفته که
توسّل قولی و فعلی تفاوت دارد، یعنی فرق است بین اینکه شفیع حاضر باشد و او دست به دعا بلند کند (مانند عبّاس که عمر نزد او رفت)، یا او را با لفظ شفیع قرار دهیم و مثلا بگوئیم: خدايا بحقّ فلانی و به جایگاهی که فلانی نزد تو دارد.
"
آلوسی" در تفسیرش (ج٣ ص٢٩۶) ذیل روایت توسّل عمر بن خطّاب به عبّاس، إشکالاتی را مطرح کرده که دعوای عِنَب و أنگور است، همچنین برخی علمای ديگر از سُنّیان نیز إشکال کردهاند؛ امّا در نقل و فعل سُنّیان برای هردو مورد شاهد و مؤید وجود دارد. یعنی هم شفیع قرار دادن شخص، هم جایگاه آن شخص.
➖
محمد أنور شاه کشمیری حنفي که "محمد بن عبدالوّهاب" را احمق و جاهل خطاب کرد، در "فیض الباري علی صحيح البخاري، ج۴ ص۴٨۴" ذيل روايت مذکور مینویسد:
«قوله: (وإنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نبيِّنا. فاسْقِنَا، فَيُسْقَوْنَ) قلتُ: و هذا توسُّلٌ فعليٌّ، لأنه كان يقول له بعد ذلك: قُمْ يا عبَّاس فاسْتَسْقِ، فكان يَسْتَسْقِي لهم. فلم يَثْبُتْ منه التوسُّلُ القوليُّ، أي الاستسقاء بأسماء الصالحين فقط، بدون شركتهم. أقول: و عند الترمذي: «أن النبيَّ صلى الله عليه و سلّم عَلَّمَ أعرابيًا هذه الكلمات - و كان أعمى: اللهم إني أتوجَّهُ إليك بنبيكَ محمد نبي الرحمة .... ، إلى قوله: اللَّهُمَّ فشفِّعْهُ فيَّ»، فثبت منه التوسُّلُ القوليُّ أيضًا. و حينئذٍ إنكار الحافظ ابن تَيْمِيَة تطاولٌ.»
✍🏻 عمر بن خطّاب در توسّل به عبّاس، گفت: خدایا ما به وسیله عبّاس عموی رسولت به تو عرض حاجت میکنیم، پس باران را بر ما نازل کن؛ این توسّلِ فعلی است، زیرا عبّاس حاضر بود و بعد از کلام عمر، خودش دست به دعا بلند کرد. لذا توسّل قولی که خدا را فقط به اسماء صالحین قَسم دهیم، ثابت نمیشود. امّا با توجّه به روايتی که ترمذی نقل کرده: "رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به آن مرد نابینا که از حضرت درخواست دعا نمود تا بینا شود، اینگونه فرمودند که بگو: خدایا من به تو روی میآورَم بحقّ نبيات محمّد نبي رحمت." توسّل قولی نیز ثابت میشود. لذا انکار #ابن_تیمیه درباره توسّل قولی، مکابره و غرور مقابل حقّ است.
و در (ج ٢ ص ۴٩۶) میگوید که حتّی علمای متأخر ما به هر دو نوع توسّل قائلند، فقط #ابن_تیمیه منع کرده.
🔸
همچنین مردم مدينه در خشکسالی شدید به توصيه عایشه، به قبر رسول اکرم صلی الله علیه و آله توسّل جستند:
«قحط اهل المدينة قحطا شديدا، فشکوا إلي عايشة فقالت: انظروا قبر النبي فجعلوا منه کوا إلي السماء حتي لايکون بينه و بين السما سقف، قال: ففعلوا فمطرنا مطرا حتی تبت العشب و سمنت الابل حتی تفتقت من الشحم و سمی عام الفتق.» (مسند دارمي يا سنن دارمي، ط _دارالمغني النشر والتوزيع ، ج١ ص٢٢٧)
محقّق این کتاب (حسين سليم اسد الداراني) نیز ذیل روایت مینویسد:
رِجاله ثقات. رُوات آن ثقه هستند.
➖
#ابن_حبان در "
کتاب الثقات" میگوید:
«بارها به زیارت قبر علی بن موسی الرضا (علیهما السّلام) رفتم و در مدّتی که در طوس بودم، هر وقت مشکلی بر من عارض میشد، به زیارت قبر آن حضرت میرفتم و از خداوند میخواستم مشکلم را برطرف کند؛ و الحمدلله مشکلم برطرف میشد و این را مکرر امتحان کردم و نتیجه گرفتم.
➖ "
ابوعلی خلال" شیخ حنابله، میگوید:
«ما همّني أمر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسلت به الا سهل الله تعالى لي ما أحب.»
هرگاه مشکلی بر من عارض شود، قبر موسی بن جعفر(علیهما السّلام) را زیارت میکنم و به ایشان متوسّل میشوم و خداوند مشکل مرا آسان میکند. (تاریخ بغداد، ج١ ص١٣٣) 👇🏻