214
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
نمایش همه...
دن کیشوت؛ دوامی که سروانتس بر جریده عالم ثبت کرد | ایبنا
«میگل د سروانتس»، نویسنده اسپانیایی قرن هفدهم است که رمان امروز، با اثر سترگ او «دن کیشوت» آغاز میشود، در این گزارش مروری داشتهایم بر این اثر و تاثیرگذاری آن در ایران.
بستن دو دستمال به سری که درد نمیکند
#شهرام_شهیدی
١) میگویند اینقدر به کرونا بند نکن. حتی دوستی بروشوری منتشر کرده بود که یکی از بندهایش این است که با کرونا شوخی نکنید. اما طنزنویس جماعت با خودش هم شوخی میکند. یعنی کارش این است. اصلا اگر شوخی نکند میمیرد. البته که به هجو و هزل گرفتن موضوع کرونا، کاری غیراخلاقی است اما باور کنید با انتقاد درست ممکن است امور اصلاح شود و با لبخند هم، سیستم ایمنی بدنتان بهتر در برابر این ویروس شرور مقاومت میکند. تازه گاهی دلتان هم خنک میشود که فلانی خوب به این مسئولان زد. همینطور نیست؟
٢) خب به توصیه دوستان سعی میکنم امروز در مورد کرونا حرف نزنیم. البته اگر بشود. یک لحظه اجازه بدهید. ای بابا. خب انگار نشد. یعنی فاصله تصمیمگیری تا برگشتن از آن تصمیم در این کشور در حد چند صدم ثانیه است. خب تا خواستم چیز دیگری بگویم خبر آوردند که رئیس سازمان مدیریت بحران کشور هم کرونایی شد. به قول دوستی «ما ز یاران، چشم یاری داشتیم.» عزیزجان ما فکر میکردیم قرار است مسئولان کرونا را بگیرند نه کرونا مسئولان را.
٣) و در دفاع از ستاد مدیریت بحران باید عرض کنم این ستاد واقعا فکر همه جا را کرده است. از طرفی مردم را تشویق کرده بنشینند خانه که توصیه بسیار خوب و بجایی است. اما همگی میدانیم همه چیز نه سیاه است نه سفید و هر کار خوبی عیبهایی هم دارد. مثلا خانهنشینی با آنکه جهت کنترل ویروس کرونا، امر پسندیدهای است اما مضراتی هم دارد. چون موجب بروز اختلاف بین زن و شوهرها میشود. بنابراین به منظور جلوگیری از حاد شدن شرایط خانوادگی در این همزیستی اجباری، اعلام کردند «اجرای طلاق تا پایان سال جاری ممنوع شد». پس زوجهای عزیز حالا که نمیتوانید از هم جدا شوید سعی کنید به هم لبخند بزنید و هم را لااقل تا نوروز در خانه تحمل کنید.
٤) این بار دیگر واقعا از کرونا فاصله بگیریم. در افغانستان دو نفر همزمان با هم مراسم سوگند ریاستجمهوری برگزار کردند. هم اشرف غنی هم عبدالله عبدالله. من نمیدانم این عزیزان چرا به کشور ما نگاه نمیکنند و از تجربههای ما استفاده نمیکنند؟ ببینید الان که کرونا باعث تعطیلی مجالس شده و از جلسه و لایحه و طرح و سخنرانی و نشست هم خبری نیست آب از آب در این کشور تکان خورده؟ الان که مردم خودشان توصیه پزشکی میکنند، خودشان راه شهرها را بر دیگران میبندند. خودشان همه جا را ضدعفونی میکنند و خلاصه مملکت خودگردان شده، بد است؟ حالا شما باز میروید سراغ اینکه دو نفرتان مملکت را بچرخانید؟ باباجان شما همفرهنگ و همریش ما هستید. در همین زبان فارسی مثلی نیست که میگوید «آشپز که دو تا شد آش یا شور میشود یا بینمک؟ » اصلا «سری که درد نمیکند را دو تا دستمال میبندی که چه؟»
🔸 صفحه #شهرونگ ● چهارشنبه 21 اسفند 1398
👉 @shahrvang
بزرگترین اشتباه دکتر مصدق
ملی نکردن کرونا!
#شهرام_شهیدی
امروز سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق است. برای گرامیداشت یاد و نام او از شهروندان خواستیم نظرشان در مورد این مرد بزرگ را به سامانه پیامگیر شهرونگ ارسال نمایند .
رجب هستم، منتها نه از نوع طیب اردوغان ، بلکه از نوع وطنیاش. به نظرم اگر دولت ملیگرای مصدق به جای ملی کردن نفت، کرونا را ملی کرده بود امروز ما نیاز به کرونا نداشتیم و از واردات کرونا این قدر مصیبت نمیکشیدیم. در واقع مقصر اصلی در بروز بیماری کرونا در کشور خود دکتر مصدق است که اولویتبندی درستی نداشت.
رستم هستم و از سرزمین پهلوانان تماس میگیرم. در پاسخ به رجب باید بگویم خوب است کرونا ملی نشده و ما این قدر صادرات به اقصی نقاط جهان داریم. اگر ملی شده بود به قطب شمال هم صادرش کرده بودیم. اتفاقا باید عرض کنم یکی از خوبیهای دکتر مصدق این بود که با کرونا هم میتوانست مذاکره کند و در مذاکره او را شکست دهد.
اصولی هستم 51 ساله. شما فکر کنید از اقصی نقاط ایران تماس گرفتهام. چون هر روز از جانب یک سری از مردم صحبت میکنم. من با کرونا مورونا کاری ندارم. اگر دولت مصدق تفكيك جنسيتي را سرلوحه كار خودش قرار ميداد سقوط نميكرد. به در گفتم ديوار بشنود اما خودش را به نشنیدن زده.
حکیم خودخوانده سنتی هستم از بلاد دور: بزرگترین دلیل سقوط دولت مصدق این بود که تولید «روغن بنفشه» در کشور را متوقف کرد. این کار درست نبود و باعث شد دست غربیها برای کودتا باز شود. از من به شما نصیحت، همه منافذتان را با روغن بنفشه خوب پر کنید.
کارمند رسمی دولت هستم. من سعي ميكنم از جواب دادن به سوالهايي در مورد دوم خرداد هم طفره بروم. شما حالا بند كردهايد به سالگرد درگذشت مصدق؟ جرجيس را انتخاب كردهايد؟ من حوصله دردسر دارم؟ تسامح را كجا بگذارم؟ تساهل را چه كنم؟ آدم را دچار کرونای ذهنی نکنید یک وقت خدای ناکرده تنگی نفس میگیرم.
من روح زندهياد دكتر مصدق هستم. تماس گرفتم تا خدمتتان عرض کنم ما ز ياران چشم ياري داشتيم... خود غلط بود آن چه ميپنداشتيم. درسته عزیز جان؟
روح شعبان جعفري: ما هم ز ياران چشم و مغز و كله و پاچه و دل و قلوه گرفتيم تا قضيه را ول كرديم. اما يادش به خير جاهلي هم اون دوره حال و هواي ديگهيي داشت. اصولي داشت. يلخي نبود. درست که خیلی چیزها نمیفهمیدیم اما حالیمون بود وقتی حالیمون نیست حرف هم نزنیم.
🔸صفحه #شهرونگ ● چهارشنبه 14 اسفند 1398
👉 @shahrvang
خانه تکانی بهتر از کرونا است، باور کنید!
#شهرام_شهیدی
1) نخیر اگر فکر کردید من این کرونا را ول میکنم در اشتباه هستید. همه از این کرونا پول درمیآورند آن وقت ما طنزنویسها چرا در این بازار مکاره تماشاچی باشیم و حداقل از کرونا حق التحریرمان را جور نکنیم؟ فروشندگانی که ماسک و مواد ضدعفونی کننده و دستکش و ... را با قیمت چندلا پهنا میفروشند را نمیبینید؟ فقط کار ما طنزنویسها ایراد دارد؟
2) در کشور ما بعضی چیزها شوخی شوخی جدی میشود. مثل کرونا. البته عکسش هم صادق است. برخی چیزها را هم جدی جدی، شوخی میگیرند. باز هم مثل کرونا. کرونا تنها چیزی در این کشور است که دوگانهسوز است. یعنی هم شوخی شوخی، تبدیل به موضوعی جدی شده و هم برخی خیلی جدی، این موضوع مهم را به شوخی گرفتهاند.
3) اگر دم عید نبود مردم این خودقرنطینگی را رعایت میکردند. الان فکر میکنند بروند بیرون گیر کرونا میافتند. بمانند خانه گیر خانه تکانی. اگر همه توافق کنند خانه تکانی به بعد از نوروز موکول شود تعداد بیشتری خودشان را در خانه قرنطینه میکنند و زودتر از شر این ویروس راحت میشویم.
4) فقط لطفا وقتی خودتان را در خانه قرنطینه کردید خوددرمانی پیشه نکنید و فکر نکنید هر دارویی بخورید خوب است. این کرونای بدجنس ویروس است و با درمان بیماریهای ناشی از باکتریهای نازنین فرق دارد. (نگویید چرا به باکتری میگویم نازنین. حق بدهید که یک تار موی باکتریها به این کرونای لعنتی میارزد) به هرحال قبل از استفاده هر دارویی فکر کنید کمترین هزینهاش این است که مبادا آن قرص و شربتی که میخورید با «روغن بنفشه» تداخل دارویی داشته باشد.
5) خیلی از شرکتها و کارخانهها و... اعلام کردهاند تا اطلاع ثانوی تعطیل هستند و کارمندان و کارگرانشان میتوانند مرخصی بگیرند و بروند در خانه بست بنشینند. برخی هم توصیه به دورکاری کردهاند. اما همین دوستانی که میگفتند چرا در این اوضاع ما را تعطیل نمیکنند بند کردهاند که بدون کار نمیشود زندگی کرد و اصرار دارند در محل کارشان حاضر شوند. اغلب هم کسانی هستند که در طول سال همیشه منتظر فرصتی بودند تا فلنگ را ببندند و جیم بزنند و بنشینند خانه.. این عزیزان مرا یاد این ضرب المثل قدیمی میاندازند که «حسنی به مکتب نمیرفت وقتی میرفت جمعه میرفت»
6) و اما چرا آمار کرونا در برخی شهرها اعلام نمی شود؟ چون مسئولان مشغول بازشماری آرای مبتلایان، ببخشید آمار مبتلایان هستند. این سیاست حتی در شرایط حساس کنونی هم دست از سر ذهن و روح و جسم ما برنمیدارد.
7) این چالش لبخند که تازگی در شبکههای مجازی مد شده را هم خیلی جدی نگیرید. بعد از فروکش کردن تب کرونا، مقامات همین عکسهای شما را نشان میدهند و میگویند ببینید مردم چقدر از شرایط و خدمات ارائه شده راضی بودند؟
🔸صفحه #شهرونگ ● سه شنبه 13 اسفند 1398
👉 @shahrvang
دورخوابی در خانه به قصد مبارزه با کرونا
#شهرام_شهیدی
١) در ابتدا یادی کنم از شادروان ابوالقاسم حالت که گفته بود «هدف عالی طنزنویس از توصیف پلیدیها، تعریف پاکیهاست و ترغیب جامعه به ترک زشتی و درک زیبایی» یکجورهایی شبیه همین کاری که این روزها پزشکان و پرستاران و کادر درمانی بیمارستانها و درمانگاهها برای مقابله با ویروس کرونا انجام میدهند.
طنزنویس اگر قبلا از قصور پزشکی نوشته و جامعه پزشکی را نقد کرده، حالا باید جوری بنویسد که آنها که در خط مقدم مبارزه با کرونا هستند، دلشان گرم شود. دم همگیتان گرم و خسته نباشید.
٢) نام این ویروس کرونا مرا یاد موضوعی قدیمی انداخت. روزی یک پزشک و البته دانشمند معروف به همسرش گفت: «عزیزم تصمیم گرفتهام نام تو را ابدی کنم.» ( خوبی زبان فارسی این است که معلوم نمیشود پزشک معروف مرد بوده یا زن. بنا به موقعیت بیان این خاطره میتوان جنسیت پزشک را تغییر داد که گرفتار زن ستیزی یا تبلیغ زنذلیلی نشد) همسر پزشک مورد نظر کلی ذوق کرد و گفت: «وای عزیزم چقدر رمانتیک. حالا چطور قرار است نام مرا ابدی کنی؟» پزشک مذکور هم جواب داد: «میخواهم اسم تو را بگذارم روی ویروس خطرناک جدیدی که کشف کردهام» حالا حکایت کروناست که چرا
ویروس به این نکبتی، اسمی به این قشنگی دارد.
٣) یک دوستی داشتم که مدیر پروژه ساخت یک مجتمع تجاری بود. روزی در دفتر کارش بودم. یکی از مهندسان اجرایی را صدا کرد و گفت: «مهندس، حقوق تو از این لحظه دوبرابر شد. فقط باید در خانه بنشینی و سرکار نیایی و ما هم ماه به ماه حقوقت را به حسابت واریز میکنیم.»
وقتی مهندس اجرایی دفترش را ترک کرد، از رفیقم پرسیدم: «این چه تصمیم عجیبی بود؟» و او جواب داد: «اگر حقوقش را سهبرابر هم میکردم، باز میارزید. از بس سوتی میدهد و خرابکاری میکند، همین که بنشیند خانه و نیاید سرکار ضرر کمتری به پیشرفت پروژه میزند و خیالم راحتتر است.»
حالا این را گفتم که بگویم بعضی وقتها حضورنداشتن ما بهتر از حضورداشتنمان است. این روزها برای جلوگیری از اشاعه ویروس کرونا اگر خانه بنشینیم و در انتقال این ویروس نقشی نداشته باشیم، بهتر نیست؟ حالا به جای چرتزدن پشت میز اداره و مگسپراندن در مغازه و جدول حلکردن و پشتسر دیگران
حرفزدن در محیط کارمان بهتر نیست با دورکاری همین کارها را در خانهمان انجام دهیم؟
٤) عدهای هم هستند که میتوانند در خانه بنشینند، اما اصرار دارند که در این اوضاع کرونایی دور دور کنند و همه مجتمعهای تجاری را برای مقایسه قیمت یک جفت جوراب زیرپا بگذارند.
به نظرم باید برای ترغیب میل خانهنشینی این عده، قانونی تصویب کرد که مأموران برای پاکسازی ویروس کرونا از بدن این افراد، به سفارش آن حکیم خودخوانده، روغن بنفشه را فراموش نکنند. قول میدهم از ترس استعمال روغن بنفشه هم که شده، این عده به خانه برمیگردند.
🔸 صفحه #شهرونگ ● شنبه 10 اسفند 1398
👉 @shahrvang
ول کنِ کرونا به چشمهامان اتصالی کرده!
#شهرام_شهیدی
سالگرد درگذشت «علیاکبرخان دهخدا» است. روحش شاد که این لقمه نان طنز مطبوعاتی را او در دامان ما گذاشت. برای همین حالا که ویروس کرونا ول کن ما نیست به رسم «دخو» من هم ول کن او نمیشوم و امروز هم در مورد کرونا و کروناسواری با شما گپ میزنم.
1)میگویند یکی از بهترین راههای پیشگیری در برابر ویروس کرونا، خواب کافی است. موافقم. همانطور که میدانید دیدن کابوس یکی از موارد ابتلا به اضطراب و استرس است و موجب رفع سلامتی میشود. خب آدمیزاد در گذشتههای نه چندان دور در خواب کابوس میدید اما این روزها شرایط عوض شده و زندگی در زمان بیداری تبدیل به کابوس شده . برای همین وقتی بخوابید اعصابتان، حداقل در خواب آرام است.
2)حرف از کابوس شد. کدام کابوس برای شما دردناکتر است؟ کابوس ابتلا به کرونا؟ کابوس ابتلا به پراید هفتاد میلیون تومانی؟ میبینید؟ کابوسهای قبلی دیگر اکنون جزیی از زندگی ما هستند. امیدتان را از دست ندهید. کرونا هم روزی مثل پراید پنجاه میلیون تومانی به خاطرهها خواهد پیوست.
3)دوستی داشتم که ساعت هفت و ربع صبح به بیمارستان مراجعه و به پزشک شیفت اعلام کرد کرونا دارد. بعد از معاینه به او گفتند حتی سرماخوردگی هم نداری. برو خانه. ایشان ساعت هشت و چهل دقیقه صبح باز هم به همان بیمارستان و همان پزشک مراجعه و اعلام کرد کرونا دارد. پزشک گفت بالاغیرتا وقت ما را نگیر و برو. ساعت نه و هفت دقیقه ایشان به یک بیمارستان دیگر مراجعه و گفت مشکوک است به ابتلا به کرونا. حالا چرا اول این بحث گفتم دوستی داشتم و نگفتم دوستی دارم؟ چون به شما هم نصیحت میکنم به دوستی با چنین آدمی که با مراجعه بیخود مزاحم کادر پزشکی میشود ادامه ندهید.
4)و به دوستی گفتم «قرار شد با هم دست ندهیم.» ضمنا من جای تو باشم با لیوان دیگران چای نمینوشم. نگاه عاقل اندر سفیهی به من کرد و گفت: « تو چقدر سادهای. مرد حسابی خبر کرونا را خودشان ترند کردند که اخبار بیماری و محبوبیت بینظیر استاد شجریان و FATF و قیمت ارز تحتالشعاع قرار گیرد.»
5)میگوییم فلان شهر که تعداد مبتلایان کرونا در آن زیاد است را قرنطینه کنید، جواب میدهند «هنوز به این جمعبندی نرسیدهایم.» میگوییم «خب رستورانها و کافهها و مکانهایی که تجمع مردم در آن زیاد است را تعطیل کنید» جواب میدهند «هنوز به این جمعبندی نرسیدهایم» میگوییم «عزیز جان، قبول داری ماست سفید است؟» جواب میدهند «هنوز به این جمعبندی نرسیدهایم». از مقامهای آموزش و پرورش درخواست میکنم برای مقامات مسئول یک کلاس ریاضیات بگذارند که جمعبندی و ضرب و تقسیم را یادشان بدهند که هم زودترچیزهایی که باید بشمارند را بشمارند و هم به جمعبندی برسند.
6)یکی از نمایندگان دوره جدید مجلس، ماکت نماینده قبلی آن حوزه را به صورت نمادین اعدام کرد. میگویند ویروس کرونا پس از دیدن این صحنه دمش را گذاشت روی کولش و از کشور گریخت!
🔸صفحه #شهرونگ ● چهارشنبه 7 اسفند 1398
👉 @shahrvang
عاشق شدن در اسفند، بازی به وقت سپاهان!
#شهرام_شهیدی
تیم فوتبال سپاهان اصفهان دیروز برای مسابقه با پرسپولیس در چارچوب مسابقات لیگ برتر کشور در ورزشگاه خودش حاضر نشد. البته بعدا حاضر شد ولی حاضر به مسابقه نشد. خب راستش بعدا حاضر به مسابقه هم شد ولی سر موعد مقرر حاضر به مسابقه نشد. و نمیشود نگویم که سر موعد مقرر هم حاضر به مسابقه شد . منتها در موعد مقرر شده توسط خود باشگاه سپاهان. نه موعد مقرر سازمان لیگ!
1) مهمان داشتم اما نرسیده بودم خانه. هی پیامک میداد که اجازه بده من بروم. تو هم به کارهایت برس. بعدا میبینمت. من هم از ساعت پنج عصرجواب میدادم «نیم ساعت بعد میرسم خانه» و ساعت هشت شب رسیدم. وقتی که او رفته بود. من که آماده برگزاری میزبانی و چیدن سفره شام بودهام. آنها رفته بودند. حس میکنم عجب رفتار خوبی داشتهام. کاملا شیک و فوتبالی!
2) و واقعیت این است: از لحظه ثبتنام برای تمدید گذرنامه تا ارسالش به خانه از طریق پست، از حاضر شدن سپاهان برای ورود به ورزشگاه و انجام مسابقه کمتر زمان میبرد.
3)شنیدیم یکی از مسئولان باشگاه سپاهان هم گفته مگه ساعتها را یک ساعت نکشیده بودند عقب؟ ما به ساعت جدید اومدیم مسابقه بدیم. این ها در روز مهندس، بازی را مهندسی کردند! حجتی بالاتر از این؟
4) و یکی از طرفداران سپاهان که برای کاری اداری به سازمانی مراجعه کرده بود از کارمند اداره که پرسپولیسی بود پرسید «من چند ساعت دیگه بیام پروندهام را بگیرم؟» و کارمند پرسپولیسی جواب داد «حالت عادی نیم ساعت دیگه. اما با شرایط فعلی و با توجه به آموزشهای باشگاه سپاهان، دو روز دیگه»
5) و از ورزشگاه خبر میرسد بازیکنان سپاهان هنوز در رختکن و آماده برگزاری مسابقه هستند.
6) و مسافری از مسئولان یک ایرلاین پرسید «چرا پرواز انجام نمیشه و سه ساعته تاخیر داره؟» و جواب شنید «هواداران باشگاه سپاهان جلوی هتل هستند و نمیگذارند تیم به فرودگاه بیاید.» و مسافر گفت: «باباجان من باید سر وقت برسم. امتحان دارم.» و باز پاسخ شنید: «چطور بازی فینال جام حذفی پارسال 4 ساعت صبر کردید؟ به ما که رسید صبر نمیکنید؟»
7) و از قدیم گفتهاند «وقت طلا است» برای همین اعضای تیم سپاهان رفته بودند طلایشان را تا قیمتها حباب دارد، بفروشند و برگردند. برای همین دیر به ورزشگاه رسیدند.
8) و میگویند مدیر تیم سپاهان دو روز بعد از لغو بازی گفته من امروز صبح متوجه شدم بازی داشتهایم.
9) مربی تیم سپاهان در مصاحبهای تلویزیونی ( نقل به مضمون) گفت «تماشاچیهای ما به عنوان مردم، از ما خواستند به ورزشگاه نرویم و به عدم حضور ما رای دادند» من فقط از ایشان میپرسم «خب پس چرا آمدید؟»
10) و یکی دیگر از مسئولان سپاهان گفت: اگر پرسپولیسیها در حال ترک اصفهان هستند، ما در جاده هم حاضر به بازی هستیم. اگر پرسپولیس قبول نمیکند آنها مقصرند و معلوم میشود تیم وزارتی هستند.
🔸صفحه #شهرونگ ● سه شنبه 6 اسفند 1398
👉 @shahrvang
از کرونا نترسید و بترسید!
#شهرام_شهیدی
کرونا بالاخره رسما وارد ایران شد. البته به قول دکتر شریعتی که هر حرفی را به او نسبت میدهند، همانقدر که باید از کرونا ترسید از آن هم نباید ترسید. اما چطور از کرونا نترسیم؟
١) در برابر بیماری خونسردی خود را حفظ کنید. شما در برابر خودروی داخلی و زلزله و سقوط هواپیما و... آبدیده شده و زنده ماندهاید. کرونا چقدر بکشد که رکورد آنها را بزند؟
٢) همیشه به یاد داشته باشید امکان ابتلای شما به نقص فنی بک خودروی بد، بسیار بیشتر از امکان ابتلای شما به ویروس کروناست.
٣) با ادای یک جمله نگرانی و استرس را از خود دور کنید. نفس عمیقی بکشید سرتان را بالا بگیرید و خیلی محکم و با اعتماد به نفس بگویید که «این هم کار خودشونه».
٤) یکی از راههای ابتلا به ویروس کرونا انتقال از طریق اسکناس و سکههای آلوده به ویروس است. خوشبختانه پیش از این تمهیدات لازم برای مبارزه با این مشکل اندیشیده شده چطور؟ خب مقامات اقتصادی ایران کاری کردهاند که اوضاع اقتصاد سمتی برود که پولی برای شمردن وجود نداشته باشد و وقتی چیزی نیست که شمرده شود، ویروس هم از طریق چیزی که نیست، منتقل
نخواهد شد.
٥) این درست که در کشور پاکدستان زندگی میکنید اما لطفا و بالاغیرتا دستتان را بشویید. مدام بشویید.
٦) از کرونا هم میشود استفاده کرد. به خانواده اعلام کنید به علت شیوع کرونا و به منظور جلوگیری از ابتلا به آن باید به دستورهای پزشکی عمل کرد. بنابراین باید از تردد در نقاط پرتردد و شلوغ و پرازدحام خودداری کرد. کجا مثلا؟ پاساژها و بازارهای شهر که مردم برای خرید شب عید به آنها هجوم میآورند. با این کار با یک تیر دو نشان میزنید؛ هم در برابر کرونا امنیت دارید هم امنیت اقتصادی جیبتان حفظ میشود.
٧) در چین وقتی کرونا آمد ماسک زیاد شد، در ایران ماسک کم شد. ما خودمان از کرونا بدتریم با خودمان این کار را نکنیم.
٨) ایران کشور عجیبی است. زلزله میآید، صف پمپ بنزینها شلوغ میشود. تعطیلات میرسد صف پمپبنزینها شلوغ میشود؛ اما بالاغیرتا کرونا چه ربطی به این ماجرا داشت که صف پمپبنزینها باز
شلوغ شده؟
٩) یک آگهی تبلیغاتی هم برای صفحه گرفتهایم «با سوزاندن کتابهای مرجع پزشکی از ابتلا به کرونا جلوگیری کنید. ما اینیم» چه جوری؟ اینجور که کتاب مرجع پزشکی را میسوزانید و بعد چهار تا برگ اکالیپتوس در آتش میاندازید و دود اکالیپتوسی را بخور میکنید.
١٠) طبق آمار یکدرصد مبتلایان به کرونا میمیرند. وقتی شما از خانه خارج میشوید چنددرصد امکان زندهماندن دارید؟ اینکه کسی از شما زورگیری نکند و خفتتان نکرده باشد و دزدی و تصادف و سقوط اجسام و نشست زمین و دیوار ریختن و سوختن در مدرسه و ...هم برایتان اتفاق نیفتاده باشد؟
🔸 صفحه #شهرونگ ● شنبه 3 اسفند 1398
👉 @shahrvang
عشق به شکل پرواز پرنده مهاجر میانکاله است
#شهرام_شهیدی
▫ خوشبختانه مردم سرزمین آریایی برای این که اثبات کنند چیزی در جهان نیست که اول توسط آریاییها کشف نشده باشد تمام تلاششان را میکنند. برای همین در برابر جشن وارداتی و غربی ولنتاین رفتند در دل تاریخ گشتند و گشتند و گشتند تا بالاخره یک روز عشق پیدا کردند به چه قشنگی. بله امروز سپندارمذگان است. روز عشق در ایران باستان. روزی برای کوبیدن مشتی - البته غیر محکم و فرهنگی - بر دهان غرب، که یعنی«ما خودمان چی داداش؟ این کارهایم.»
▫ در تقویم ایران باستان، روز پنجم هرماه «سپندار مذ» نامیده شده است. در فرهنگ ایران باستان، سپندار مذ لقب زمين است. يعني گستراننده، مقدس، فروتن. و زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق ميورزد. زشت و زيبا را به يك چشم مينگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان ميدهد. برای همین است که در این سرزمین، آنهایی که خیلی عشقی زندگی میکنند زمینخوار میشوند و آنها که شلوارشان هنوز دو تا نشده و عاشق ماندهاند، فقط زمین میخورند و زمین میخورند و زمین میخورند و فرصت نمیکنند حتی یک آخ کوچک بگویند.
▫ صحبت از عشق شد گفتم یادی هم بکنم از کسانی که عاشق حیوانات و کمکرسانی به آنها هستند. دم همهشان گرم. البته این که صبح کله سحر تو اوج سرما، قبل از اینکه سوار خودرویتان شوید یک لگدی به لاستیک بزنید که با یک تیر دو نشان زده باشید و هم کم باد بودن تایرها را چک کنید و هم اگر گربهای از سرما به موتور گرم خودروی شما پناه آورده، بترسد و فرار کند، کار خوبی است. اما بالاغیرتا در پروفایلتان ننویسید «شهرام هستم، فعال و عاشق محیط زیست!» برای عاشق طبیعت شدن و بودن، خیلی بیشتر از یک لگد به خودرو لازم است.
▫ و البته میگویند عشق مترادف است با نرسیدن. با این تعریف همه ایرانیها عاشق هستند. حداقل کمی که عاشق هستند. چون ایرانیها اگر هم برسند همیشه دیر میرسند و بهانه میآورند که ترافیک بود و فلان و بهمان. از نظر مالی هم عاشق محسوب میشوند. چون باز هرگز به چیزی که میخواهند نمیرسند و تا پول تهیه چیزی را جور میکنند چیز مورد نظر گرانتر شده و... حالا از خودروهای داخلی نمیگویم که سوار شدنشان باعث میشود با هرگز نرسیدنتان به مقصد، در تعریف «عشق نرسیدن است» بگنجید و یک عاشق واقعی قلمداد شوید.
▫ ای شمایی که با عشق زندگی میکنید، از من به شما نصیحت. نگذارید پیشوند سابق جلوی دوست داشتنهایتان بنشیند. شغل سابق، خانه سابق، دوست سابق... عشق برای همین امروز و حال کنونیتان دواست. خوشبختانه الان طلاق سهمیهبندی شده و باید خیلی پوست کلفت باشید که همسرتان بشود همسر سابقتان. این سهمیهبندی با سهمیه کنکور و بنزین و... فرق دارد.
🔸صفحه #شهرونگ ● سه شنبه 29 بهمن 1398
👉 @shahrvang
جلفنامه مردانه در بزرگداشت روز زن!
#شهرام_شهیدی
▫ امروز روز مادر و البته روز زن است. این روز را به مادران و زنان ایران زمین، تبریک میگویم. روزتان فرخنده باد. خب حالا که این روز مربوط به زنان است، ما هم مطلبمان را اختصاص میدهیم به زنان.
▫ حتما شما هم شنیدهاید که هر زنی دو مرد را دوست دارد. یکی ساخته تخیلات اوست و دیگری هنوز به دنیا نیامده. این را گفتم که بگویم ما مردها میدانیم که هنوز مردی که از همه نظر مورد پسند و تأیید قاطبه زنان باشد، خلق نشده.
▫ میخواستم خودم را برای مادرم و همسرم شیرین کنم. گفتم به مناسبت روز مادر و روز زن، کلی بادکنک رنگی بخرم و ببرم تو خانه از در و دیوار آویزانشان کنم و بعد سورپرایزشان کنم. اما نقشه در همین مرحله اول عقیم ماند. چرا؟ چون رئیس اتحادیه خرازیفروشان اعلام کرد به مناسبت ولنتاین، خریدوفروش بادکنک در سطح بازار ممنوع است. پس تقصیر من نبود که بادکنکی در بازار نبود که بخرم. اصلا شما خانمها هرچی میکشید، از همین ولنتاین است.
▫ خبرنگار: شما بهعنوان برنده مدال طلای مسابقات، کدام عامل را در پیروزی خیرهکنندهتان موثرتر میدانید؟
بانوی ژاپنی: همسر حریف قدر ایرانیام بیشترین نقش را در این قهرمانی داشته، چون من در مسابقات آسیایی مقابل خانم هموطن شما ضربه فنی شدم اما خوشبختانه خدا دوستم داشت و دعای خیر مردم ژاپن پشت سرم بود که در این مقطع حساس کنونی، شوهر رقیبم با اجازه خروجندادن به خانمش، او را ضربه فنی و ناکاوت و از جدول مسابقات حذف کرد. از همینجا و از طریق برنامه خوب و مردمی شما از نامبرده تشکر میکنم و در مسابقه پیامکی شما با ارسال عدد دو به او رأی میدهم.
▫ نظر یک خانم: من از قانون تشکر میکنم که فقط در مورد خروج از کشور ما را با پیشنیاز اجازه همسر مواجه کرده، وگرنه اگر به برخی آقایان بود، ما برای رفتن به بوستان دو الاکلنگه سر کوچه هم اجازهنامه لازم داشتیم.
▫ عمران صلاحی تعریف میکرد دکتر رضازاده شفق یا برای تولد همسرش یا روز زن، یک کتاب فرهنگ لغات خرید. دوستی از این نویسنده و سیاستمدار کهنهکار پرسید: «این چه هدیهای است؟ مطمئنی همسرت از گرفتن این هدیه خوشحال میشود؟» دکتر رضازاده در پاسخ گفت: «میدانم که خانمم به این هدیه نیاز دارد، چون پارسال که برایش یکساعت طلا هدیه گرفته بودم، به من گفت نمیداند باید با چه کلماتی از من تشکر کند. این لغتنامه را گرفتم که بداند!»
▫ و از مردی پرسیدند: «عزیزجان، اصلا خوب نیست شما دچار چند همسری شدیها. کار قشنگی نیست.» مرد جواب داد: «خودم هم میدانم اما مجبورم میفهمی؟» با تعجب از او پرسیدند: «چرا مجبوری؟» مرد جواب داد: «چون طلاق را سهمیهبندی کردهاند و من قادر به طلاقدادن همسران سابقم نیستم، اما از طرفی وام ازدواج میدهند و من برای گذران عمر باید ازدواج کنم که بتوانم وام بگیرم. خب میبینید که قانون مرا به سمت چندهمسری سوق داده؟»
🔸 صفحه #شهرونگ ● شنبه 26 بهمن 1398
👉 @shahrvang
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.