cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

دکلمه‌های علی ایلکا

‎ارتباط با من : https://t.me/@alilkaaa آدرس کانال یوتیوب : https://www.youtube.com/@Ali-ilka ‎آدرس کانال تلگرام : https://t.me/deklamehaye_ali_ilka ‎آدرس پیج ایسنتاگرام : https://instagr.am/deklame.ali.ilka ‎سایت : http://ailka.blogsky.com

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
871
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
+330 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

00:55
Video unavailableShow in Telegram
تیر برقی «چوبیم» در انتهای روستا بی فروغم کرده سنگ بچه های روستا ریشه ام جامانده در باغی که صدها سرو داشت کوچ کردم از وطن، تنها برای روستا آمدم خوش خط شود تکلیف شبها، آمدم نور یک فانوس باشم پیش پای روستا یاد دارم در زمین وقتی مرا می کاشتند پیکرم را بوسه می زد کدخدای روستا حال اما خود شنیدم از کلاغی روی سیم قدر یک ارزن نمی ارزم برای روستا کاش یک تابوت بودم کاش آن نجار پیر راهیم می کرد قبرستان به جای روستا قحطی هیزم اهالی را به فکر انداخته است بد نگاهم می کند دیزی سرای روستا من که خواهم سوخت حرفی نیست اما کدخدا تیر سیمانی نخواهد شد عصای روستا #شعر : #کاظم_بهمنی ـــــــــــــــــــــــــــــ #دکلمه : #علی_ایلکا 🔘 https://t.me/deklamehaye_ali_ilka
نمایش همه...
IMG_0247.MOV8.72 MB
4👍 1💔 1
01:12
Video unavailableShow in Telegram
IMG_9871.MOV13.83 MB
8💔 3
00:52
Video unavailableShow in Telegram
IMG_9406.MOV10.28 MB
8👍 1
02:04
Video unavailableShow in Telegram
IMG_9146.mov24.74 MB
4👍 1
01:03
Video unavailableShow in Telegram
IMG_9228.MOV12.43 MB
5🔥 2
04:10
Video unavailableShow in Telegram
پاییز من سلام ، دلم را ندیده ای؟ نزدیک تر بیا!!! تو چرا رنگ پریده ای؟! انگار مثل من رکب از عشق خورده ای یا زعفران به صورت نازت کشیده ای؟ اینجا بشین و تکیه بده بر سکوت من توخسته ای و تازه از این در رسیده ای بگذار تا حکایت دل را بیان کنم شاید شبیه قصه ی ما را شنیده ای روزی مسافری که قطارش ترانه بود آمد سوار قافیه های سپیده ای چشمش عجیب وسوسه ی کودکانه داشت مانند تیله ای که از عابر خریده ای در دست گرم او تب پروانه مانده بود در پیله ای که از نخ آتش تنیده ای یک جرعه شعرخواست که دل را صفا دهد از استکان لب زده دادم چکیده ای با خنده گفت: دختر باران! تو محشری این گونه های سرخ ز باغ که چیده ای؟ تا انتهای کوچه نگاهی غریب داشت من ماندم و تبسم بر غم تکیده ای من سالهای سال دلم را ندیده ام پاییز جان بگو تو دلم را ندیده ای؟! #پروین_نوروزی ــــــــــــــــــــــــــــــ دکلمه: #علی_ایلکا 🔘 https://telegram.me/deklamehaye_ali_ilka
نمایش همه...
IMG_8739.MOV49.19 MB
4👍 1🔥 1
02:55
Video unavailableShow in Telegram
پاییز من سلام ، دلم را ندیده ای؟ نزدیک تر بیا!!! تو چرا رنگ پریده ای؟! انگار مثل من رکب از عشق خورده ای یا زعفران به صورت نازت کشیده ای؟ اینجا بشین و تکیه بده بر سکوت من توخسته ای و تازه از این در رسیده ای بگذار تا حکایت دل را بیان کنم شاید شبیه قصه ی ما را شنیده ای روزی مسافری که قطارش ترانه بود آمد سوار قافیه های سپیده ای چشمش عجیب وسوسه ی کودکانه داشت مانند تیله ای که از عابر خریده ای در دست گرم او تب پروانه مانده بود در پیله ای که از نخ آتش تنیده ای یک جرعه شعرخواست که دل را صفا دهد از استکان لب زده دادم چکیده ای با خنده گفت: دختر باران! تو محشری این گونه های سرخ ز باغ که چیده ای؟ تا انتهای کوچه نگاهی غریب داشت من ماندم و تبسم بر غم تکیده ای من سالهای سال دلم را ندیده ام پاییز جان بگو تو دلم را ندیده ای؟! #پروین_نوروزی ــــــــــــــــــــــــــــــ دکلمه: #علی_ایلکا 🔘 https://telegram.me/deklamehaye_ali_ilka
نمایش همه...
IMG_8733.MOV34.40 MB
2
01:22
Video unavailableShow in Telegram
IMG_8465.MOV15.76 MB
8🥰 2
01:23
Video unavailableShow in Telegram
IMG_8157.MOV7.18 MB
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.