cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

Saamentv | شبکه جهانی ثامن

شبکه جهانی ثامن شـبکه مهر و دانش ارتباط با ادمین : @samentv_admin روابط عمومی : 989023008688+

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
1 701
مشترکین
+324 ساعت
+47 روز
-730 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

ویژه برنامه شهادت امام صادق علیه السلام استاد معاونیان شبکه جهانی ثامن شبکه مهر و دانش @saamentv
نمایش همه...
قال الإمام جعفر الصادق(عليه السلام): «أكمل الناس عقلا أحسنهم خُلقا.» امام جعفر صادق(عليه السلام)فرمودند: «باعقلترين مردم خوش‌خُلق‌ترين آنها است.» المصدر:الكافي - ج ١ - ص ٢٣. شبکه جهانی ثامن شبکه مهر و دانش @saamentv Www.saamen.tv
نمایش همه...
ویدئو کلیپ ویژه شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام شبکه جهانی ثامن شبکه مهر و دانش @saamentv
نمایش همه...
قال مولانا الرضا علیه السلام: مَنْ زَارَ قَبْرَهُ (عبدالعظیم)، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.‏ حضرت رضا علیه السلام فرمودند: هرکس قبر عبدالعظیم را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود. 📚مستدرك الوسائل، ج‏10، ص368 @razavi_hadiths 📌” در نشر معارف امام مهربانی ها سهیم باشیم”
نمایش همه...
ویدئو کلیپ شهادت حضرت حمزه شبکه جهانی ثامن شبکه مهر و دانش @saamentv Www.saamen.tv Saamen.wns.live
نمایش همه...
۱۵ شوال المکرم : جنگ احد و شهادت حضرت حمزه علیه السلام در اين غزوه بر أمير المؤمنين عليه السلام به جهت حمايت از پيامبر صلي الله عليه و آله 90 جراحت بر صورت، سر، سينه ، شكم، دست و پاي مبارك رسيد. جبرئيل نازل شد و عرض كرد: «يا محمد، به خدا قسم اين عمل علي بن ابي طالب مواسات است». پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «اين بدان جهت است كه من از اويم و او از من است. جبرئيل عرض كرد: و من از شما دو بزرگوارم ». (بحار الانوار: ج 20، ص 54) بانوئي به نام نسيبه در جنگ احد: در اين روز يكي از كساني كه جانفشاني كرد فرار نكرد، بلكه مانع از فرار ديگران نيز شد، بانوئي به نام نسيبه دختر كعب بن مازنيه بود و به او ام عماره مي‌گفتند. او با شوهر و دو پسر خود در جنگ احد شركت داشتند. نسيبه مشك آبي به دوش داشت و سقايت لشكر اسلام را مي‌نمود. هنگامي كه موقعيت را چنان ديد كه مسلمين در حال فرار هستند، مشك را به كناري انداخت و خود را پيش روي پيامبر صلي الله عليه و آله سپر كرد، به گونه‌اي كه جراحات زيادي بر او وارد شد، كه مداواي يكي از آنها تا يك سال بعد ادامه داشت. اين زن فداكار دست به شمشير برد، و چنان ضربه‌اي بر ابن حميه كه قصد كشتن پيامبر صلي الله عليه و آله را داشت زد كه او فرار كرد. عبدالله فرزند نسيبه خواست فرار كند كه مانع او شد و او را تشويق به جنگ و دفاع از پيامبر صلي الله عليه و آله نمود و او قبول كرد. پيامبر صلي الله عليه و آله به نسيبه فرمود: «بارك الله عليك يا نسيبه». در اين حال پيامبر صلي الله عليه و آله ديد يكي از مهاجرين فرار مي‌كند در حالي كه سپرش را به پشتش بسته است. آن حضرت فرمودند: «اي صاحب سپر، سپرت را بيانداز و خودت به جهنم برو». سپس آن حضرت به نسيبه فرمود: «سپر او را بردار». او آن را برداشت و مشغول جنگ با مشركين شد. در اين هنگام حضرت فرمود: «مقام نسيبه از مقام فلان و فلان و فلان افضل است، چه اينكه آنان فرار كردند». (بحار الانوار: ج 20، ص 54) ( ننگين کسانی که از زن کمتر بودند و فرار کردند . و خوشابحال زنی که مردانه و جانانه بهشتی شد ...) شهادت حضرت حمزه علیه السلام: در اين روز جناب حمزة بن عبدالمطلب عليه السلام عموي پيامبر صلي الله عليه و آله به شهادت رسيد. آن حضرت برادر رضاعي پيامبر صلي الله عليه و آله بود، چون هر دو بزرگوار از زني به نام ثويبه شير خورده بودند. (بحار الانوار: ج 15، ص 281) آن حضرت مردي شجاع و با هيبت بود و در اين جنگ به دست وحشي و به دستور هند همسر ابوسفيان كشته شد. هند به خاطر كشته شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر صلي الله عليه و آله را داشت، ولي كفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند. اين بود كه او وحشي را با وعده هائي به كشتن پيامبر صلي الله عليه و آله يا علي مرتضي عليه السلام و يا حمزه تحريك كرد. وحشي گفت: «از كشتن پيامبر صلي الله عليه و آله‌و پسر عمويش علي عليه السلام عاجزم، ولي براي كشتن حمزه كمين مي‌كنم». او در ميدان جنگ با نيزه‌اي بر سينه و يا شكم مبارك آن حضرت زد و آن حضرت را شهيد كرد. وقتي خبر به هند دادند، آن خبيث دستور داد سينه آن حضرت را بشكافد و جگر مبارك آن حضرت را بيرون آورد. وقتي خواست به جگر حمزه دندان بزند دندانهاي نحسش كارگر نشد. همچنين هند با خنجري گوشها، بيني و ... آن حضرت را جدا كرد و به گردن انداخت. پيامبر صلي الله عليه و آله هنگامي كه حمزه را با آن وضع ديدند، گريستند و عباي مبارك را روي او كشيدند كه خواهرش صفيه او را به آن حال نبيند و فرمودند: «يا عم رسول الله و اسدالله و اسد رسوله. .. يا فاعل الخيرات، كاشف الكربات. ..». أمير المؤمنين و فاطمه زهرا عليهماالسلام و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند. (بحار الانوار: ج 20، ص 55. حمزه سيد الشهداء عليه السلام: ص 28 - 29) پيامبر صلي الله عليه و آله بر بدن مبارك او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند. بعد از چهل سال كه معاويه خواست نهري از احد عبور دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها به پاي حمزه رسيد و فورا خون جاري شد ! حضرت رضا عليه السلام به نقل از رسول خدا پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند: «بهترين برادران من علي عليه السلام و بهترين عموهاي من حمزه است. (عيون اخبار الرضا عليه السلام: ج 2، ص 61. رياحين الشريعة: ج 4، ص 350)
نمایش همه...
. ویدئو گرافیک بمناسبت هشتم شوال، سالروز تخریب حرم ائمه بقیع «علیهم السلام» شبکه جهانی ثامن شبکه مهر و دانش @saamentv Www.saamen.tv Saamen.wns.live
نمایش همه...
هشتم شوال، سالروز تخریب حرم ائمه بقیع «علیهم السلام» کلیپ سخنرانی استاد معاونیان شبکه جهانی ثامن شبکه مهر و دانش @saamentv Www.saamen.tv
نمایش همه...
ویدئو گرافیک عید سعید فطر عید سعید فطر و حلول ماه شوال به عموم مسلمین جهان مبارک باد 🌹 🌹 شبکه جهانی ثامن شبکه مهر و دانش @saamentv Www.saamen.tv
نمایش همه...
حکایات رضوی (۱۰) ریان بن صلت می گوید : وقتي می خواستم به عراق بروم و تصميم خداحافظي با امام رضا علیه السلام را داشتم ، به خود گفتم هنگام وداع با حضرت ، پيراهنی از لباس هایی که به تن کرده است را برای کفنم از او بخواهم و چند درهم از مالش می گیرم که برای دخترانم انگشتر بسازم . وقتی با حضرت خداحافظي کردم ، گريه و اندوه از فراق او بر من غلبه کرد و فراموش کردم که آن دو خواسته ام را بخواهم . وقتی بيرون آمدم حضرت صدايم کرد . ای ريان برگرد ! بازگشتم ؛ به من فرمود : دلت نمی خواهد پیراهنی از لباس های تنم را به تو بدهم تا بعد از مرگ ، تو را در آن کفن کنند ؟ دلت نمی خواهد چند درهمی به تو بدهم که برای دخترانت انگشتر بسازی ؟ گفتم : اي آقای من ! در ذهنم بود که از شما این ها را بخواهم . ولی غصه ی جدایی از آن را از ذهنم برد. پس بالشی را بلند کرد و از زیر آن پيراهني درآورد و به من داد و بعد کنار سجاده اش را بلند کرد و چند درهمی بيرون آورد و به من عطا فرمود . آن را شمردم ، سی درهم بود . منبع : عیون اخبارالرضا علیه‌السلام ، ج ۲ ، ص ۲۱۲ @saamentv
نمایش همه...