seymare
seymare weekly کانال رسمی هفتهنامهی منطقهای سیمره اینستاگرام : seymare_ پیامنگار:[email protected] تارنما:www.seymare.com
نمایش بیشتردر حال بارگیری داده...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.پست ها | بازدید ها | به اشتراک گذاشته شده | ديناميک بازديد ها |
01 آبشار فصلی کمالوند،
پس از باران امروز(آدینه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳)
@seymareweekly | 85 | 7 | Loading... |
02 پل جهادگران خرمآباد
آدینه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
@seymareweekly | 72 | 3 | Loading... |
03 🔼باران امروز و آبگرفتگی خیابانهای خرمآباد....
خیابان شریعتی
آدینه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
@seymsreweekly | 71 | 2 | Loading... |
04 برای استاد نصرالله شیرینآبادی
شیرین، با فکر و سنجیده سخن میگفت

ای دریغ و صد دریغ، شیرینِ عزیز رفت/ شیرینِ خوشنواز و شیرینسخن رفت
با استاد نصرالله شیرینآبادی در دانشگاه تهران، دانشکدهی هنرهای زیبا، دههی ۵۰ همکلاس بودم. همه او را شیرین صدا میکردند. همیشه ظاهرش آراسته بود؛ با کت و شلوار و کراوات.
شیرین، با فکر و سنجیده سخن میگفت؛ همینطور هیچ نُتی بدون آگاهی از زیر انگشتانش نمیگذشت. هرگاه کاروان دشتی یا قطعات پُرتکنیک صبا را با ویولن، پُر سوز و مسلط و زیبا مینواخت؛ با خود میگفتم:
او با موسیقی فریاد میزند: الا ای برآورده چرخ بلند، چرا مرا سزاوار دو چشم بینا ندانستی.
وقتی پنجه در پنجه، دستان او را برای همراهی و عبور میگرفتم، از گرمای انگشتانش مهر و دوستی و عشق میچکید. بعد از چهار سال، به شایستگی فارغالتحصیل شد و دیگر او را ندیدم.
اندیشهی ویرانگر مهاجرت او را با خانواده به خارج از کشور برد؛ و همان اندیشه مهاجرت، زندگی او را ویران کرد. وقتی به ایران بازگشت، آنچنان خود را درمانده، شکست خورده و تنها حس میکرد که با خود میگفتم:
چه کَج رفتاری ای چرخ چه بد رفتاری ای چرخ
چگونه میشود هنرمندی بلندمرتبه که به قامت دماوند پُرامید، پُر شوق و آسمانی مینواخت، اینگونه ساز و هزاران نغمه را از خود براند.
پس از شنیدن خبر درگذشت او، پیوسته میشنوم که شیرین میگوید: اکبرجان، من که مُردهام؛ هرچه گریه کنی من متوجه اشکهای تو نمیشوم. آن موقع که در شرایط سخت و تنها زندگی میکردم، چرا نیامدی با هم گریه کنیم.
جملات و کلمات ستایشانگیز خواهید نوشت، ولی چرا آن موقع که با هم بودیم مرا تحسین نمیکردی؟
شما دلتان برایم تنگ خواهد شد، اما من احساس نمیکنم.
چرا آن موقع که تلفنی صحبت میکردیم و بارها قول دادی میآیم ولی نیامدی؛ یادت میآید که میگفتی؟
بیا تا برآریم دستی ز دل که نتوان برآورد فردا زِ گِل
آره شیرین جان، عجل سنگ است و آدم مثل شیشه. فکر میکردم تو حالا حالاها به شیرینی زندگی خواهی کرد. دنبال فرصت مناسب برای دیدار میگشتم.
در ناباوری شیشه شکست.
شیرین شکست.
دوست عزیز و نجیبم شکست.
دل غمبار و ماتم زده من هم شکست.
تسلیت به همه اهالی موسیقی و همه کسانی که نصرالله شیرینآبادی را میشناختند.
تسلیت به خانواده ارجمندشان که اطمینان دارم مرگِ او، یاد و همزیستی و مهر او مثل سروی در هر کجای دنیا باشند، خواهد رویاند و دلتنگ شان خواهد کرد.
بدرود شیرینِ شیرین سخن
بدرود خوشنواز بیادعا
بدرود
دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۳
علیاکبر شکارچی
زندهیاد نصرالله شیرینآبادی
نویسنده : علیاکبر شکارچی | سرچشمه : آوای سیمره
https://avayeseymare.ir/?p=23514 | 87 | 1 | Loading... |
05 اجرای حشمت رجبزاده
در شب «استاد علیاکبر شکارچی»
نوازندگان:
تار: نعمتاللهی
ضرب: علی قربانی
زمان: سیام فروردین ۱۴۰۳
مکان: موزه ویلای دکتر طغیانی، منطقهی تاف جنوب خرمآباد
@seymareweekly | 133 | 7 | Loading... |
06 Media files | 99 | 0 | Loading... |
07 به مناسبت یازدهم اردیبهشت ماه سالروز درگذشت استاد بهمن بیگی
درس معلم گر بود زمزمه محبتی..

#"تشویق و آموزش " در یکی از مدارس دور افتاده یاسوج معلمی دچار مشکل شد و موقتاً برای یک ماه معلم جایگزینی بهجای او شروع به تدریس کرد.
معلم جایگزین از چند دانش آموز شروع به پرسش در مورد درس کرد، وقتی نوبت به یکی از دانش آموزان رسید و پاسخی اشتباه داد بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن کردند و او را مسخره می کردند… معلم متوجه شد که این دانش آموز از اعتماد به نفس پایینی برخوردار است و همواره توسط همکلاسیهایش مورد تمسخر قرار میگیرد.
زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگهای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همانطور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچکس در مورد این موضوع صحبت نکند. در روز دوم معلم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچهها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. هیچکدام از دانش آموزان نتوانسته بود شعر را حفظ کند؛ تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچهها قرار گرفته بود.
بچهها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلم جدید هر روز همین کار را تکرار میکرد و از بچهها میخواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبت قرار میداد.
کم کم نگاه همکلاسیها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمیکرد. آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلم سابقش “خنگ” مینامید، نیست.
بخاطر اعتماد به نفسی که آن معلم به دانش آموز داده بود و حس خوبی که از آن گرفته بود، دانش آموز تمام تلاش خود را میکرد که همواره آن احساس خوب برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند.
آن سال با معدلی خوب قبول شد.
به کلاسهای بالاتر رفت.
در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد.
مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت
و هم اکنون پدر پیوند کبد ایران است که در بیمارستان ابن سینای شیراز شهر صدرا صدها پیوند کبد انجام داده است.
این قصه را “دکتر ملک حسینی” در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود نوشته است.
او در صفحه اینستاگرامش نوشته، انسانها دو نوعند: نوع اول کلید خیر هستند. دستت را میگیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن میدهند. نوع دوم انسانهایی هستند که با دیدن اولین شکست شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل میکنند. این دانش آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسانها بشود که بخت با او یار بود؛ و آن معلم کسی نبود جز “محمد بهمن بیگی” مردی بزرگ که چون ستارهای در دل شبهای سیاه روزگاران درخشید و معجزه کرد.
استاد بهمن بیگی نویسندهای چیره دست با ذهنی خلاق و مدیری لایق بود و نشان داد که اگر اراده باشد میتوان مردمی را از فرش به عرش رساند که نمونه آن دکتر ملک حسینی است. روحش جاودان و یادش گرامی.
#نظام باورهای قوی وغنی
#نظام تربیتی سازنده
#نظام آموزشی بالنده
#توسعه فراگیر مملکت
#گردآورنده :محمدرحیم سهرابی
نویسنده : محمدرحیم سهرابی | سرچشمه : آوای سیمره
https://avayeseymare.ir/?p=23494 | 106 | 2 | Loading... |
08 سیمرهی ۷۱۹ جاری شد…

هفتصدونوزدهمین شمارهی هفتهنامهی منطقهای سیمره، روز سهشنبه (11 اردیبهشتماه 1403) چاپ شد و روی پیشخوان دکههای مطبوعاتی قرار گرفت.
به گزارش آوای سیمره، این شماره در بردارندهی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله:
*تیتریک:
– نويافتههاي سکونت پنجهزار سالهي انسان در خرمآباد
*سرمقاله:
– راه آهن در چنبرهي نگاه کلان به منطقه / صادق سیفی
*یادداشتها:
– آموزش عالي در ايران / دکتر امیر شاکرمی
– مستندنگاري ماجراهاي من و سياست(فصل دوم /بخش ۴۱) / علی گودرزیان
– ثانيههاي سراسيمه / سلمان احمدوند
-همزماني روز جهاني کارگر و روز معلم در ايران / حاجیعلی شرفی
-گراني افسارگسيخته اجارهبها / فردین کمانگر
-خاطراتي از خرمآبادِ شصتسال پيش/ بخش سوم/ جلال مرادی
– مشکلات راچه کسي پاسخگوست؟ / احمد لطفی
-چرا وضعيت لرستان چنين است؟ / جابر اسدی
-براي کنار گذاشته شدگان / زهرا نجاتی
-خرمآباد شهر بيدفاع/ جعفر ساکی
-حسنک وزير/ دکتر سهراب دلاگیزیان
-روز معلم/ زمان شهاون
– مقراض مرگ/ ماشا اکبری
-وقتي هدف زيباست؛ هيرو اونودا؛ سرباز فداکار ژاپني/محمدرحيم سهرابي
-افعي تهران، راسکولنيکُف و احساس منحصر به فرد بودن در جهان/ مهدی مالمیر
-نوبت مردم! (بخش دوم)/ بهزاد مومنیمقدم
-بازرگان، غرب و عقبماندگي ما / مرتضا ادیب
*مقالات:
– نغمههاي بشکوه و حنجرهي ارغواني زاگرس / ايرج رحمانپور، ترانهسرا، خواننده، آهنگساز و موسيقيپژوه(بخش دوم)/ محمدکاظم علیپور
– نگاهي به کتاب قوم لر، تأليف دکتر سکندر اماناللهي بهاروند(بخش سوم)/ صبا محمودوند
-درنوشت لرستان در نوشتهها (۴۷)/ احد رستگارفرد
*طنز:
– کارتون سیمره/ یاسر دلفان
– شناخت چپ و راست…! / علیمردان عسکریعالم
*پیشخوان:
– «فلور لرستان» اثر تازه دکتر شفيعزاده
-رنگین کمان علیمردان
*شعر پارسی:
– عبدالرضا فریدزاده/ لیلا طیبی / سبزه برزنجی
*شعر بومی:
-عزیز نادری
گزارش:
– خانواده، اتکايي امن در انبوه مشکلات
*اخبار:
– نمايندهي ولي فقيه: مشکلات لرستان با سخن درماني برطرف نميشود
– ميزباني از ارکستر سمفونيک تهران پيوست فرهنگي ثبت جهاني درهي خرمآباد است
– بُرد پرگل هندبال سپاهان در مصاف با پليمر خرمآباد
-با راي کميته انضباطي فدراسيون فوتبال: خيبر خرمآباد يک جلسه از همراهي تماشاگران
محروم ميشود
-حکم اعدام زنجاني با موافقت رهبري به ۲۰ سال حبس تبديل شد
-سرنا نوازي با فرهنگ مردمان زاگرس عجين شدهاست
و…
| 593 | 3 | Loading... |
09 ⚫غممباد
خانوادهی ارجمند شرفی و جدیدی!
درگذشت جانکاه و نابههنگام دوست فداکار، انسانی دلسوز و مسئولیتپذیر، ولی شرفی را غممباد گفته ما را نیز در اندوه خویش شریک بدانید.
دکتر حسنعلی طغیانی، محمدحسین آزادبخت، رضا آذربانی، علیرضا فرزین، کیانوش رستمی، حاجیعلی شرفی، سیامک موسوی، نامدار محمدپور، سیدعلی حمیدی
@seymareweekly | 99 | 1 | Loading... |
10 غممباد به خانوادهی ارجمند شرفی! | 15 | 0 | Loading... |
11 ⚫برای مرگ دوست نازنینم ولی شرفی
👈 آلبالو های گس
درختان آلبالوی باغ دوست مشترکمان؛ سراپا به گل نشستهاند. هنوز ظرفی شیشهای بزرگ؛ پر از مربای آلبالوهایی را که پارسال با هم چیدیم داریم که خوشرنگ و شفاف مالا مال از شهدی ملس است.
من بیتو دوباره به آن باغ رفته بودم شکوفهای از آن درختها چیدم تا پیشاپیش؛ طعم آلبالوهای امسال را بچشم. تلخ بود و گس.
میگویند: هرگاه کسی خواب ببیند که آلبالوهای کال و نارسیده می خورد؛ تعبیر آن این است که غم و اندوهی در راه است. من خواب ندیده بودم . اما غم و اندوه سنگین مرگ تو از راه رسید. از این رو بود که کامم تلخ شده بود و اکنون آن غم بر دلم آوار شده است.
محمدحسین آزادبخت | 109 | 3 | Loading... |
12 زندگی آزاد و عشایر لُر

علیرضا فرزین مطلع کتابش را به قطعهای مزین کرده که این قطعه راوی زندگی ایلات و عشایر در حال کوچ است اما اگر دقیقتر بنگریم، حال و هوای آن، فقط حکایت زندگی پررنج ایلات و عشایر در کوچ نیست، تصویر زندگی در کوچ تک تک ماست،
بهخصوص نسل ما که دوران پرفراز و نشیبی را طی کرده است و این سروده، زبان حال تک تک ماست:
برای دلخوشی هایم راههای بسیاری رفتهام که زندگی کنم
در میان درهها
بر فراز کوهها
در میان دشتها
در ایل راه ایلم
روزی در باران
روزی در سایهسار بلوطزارهای کهن
و روزی دیگر با عبور از رودخانههای سرد بهاری
از میان گَوَنهای به خون آغشته، گذشتم.
تاریکیهای وهمانگیز شب را، با آتش نیاکانم،
به صبح رساندم
تا خورشید طلوع کند
در برابرش سجده کردم،
چون راستیترین قسمهایم
به آن جاهایی بود
که او هر پگاه برون میآمد و هر شامگاه فرو مینشست
و چنین هزاران خورشید را دیدم
و گذشت…
در هر بهار در پاییز
در سوگ عزیزانم، سالها درپی هم سیاهپوش شدم
و رختهای رنگینم همچنان در هورژین عروسیام نو ماند.
و باز سالها گذشت!
پیر شدم
اما هنوز با پاهای زخمخورده در راهم
تا در پناه بازماندگان ایلم در این مالگه، دمی بیاسایم
و اکنون در این دم که خورشید عمرم در حال فرو نشستن است،
در کورسوی آتش این اجاق
همراه با رستن گیاهان در بهار برای دلخوشیهای مانده گانم،
طلوعی دیگر با رختهای رنگین به جا مانده در خورجینم را آرزو میکنم
تا به رسم این دیار، ببازند۱ و زندگی کنند….
در سفرهایی که در طول سالیان گذشته به مناطق مختلف ایران داشتهام، در اردبیل و تبریز و مراغه، سیستان و بلوچستان، اصفهان، شیراز، لرستان، کردستان و دیگر مناطق (که هنوز ادامه دارد و باید به شهرها و استانهای دیگری بروم و بهخاطر کرونا موقتا متوقف شده است) با اندیشمندان و فرزانگان زیادی آشنا شدهام که برایم همچون کشف تازه بود. هرکدام همچون گنجینههایی هستند که در اقصی نقاط این سرزمین پراکندهاند اما به دلیل مرکزگرایی مفرطی که در ایران وجود دارد این گنجینهها دیده و شناخته نمیشوند و از وجودشان برای کشور بهرهبرداری نمیشود. مطبوعات و نشریات هم فقط به آدمهایی که در مرکز دیده میشوند توجه دارند، غافل از این که چندین برابر آنها در سراسر ایران پراکندهاند. یکی از آنها علیرضا فرزین است. در سفری مطالعاتی که چند سال پیش با همسرم خانم کمالی به خرمآباد داشتیم به اتفاق آقای فرزین و دوست مشترکمان آقای حاج کاظم مرادی به موزهی تاریخی خرمآباد رفتیم. آقای فرزین وقتی دربارهی تک تک اشیای موزه که متعلق به عصر مفرغ و هزارههای گذشته بود، شرح میداد هر قطعهای که برای دیگران چون یک تندیس ساده، قدیمی و گنگ است با شرح او همچون کتابی جذاب و زنده میشد. تمام اجزای این اشیا از خمیدگیها و نوشتهها و جزئیاتشان را که توضیح میداد انسان در مییافت که چقدر همهی وجوه این اشیا، نمادین و پرمعنا هستند و میفهمید که پیشینیان ما به دلیل اینکه صنعت کاغذ و چاپ و خط وجود نداشته در واقع با هرکدام از این اشیای تاریخی، گویی کتابی را برای هزارههای بعد به یادگار گذاشتهاند. آنقدر این توضیحات جذاب بود که اگر یک روز کامل را که در موزه بگذرانید باز هم فرصت برای شناخت بسیاری از اشیا باقی نمیماند و در طول چند ساعت بدون خستگی و با شوق این راه را ادامه میدهید به شرطی که کسی مانند فرزین همراهتان باشد که این اشیای صامت را برایتان ناطق کند. درست زمانی که این دانشگر گرانمایه، تاریخ زندگی و فرهنگ هزارههای پیش را از روی این اشیای موزه میخواند، یاد اظهارات یکی از روشنفکران ارجمند در همان ایام افتادم که گفته بود که ایران چیزی ندارد جز یک تخت جمشید که آن را هم رومیها ساختهاند.«یکی از بزرگترین دروغهایی که به تاریخ گفتهایم این است که ما فرهنگ و تمدن عظیمی داشتهایم…غیر از تعدادی بنا که آنها را نیز همه مورخان گفته اند که رومیها برای ما ساختهاند مانند تخت جمشید، شما یک اثر فلسفی به من نشان بدهید. یک اثر دینی بلند به من نشان بدهید.»
متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:https://avayeseymare.ir/?p=23447 | 562 | 10 | Loading... |
13 مدیر موسسه مطالعات فرهنگ و رسانه:
اشعار میرنوروز در دومین نشست ایوار بررسی میشود

مدیر موسسه مطالعات فرهنگ و رسانه و رئیس انجمن لرستان شناسی از معرفی و بررسی اشعار« میر نوروز» شاعر شوریده و پرمایه عصر صفوی در دومین نشست ایوار با حضور اهالی شعر و موسیقی در روز سهشنبه هفتهی جاری در محل دانشنامه مطبوعات ایران خبر داد.
به گزارش آوای سیمره؛ محمدجعفر محمدزاده با اعلام این خبر در معرفی «میر نورزو» اظهارداشت: «شعر لرستان در قرن دوازدهم هجری با نام شاعری شوریده و پرمایه به نام میرنوروز گره خورده است. شاعری که در عصر صفوی شعر لری را به چنان شکوهی رساند که ادبیات، فرهنگ و موسیقی استانهای زاگرسنشین را برای چند قرن تحتالشعاع قرار داده است.»
محمدزاده افزود:«میرنوروز در تراز شعر ملی از سخنسرایان پارسیگوی بزرگ است اگر چه جایگاه او در منظومه و معیار ملی شعر امروز تاکنون شناخته نشده است.»
رییس انجمن لرستانشناسی یادآوری کرد: این موسسه در ادامه معرفی و بررسی ادیبان و فرهیختگان استان لرستان و منطقه زاگرس روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت در دومین نشست ایوار اشعار و زندگینامه استاد سخن، میرنوروز را با حضور اساتیدی همچون علیاکبر شکارچی، عبدالجبار کاکایی، سید فرزین رسایی، کرم علیرضایی و اسعد غضنفری مورد کنکاش قرار خواهد داد.»
دومین نشست ایوار روز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ساعت ۱۶:۳۰ در دانشنامه مطبوعات ایران واقع در تهران، خیابان ستارخان برگزار خواهد شد.
@seymareweekly | 134 | 4 | Loading... |
14 به بهانهی برگزاری جشنوارهی دربخش میربگ نورآباد
جشنوارهها و نکاتی چند

سرآغاز در سالهای اخیر، برپایی جشنوارهها درسطح ملی و محلی بهویژه درمناطق برونشهری و بومگردی رو به فزونی دارند.
جشن، واژهای شادیآور برای گذران ساعتهایی از روزگاری در حال سپری شدن است؛ روزگاری که برای بسیاری افراد درجامعهی ما فارغ از دغدغهمندی و مشکلات زیاد به لحاظ مادی، معنوی و روانی نیست. بنابراین اینگونه جشنوارهها علاوه بر فضایی شادمانه و حاوی پیام غلبهی امید جمعی بر ناامیدی جمعی و فردی، میتواند به منزلهی گردهمآیی افراد و خانوادههای بومی و غیر چبومی در شناختیابی فرهنگی و افلیمی، امکانات و پتانسیلهای بالقوه و بالفعل و توجه به خدمات ارایه شده و نابسامانی جامعه محلی مؤثر واقع شوند.
برگزاری این جشنوارهها، معمولا با حضوری ترکیبی از جامعهی محلی و دیگر نقاط، همچنین آمدن برخی شخصیتهای علمی، هنری و رسانهای یا مقامها و مسئولان متولی امور انجام میگیرند. بنابراین، میتوان فرصت را غنیمت شمرد برای طرح برخی مطالبات جامعه محلی در حضور مقامهای مسئول .
و اما دربارهی جشنوارهی منطقهی میربگ:
درتاریخ هفتم اردیبهشت سال ۱۴۰۳ خورشیدی با فراخوان قبلی به ابتکار و همت انجمن محیط زیستی «انسان، هستی، آرامش» واقع در شهرستان نورآباد لرستان جشنوارهای تحت عنوان پخت غذاهای بومی و محلی بدون گوشت برگزارشد.
مکان برگزاری این جشنواره در روستاهای دور افتاده از شهرستان نورآباد بهنام «باویله» و «شاهعلی» واقع دربخش محرومماندهی میر بیگ (میربگ) تعیین شده بود.
حضور یافتگان دراین جشنواره علاوه بر افراد جامعهی محلی افرادی از شهرستانهای کرمانشاه، خرمآباد، لرستانیهای مقیم تهران، نمایندگانی از تشکلهای مردمنهاد و فعالان اجتماعی و محیط زیستی، تعدادی از مسئولان دستگاههای اجرایی شهرستان نورآباد و بخشداری میربگ، رسانهی صدا وسیما، گروه هنرمندان و نوازندگان موسیقی محلی و… برای ساعاتی کم و بیش به این محل راهی شده بودند و از مهماننوازی برگزارکنندگان و اهالی روستاها و این فضای شاد باطبیعتی همراه باچشماندازی سرشار از زیبایی روزی را سپری نمودیم.
بخش میربگ بهرغم کارهایی انجام شده توسط دستگاههای دولتی، اما همچنان به مانند دیگر مناطق شهرستان نورآباد واستان لرستان در رنج بیکاری، فقر اقتصادی، فرهنگی، آموزش، بهداشت و درمان، اعتیاد، مسیرها و راههای ارتباطی، آب آشامیدنی، تخریب جنگل و محیط زیست و… به سر میبرند. جادهی منشعب از جادهی اصلی خرمآباد ـ نورآباد به روستاهای این بخش از جمله روستاهای باویله و شاهعلی محل برگزاری جشنواره با عرضی کم و آسفالتی نامناسب و قسمتی خاکی بدون حتا نصب تابلوها و یک خطکشی ساده بهویژه برای رانندگی درشب، همچنین روستاهای فاقد تابلوی نام در قسمتهای ورودی و خروجی یا حمل آب آشامیدنی با تانکر آن هم با قیمتی بالا و موارد دیگر را به راحتی میتوان مشاهده نمود.
پرسش این است که آیا تاکنون مسئولان این شهرستان و استان لرستان بهویژه مدیران دستگاههای اجرایی شهرستان نورآباد که خود در این جشنواره حضور یافته بودند از این وضعیت بیخبرند؟ یا بیشتر به دنبال حفظ پست و مقام، آن هم بر مردمی رنج دیده که بیشتر در فکر مهاجرت برای دستیابی به یک زندگی عاری از فقر هستند؟
۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
نویسنده : حاجیعلی شرفی
@seymareweekly | 123 | 2 | Loading... |
15 ورطهی هولناک کشت خشخاش!

کشت خشخاش و استحصال تریاک و سایر مخدرات در ایران، سابقهی تاریخی دارد. شدت و حدت آن از زمان صفویان شروع شد و در زمان قاجار به اوج رسید.
کما این که یکی از راههای مهم کسب درآمد توسط قاجاریان هم بود. برای مردم خصوصاً روستاییان هم درآمدی داشته است بالاتر از سایر کشت و زرعها. در دوران پهلوی هم کماکان مردم و دولت نتوانستند از درآمد حاصل از کشت خشخاش و تریاک بگذرند لذا، تجارت آن همواره وجود داشت. در این دوران سعی شد کشت و کار خشخاش و استحصال تریاک و خرید و فروش و مصرف آن قانونمند شود. در چند مرحله، قانون وضع شد و اجازه داده نشد افیون بر زندگی و سلامت جسمی و روحی – روانی مردم سلطه تمام عیار پیدا کند.
پس از انقلاب کشت خشخاش و خرید و فروش و مصرف تریاک قدغن شد اما پای دیو مخدرات از زندگی مردم ایران بریده نشد و فجایعی رخ داد که میدانیم. دولت در کتترل خرید و فروش و مصرف تریاک و سایر مخدرات وحشتناک ناکام شده است. زندگیهای فراوانی چه از بابت مصرف مواد مخدر و درهم شکستگی و فروریزی افراد و خانوادهها و چه از بابت مجازات زندان و اعدام، بر باد رفته است. دردناکترین و وحشتناکترین چهرهی کشت خشخاش و تریاک در کشور ما همان بوده و هست که زمانی نمایندهی سمنان در مجلس تازه تشکیل شده مشروطیت در مورد مردمان شرق کشور بیان کرده است:
«اغلب عائلهها از زن و مرد و اطفال مبتلا هستند به استعمال افیون. ای بسا عائلهها در نتیجهی استعمال افیون از هستی ساقط شدهاند و در تنگنای فقر و فاقه افتاده، بیچاره و پریشان شده، به حدی که مشغول تکدی شدهاند.»
در لرستان ما، کشت خشخاش و استحصال تریاک از دیرباز وجود داشته است و درست تا پیش از وقوع انقلاب به صورت کم و بیش قانونمند و کنترل شده در جاجای استان نمود داشته است اما، هیچگاه جنبهی خانمانسوز به خود نگرفته بود. پس از انقلاب تا کنون، در لرستان تریاک و سایر مواد مخدر آن کرد که تنها واژه «خانمانسوز» میتواند روایتش کند که همه در جریان هستیم. اینک این هیولای خانمانبرانداز دوباره در لرستان قد برافراشته است. اخبار حاکی از کشت غیرقانونی خشخاش در مناطق مختلف استان خصوصاً شهرستانهای بهغایت محروم است. گفتنیها در این باب فراوان است لیکن، روی سخن با دولت است بدون آن که قصد تخفیف جرم کشت غیرقانونی خشخاش توسط مردم در بین باشد. اینک ورشکستگی اقتصادی عیان شده است و در روستاها و حاشیه شهرها مشهود و عیان است. تورم، گرانی، بیکاری، عدم اشتغال، بیدرآمدی، بالا بودن و کمرشکن بودن هزینه زندگی در شهر و به ویژه روستا و…موج میزند. نظام کشت فعلی روستاها با اراضی کموسعت و تکهتکه عمدتاً دیم کمبازده جوابگوی هزینهی سرسامآور زندگی نیست و این همه حاصل ناکارآمدی سیاستگذاریها و بیکفایتیهای مدیریتی خُرد و کلان کشور در چهار دهه گذشته است.
بنابراین، ضمن تایید برخوردهای قانونی با کشت ممنوعه خشخاش در لرستان اما، باید که حکمران مملکت فکری هم به حال معیشت و اقتصاد روستا بکند. هرچه زودتر و سریعتر. مواجههی فیزیکی با کشت خشخاش البته راه حل مؤثر و نهایی نیست. بپذیریم که مردم در گرداب فقر و ناداری گرفتار آمدهاند و برای نجات از این گرداب به هر دستاویزی چنگ میزنند. بپذیریم که در این رابطه، بحث از قانون و اخلاق و حتا عقوبت قانونی برای مردمان گرفتار در ورطهی چهکنم چهکنم ادارهی یک زندگی و رفاه حداقلی، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. باید اقتصاد روستا از راههای وزین و متقن و کارشناسی شده مورد تجدید نظر قرار بگیرد تا دستکم تناسبی هرچند کم با همان خط فقر اعلام شده خود دولت داشته باشد. حتماً راه حلها و راهکارهای متعددی هست و مردم هم استقبال خواهند کرد و دوست ندارند خود و خانوادههایشان را به ورطهی بدبختی و هلاکت بیندازند. حتماً راهکارهای مشکلگشایی هست اگر دولت و حاکمیت عزمی در این باره داشته باشد و بهجز برخورد فیزیکی، برنامهای و طرحی دیگر را هم مد نظر قرار دهد. اگر این عزم و نیت و کفایت مدیریتی و کارآمدی ادارهی مملکت وجود داشته باشد! اگر….!
نویسنده : دکتر مراد سپهوند | سرچشمه : سیمرهی شمارهی 717 (25 فروردین 1403) | 133 | 5 | Loading... |
16 https://avayeseymare.ir/?p=23422 | 101 | 0 | Loading... |
17 https://avayeseymare.ir/?p=23427 | 98 | 0 | Loading... |
18 ✅بزنیم میخوریم مواظب باش
✍️ایرج احمدی / سیمره
اهل فرهنگ و ادب بر حسب شرایط شغلی خود، نشیب و فرازها، رویدادها و حوادث فراوانی دیدهاند یا میبینند.
اگر بهعنوان یک فرهنگی بخواهم خاطرات خود را شرح دهم بسیار طولانی خواهد شد. به نظر میرسد فرهنگی بودن یعنی تدریس کردن به معنای ویژه بسیار دشوار و خستهکننده است. این نظر برخلاف دید کسانی است که تعطیلات تابستانی را برای فرهنگیان بسیار شیرین میانگارند، باید گفت این نوع تفکر در حقیقت صدای دهل از بیرون شنیدن است. فقط انتظار داریم راجعبه این موضوع یک لحظه تأمل کنیم ببینیم تربیت یک یا چند فرزند چقدر برای خانواده دشوار است؛ به نحوی که پدر و مادرها گاهی آسایش خود را در رفتن فرزندانشان به کلاس درس میبینند و این فرهنگی است که با مدیریت دوگانهی خود باید که محل آموزش را کنترل کنند.
فرهنگیان زحمتکش میدانند با انسانهایی و با شرایط سنی مختلف و با تفاوتهای فردی سر و کار دارند و برخلاف خانواده با تعداد زیاد؛ یعنی وظیفهی سنگینی به عهده دارند. در چنین وضعیتی ناگفته پیداست که حتا انتخاب معلم کار سادهای نیست و دقت فراوان میخواهد.
آرامش و گشادهرویی از جمله ویژگیهایی است که حتما ضرورت این کار است. با وجودی که بیش از دو دهه است که از کار تدریس کنار رفتهام در تمام طول آن سی و چند سال یاد ندارم دانشآموزی را تنبیه بدنی کردهباشم زیرا همواره دانشآموزان را فرزندان خود پنداشتهام و مترصد سلامت و سرنوشت آنها بودهام.
خوب است خاطرهای تاسفبار از زمان تدریس خود توضیح دهم؛ هرچند که کار اصلی خودم مشاورهی تحصیلی در رشتهی روانشناسی بودهاست؛ آنهم روانشناسی اجتماعی اما به سبب اتفاقات غیرمنصفانه مجبور به تدریس درسهای مختلف برای پر کردن ساعات درس شدم از جمله: فلسفه، منطق، جامعهشناسی… یعنی با اجبار چند کتاب را با هم آموزش میدادم، که بسیار برایم زجرآور و آزار دهنده بود. از طرفی ناراحت آن بودم که سر جایِ خودم قرار نداشتم. به هر روی برای آخرین بار در دبیرستانی مشغول تدریس شدم که دروس مورد تدریس من به ویژه روانشناسی در سال آخر دبیرستان آنهم با چندین کلاس بینظم اتفاق افتاد. بگذریم از این که توانستم آرامشی بهوجود آورم و تا حدودی انجام وظیفه نمایم اما در این میان شاهد رفتار برخی از همکاران بودم که با همین دانشآموزان بیقرار تنها راه چاره را در تنبیه بدنی یافته بودند. یکی از همکارانم به خشونت بیش از حد روی آورده بود. چندبار به ایشان توصیه کردم اشتباه میکنید زیرا تنبیه بدنی از روشهای تربیتی کنار رفته، اثر منفی دارد و در عصر ما منسوخ شدهاست. من هم به شما توصیه میکنم که این کار برای شما دردسر آفرین خواهد بود. ایشان گاهی به شوخی و جدی میگفتند: روانشناسی به درد نمیخورد! بهترین روش همین است که ما داریم. در این بین اتفاقی برای یکی از همکاران افتاد و بهطور خشمگینانهای به گوش دانشآموزی سیلی زده بود. این فرد نمیدانست کارش نه تنها به لحاظ تربیتی غلط است بلکه تبعات قانونی نیز دارد. یک روز که من وارد دبیرستان شدم چشمم به چند مامور پلیس افتاد و سر و صدایی شنیده میشد؛ گویا پردهی گوش یکی از دانشآموزان پاره شده و او نیز شکایت کرده بود. حال به چهرهی غمگین و گرفتهی همکار خود نگاه کردم، خجالت میکشید به من گفت: «فلانی دانشآموزان برای شما احترام قائلند تو را به خدا یه کاری برا من بکن.» گفتم:« چی شده؟» گفت:« اینطور اتفاقی افتاده همکلاسهایش دستهجمعی با همان دانشآموز به پاسگاه و دادگاه میروند و شهادت میدهند ولی در دبیرستان هیچ همکاری از من حمایت نمیکند.» به او گفتم:« شما با این روش خو گرفتهای و برایت عادت شدهاست. اگر توانستم آن دانشآموز را راضی میکنم به یک شرط که شما کار دیگری در دبیرستان اختیار کنید.» ایشان هم لطف کرد و گفت:«چشم.» بالاخره وقت گرفتم و با آن دانشآموز مشاوره کردم. از او پرسیدم وضع زندگیات چگونه است؟ او در جواب گفت:« من عضو خانوادهی تنگدستی هستم و از روستا آمدهام، حتا جایی برای خوابیدن شبهایم ندارم و در گاراژی میخوابم. همانطور که شما هم میدانید من آدم ساکتی هستم. ایشان از من بیآزارتر ندیده و به من سیلی زده. رفتار او را بسیار غیرعادلانه دیدم. در حقیقت ایشان پردهی گوش مرا پاره نکردهاست. چند ماه پیش این اتفاق افتادهاست.» بالاخره وی را راضی کردم که رضایت بدهد
🌐متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:
https://avayeseymare.ir/?p=23429 | 152 | 1 | Loading... |
19 ✅خوشبختی، كار و پول
✍️دکتر امیر شاکرمی/سیمره
خوشبختی را نمیتوان با هیچ معیار بشری اندازه گرفت.
وضعیت مالی، سلامت جسمی و روانی، جایگاه اجتماعی، شرایط پایدار اجتماعی و خانوادگی و دهها مورد ریز و درشت دیگر در احساس خوشبختی مؤثرند اما هیچکدام الزاماً باعث خوشبختی نمیشوند؛ حتا وجود همهي موارد بالا نیز الزاماً متضمن خوشبختی نیست.
خوشبختی نوعی احساس درونی آرامش و رضایت است؛ بنابراین نمیتوان آن را دقیقاً اندازهگیری کرد.
حتا اگر با پرسشنامهای دقیق، فردی را از لحاظ خوشبختی بررسی کنیم، تا زمانیکه معیارخوشبختی، احساس درونی فرد است، نمیتوان روی نتایج بهدست آمده اطمینان داشت.
مثلاً ممکن است یک كارتنخواب که شبها را در خیابان سپري میکند نسبت به ما احساس خوشبختی بیشتری کند و استدلالش این باشد که زندگی بدون دردسری دارد و هرطور شده لقمهای نان برای خوردن گیر خواهد آمد و همین که زنده است خدا را شاکر باشد و احساس آرامش کند كما اينكه بسياري از صوفيان و دراويش در گذشته به اين شكل ميزيستهاند و چه بسا عمري طولانيتر از شاهان هم عصر خود داشتهاند.
البته با معيارهاي امروزي از نظر بسياري، این افراد بدبخت محسوب میشود.
بنابراین خيلي مهم است که خوشبختی را با چه معیاری تعریف میکنیم و از چه منظری به آن بنگريم و پيش فرضهاي زندگيمان چه باشد.
گاهی آگاهي كمتر باعث احساس خوشبختی ميشود.
علاوه بر سطح آگاهي، تعريف و توقع فرد از زندگي و پيش نويس ذهني وي نیز در احساس خوشبختي بسيار مهم است.
پيشنويس زندگي هر فرد تقريباً ثابت است و مثل دفترچه راهنماي زندگي است. زندگي هر فرد مانند فيلم يا نمايشنامهاي است كه خودش بازيگر نقش اول آنست و سعي ميكند هرچه بيشتر خود را به اين پيش نويس نزديك كند.
مثلاً فردي كه داشتن قدرت پيشنويس زندگياش است؛ سعي ميكند خود را به كانونهاي قدرت نزديك كند و اگر ریيس نباشد احساس بازنده بودن خواهد كرد!
يا فردي كه مشهور بودن و مورد توجه بودن پيش نويس زندگياش است، حتا با داشتن تمام امكانات و مواهب زندگي احساس خوشبختي نخواهد كرد مگر توسط ديگران ديده شود.
پس ممکن است فردی از نظر خود بسیار خوشبخت و خوشحال باشد اما از دیدگاه دیگران اصلاً اینگونه نباشد. اما حالت عکس این ماجرا بیشتر مشاهده میشود که فردی از بیرون خیلی خوشبخت بهنظر میرسد زیرا همه امکانات مادی خوشبختی برایش فراهم است اما خودش این احساس را نداشته باشد کما اینکه بسیاری از هنرپیشهها یا سلبریتیهای معروف که مردم آرزو دارند آنها را از نزدیک ببینند و امضا بگیرند، بر اثر یاس و ناامیدی یا بیمعنی شدن زندگی برایشان خودکشی کنند. گاهی رسیدن به تمام آرزوها پیامدی جز مرگ ندارد؛ همانطور که لائوتسه میگوید: اگر میخواهید چیزی نابود شود بگذارید به آخرین درجه خود برسد. پس خوشبختی امری عمدتاً ذهنی است و بسته به نظام باورهای فرد دارد؛ منتهی به شرطی که نظام باورهای فرد سالم باشد؛ مثلاً یک فرد مجنون ممکن است به درجهای از خودآگاهی و درک نرسیده باشد که بتواند ناکامیهای خود را ببیند و در اوج دیوانگی احساس شادی و رضایت کند.
بهخاطر دارم که بهعنوان یک پزشک، بیمارانی داشتهام که بهعلت فقر مالی شدید به شام شب محتاج بودهاند اما وقتی در احوالاتشان بیشتر دقت کردم دیدم که بسیاری از دغدغههایی که من دارم، آنها ندارند؛ اعتقادات مذهبیشان بیشتر است و به همین دلیل بعضاً راحتتر با ناکامیها مواجه میشوند؛ اغلب زندگی قبیلهای و خانوادگی درهم پیچیدهتری دارند و احساس تنهایی کمتری میکنند و از همه مهمتر مفروضات ذهنیشان با ما متفاوت است.
مثلاً ممکن است نبود میوه یا گوشت را در سبد غذایی بهتر تحمل کنند اما فردی که در ناز و نعمت بزرگ شده حتا اگر برند قهوه یا چای صبحانهاش عوض شود در مضيقه قرار خواهد گرفت.
همین فرد ممکن است برایش مهم نباشد که فرزندش را در کدام مدرسه ثبت نام کند و حتا ممکن است از ترک تحصیل فرزندش ناراحت نشود چراکه معتقد است فرزند در نهايت كار پدر را ادامه دهد و خدا روزیرسان است اما یک کارمند طبقه متوسط ممکن است دو شیفت کار کند و خود را تحت فشار قرار دهد تا فرزندش را در یک مدرسه غیردولتی خوب ثبت نام کند یا بتواند فرزندش را به کلاسهای خصوصی خوب بفرستد تا آیندهاش تضمین شود؛ حتا ممکن است وام بگیرد یا خانه و یا ماشین خود را بفروشد تا فرزند خود را به دانشگاهي در خارج بفرستد. گاهی عمري در مسیری میدویم كه به اشتباه تصور ميكنيم مسير خوشبختي است!
پس همه چیز در مورد خوشبختی نسبی است؛ هم احساس خوشبختی در ذهن خود فرد و هم قضاوت دیگران در مورد خوشبخت بودن فردی ديگر نسبی است.
🌐متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:https://avayeseymare.ir/?p=23399 | 158 | 2 | Loading... |
20 نتایج یک طرح پژوهشی؛
تورم لرستان تا بیش از ۸۵ درصد/ از نرخ تورم کشوری تبعیت میکند

مردادماه 1402 بود که جناب آقای دکتر محمد خاکی رییس محترم اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی لرستان، پیشنهاد انجام یک طرح پژوهشی در زمینهی عوامل اقتصادی مؤثر بر نرخ تورم استان لرستان را به اینجانب (مصطفی شکری) ارائه کرد.
بنده نیز با مشورت برخی اساتید دانشگاه (دکتر مسعود سعادتمهر و دکتر حمید ذوالقدر) یک گروه تحقیق، تشکیل داده و پس از مطالعه و بررسی، با ترسیم نقشه راه اولیه و بهرهگیری از خِرد جمعی، فعالیت پژوهشی خود را آغاز کردیم. در میانه کار متوجه شدیم که یافتن دادههای مورد نیاز تحقیق، سختتر از برنامهریزی اولیه بوده است. زیرا به همان مقدار که یافتن دادههای کشوری سهل و ساده بود، یافتن دادههای استانی، سخت و طاقت فرسا بود. لذا در این زمینه جا دارد از زحمات همهی عزیزانی که با صرف زمان بسیار، گشادهرویی و صمیمت، در استخراج دادههای تحقیق، کمک شایانی نمودند و در به نتیجه رسیدن تحقیق حاضر نقش بهسزایی داشتند، سپاسگزاری کنیم.
واقعیت این است که سالهاست اقتصاد ایران با معضل تورم دو رقمی، دست و پنجه نرم میکند. طبق گزارش منتشر شده بانک مرکزی، اقتصاد ایران طی ۴۴ سال گذشته فقط ۴ سال تورم تکرقمی داشته و مابقی سالها تورمی دو رقمی را تجربه کرده است. حتا طی ۵ سال متوالی منتهی به ۱۴۰۲ (۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲) نرخ تورم در اقتصاد ایران بالای ۴۰ درصد بوده و بیشترین مدت ماندگاری را در این دوره داشته است. تداوم این وضعیت، هشداری جدی برای اقتصاد ایران محسوب میشود. زیرا که در شرایط تورمی، نااطمینانی نسبت به آینده افزایش مییابد و به تبع آن انگیزه سرمایهگذاریهای جدید و روند فعالیتهای مولد کاهش مییابد. برای سال جاری نیز به نظر میرسد اگر سیاستهای کلان اقتصادی در روندی مشابه با سالهای قبل پیش برود، نرخ تورم بالا ماندگار خواهد بود.
تازهترین بررسیها نشان میدهد که رشد اقتصادی پایین و تورم بالا محتملترین سناریوی سال ۱۴۰۳ است. از طرف دیگر آمارها نشان میدهد که وضعیت نرخ تورم در همهی استانها یکسان نیست و این شاخص در برخی استانها مانند استان لرستان نسبت به متوسط کشوری، بالاتر است و در این خصوص بین استانهای کشور، تفاوت معناداری وجود دارد.
بنابراین، اگرچه استفاده از ابزارهای اقتصاد کلان میتواند نرخ تورم را در کل کشور کاهش دهد اما با توجه به ویژگیهای هر استان میزان کاهش و یا افزایش نرخ تورم در اثر سیاستهای کلان اقتصادی متفاوت خواهد بود. از این رو، علاوه بر این که شناسایی عوامل کلان موثر بر ایجاد تورم در کل کشور بسیار مهم و ضروری است؛ شناسایی عوامل موثر بر تورم در هر استان با توجه به ویژگیهای آن استان نیز از اهمیت بالایی برخوردار بوده و ضروری است.
استان لرستان نیز یکی از استانهای کشور است که در سالهای مختلف، نرخ تورم آن بیشتر از متوسط نرخ تورم در کل کشور بوده و از لحاظ رشد سرسامآور قیمتها جزء چند استان اول بوده است. لذا در این تحقیق سعی شده تا عوامل موثر نر نرخ تورم در استان لرستان شناسایی و راهکارهای متناسب با آن ارائه شود.
نتایج این طرح پژوهشی برای دورهی ۱۴۰۱-۱۳۷۹ نشان داد که مهمترین عوامل ایجادکننده تورم در سطح ملی، نرخ ارز، نرخ رشد نقدینگی و کسری بودجه دولت هستند که همگی تاثیر مثبت و قابلتوجهی بر نرخ تورم دارند، بهگونهای که تورم استان لرستان تا ۸۸ درصد از نرخ تورم کشوری تبعیت میکند. همچنین نتایج نشان داد که در بین عوامل استانی، تولید سرانهی استان، بودجهی عمرانی استان و نسبت تسهیلات بانکی تاثیر منفی در نرخ تورم دارند. به عبارت دیگر، این عوامل باعث کاهش نرخ تورم در استان میشوند. همچنین نتایج حاکی از آن است که متغیرهای نسبت مالیاتها به تولید سرانهی استان، نرخ بیکاری استان و نسبت واحدهای صنعتی استان به کشور، تاثیر مثبتی بر نرخ تورم در استان لرستان دارند. با توجه به نتایج حاصل شده، پیشنهاد شده جهت کاهش نرخ تورم استان لرستان، شرایط تولید در استان تسهیل شده و در راستای حذف موانع تولید، حرکت شود. ایجاد اعتبارت و هدایت آن به سمت تولید از طریق نظارت دقیق بر تخصیص اعتبارت بانکی در این خصوص میتواند بسیار موثر باشد. همچنین پیشنهاد شده تا با یک ارزیابی دقیق، بیشترین کالاهای وارداتی از استانهای دوردست به استان لرستان شناسایی شود و اعتبارات بانکی و بودجههای عمرانی در راستای راه اندازی واحدهای تولید که منتهی به تولید این کالاهای وارداتی در استان شوند، تخصیص یابد. | 172 | 3 | Loading... |
21 یکی از خروجیهای مهم این تحقیق، بررسی و چگونگی اثرگذاری سطح درآمد سرانه مردم استان بر نرخ تورم استان بوده است. این تحقیق نشان داد چون سطح درآمد سرانه مردم استان لرستان کمتر از میانگین کشوری است (لرستان ۲/۲ جمعیت کشور و ۲/۱ تولید ناخالص کشور را داراست و در جایگاه ۲۶ ام در بین استانهای کشور قرار دارد)، لذا بیشتر درآمد خانوارهای لرستانی صرف هزینههای خوراکی میگردد. زیرا وقتی درآمد سرانه پایین است، ضریب اهمیت کالاهای خوراکی در محاسبه نرخ تورم بیش از سایر اقلام سبد مصرفی خانوار مانند خدمات آموزشی، تفریحات، هزینههای بهداشتی و درمانی، خود را نشان میدهد. به عبارت دیگر، به دلیل درآمد سرانه پایین، بیشتر درآمد مردم استان لرستان صرف کالاهای خوراکی شده و ...
ادامه این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید https://avayeseymare.ir/?p=23424 | 1 | 0 | Loading... |
22 @seymareweekly | 110 | 0 | Loading... |
23 انجمن جامعه شناسی لرستان با همکاری پژوهشکده تعلیم وتربیت آموزش وپرورش لرستان برگزار می کند:
نشست تخصصی ظرفیت ها ومحدودیتهای
توانمند سازی زنان.
سخنرانان :مریم کرمی جامعه شناس(تعارض نقش ها در زنان)
سمیرا دالوند جامعه شناس(توانمندسازی زنان)
زمان :یکشنبه نهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷
مکان : پژوهشکده تعلیم وتربیت
آدرس: مطهری ، خیابان شهید واقفی ، پایین تر از مسجد دولتیاری | 113 | 0 | Loading... |
24 اجرای استاد سیدرضا طباطبایی صاحب سبک در مکتب اصفهان و معروف به تاج ثانی ،
در شب استاد شکارچی، موزه ویلای دمترطغیانی، سیام فروردین ماه ۱۴۰۳
@seymareweekly | 220 | 6 | Loading... |
25 شب استاد شکارچی، با حضور اهل هنر و فرهنگ استانهای اصفهان، خوزستان و لرستان،
موزه ویلای دکتر طغیانی، منطقهی تاف جنوب خرمآباد ،
سیام فروردین ماه ۱۴۰۳
@seymareweekly | 181 | 3 | Loading... |
26 میرملاس نو منتشر شد...
@seymareweekly | 154 | 1 | Loading... |
27 ✍ نهالِ استاندار بومی در لرستان ثمر نداد
دریای_فرهنگ منتشر شد...
@seymareweekly | 174 | 3 | Loading... |
28 رنگین کمان» علیمردان

مجموعهی هفتجلدی «رنگین کمان» تالیف عسکریعالم روانهی بازار نشر و کتاب شد.
به گزارش آوای سیمره، مجموعه هفتجلدی «رنگین کمان» شامل طنز، هجو، هزل و لطیفه در اشعار شاعران پارسیگو و بومیسرایان ایران به همت پدر فرهنگ عامه لرستان استاد علیمردان عسکریعالم چاپ و منتشر شد.
بر اساس این گزارش، جلدهای اول تا چهارم آن منتشر شدهاست که در مجموع هفتجلد است و هر جلد آن با یک رنگ از رنگهای رنگین کمان آراسته شدهاند جلدهای پنجم، ششم و هفتم نیز در دست انتشارند.
«رنگین کمان»، حدود۴۳۰۰ صفحه است که انتشارات خوب و حرفهای شاپورخواست خرمآباد با مدیریت سید یدالله ستوده از سال ۱۴۰۱ برای انتشار این مجموعه نفیس و فاخر زحمت کشیده، با ظاهری زیبا و آراسته در دسترس علاقهمندان قرار دادهاست.
گفتنی تا کنون از استاد عسکریعالم ۲۸ عنوان کتاب منتشر و چاپ شده است.
این نویسنده و روزنامهنگار فرهیخته و با اخلاق لرستانی علاوه بر تالیف این تعداد کتاب، سالهاست با رسانهها از جمله هفتهنامهی سیمره در ژانرهای مختلف بهویژه طنز مکتوب همکاری دارد.
@seymareweekly
https://avayeseymare.ir/?p=23383 | 152 | 3 | Loading... |
29 زیویار و ابطالپذیری کلیشهي استاندار بومی

بعضی کلیشهها و باورها سالها بر ذهن مردمان حاکم هستند و نیاز به دلایل و شواهد و حتا ضربههایی دارند که آنها را در معرض تایید یا ابطال قرار دهد تا مشخص شود که این گزارهها آنچنان که میپنداریم قوی و درست نیستند بلکه بیپایهاند!
سالها لرستانیها از انتخاب یک استاندار بومی دفاع میکردند و شاید در ته ذهنشان این باور وجود داشت که تنها کسی که میتواند درد تاریخی ما را بفهمد و برای این استان دلسوزانه کار کند و عقبماندگیهای تاریخیاش را جبران کند یک استاندار بومی است و اگر چنین انتصابی صورت گیرد ضریب موفقیت ما چند برابر خواهد شد.
طی این سالها چنین خواستهای بههر دلیل محقق نشد و استاندارانی آمدند که خیلیها توانشان از مدیران بومی هم کمتر بود ولی دولتها مایل به انتخاب گزینهی بومی نبودند. تا اینکه در دولت رییسی قرعهی فال به نام فردی افتاد که زادگاهش لرستان بود و نیمی از عمرش را دراین ولایت سپری کرده بود و یک استاندار بومی بود.
این کلیشه حاکم بر ذهنها ،طبعاً انتظار را از یک استاندار بومی بالا میبرد و همهی انتظارات زیادی از ایشان داشتند، در حالیکه نه خود ایشان؛ مدیر اداری و اقتصادی باتجربه، یا بورکرات و تکنوکرات کارکشتهای و یا شخصیت کاریزما و برجستهای بود و نه سابقهی تجربه کار در ساختار اداری لرستان را داشت، نه در میان نیروهای سیاسی لرستان کار کرده تا بتواند منطق بازیهای سیاسی در لرستان را خوب بفهمد و اجرا کند. علاوه بر این ایشان نمایندهی دولتی بود که با درصد پایینی از مشارکت مردم انتخاب شده بود و سرمایهی اجتماعی بالایی نداشت و مدیرانش نیز طبعاً از حلقهی خاصی انتخاب شده بودند که واجد تجربه و توانایی کافی نبودند و به لحاظ اقتدار نیز در چنبرهای از نفوذهای ناهمگون گرفتار شده که امکان تغییر یک مدیرکل و استاندار را بدون اجازهی نمایندگان مجلس و دیگر قدرتهای ذینفع را نداشت، همچنین شرایط اقتصادی کشور نیز چنان بود که امکان پولپاشی دولتهای قبل را هم نداشت و حتا استراتژی سیاسی دولتش نیز بیشتر خیریهای بود تا توسعهگرایانه و بنابراین امکان چنین فردی امکان حمایت قوی از طرف دولت متبوعش را نیز نداشت.
بنابراین در چنین شرایطی قابل پیشبینی بود که امکان موفقیت یک استاندار از نوع بومی و یا غیربومی بسیار پایین است. بنابراین مدیریت زیویار در طول دورهی دو ساله دستاورد چندانی نداشته است و تنها شاید این دستاورد مهم! را داشته که «کلیشهی استاندار بومی موفق» را مورد ابطال قرار داده، نشان داده که برای توسعه، بومی یا محلی بودن و حتا دلسوز یا صادق بودن سهم کوچکی در موفقیت دارد و ما به پارمترهای دیگری برای موفقیت یک مدیر در ایران و حتا در لرستان نیاز داریم و باید این نگرشهای سادهگرایانه را که هنوز نقش افراد را بسیار مؤثرتر از ساختارها میدانیم کنار بگذاریم. مسئله این است که آدمها نقش دارند ولی در شرایط نامساعد، نقش آدمها بسیار کمتر میشود؛ بهویژه در جایی که ساختارهای ناتوسعهگرا و ناکارامد افراد و مدیران را انتخاب میکنند، توانایی این افراد منتخب برای اصلاح و یا تغیر ساختار بسیار محدود است.
به نظر میرسد که ما به تغییر نگرش و نگاهها نیازمندیم تا بتواند به سمت تغییر شرایط و سیاستها و افزایش ظرفیت دولت و ایجاد مکانیسمهای جهت جذب مشارکت اجتماعی و بالا بردن ظرفیت و توانمندی جامعه حرکت کند و از تمرکز بر اشخاص و اینکه چه کسی استاندار باشد یا چه کسی نباشد دوری کند!
بدینروی اگر خواهان توسعهی لرستان هستیم باید بدانیم اولاً: در سطح کلان کشوری هم باید دولت توسعهگرا داشته باشیم و هم حاکمیتی که درکل به توسعهی متوازن و رفع نابرابریهای منطقهای باور داشته باشد و کارگزارانی انتخاب کند که در سطوح محلی بتوانند تحقق بخش این ایدهی توسعهگرایانه و کاهش نابرابری باشند و اختیارات قابل توجهی داشته باشد. علاوه بر آن نیز باید بتوان سطح آگاهی و شناخت جامعه را چنان بالا برد تا نهادهای توسعهای ساخته شود که این نهادها هم خود انسانهای توانمند تولیدکننده و هم ظرفیت استفاده از انسانهای توانمند از مناطق دیگر را داشته باشند. در این صورت است که میتوان به توسعهی فراتر از افراد باور داشت.
البته ناگفته پیداست که نقش نخبگان در طول تاریخ در تغییر مسیر جوامع و پیشبرد آنها کم نبوده است ولی واقعیت این است که ساختارهای ما در چند سالهی اخیر چنان عقیم و ناکارآمد شدهاند که امکان زایش نخبگان تاریخساز را ازدست دادهاند و بنابراین تا تغییر شرایط نمیتوان به ظهور چنین نخبگانی امیدوار بود. لذا در غیاب این شرایط آمدن و رفتن استاندارها جز برای گروه ذینفعان برای عموم مردم فایدهای نخواهد داشت.
نویسنده : دکتر مجتبا ترکارانی | سرچشمه : سیمرهی شمارهی 718 (2 اردیبهشت 1403)
@seymareweekly | 420 | 7 | Loading... |
30 با تایید هیئت دولت؛
شفقت استاندار لرستان شد

این روزها شایعهی رفتن زیویار استاندار بومی لرستان بسیار داغ بود ، سرانجام امروز این شایعه رنگ واقعیت به خود گرفت. زیویار رفت و جایش را به شفقت غیر بومی داد.
در جلسهی عصر امروز(دوم اردیبهشت) هیئت دولت، سردار ابوطالب شفقت از فرماندهان سپاه پاسداران و استاندار پیشین استانهای خراسان، بوشهر و مازندران به عنوان هجدهمین استاندار لرستان منصوب شد.
شفقت، زادهی ۱۳۳۶ بابل، عضو هیئت علمی و با مرتبهی دانشیاری دانشگاه صنعتی مالک اشتر است.
او در ابتدای انقلاب به عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و بعدها به وزارت دفاع رفت و رییس موسسه تحقیقاتی صنایع دفاعی شد.
او دکترای مدیریت صنعتی از دانشگاه علامه طباطبایی است.
سردار شفقت در دولتهای نهم و دهم به مدت ۷ سال استاندار استانهای مازندران، بوشهر و خراسان شمالی بود.
در دولت یازدهم بهمدت ۳ سال معاون طرح و برنامه وزارت دفاع شد.
| سرچشمه : آوای سیمره | 411 | 6 | Loading... |
31 https://avayeseymare.ir/?p=23364 | 135 | 1 | Loading... |
32 خودکشی پزشک جوان: اصلاح ساختار به جای سرزنش قربانی

خودکشی بانوی پزشک جوان در تعطیلات نوروزی در نورآباد خبرساز شد و بسیار متاثر کننده بود.
برخلاف دیگر خودکشیها که معمولاً در سکوت برگزار میشوند و خانوادهها این درد را در تنهایی خود سوگواری میکنند و اسم از خودکشی قربانی به میان نمیآورند. مرگ بانو پرستو بخشی انعکاس گستردهای داشت؛ زیرا خودکشی یک زن جوان، پزشک متخصص در محیط بیمارستانی در شهری غریب خودکشی کرده بود باعث شد که افکار عمومی و کنشگران مدنی و سازمان نظام پزشکی و جامعهی پزشکان واکنش گستردهای نشان دهند و مسئولان را به پاسخگویی وادارکنند و مسئولیان هم بهخاطر بالارفتن اعتراضات مردمی مجبور به واکنش شوند. گرچه پاسخگویی مسئولان شایسته و شفاف و هماهنگ و به موقع نبود.
لازم به ذکر است در عین حال که خودکشی یک پزشک بهعنوان یک سرمایهی انسانی حتماً دردناکتر است ولی آنچه اهمیت دارد میزان خودکشی و نوع خودکشیهاست که امروزه چنان به یک اپیدمی تبدیل شده که نوجوانان دانشآموز را نیز به کام خود کشیده است و باید این پدیده را بسیار جدی گرفت و این سوال جدی را مطرح کرد که چه زمینهها و علل اجتماعی، سیاسی، سازمانی و اقتصادی در جامعه ما باعث شده که حتا پزشکان و متخصصان نیزکه باید از تابآوری بیشتری نسبت به دیگر اقشار جامعه و از سلامت بیشتری برخوردار باشند چنین آسیبپذیر شده و در معرض خودکشی قرار گرفتهاند.
در این یادداشت کوتاه سعی میشود در سایهی این رخداد به بعضی از عوامل و مشکلات سازمانی و اجتماعی زمینهساز خودکشی در جامعه ما اشاره شود:
۱-در سازمانهای اداری و بورکراتیک ما به اشکال مختلف تبعیض و نارضایتی نسبت به کارکنان و ارباب رجوع وجود دارد. از تبعیضهایی که در قوانین و رویههای ما در سطح ملی وجود دارد و گرووهای قومی و زبانی و جغرافیایی حس بیشتری از تبعیض را نسبت به خود احساس میکنند که بگذریم، در بعضی از مناطق دارای ساخت قبیلهای، این احساس ظلم و تبعیض نیز مضاعف احساس میشود. در ساختار اجتماعی لرستان که فرهنگ قبیلهای حاکم است این فرهنگ قبیلهای خود را به ساختار اداری تحمیل کرده و هرکسی از این نفوذ و سرمایهی اجتماعی قبیلهای برخوردار باشد میتواند از امتیازات بیشتری برخوردار شود و یا از مصونیتهایی بهرهمند گردد. (در جامعهشناسی از دو نوع سرمایهی اجتماعی درونگروهی و برونگروهی یاد میشود و معمولاً سرمایهی اجتماعی درونگروهی بالا مانع عملکرد مطلوب توسعه است.)
چنین فرهنگ سازمانی باعث شده که در هرجایی که انتظار رفتار عادلانه و منصفانه برای گرفتن حقوق خود مثل: تعیین محل خدمت یک پزشک و یا یک معلم و یا یک مستخدم دولت، یا واگدار نمودن مجوزها، یا اجرای عدالت سازمانی، وجود دارد این تبعیضهای دوگانه بیشتر خود را نشان دهد و علاوه بر پارتیبازیهای سیاسی، پارتیبازیهای طایفهای و فرهنگی و باندی وجود داشته باشد و فردی که این نوع موقعیتهای رانتی را نداشته باشد و یا غریبه باشد، معمولاً مورد احجاف بیشتری قرار گرفته و نتواند حق خود را بگیرد و این تبعیضها، احساس محرومیت نسبی در او به شدت افزایش یافته و فرد را آسیبپذیر کرده و دچار مشکل نماید.
۲- علاوه بر این، تحقیقات اجتماعی نشان میدهد که میزان اعتماد نهادی و پنداشت و تصور مردم نسبت به عملکرد مطلوب نهادهای دولتی در ایران پایین است. (پیمایش سرمایهی اجتماعی ایران،۱۳۹۴) به این معنا که نمیتوان از نهادهای دولتی انتظار داشت که عملکرد مطلوب را به جا آورده و یا حق کارمند و یا مراجعه کننده را به صورت منصفانه ادا کنند و یا اگر فردی از سازمانی شکایت و اعتراضی وجود دارد به آسانی بتوان با پیگیری و دادرسی، حق خود را استیفا نمود. در چنین مواقعی افراد بهخاطر بالا بودن هزینهی مالی و روانی و بیثمر بودن نتیجه ترجیح میدهند از شکایت خود صرفنظر نموده و یا با دور زدن قوانین از روشهای غیررسمی مشروع یا غیرمشروع حق خود را بگیرند و این تصور باعث شکلگیری فساد بالایی در سیستم شده و یا آسیبپذیری فرد و احساس ناتوانی او را بیشتر میکند.
۳- بنابراین در شرایطی که سازمانها منصفانه برخورد نمیکنند و حس بیاعتمادی بالایی نیز نسبت به عملکرد نهادهای دولتی وجود دارد همه بار مشکلات و مسئولیت زندگی و کار بر روی دوش فرد و اطرافیان نزدیک او نهاده میشود و او باید به تنهایی تمام مسئولیت زندگی خود را به دوش گیرد. در این شرایط افرادی که دارای تابآوری مناسبی بوده و یا توان حل مسئله را به خوبی داشته و یا از توان سازگاری بالایی با مشکلات برخوردار هستند و دست آخر دارای سرمایهی اجتماعی خانوادگی و قبیلهای و سازمانی بالاتری هستند، کمتر آسیبپذیر بوده و با رخ دادن مشکلات، کمتر در دام خودکشی گرفتار میشوند. | 462 | 7 | Loading... |
33 بنابراین هر حادثهای مانند خودکشی این پزشک جوان باید تأثیرات و درسآموختههای جدی برای سازمانهای ما داشته و مدیران بهداشت و سلامت ما را به اصلاح فرایندهای سازمانی و بهداشتی و حتا فرهنگ سازمانی نیز وادارکند. مدیران حوزهي بهداشت و رییس دانشگاه بهداشتی و نظام پزشکی ما تا سطوح بالاتر باید به این نکته بیاندیشند که چه فرایندها و رویههای دارای مشکل بودهاند که باعث شده این فرد خودکشی نماید و تنها به فکر رفع و رجوع حقوقی و قضایی و رسانهای مسئله نباشند.
جدا از مسایل حقوقی که اقتضایات خاص خود را دارد ولی آنچه که باید مسئولان بهداشتی به جد بدان توجه کنند تنها اشاره به مشکلات شخصی قربانی (از دست دادن پدر و مادر یا افسردگی وی و…) و یا سهم بدرفتاری و احجاف مسئولان مستقیم این فرد و یا تبعید این فردکافی نیست بلکه آنچه مهمتر است توجه به زمینه و بستر و علل و فرایندهای سازمانی است که ایجاد تبعیض نموده و در فرد احساس محرومیت نسبی ایجاد میکند؛ بهطوریکه تحمل و تابآوری فرد را چنان کاهش دهند که فرد در مواجهه با مشکلات به آسانی قربانی شود.
با توجه به وجود خودکشیهای مکرر در بین پزشکان دورهی انترن باید از عدم کارآمدی و اثربخشی نهادی در درون وزارتخانه متولی بهداشت و سلامت نیز یاد و این سوال جدی را مطرح کرد که سازمانی که خود باید ناظر سلامت روان و جسم جامعه باشند تا چه حد نسبت به سلامت کارکنان خود حساس هستند و با پایشهای منظم و اقدامات مداخلهای میتوانند باعث جلوگیری از بروز چنین حوادث ناگواری برای سرمایههای انسانی خود در کنار بقیه مردم شوند.
در پایان بهعنوان یک فعال مدنی، باید گفت خواستهی اکید جامعهی مدنی ما از حکمرانان بهویژه مدیران حوزهی سلامت استان، شفافیت و پاسخگویی در ارایهی روایت منصفانه و صادقانهای از این رخداد تاثرانگیز و مسئولیتپذیری نسبت به پذیرش خطای زیر مجموعه و برخورد با مقصران، اصلاح رویهها و فرایندهای سازمانی است که باعث چنین خطاهایی شده تا جایی که دیگر هیچ «پرستویی» قربانی چنین فضایی نشوند و همیشه لرستان میزبان شایسته و اطمینانبخشی برای همهی متخصصان حوزهی سلامت و دیگر حوزهها باشد. چنین باد!
نویسنده : دکتر مجتبا ترکارانی | سرچشمه : سیمرهی شمارهی 716(18 فروردین ماه 1403)) | 1 | 0 | Loading... |
34 درختها و آدمها

در جایی خوانده بودم که درختها و آدمها در برخی ویژگیها مانند هماند.
حالا کاری نداریم که درختها مانند آدمها هستند یا آدمها مثل درختها اما هرکدام باشد، فرقی ندارد. مهم این است که برای جامعه سودی داشته باشیم و… پرسش مهم این است که آیا آدمها مانند درختها هستند که هرچه بارورتر میشوند فروتن و افتادهتر میشوند؟ آیا آدمها اگر به مرتبهی بالای دانش رسیدند افتاده و فروتناند یا متکبر و مغرور زیر پای خود را نمینگرند؟!
درختها سربهزیر و افتادهاند! از آن روزی که شکوفه میدهند و شکوفهها میوه میشوند هر روز فروتن و خاکیاند و سربهزیر درست بهسان آدمهای بزرگ و میوهدار…
باید گفت و تاکید کرد که درختها از آدمها مفیدتر و بیآزارترند… بشر از سایهی آنها نمیترسد. سایه، میوه، برگ، چوب، ساقهی درختها به رایگان برای آدمهاست. درخت میبخشد همهی وجودش را بدون مزد و منت. درخت جنگافروز نیست، آدمکش نیست، دیکتاتور نیست، خودرای و مستبد نیست، اختلاسگر نیست، خونآشام نیست، دزد و زمینخوار نیست، دوبههمزن نیست، کودککش نیست، مفتخور و کاسهلیس نیست، جاسوس و آدمفروش نیست، وطنفروش نیست، ریاکار و دغل نیست، نان به نرخ روز نمیخورد، از این شاخه به آن شاخه نمیپرد، درخت فرصتطلب و منافعطلب نیست، درخت خودخواه و جاهطلب نیست، مال و اموال ملت را به نام خود سند نمیزند، از دین استفادهی ابزاری نمیکند، برای پست و صندلی خود را خوار و ذلیل نمیکند، دروغگو و فریبکار نیست، درخت از آز و خودپسندی و ترس و زبونی بیزار است، درخت چاپلوس و سخن بهمزد نیست، بردهی آز و نیاز نیست،
زیرا؛
آنچه شیران را کند روبهمزاج
احتیاج است احتیاج است احتیاج(مولوی)
درخت در برابر تندبادهای روزگار، گاهی راست و گاهی چپ نمیشود، درخت در برابر حاکمان ستمگر چم و خم نمیشود،
آدمی داند که خانه حادثه است؛
عنکبوتی نه که در پی عابث است
پشه کی داند که این باغ از کَی است؛
کو بهاران زاد و مرگش در دی است… مولوی
شگفتا! درخت چه درسی میدهد؛ خیلی از آدمها برعکساند! همینکه توانستند از درخت هستیشان میوهای از دانش، مال، فضیلت، مقام، پست و… به دست آورند، گویی رسم جهان است که مغرورتر و خودخواه تر باشند. اما درخت میگوید:
افتاده حال باش! وقتی در زندگی ثمری دادی، سر به زیر کن؛ فروتن باش! راستی درخت چه درسی میدهد با آن همه میوه استوار است و سربه زیر…
«باشد نشان پختگی افتادگی کلیم
آن میوه نارس است که بر دار ماندهاست.»
فرجام سخن: درخت «آدم» است نه این آدم دوپای همهکارهای که ما میشناسیم! به گفتهی بزرگی: «آدم باید آدم باشد.»
نویسنده : کیانوش رستمی | سرچشمه : سیمرهی شمارهی 717 (شنبه 25 فروردین 1403)
@seymareweekly | 139 | 1 | Loading... |
35 سیمرهی ۷۱۸ جاری شد…

هفتصدوهجدهمین شمارهی هفتهنامهی منطقهای سیمره، روز یکشنبه (2 اردیبهشتماه 1403) چاپ شد و روی پیشخوان دکههای مطبوعاتی قرار گرفت.
به گزارش آوای سیمره، این شماره در بردارندهی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله:
*تیتریک:
– کفگیر مردم ته دیگ خوردهاست
*سرمقاله:
– زیویار و ابطالپذیری کلیشهای استاندار بومی / دکتر مجتبا ترکارانی
*یادداشتها:
– خوشبختي، كار و پول / دکتر امیر شاکرمی
– نتايج يک طرح پژوهشي؛ تورم لرستان تا بيش از ۸۵ درصد از نرخ تورم کشوري تبعيت ميکند/ دکتر مصطفا شکری
– بابا دانيال يا پدر شوش دانيال؟ / دکتر علی حیدری
– بزنيم ميخوريم مواظب باش / ایرج احمدی
– مستندنگاري ماجراهاي من و سياست(فصل دوم /بخش ۴۰) / علی گودرزیان
– کتابهاي ناتمام / سلمان احمدوند
– نقش شرکتهاي دانشبنيان در توسعهي اقتصادي و اجتماعي
/ شکوفه عصاره
– نکتههايي از تاريخ لرستان۳ (فارغالتحصيل ريمله)/ سعادت خودگو
-خاطراتي از خرمآبادِ شصتسال پيش/ بخش دوم/ جلال مرادی
– ونها و زنها؛ گشت ارشاد مديران و صديقي
– رابطهي شرايط محيطي و شکوفايي استعدادها/ احمد لطفی
*مقالات:
– نغمههاي بشکوه و حنجرهي ارغواني زاگرس / ايرج رحمانپور، ترانهسرا، خواننده، آهنگساز و موسيقيپژوه(بخش نخست) / محمدکاظم علیپور
– بدن در انقياد قدرت و سياستهاي اعمال شده بر بدن/ زهرا نجاتی
– ايران را چرا بايد دوست داشت؟ / آرش سرلک
*طنز:
– کارتون سیمره/ یاسر دلفان
– نصب شادي سنج و ترازوي مويي! / وحید حاجسعیدی
*پیشخوان:
– طبيعيترين شکل ممکن اثر صبا محمودوند منتشر شد
*شعر پارسی:
– روحالله رویین/ لیلا باقریطولابی / خدایار حیدری
*شعر بومی:
-حسین نظریان
گزارش:
– منشيسالاري، پشت ديوار بلند پزشکان
*اخبار:
– عزتي عزل شد / چرا معارفه با تاخير انجام شد!!
– مدير کل ميراث فرهنگي لرستان: جشنوارهي رود و ريل تلفيقي از طبيعت و صنعت است
– چهارمين جشنواره سراسري اقوام ايران زمين در لرستان برگزار ميشود
– همزمان با هفتهي نکوداشت خرمآباد؛ ارکستر سمفوني «فلکالافلاک» برگزار ميشود
– آخرين خبرها از ثبت جهاني «فلکالافلاک»
– تعديل نيرو در کارخانه فروآلياژ ازنا ناشي از افزايش تعرفهي برق است
– رييس علوم پزشکي لرستان: علت ۷۰ درصد مرگها بيماريهاي قلبي و عروقي است
– سلاحورزي: بعد از عمليات روز يکشنبه شرايط اقتصادي کشور به سوي آرامش ميرود
https://avayeseymare.ir/?p=23358 | 857 | 6 | Loading... |
36 سیمرهی ۷۱۸ جاری شد…

هفتصدوهجدهمین شمارهی هفتهنامهی منطقهای سیمره، روز یکشنبه (2 اردیبهشتماه 1403) چاپ شد و روی پیشخوان دکههای مطبوعاتی قرار گرفت.
به گزارش آوای سیمره، این شماره در بردارندهی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله:
*تیتریک:
– کفگیر مردم ته دیگ خوردهاست
*سرمقاله:
– زیویار و ابطالپذیری کلیشهای استاندار بومی / دکتر مجتبا ترکارانی
*یادداشتها:
– خوشبختي، كار و پول / دکتر امیر شاکرمی
– نتايج يک طرح پژوهشي؛ تورم لرستان تا بيش از ۸۵ درصد از نرخ تورم کشوري تبعيت ميکند/ دکتر مصطفا شکری
– بابا دانيال يا پدر شوش دانيال؟ / دکتر علی حیدری
– بزنيم ميخوريم مواظب باش / ایرج احمدی
– مستندنگاري ماجراهاي من و سياست(فصل دوم /بخش ۴۰) / علی گودرزیان
– کتابهاي ناتمام / سلمان احمدوند
– نقش شرکتهاي دانشبنيان در توسعهي اقتصادي و اجتماعي
/ شکوفه عصاره
– نکتههايي از تاريخ لرستان۳ (فارغالتحصيل ريمله)/ سعادت خودگو
-خاطراتي از خرمآبادِ شصتسال پيش/ بخش دوم/ جلال مرادی
– ونها و زنها؛ گشت ارشاد مديران و صديقي
– رابطهي شرايط محيطي و شکوفايي استعدادها/ احمد لطفی
*مقالات:
– نغمههاي بشکوه و حنجرهي ارغواني زاگرس / ايرج رحمانپور، ترانهسرا، خواننده، آهنگساز و موسيقيپژوه(بخش نخست) / محمدکاظم علیپور
– بدن در انقياد قدرت و سياستهاي اعمال شده بر بدن/ زهرا نجاتی
– ايران را چرا بايد دوست داشت؟ / آرش سرلک
*طنز:
– کارتون سیمره/ یاسر دلفان
– نصب شادي سنج و ترازوي مويي! / وحید حاجسعیدی
*پیشخوان:
– طبيعيترين شکل ممکن اثر صبا محمودوند منتشر شد
*شعر پارسی:
– روحالله رویین/ لیلا باقریطولابی / خدایار حیدری
*شعر بومی:
-حسین نظریان
گزارش:
– منشيسالاري، پشت ديوار بلند پزشکان
*اخبار:
– عزتي عزل شد / چرا معارفه با تاخير انجام شد!!
– مدير کل ميراث فرهنگي لرستان: جشنوارهي رود و ريل تلفيقي از طبيعت و صنعت است
– چهارمين جشنواره سراسري اقوام ايران زمين در لرستان برگزار ميشود
– همزمان با هفتهي نکوداشت خرمآباد؛ ارکستر سمفوني «فلکالافلاک» برگزار ميشود
– آخرين خبرها از ثبت جهاني «فلکالافلاک»
– تعديل نيرو در کارخانه فروآلياژ ازنا ناشي از افزايش تعرفهي برق است
– رييس علوم پزشکي لرستان: علت ۷۰ درصد مرگها بيماريهاي قلبي و عروقي است
– سلاحورزي: بعد از عمليات روز يکشنبه شرايط اقتصادي کشور به سوي آرامش ميرود
و…
هموارهی روزگار با سیمره جاری باشید! @ | 1 | 0 | Loading... |
37 سیمرهی ۷۱۸ جاری شد…

هفتصدوهجدهمین شمارهی هفتهنامهی منطقهای سیمره، روز یکشنبه (2 اردیبهشتماه 1403) چاپ شد و روی پیشخوان دکههای مطبوعاتی قرار گرفت.
به گزارش آوای سیمره، این شماره در بردارندهی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله:
*تیتریک:
– کفگیر مردم ته دیگ خوردهاست
*سرمقاله:
– زیویار و ابطالپذیری کلیشهای استاندار بومی / دکتر مجتبا ترکارانی
*یادداشتها:
– خوشبختي، كار و پول / دکتر امیر شاکرمی
– نتايج يک طرح پژوهشي؛ تورم لرستان تا بيش از ۸۵ درصد از نرخ تورم کشوري تبعيت ميکند/ دکتر مصطفا شکری
– بابا دانيال يا پدر شوش دانيال؟ / دکتر علی حیدری
– بزنيم ميخوريم مواظب باش / ایرج احمدی
– مستندنگاري ماجراهاي من و سياست(فصل دوم /بخش ۴۰) / علی گودرزیان
– کتابهاي ناتمام / سلمان احمدوند
– نقش شرکتهاي دانشبنيان در توسعهي اقتصادي و اجتماعي
/ شکوفه عصاره
– نکتههايي از تاريخ لرستان۳ (فارغالتحصيل ريمله)/ سعادت خودگو
-خاطراتي از خرمآبادِ شصتسال پيش/ بخش دوم/ جلال مرادی
– ونها و زنها؛ گشت ارشاد مديران و صديقي
– رابطهي شرايط محيطي و شکوفايي استعدادها/ احمد لطفی
*مقالات:
– نغمههاي بشکوه و حنجرهي ارغواني زاگرس / ايرج رحمانپور، ترانهسرا، خواننده، آهنگساز و موسيقيپژوه(بخش نخست) / محمدکاظم علیپور
– بدن در انقياد قدرت و سياستهاي اعمال شده بر بدن/ زهرا نجاتی
– ايران را چرا بايد دوست داشت؟ / آرش سرلک
*طنز:
– کارتون سیمره/ یاسر دلفان
– نصب شادي سنج و ترازوي مويي! / وحید حاجسعیدی
*پیشخوان:
– طبيعيترين شکل ممکن اثر صبا محمودوند منتشر شد
*شعر پارسی:
– روحالله رویین/ لیلا باقریطولابی / خدایار حیدری
*شعر بومی:
-حسین نظریان
گزارش:
– منشيسالاري، پشت ديوار بلند پزشکان
*اخبار:
– عزتي عزل شد / چرا معارفه با تاخير انجام شد!!
– مدير کل ميراث فرهنگي لرستان: جشنوارهي رود و ريل تلفيقي از طبيعت و صنعت است
– چهارمين جشنواره سراسري اقوام ايران زمين در لرستان برگزار ميشود
– همزمان با هفتهي نکوداشت خرمآباد؛ ارکستر سمفوني «فلکالافلاک» برگزار ميشود
– آخرين خبرها از ثبت جهاني «فلکالافلاک»
– تعديل نيرو در کارخانه فروآلياژ ازنا ناشي از افزايش تعرفهي برق است
– رييس علوم پزشکي لرستان: علت ۷۰ درصد مرگها بيماريهاي قلبي و عروقي است
– سلاحورزي: بعد از عمليات روز يکشنبه شرايط اقتصادي کشور به سوي آرامش ميرود
و...
@seymareweekly | 1 | 0 | Loading... |
38 عزتی عزل شد/ چرا معارفه با تاخیر انجام شد؟!!

رضا عزتی، مدیرکل آموزش و پرورش لرستان از این سمت کنار گذاشته شد. عزتی از هشتم فررودین 1401 تا اول اردیبهشت 1403 مدیرکل آموزش و پرورش استان لرستان بود.
پس از برگزاری دور نخست انتخابات مجلس شورای اسلامی، عزتی مورد انتقاد برخی رسانهها و فرهنگیان به خاطر آنچه آنان مداخلهی وی در انتخابات به نفع یک نامزد خاص میدانستند، قرار گرفت و پیگر این موضع بودند تا اینکه یونس بهاروند ایرانیا جایگزین عزتی شد.
قرار بود آیین تودیع و معارفه رضا عزتی و بهاروند ساعت ۱۴ روزشنبه(اول اردیبهشت ماه) در پردیس علامه طباطبایی خرمآباد دانشگاه فرهنگیان برگزار شود اما این آیین سر وقت مقرر برگزار نشد!
با اینکه دعوت شدگان به آیین معارفه در محل اعلام شده حضور داشتند اما به یک باره و بدون اطلاع قبلی برنامه لغو شد.
براساس گزارش رسانههای لرستان، بین طرفداران دو نفر از نامزدهای حوزهی انتخابیه خرمآباد و چگنی صحبتهایی رد و بدل و حتا در لحظاتی کوتاه کار به درگیری فیزیکی کشیده شده و مسئولان ترجیح دادند این آیین در سکوت و با تاخیر در سالن استانداری برگزار شود.
عدهای نیز با تجمع مقابل محل اقامت عطاران مشاور وزیر در امور پیگیریهای ویژه و مقامات استانی، مانع از خروج آنان از مجموعه خانه معلم شده و خواستار لغو مراسم شدهاند. موضوعی که با حضور پلیس، پس از چند ساعت، خاتمه یافت.
برخی از رسانههای انقلابی در فضای مجازی نوشتند که هرج و مرج عدهای خودسر در ابطال حکم وزیر اثری نخواهد داشت و خودسرها را که مانع معارفه مدیرکل جدید در موعد مقرر شدند، به باد انتقاد گرفتند.
| سرچشمه : آوای سیمره | 1 937 | 7 | Loading... |
با استاد نصرالله شیرینآبادی در دانشگاه تهران، دانشکدهی هنرهای زیبا، دههی ۵۰ همکلاس بودم. همه او را شیرین صدا میکردند. همیشه ظاهرش آراسته بود؛ با کت و شلوار و کراوات. شیرین، با فکر و سنجیده سخن میگفت؛ همینطور هیچ نُتی بدون آگاهی از زیر انگشتانش نمیگذشت. هرگاه کاروان دشتی یا قطعات پُرتکنیک صبا را با […]
معلم جایگزین از چند دانش آموز شروع به پرسش در مورد درس کرد، وقتی نوبت به یکی از دانش آموزان رسید و پاسخی اشتباه داد بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن کردند و او را مسخره می کردند… معلم متوجه شد که این دانش آموز از اعتماد به نفس پایینی برخوردار است و همواره توسط […]
به گزارش آوای سیمره، این شماره در بردارندهی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله: *تیتریک: – نويافتههاي سکونت پنجهزار سالهي انسان در خرمآباد *سرمقاله: – راه آهن در چنبرهي نگاه کلان به منطقه / صادق سیفی *یادداشتها: – آموزش عالي در ايران / دکتر امیر شاکرمی – مستندنگاري ماجراهاي من و […]