354
مشترکین
+124 ساعت
+37 روز
+630 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from ☕️کافه شعر☕️
پرویز مشکاتیان در 24 اردیبهشت سال ۱۳۳۴ در نیشابور به دنیا آمد. او مقدمات موسیقی را از شش سالگی نزد پدرش، حسن مشکاتیان، که استاد سنتورنوازی و آشنا با ویولن و سهتار بود، آموخت. وی آموختن موسیقی را در طول تحصیل در زادگاهش، نیشابور پی گرفت و تا پایان دورهٔ متوسطه همچنان در پیشگاه پدر به فراگیری و تمرین مشغول بود. مشکاتیان در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبادر دانشگاه تهران شد و به آموختن ردیف میرزا عبدالله نزد نور علی خان برومند و ردیف موسیقی سنتی نزد دکتر داریوش صفوت پرداخت.
وی همزمان با آموزش ردیف، مبانی موسیقی ایرانی را نزد اساتیدی چون دکتر محمدتقی مسعودیه، دکتر مهدی برکشلی، عبدالله دوامی،سعید هرمزی و یوسف فروتن فرا گرفت. او نوازندگی سنتور را در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به صورت بسیار جدی ادامه داد و توانست در نوازندگی این ساز به مهارت ویژه و چشمگیری دست پیدا کند و همچنین توانست کارهای بزرگ فراوانی را در زمینهٔ آهنگسازی و نوازندگی سنتور به ویژه در زمینهٔ ساخت قطعات همنوازی (ارکسترال)، تصنیف و نیز تکنوازی انجام دهد. مشکاتیان در این سالها، کنسرتهای متعددی با خوانندگانی چون پریسا و هنگامه اخوان اجرا کرد و در سال ۱۳۵۶، گروه عارف را تشکیل داد.
وی در آزمون موسیقی باربد که به ابتکار استاد نورعلی برومند برگزار میگردید، به همراه پشنگ کامکار مقام نخست در رشتهٔ سنتور و همراه باداریوش طلایی، مقام ممتاز در ردیفنوازی را به دست آورد. وی همسر سابق افسانه شجریان بوده و صاحب دو فرزند به نامهای آوا و آیین است.
مشکاتیان از سال ۱۳۵۶، همکاری با رادیو را زیر نظرهوشنگ ابتهاج آغاز کردوبا استعفا از رادیو در سال 57 مؤسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیداتشکیل داد. سپس با همکاری شهرام ناظری، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر مولانا ساخت. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجهٔ این همکاری، آثار ماندگاری چون بیداد، آستان جانان، سِرّ عشق، نوا،دستان، گنبد مینا و جان عشاق بود. وی در همهٔ این آثار، به عنوان آهنگساز و نوازندهٔ سنتور (در سِرّ عشق به عنوان نوازندهٔ سهتار و در جان عشاق فقط آهنگساز) همکاری داشت.
او همچنین کارهای بسیار پرباری با نوازندگانی چون حسین علیزاده (سرپرست گروه عارف و گروه شیدا) و محمدرضا لطفی (سرپرست گروه شیدا) دارد.
پس از قطع همکاری با محمدرضا شجریان، وی با خوانندگانی چون علی جهاندار، ایرج بسطامی،علیرضا افتخاری، حمیدرضا نوربخش، علی رستمیان و شهرام ناظری همکاری کرد. او همچنین در فستیوال جهانی موسیقی تحت عنوان (روح زمین) در کشور انگلستان شرکت کرد و مقام نخست را بدست آورد.
مشکاتیان از سال ۱۳۷۶ اجراهای صحنهای و انتشار آلبوم را متوقف کرد و تا تابستان سال ۱۳۸۴ کنسرتی در کشور اجرا نکرد.
یکی از واپسین کارهای وی آلبوم تکنوازی تمنا بود که در سال ۱۳۸۴ نواخت و منتشر کرد. همچنین وی در روزهای ۶ تا ۹ آذر ۱۳۸۶ به عنوان سرپرست گروه عارف کنسرتی در تهران برگزار کرد که حمیدرضا نوربخش به عنوان خواننده در آن شرکت داشت. در سال ۱۳۸۶، پس از حضور پرویز مشکاتیان در کنسرت محمدرضا شجریان، رابطهٔ این دو استاد موسیقی ایرانی که بیش از یک دهه تیره بود، مجدداً برقرار شد. همچنین، در مراسم جشن خانه موسیقی در ۲۳ مهر ۱۳۸۶، لوح تقدیر از یک عمر فعالیت هنری توسط محمدرضا شجریان به عنوان رئیس شورای عالی خانهٔ موسیقی به پرویز مشکاتیان داده شد.
از آثار مشکاتیان، کتابهای فراوانی منتشر شدهاست. از این کتابها میتوان به اثرهای بیست قطعه برای سنتور، گل آئین، گل آوا، مجموعه تصانیف، بیداد، لاله بهار اشاره نمود.از جمله شاگردان پرویز مشکاتیان میتوان به محمدرضا رستمیان و سیامک آقایی اشاره کرد.
پرویز مشکاتیان در تاریخ ۲۹ شهریور سال ۱۳۸۸در منزلش در تهران و در سن ۵۴ سالگی بر اثر نارسایی قلبی درگذشت.
پیکر پرویز مشکاتیان در محوطه بیرونی باغ عطار و در جوار مقبره عطار نیشابوری به خاک سپرده شد.
@cofsher
Repost from ☕️کافه شعر☕️
۲۴ اردیبهشت سالروز تولد زنده یاد "استاد #پرویز_مشکاتیان"
روحش شاد و یادش گرامی باد🌺
@cofsher
بس که آمیخته شد با غم عشقت جانم
بوی گیسوی تو را میدهد انگشتانم
مردم از عشق میان من و تو باخبرند
بیدلیل از نظر خلق مکن پنهانم
ای گل سرخ که بر گریهی من میخندی
منم آن ابر که میگریم و میخندانم
نتوانست دل سنگ تو را نرم کند
نالهی بیاثر و گریهی بیپایانم
چشم بردار از آن ساعت و بیتاب مباش
باز هم وقت جداییست! خودم میدانم
#احسان_انصاری
برو که وسوسههای زمانه بسیارست
برای توبه شکستن بهانه بسیارست
به هرکجا که دلت خواست پر بزن! آری
برای چلچلهها آشیانه بسیارست
برای خندهی تو چشم نکتهبین کم نیست
برای گریهی من نیز شانه بسیارست
مرا بهانهب شادی کم است! با اینحال
هنوز دلخوشی کودکانه بسیارست
به هرطرف که نظر میکنم شمایل توست
نشانههای خدای یگانه بسیارست
مرا رها کن و در بند من مباش و برو
برای مرغ گرفتار، دانه بسیارست
#احسان_انصاری