👁 هوشمندى
در جهان هوشمند ما هیچ رویدادی تصادفی به وقوع نمیپیوندد. هر چیز که در مسیر زندگی سر راه شما قرار میگیرد؛ نکتهایست برای آموختن!
نمایش بیشتر7 390
مشترکین
-424 ساعت
-157 روز
-8130 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
من زندگی را دوست دارم ولی
از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبانها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زنها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی ز آئینه می ترسم!
سلام رادوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم
پس هستم
اینچنین می گذرد روز و روزگارمن!
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم!
حسین پناهی
👍 28❤ 11🕊 4👎 2
وقتي ماه محرم و صفر ميآمد هنگام جولان و خود نمائي آبجي خانم ميرسيد، در هيچ روضهخواني نبـود كـه او در بالاي مجلس نباشد. در تعزيهها از يك ساعت پيش از ظهر براي خودش جا ميگرفت، همه روضـهخوانهـا او را ميشناختند و خيلي مايل بودند كه آبجي خانم پاي منبر آنها بوده باشد تا مجلس را از گريه، ناله و شيون خـودش گرم بكند. بيشتر روضهها را از بر شده بود، حتي از بس كه پـاي وعـظ نشسـته بـود و مسـئله مي دانسـت اغلـب همسايهها مي آمدند از او سهويات خودشان را مي پرسيدند، سفيده صبح او بود كه اهل خانه را بيدار ميكـرد، اول ميرفت سر رختخواب خواهرش به او لگد ميزد ميگفت : ‹‹ لنگ ظهر است ، پس كي پـا ميشـوي نمـازت را به كمـرت بزني؟ ›› آن بيچاره هم بلند میشد خوابآلود وضو میگرفـت و میايسـتاد بـه نمـاز كـردن. از اذان صـبح ، بانـگ خروس ، نسيم سحر ، زمرمه نماز ، يك حالت مخصوصي، يك حالت روحانی به آبجی خانم دست میداد و پـيش وجدان خويش سرافراز بود. با خودش ميگفت: اگر خدا من را نبرد به بهشت پس كی را خواهد بـرد ؟
#آبجی_خانم
#صادق_هدایت
@hooshmandy
👍 41❤ 9👏 2😢 1🥱 1
وقتی در مورد خودت آموختی، وقتی خودت را تماشا کردی، وقتی روش راه رفتنت را تماشا کردی، نحوهٔ غذا خوردن را، حرف زدنت را، شایعاتی که میگویی را، نفرتت را، حسادتت را، اگر از همهٔ اینها در خودت آگاه هستی، بدون هیچ انتخابی، این بخشی از مراقبه است.
جیدو کریشنامورتی
@hooshmandy
❤ 51👍 9
Photo unavailableShow in Telegram
♦️این توصیه ابنسینا در کتاب "قانون در طب"
🔹نیمِی از درد، توهم است.
🔹نیمِی از دارو، اطمینان و امید است.
صبر و تحمل، آغاز بهبود است.
#ابنسینا
❤ 37👍 22👎 1
«خمسه» نظامی گنجوی:
نومید مشو ز چاره جستن
کز دانه شگفت نیست رستن
کاری که نه زو امید داری
باشد سبب امیدواری
در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است
لیلی و مجنون
❤ 40👍 11🔥 5
گاهی خدا شما را به چالش میکشد تا از این طریق نیرویی که ندارید را پیدا کنید. تنها به این شکل شما به فراسوی محدودیتهای خیالیتان خواهید رفت. باید آنقدر به شما فشار آورده شود تا مجبور شوید که فروتن شوید و ایگویتان شکسته شود و آنگاه هنگامیکه غرور و تکبرتان درهمشکسته شد نیرویی را کشف خواهید کرد که مال شما نبود. شما نیروی خدا را پیدا کرده و از آن استفاده میکنید. هنگامیکه کاملاً و تماماً خودتان یعنی این ایگو را رها کردید آنگاه این معجزه رخ میدهد.
چیزی قدرتمند در ناتوان شدن وجود دارد که آن غرورت را میشکند و احتمالاً همین تو را آزاد و رها خواهد ساخت.
#موجی
❤ 30👍 7🔥 4
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.