cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

تاریکخانه

شهرام شهیدی

نمایش بیشتر
کشور مشخص نشده استزبان مشخص نشده استدسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
214
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

نمایش همه...
دن کیشوت؛ دوامی که سروانتس بر جریده عالم ثبت کرد | ایبنا

«میگل د سروانتس»، نویسنده اسپانیایی قرن هفدهم است که رمان امروز، با اثر سترگ او «دن کیشوت» آغاز می‌شود، در این گزارش مروری داشته‌ایم بر این اثر و تاثیرگذاری آن در ایران.

بستن دو دستمال به سری که درد نمی‎کند ‏ #شهرام_شهیدی ١)‏ می‌گویند این‌قدر به کرونا بند نکن. حتی دوستی بروشوری منتشر کرده بود که یکی از بندهایش این است ‏که با کرونا شوخی نکنید. اما  طنزنویس جماعت با خودش هم شوخی می‌کند. یعنی کارش این است. اصلا اگر ‏شوخی نکند می‎میرد. البته که به هجو و هزل گرفتن موضوع کرونا، کاری غیراخلاقی است اما باور کنید با ‏انتقاد درست ممکن است امور اصلاح شود و با لبخند هم، سیستم ایمنی بدن‌تان بهتر در برابر این ویروس ‏شرور مقاومت می‎کند. تازه گاهی دل‌تان هم خنک می‎شود که فلانی خوب به این مسئولان زد. همین‌طور ‏نیست؟ ‏ ‏٢)‏ خب به توصیه دوستان سعی می‎کنم امروز در مورد کرونا حرف نزنیم. البته اگر بشود. یک لحظه اجازه بدهید. ‏ای بابا. خب انگار نشد. یعنی فاصله تصمیم‎گیری تا برگشتن از آن تصمیم در این کشور در حد چند صدم ‏ثانیه است. خب تا خواستم چیز دیگری بگویم خبر آوردند که رئیس سازمان مدیریت بحران کشور هم ‏کرونایی شد. به قول دوستی «ما ز یاران، چشم یاری داشتیم.»  عزیزجان ما فکر می‎کردیم قرار است ‏مسئولان کرونا را بگیرند نه کرونا مسئولان را. ‏ ‏٣)‏ و در دفاع از ستاد مدیریت بحران باید عرض کنم این ستاد واقعا فکر همه جا را کرده است. از طرفی مردم را ‏تشویق کرده بنشینند خانه که توصیه بسیار خوب و بجایی است. اما همگی می‎دانیم همه چیز نه سیاه است ‏نه سفید و هر کار خوبی عیب‎هایی هم دارد. مثلا خانه‎نشینی با آن‌که جهت کنترل ویروس کرونا، امر ‏پسندیده‎ای است اما مضراتی هم دارد. چون موجب بروز اختلاف بین زن و شوهرها می‌شود. بنابراین به ‏منظور جلوگیری از حاد شدن شرایط خانوادگی در این همزیستی اجباری، اعلام کردند «اجرای طلاق تا پایان ‏سال جاری ممنوع شد». پس زوج‌های عزیز حالا که نمی‌توانید از هم جدا شوید سعی کنید به هم لبخند ‏بزنید و هم را لااقل تا نوروز در خانه تحمل کنید.‏ ‏٤)‏ این بار دیگر واقعا از کرونا فاصله بگیریم. در افغانستان دو نفر هم‎زمان با هم مراسم سوگند ریاست‌جمهوری ‏برگزار کردند. هم اشرف غنی هم عبدالله عبدالله. من نمی‎دانم این عزیزان چرا به کشور ما نگاه نمی‎کنند و از ‏تجربه‌های ما استفاده نمی‎کنند؟ ببینید الان که کرونا باعث تعطیلی مجالس شده و از جلسه و لایحه و طرح ‏و سخنرانی و نشست هم خبری نیست آب از آب در این کشور تکان خورده؟ الان که مردم خودشان توصیه ‏پزشکی می‎کنند، خودشان راه شهرها را بر دیگران می‎بندند. خودشان همه جا را ضدعفونی می‎کنند و خلاصه ‏مملکت خودگردان شده،  بد است؟ حالا شما باز می‌روید سراغ اینکه دو نفرتان مملکت را بچرخانید؟ ‏باباجان شما هم‎فرهنگ و هم‎ریش ما هستید. در همین زبان فارسی مثلی نیست که می‎گوید «آشپز که دو تا ‏شد آش یا شور می‎شود یا بی‌نمک؟ »  اصلا «سری که درد نمی‌کند را دو تا دستمال می‎بندی که چه؟» ‏   🔸 صفحه #شهرونگ ● چهارشنبه 21 اسفند 1398 👉 @shahrvang
نمایش همه...
بزرگترین اشتباه دکتر مصدق ملی نکردن کرونا! #شهرام_شهیدی امروز سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق است. برای گرامیداشت یاد و نام او از شهروندان خواستیم نظرشان در مورد این مرد بزرگ را به سامانه پیام‎گیر شهرونگ ارسال نمایند . رجب هستم، منتها نه از نوع طیب اردوغان ، بلکه از نوع وطنی‎اش. به نظرم اگر دولت ملی‌گرای مصدق به جای ملی کردن نفت، کرونا را ملی کرده بود امروز ما نیاز به کرونا نداشتیم و از واردات کرونا این قدر مصیبت نمی‎کشیدیم. در واقع مقصر اصلی در بروز بیماری کرونا در کشور خود دکتر مصدق است که اولویت‌بندی درستی نداشت. رستم هستم و از سرزمین پهلوانان تماس می‎گیرم. در پاسخ به رجب باید بگویم خوب است کرونا ملی نشده و ما این قدر صادرات به اقصی نقاط جهان داریم. اگر ملی شده بود به قطب شمال هم صادرش کرده بودیم. اتفاقا باید عرض کنم یکی از خوبی‌های دکتر مصدق این بود که با کرونا هم می‌توانست مذاکره کند و در مذاکره او را شکست دهد. اصولی هستم 51 ساله. شما فکر کنید از اقصی نقاط ایران تماس گرفته‌ام. چون هر روز از جانب یک سری از مردم صحبت می‌کنم. من با کرونا مورونا کاری ندارم. اگر دولت مصدق تفكيك جنسيتي را سرلوحه كار خودش قرار مي‌داد سقوط نمي‌كرد. به در گفتم ديوار بشنود‌ اما خودش را به نشنیدن زده. حکیم خودخوانده سنتی هستم از بلاد دور: بزرگترین دلیل سقوط دولت مصدق این بود که تولید «روغن بنفشه» در کشور را متوقف کرد. این کار درست نبود و باعث شد دست غربی‌ها برای کودتا باز شود. از من به شما نصیحت، همه منافذتان را با روغن بنفشه خوب پر کنید. کارمند رسمی دولت هستم. من سعي مي‌كنم از جواب دادن به سوال‌هايي در مورد دوم خرداد هم طفره بروم. شما حالا بند كرده‌ايد به سالگرد درگذشت مصدق؟ جرجيس را انتخاب كرده‌ايد؟ من حوصله دردسر دارم؟ تسامح را كجا بگذارم؟ تساهل را چه كنم؟ آدم را دچار کرونای ذهنی نکنید یک وقت خدای ناکرده تنگی نفس می‎گیرم. من روح زنده‌ياد دكتر مصدق هستم. تماس گرفتم تا خدمتتان عرض کنم ما ز ياران چشم ياري داشتيم... خود غلط بود آن چه مي‌پنداشتيم. درسته عزیز جان؟ روح شعبان جعفري: ما هم ز ياران چشم و مغز و كله و پاچه و دل و قلوه گرفتيم تا قضيه را ول كرديم. اما يادش به خير جاهلي هم اون دوره حال و هواي ديگه‌يي داشت. اصولي داشت. يلخي نبود. درست که خیلی چیزها نمی‎فهمیدیم اما حالیمون بود وقتی حالیمون نیست حرف هم نزنیم. 🔸صفحه #شهرونگ ● چهارشنبه 14 اسفند 1398 👉 @shahrvang
نمایش همه...
خانه تکانی بهتر از کرونا است، باور کنید! #شهرام_شهیدی 1) نخیر اگر فکر کردید من این کرونا را ول می‎کنم در اشتباه هستید. همه از این کرونا پول درمی‎آورند آن وقت ما طنزنویس‌ها چرا در این بازار مکاره تماشاچی باشیم و حداقل از کرونا حق التحریرمان را جور نکنیم؟ فروشندگانی که ماسک و مواد ضدعفونی کننده و دستکش و ... را با قیمت چندلا پهنا می‌فروشند را نمی‎بینید؟ فقط کار ما طنزنویس‌ها ایراد دارد؟ 2) در کشور ما بعضی چیزها شوخی شوخی جدی می‌شود. مثل کرونا. البته عکسش هم صادق است. برخی چیزها را هم جدی جدی، شوخی می‎گیرند. باز هم مثل کرونا. کرونا تنها چیزی در این کشور است که دوگانه‎سوز است. یعنی هم شوخی شوخی، تبدیل به موضوعی جدی شده و هم برخی خیلی جدی، این موضوع مهم را به شوخی گرفته‎اند. 3) اگر دم عید نبود مردم این خودقرنطینگی را رعایت می‌کردند. الان فکر می‌کنند بروند بیرون گیر کرونا می‎افتند. بمانند خانه گیر خانه تکانی. اگر همه توافق کنند خانه تکانی به بعد از نوروز موکول شود تعداد بیش‎تری خودشان را در خانه قرنطینه می‎کنند و زودتر از شر این ویروس راحت می‎شویم. 4) فقط لطفا وقتی خودتان را در خانه قرنطینه کردید خوددرمانی پیشه نکنید و فکر نکنید هر دارویی بخورید خوب است. این کرونای بدجنس ویروس است و با درمان بیماری‎های ناشی از باکتری‎های نازنین فرق دارد. (نگویید چرا به باکتری می‌گویم نازنین. حق بدهید که یک تار موی باکتری‎ها به این کرونای لعنتی می‎ارزد) به هرحال قبل از استفاده هر دارویی فکر کنید کم‌ترین هزینه‌اش این است که مبادا آن قرص و شربتی که می‎خورید با «روغن بنفشه» تداخل دارویی داشته باشد. 5) خیلی از شرکت‌ها و کارخانه‌ها و... اعلام کرده‌اند تا اطلاع ثانوی تعطیل هستند و کارمندان و کارگرانشان می‌توانند مرخصی بگیرند و بروند در خانه بست بنشینند. برخی هم توصیه به دورکاری کرده‎اند. اما همین دوستانی که می‎گفتند چرا در این اوضاع ما را تعطیل نمی‎کنند بند کرده‎اند که بدون کار نمی‎شود زندگی کرد و اصرار دارند در محل کارشان حاضر شوند. اغلب هم کسانی هستند که در طول سال همیشه منتظر فرصتی بودند تا فلنگ را ببندند و جیم بزنند و بنشینند خانه.. این عزیزان مرا یاد این ضرب المثل قدیمی می‎اندازند که «حسنی به مکتب نمی‌رفت وقتی می‌رفت جمعه می‌رفت» 6) و اما چرا آمار کرونا در برخی شهرها اعلام نمی شود؟ چون مسئولان مشغول بازشماری آرای مبتلایان، ببخشید آمار مبتلایان هستند. این سیاست حتی در شرایط حساس کنونی هم دست از سر ذهن و روح و جسم ما برنمی‎دارد. 7) این چالش لبخند که تازگی در شبکه‎های مجازی مد شده را هم خیلی جدی نگیرید. بعد از فروکش کردن تب کرونا، مقامات همین عکس‎های شما را نشان می‎دهند و می‎گویند ببینید مردم چقدر از شرایط و خدمات ارائه شده راضی بودند؟ 🔸صفحه #شهرونگ ● سه شنبه 13 اسفند 1398 👉 @shahrvang
نمایش همه...
دورخوابی در خانه به قصد مبارزه با کرونا #شهرام_شهیدی ١) در ابتدا یادی کنم از شادروان ابوالقاسم حالت که گفته بود «هدف عالی طنزنویس از توصیف پلیدی‎ها، تعریف پاکی‌هاست و ترغیب جامعه به ترک زشتی و درک زیبایی» یک‌جورهایی شبیه همین کاری که این روزها پزشکان و پرستاران و کادر درمانی بیمارستان‎ها و درمانگاه‎ها برای مقابله با ویروس کرونا انجام می‎دهند. طنزنویس اگر قبلا از قصور پزشکی نوشته و جامعه پزشکی را نقد کرده، حالا باید جوری بنویسد که آنها که در خط مقدم مبارزه با کرونا هستند، دلشان گرم شود. دم همگی‎تان گرم و خسته نباشید. ٢) نام این ویروس کرونا مرا یاد موضوعی قدیمی انداخت. روزی یک پزشک و البته دانشمند معروف به همسرش گفت: «عزیزم تصمیم گرفته‎ام نام تو را ابدی کنم.» ( خوبی زبان فارسی این است که معلوم نمی‌شود پزشک معروف مرد بوده یا زن. بنا به موقعیت بیان این خاطره می‌توان جنسیت پزشک را تغییر داد که گرفتار زن ستیزی یا تبلیغ زن‎ذلیلی نشد) همسر پزشک مورد نظر کلی ذوق کرد و گفت: «وای عزیزم چقدر رمانتیک. حالا چطور قرار است نام مرا ابدی کنی؟» پزشک مذکور هم جواب داد: «می‎خواهم اسم تو را بگذارم روی ویروس خطرناک جدیدی که کشف کرده‌ام» حالا حکایت کروناست که چرا ویروس به این نکبتی، اسمی به این قشنگی دارد. ٣) یک دوستی داشتم که مدیر پروژه ساخت یک مجتمع تجاری بود. روزی در دفتر کارش بودم. یکی از مهندسان اجرایی را صدا کرد و گفت: «مهندس، حقوق تو از این لحظه دوبرابر شد. فقط باید در خانه بنشینی و سرکار نیایی و ما هم ماه به ماه حقوقت را به حسابت واریز می‌کنیم.» وقتی مهندس اجرایی دفترش را ترک کرد، از رفیقم پرسیدم: «این چه تصمیم عجیبی بود؟» و او جواب داد: «اگر حقوقش را سه‌برابر هم می‌کردم، باز می‌ارزید. از بس سوتی می‎دهد و خرابکاری می‎کند، همین که بنشیند خانه و نیاید سرکار ضرر کمتری به پیشرفت پروژه می‌زند و خیالم راحت‎تر است.» حالا این را گفتم که بگویم بعضی وقت‌ها حضورنداشتن ما بهتر از حضورداشتن‎مان است. این روزها برای جلوگیری از اشاعه ویروس کرونا اگر خانه بنشینیم و در انتقال این ویروس نقشی نداشته باشیم، بهتر نیست؟ حالا به جای چرت‌زدن پشت میز اداره و مگس‌پراندن در مغازه و جدول حل‌کردن و پشت‌سر دیگران حرف‌زدن در محیط کارمان بهتر نیست با دورکاری همین کارها را در خانه‎مان انجام دهیم؟ ٤) عده‌ای هم هستند که می‌توانند در خانه بنشینند، اما اصرار دارند که در این اوضاع کرونایی دور دور کنند و همه مجتمع‎های تجاری را برای مقایسه قیمت یک جفت جوراب زیرپا بگذارند. به نظرم باید برای ترغیب میل خانه‌نشینی این عده، قانونی تصویب کرد که مأموران برای پاکسازی ویروس کرونا از بدن این افراد، به سفارش آن حکیم خودخوانده، روغن بنفشه را  فراموش نکنند. قول می‎دهم از ترس استعمال روغن بنفشه هم که شده، این عده به خانه برمی‎گردند. 🔸 صفحه #شهرونگ ● شنبه 10 اسفند 1398 👉 @shahrvang
نمایش همه...
ول کنِ کرونا به چشم‌هامان اتصالی کرده! #شهرام_شهیدی سالگرد درگذشت «علی‎اکبرخان دهخدا» است. روحش شاد که این لقمه نان طنز مطبوعاتی را او در دامان ما گذاشت. برای همین حالا که ویروس کرونا ول کن ما نیست به رسم «دخو» من هم ول کن او نمی‎شوم و امروز هم در مورد کرونا و کرونا‎سواری با شما گپ می‎زنم. 1)می‎گویند یکی از بهترین راه‎های پیشگیری در برابر ویروس کرونا، خواب کافی است. موافقم. همان‌طور که می‌دانید دیدن کابوس یکی از موارد ابتلا به اضطراب و استرس است و موجب رفع سلامتی می‎شود. خب آدمیزاد در گذشته‎های نه چندان دور در خواب کابوس می‎دید اما این روزها شرایط عوض شده و زندگی در زمان بیداری تبدیل به کابوس شده . برای همین وقتی بخوابید اعصابتان، حداقل در خواب آرام است. 2)حرف از کابوس شد. کدام کابوس برای شما دردناک‎تر است؟ کابوس ابتلا به کرونا؟ کابوس ابتلا به پراید هفتاد میلیون تومانی؟ می‌بینید؟ کابوس‌های قبلی دیگر اکنون جزیی از زندگی ما هستند. امیدتان را از دست ندهید. کرونا هم روزی مثل پراید پنجاه میلیون تومانی به خاطره‎ها خواهد پیوست. 3)دوستی داشتم که ساعت هفت و ربع صبح به بیمارستان مراجعه و به پزشک شیفت اعلام کرد کرونا دارد. بعد از معاینه به او گفتند حتی سرماخوردگی هم نداری. برو خانه. ایشان ساعت هشت و چهل دقیقه صبح باز هم به همان بیمارستان و همان پزشک مراجعه و اعلام کرد کرونا دارد. پزشک گفت بالاغیرتا وقت ما را نگیر و برو. ساعت نه و هفت دقیقه ایشان به یک بیمارستان دیگر مراجعه و گفت مشکوک است به ابتلا به کرونا. حالا چرا اول این بحث گفتم دوستی داشتم و نگفتم دوستی دارم؟ چون به شما هم نصیحت می‎کنم به دوستی با چنین آدمی که با مراجعه بی‌خود مزاحم کادر پزشکی می‎شود ادامه ندهید. 4)و به دوستی گفتم «قرار شد با هم دست ندهیم.» ضمنا من جای تو باشم با لیوان دیگران چای نمی‎نوشم. نگاه عاقل اندر سفیهی به من کرد و گفت: « تو چقدر ساده‎ای. مرد حسابی خبر کرونا را خودشان ترند کردند که اخبار بیماری و محبوبیت بی‎نظیر استاد شجریان و FATF و قیمت ارز تحت‎الشعاع قرار گیرد.» 5)می‎گوییم فلان شهر که تعداد مبتلایان کرونا در آن زیاد است را قرنطینه کنید، جواب می‎دهند «هنوز به این جمع‎بندی نرسیده‎ایم.» می‎گوییم «خب رستوران‎ها و کافه‌ها و مکان‎هایی که تجمع مردم در آن زیاد است را تعطیل کنید» جواب می‎دهند «هنوز به این جمع‎بندی نرسیده‎ایم» می‌گوییم «عزیز جان، قبول داری ماست سفید است؟» جواب می‎دهند «هنوز به این جمع‎بندی نرسیده‎ایم». از مقام‌های آموزش و پرورش درخواست می‎کنم برای مقامات مسئول یک کلاس ریاضیات بگذارند که جمع‌بندی و ضرب و تقسیم را یادشان بدهند که هم زودترچیزهایی که باید بشمارند را بشمارند و هم به جمع‌بندی برسند. 6)یکی از نمایندگان دوره جدید مجلس، ماکت نماینده قبلی آن حوزه را به صورت نمادین اعدام کرد. می‎گویند ویروس کرونا پس از دیدن این صحنه دمش را گذاشت روی کولش و از کشور گریخت! 🔸صفحه #شهرونگ ● چهارشنبه 7 اسفند 1398 👉 @shahrvang
نمایش همه...
عاشق شدن در اسفند، بازی به وقت سپاهان! #شهرام_شهیدی تیم فوتبال سپاهان اصفهان دیروز برای مسابقه با پرسپولیس در چارچوب مسابقات لیگ برتر کشور در ورزشگاه خودش حاضر نشد. البته بعدا حاضر شد ولی حاضر به مسابقه نشد. خب راستش بعدا حاضر به مسابقه هم شد ولی سر موعد مقرر حاضر به مسابقه نشد. و نمی‎شود نگویم که سر موعد مقرر هم حاضر به مسابقه شد . منتها در موعد مقرر شده توسط خود باشگاه سپاهان. نه موعد مقرر سازمان لیگ! 1) مهمان داشتم اما نرسیده بودم خانه. هی پیامک می‌داد که اجازه بده من بروم. تو هم به کارهایت برس. بعدا می‌بینمت. من هم از ساعت پنج عصرجواب می‎دادم «نیم ساعت بعد می‎رسم خانه» و ساعت هشت شب رسیدم. وقتی که او رفته بود. من که آماده برگزاری میزبانی و چیدن سفره شام بوده‎ام. آن‌ها رفته بودند. حس می‎کنم عجب رفتار خوبی داشته‎ام. کاملا شیک و فوتبالی! 2) و واقعیت این است: از لحظه ثبت‌نام برای تمدید گذرنامه تا ارسالش به خانه از طریق پست، از حاضر شدن سپاهان برای ورود به ورزشگاه و انجام مسابقه کمتر زمان می‌برد. 3)شنیدیم یکی از مسئولان باشگاه سپاهان هم گفته مگه ساعت‌ها را یک ساعت نکشیده بودند عقب؟ ما به ساعت جدید اومدیم مسابقه بدیم. این ها در روز مهندس، بازی را مهندسی کردند! حجتی بالاتر از این؟ 4) و یکی از طرفداران سپاهان که برای کاری اداری به سازمانی مراجعه کرده بود از کارمند اداره که پرسپولیسی بود پرسید «من چند ساعت دیگه بیام پرونده‌ام را بگیرم؟» و کارمند پرسپولیسی جواب داد «حالت عادی نیم ساعت دیگه. اما با شرایط فعلی و با توجه به آموزش‌‎های باشگاه سپاهان، دو روز دیگه» 5) و از ورزشگاه خبر می‌رسد بازیکنان سپاهان هنوز در رختکن و آماده برگزاری مسابقه هستند. 6) و مسافری از مسئولان یک ایرلاین پرسید «چرا پرواز انجام نمیشه و سه ساعته تاخیر داره؟» و جواب شنید «هواداران باشگاه سپاهان جلوی هتل هستند و نمی‌گذارند تیم به فرودگاه بیاید.» و مسافر گفت: «باباجان من باید سر وقت برسم. امتحان دارم.» و باز پاسخ شنید: «چطور بازی فینال جام حذفی پارسال 4 ساعت صبر کردید؟ به ما که رسید صبر نمی‌کنید؟» 7) و از قدیم گفته‎اند «وقت طلا است» برای همین اعضای تیم سپاهان رفته بودند طلایشان را تا قیمت‌ها حباب دارد، بفروشند و برگردند. برای همین دیر به ورزشگاه رسیدند. 8) و می‌گویند مدیر تیم سپاهان دو روز بعد از لغو بازی گفته من امروز صبح متوجه شدم بازی داشته‎ایم. 9) مربی تیم سپاهان در مصاحبه‎ای تلویزیونی ( نقل به مضمون) گفت «تماشاچی‎های ما به عنوان مردم، از ما خواستند به ورزشگاه نرویم و به عدم حضور ما رای دادند» من فقط از ایشان می‎پرسم «خب پس چرا آمدید؟» 10) و یکی دیگر از مسئولان سپاهان گفت: اگر پرسپولیسی‎ها در حال ترک اصفهان هستند، ما در جاده هم حاضر به بازی هستیم. اگر پرسپولیس قبول نمی‌کند آنها مقصرند و معلوم می‌شود تیم وزارتی هستند. 🔸صفحه #شهرونگ ● سه شنبه 6 اسفند 1398 👉 @shahrvang
نمایش همه...
از کرونا نترسید و بترسید! #شهرام_شهیدی کرونا بالاخره رسما وارد ایران شد. البته به قول دکتر شریعتی که هر حرفی را به او نسبت می‌دهند، همان‌قدر که باید از کرونا ترسید از آن هم نباید ترسید. اما چطور از کرونا نترسیم؟ ١) در برابر بیماری خونسردی خود را حفظ کنید. شما در برابر خودروی داخلی و زلزله و سقوط هواپیما و... آبدیده شده و زنده مانده‌اید. کرونا چقدر بکشد که رکورد آنها را بزند؟ ٢) همیشه به یاد داشته باشید امکان ابتلای شما به نقص فنی بک خودروی بد، بسیار بیشتر از امکان ابتلای شما به ویروس کروناست. ٣) با ادای یک جمله نگرانی و استرس را از خود دور کنید. نفس عمیقی بکشید سرتان را بالا بگیرید و خیلی محکم و با اعتماد به نفس بگویید که «این هم کار خودشونه». ٤) یکی از راه‌های ابتلا به ویروس کرونا انتقال از طریق اسکناس و سکه‌های آلوده به ویروس است. خوشبختانه پیش از این تمهیدات لازم برای مبارزه با این مشکل اندیشیده شده چطور؟ خب مقامات اقتصادی ایران کاری کرده‌اند که اوضاع اقتصاد سمتی برود که پولی برای شمردن وجود نداشته باشد و وقتی چیزی نیست که شمرده شود، ویروس هم از طریق چیزی که نیست، منتقل نخواهد شد. ٥) این درست که در کشور پاک‌دستان زندگی می‌کنید اما لطفا و بالاغیرتا دست‌تان را بشویید. مدام بشویید. ٦) از کرونا هم می‌شود استفاده کرد. به خانواده اعلام کنید به علت شیوع کرونا و به منظور جلوگیری از ابتلا به آن باید به دستورهای پزشکی عمل کرد. بنابراین باید از تردد در نقاط پرتردد و شلوغ و پرازدحام خودداری کرد. کجا مثلا؟ پاساژها و بازارهای شهر که مردم برای خرید شب عید به آنها هجوم می‌آورند. با این کار با یک تیر دو نشان می‎زنید؛ هم در برابر کرونا امنیت دارید هم امنیت اقتصادی جیب‌تان حفظ می‌شود. ٧) در چین وقتی کرونا آمد ماسک زیاد شد، در ایران ماسک کم شد. ما خودمان از کرونا بدتریم با خودمان این کار را نکنیم. ٨) ایران کشور عجیبی است. زلزله می‌آید، صف پمپ ‌بنزین‌ها شلوغ می‌شود. تعطیلات می‌رسد صف پمپ‌بنزین‌ها شلوغ می‌شود؛ اما بالاغیرتا کرونا چه ربطی به این ماجرا داشت که صف پمپ‎بنزین‌ها باز شلوغ شده؟ ٩) یک آگهی تبلیغاتی هم برای صفحه گرفته‌ایم «با سوزاندن کتاب‌های مرجع پزشکی از ابتلا به کرونا جلوگیری کنید. ما اینیم» چه جوری؟ اینجور که کتاب مرجع پزشکی را می‌سوزانید و بعد چهار تا برگ اکالیپتوس در آتش می‌اندازید و دود اکالیپتوسی را بخور می‌کنید. ١٠) طبق آمار یک‌درصد مبتلایان به کرونا می‌میرند. وقتی شما از خانه خارج می‌شوید چند‌درصد امکان زنده‌ماندن دارید؟ اینکه کسی از شما زورگیری نکند و خفت‌تان نکرده باشد و دزدی و تصادف و سقوط اجسام و نشست زمین و دیوار ریختن و سوختن در مدرسه و ...هم برایتان اتفاق نیفتاده باشد؟ 🔸 صفحه #شهرونگ ● شنبه 3 اسفند 1398 👉 @shahrvang
نمایش همه...
عشق به شکل پرواز پرنده‎ مهاجر میانکاله است #شهرام_شهیدی ▫ خوشبختانه مردم سرزمین آریایی برای این که اثبات کنند چیزی در جهان نیست که اول توسط آریایی‎ها کشف نشده باشد تمام تلاششان را می‌کنند. برای همین در برابر جشن وارداتی و غربی ولنتاین رفتند در دل تاریخ گشتند و گشتند و گشتند تا بالاخره یک روز عشق پیدا کردند به چه قشنگی. بله امروز سپندارمذگان است. روز عشق در ایران باستان. روزی برای کوبیدن مشتی - البته غیر محکم و فرهنگی - بر دهان غرب، که یعنی«ما خودمان چی داداش؟ این کاره‎ایم.» ▫ در تقویم ایران باستان، روز پنجم هرماه «سپندار مذ» نامیده شده است. در فرهنگ ایران باستان، سپندار مذ لقب زمين است. يعني گستراننده، مقدس، فروتن. و زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق مي‌ورزد. زشت و زيبا را به يك چشم مي‌نگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان مي‌دهد. برای همین است که در این سرزمین، آنهایی که خیلی عشقی زندگی می‎کنند زمین‎خوار می‎شوند و آن‌ها که شلوارشان هنوز دو تا نشده و عاشق مانده‎اند، فقط زمین می‎خورند و زمین می‌خورند و زمین می‎خورند و فرصت نمی‎کنند حتی یک آخ کوچک بگویند. ▫ صحبت از عشق شد گفتم یادی هم بکنم از کسانی که عاشق حیوانات و کمک‌رسانی به آن‌ها هستند. دم همه‎شان گرم. البته این که صبح کله سحر تو اوج سرما، قبل از اینکه سوار خودرویتان شوید یک لگدی به لاستیک بزنید که با یک تیر دو نشان زده باشید و هم کم باد بودن تایرها را چک کنید و هم اگر گربه‎ای از سرما به موتور گرم خودروی شما پناه آورده، بترسد و فرار کند، کار خوبی است. اما بالاغیرتا در پروفایل‎تان ننویسید «شهرام هستم، فعال و عاشق محیط زیست!» برای عاشق طبیعت شدن و بودن، خیلی بیشتر از یک لگد به خودرو لازم است. ▫ و البته می‌گویند عشق مترادف است با نرسیدن. با این تعریف همه ایرانی‌ها عاشق هستند. حداقل کمی که عاشق هستند. چون ایرانی‌ها اگر هم برسند همیشه دیر می‌رسند و بهانه می‎آورند که ترافیک بود و فلان و بهمان. از نظر مالی هم عاشق محسوب می‌شوند. چون باز هرگز به چیزی که می‌خواهند نمی‌رسند و تا پول تهیه چیزی را جور می‎کنند چیز مورد نظر گران‌تر شده و... حالا از خودروهای داخلی نمی‌گویم که سوار شدنشان باعث می‌شود با هرگز نرسیدنتان به مقصد، در تعریف «عشق نرسیدن است» بگنجید و یک عاشق واقعی قلمداد شوید. ▫ ای شمایی که با عشق زندگی می‌کنید، از من به شما نصیحت. نگذارید پیشوند سابق جلوی دوست داشتن‎هایتان بنشیند. شغل سابق، خانه سابق، دوست سابق... عشق برای همین امروز و حال کنونی‎تان دواست. خوشبختانه الان طلاق سهمیه‌بندی شده و باید خیلی پوست کلفت باشید که همسرتان بشود همسر سابقتان. این سهمیه‌بندی با سهمیه کنکور و بنزین و... فرق دارد. 🔸صفحه #شهرونگ ● سه شنبه 29 بهمن 1398 👉 @shahrvang
نمایش همه...
جلف‎نامه‎ مردانه در بزرگداشت روز زن! #شهرام_شهیدی ▫ امروز روز مادر و البته روز زن است. این روز را به مادران و زنان ایران زمین، تبریک می‎گویم. روزتان فرخنده باد. خب حالا که این روز مربوط به زنان است، ما هم مطلب‌مان را اختصاص می‌دهیم به زنان. ▫ حتما شما هم شنیده‎اید که هر زنی دو مرد را دوست دارد. یکی ساخته تخیلات اوست و دیگری هنوز به دنیا نیامده. این را گفتم که بگویم ما مردها می‎دانیم که هنوز مردی که از همه نظر مورد پسند و تأیید قاطبه‎ زنان باشد، خلق نشده. ▫ می‌خواستم خودم را برای مادرم و همسرم شیرین کنم. گفتم به مناسبت روز مادر و روز زن، کلی بادکنک رنگی بخرم و ببرم تو خانه از در و دیوار آویزان‌شان کنم و بعد سورپرایزشان کنم. اما نقشه در همین مرحله اول عقیم ماند. چرا؟ چون رئیس اتحادیه خرازی‌فروشان اعلام کرد به مناسبت ولنتاین، خریدوفروش بادکنک در سطح بازار ممنوع است. پس تقصیر من نبود که بادکنکی در بازار نبود که بخرم. اصلا شما خانم‎ها هرچی می‌کشید، از همین ولنتاین است. ▫ خبرنگار: شما به‌عنوان برنده مدال طلای مسابقات، کدام عامل را در پیروزی خیره‌کننده‌تان موثر‌تر می‌دانید؟ بانوی ژاپنی: همسر حریف قدر ایرانی‌ام بیشترین نقش را در این قهرمانی داشته، چون من در مسابقات آسیایی مقابل خانم هموطن شما ضربه فنی شدم اما خوشبختانه خدا دوستم داشت و دعای خیر مردم ژاپن پشت سرم بود که در این مقطع حساس کنونی، شوهر رقیبم با اجازه خروج‌ندادن به خانمش، او را ضربه فنی و ناک‌اوت و از جدول مسابقات حذف کرد. از همین‌جا و از طریق برنامه خوب و مردمی شما از نامبرده تشکر می‌کنم و در مسابقه پیامکی شما با ارسال عدد دو به او رأی می‌دهم. ▫ نظر یک خانم: من از قانون تشکر می‌کنم که فقط در مورد خروج از کشور ما را با پیش‌نیاز اجازه همسر مواجه کرده، وگرنه اگر به برخی آقایان بود، ما برای رفتن به بوستان دو الاکلنگه سر کوچه هم اجازه‌نامه لازم داشتیم. ▫ عمران صلاحی تعریف می‎کرد دکتر رضازاده شفق یا برای تولد همسرش یا روز زن، یک کتاب فرهنگ لغات خرید. دوستی از این نویسنده و سیاستمدار کهنه‌کار پرسید: «این چه هدیه‌ای است؟ مطمئنی همسرت از گرفتن این هدیه خوشحال می‎شود؟» دکتر رضازاده در پاسخ گفت: «می‌دانم که خانمم به این هدیه نیاز دارد، چون پارسال که برایش یک‌ساعت طلا هدیه گرفته بودم، به من گفت نمی‌داند باید با چه کلماتی از من تشکر کند. این لغت‌نامه را گرفتم که بداند!» ▫ و از مردی پرسیدند: «عزیزجان، اصلا خوب نیست شما دچار چند همسری شدی‎ها. کار قشنگی نیست.» مرد جواب داد: «خودم هم می‎دانم اما مجبورم می‌فهمی؟» با تعجب از او پرسیدند: «چرا مجبوری؟» مرد جواب داد: «چون طلاق را سهمیه‌بندی کرده‌اند و من قادر به طلاق‌دادن همسران سابقم نیستم، اما از طرفی وام ازدواج می‎دهند و من برای گذران عمر باید ازدواج کنم که بتوانم وام بگیرم. خب می‌بینید که قانون مرا به سمت چندهمسری سوق داده؟» 🔸 صفحه #شهرونگ ● شنبه 26 بهمن 1398 👉 @shahrvang
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.