جامعهشناسی
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است. 💢 جستارهایی در: - جامعه شناسی - روانشناسی - اقتصاد - فلسفه - ادبیات - سینما 📞 تماس و تبلیغ: @irsociology بزرگترین مرجع علومانسانی کشور
نمایش بیشتر41 164
مشترکین
-824 ساعت
-597 روز
-11830 روز
توزیع زمان ارسال
در حال بارگیری داده...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.تجزیه و تحلیل انتشار
پست ها | بازدید ها | به اشتراک گذاشته شده | ديناميک بازديد ها |
01 📃 ماموریت مقدس
✍️ #جواد_کاشی
آنکه دختری را در خیابان کتک میزند، ماموریت مقدسی دارد: خدا را از زمین میتاراند.
آوردن خدا بر روی زمین و او را متولی عدالت بر روی زمین کردن، خطای بزرگی بود. خدای زمینی شده آلوده به همه شرارتها و خودخواهیها و زیادهخواهیهای انسانی است. اصلا خدا نیست، شیطان است در پوست خداوند. این خطا در ابتدای راه بر مردم پوشیده بود.
آنکه خداوند را این همه سهمگین و خشن و بیرحم به صحنه تماشا میآورد، به قصد جان خدای زمینی شده آمده است.
مردم دلتنگ خدای آسمانی هستند. خدایی که با همه قدرت و حضورش، پنهان است. در نهانگاه آسمان است و تنها هنگامی حاضر میشود که بندگانش او را فرابخوانند. او تنها برای تسلای دردی خواهد آمد.
خدا در این جهان خدای تصمیم و اجرا و عمل نیست. این همه به انسانها سپرده شده است. در سویه شاعرانه زندگی خانه کرده است. آنجا که سنگ یک تصمیم به دیوار خورده و آدمیان واماندهاند. خداوند امید دوباره عطا میکند. جان و خون زندگی را دوباره به جریان میاندازد.
خدای زمینی شده را میتارانند آنگاه واقعیتی که در زمین وجود دارد، با همان سویههای ناسازوارش پدیدار خواهد شد. توهمات باطل رخت خواهند بست و چشمها به آلام آدمیان گشوده خواهد شد.
خدای زمینی شده تارانده میشود تا آدمیان بتوانند بیواسطه به یکدیگر نظر کنند. رابطههای انسانی بدون وساطت امکانپذیر شود. بتوانند با یکدیگر صریح باشند. با هم به نحو انسانی دوستی یا دشمنی کنند. با تکاپوهای کاملاً انسانی خود تلاش کنند موانع را از پیش پای زندگی بردارند و در هنگام ناکامی، از خدا مدد بجویند. خدایی که از دور منتظر فراخوانده شدن است. تا او را نخوانی، قدم از قدم برنخواهد داشت. مثل مادری است که فرزندانش را به حال خود رها کرده تا زندگی کردن را بیاموزند و بیاموزانند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 1 034 | 18 | Loading... |
02 📃چرا کارفرمای ایرانی میتواند به کارگر زور بگوید؟
✍🏻محمد ماشینچیان
▪️بزرگترین صدمه به کارگر ایرانی از سمت افرادی وارد میشود که آگاهانه یا ناآگاهانه با انباشت قوانین جلوی ایجاد شغل را گرفته و با سختتر و گرانتر کردن کسب و کار قانونی در کشور شرایطی بوجود آوردهاند که انتخابهای زیادی برای کارگر باقی نمیماند و ناچار میشود به ستم هر کارفرمای ظالمی تن بدهد خواه در چارچوب قانون و در غالب قراردادهای یکسویه سفت و سخت که هیچ حقی برای او باقی نمیگذارد، خواه در مشاغل غیرقانونی که در سایه قوانین نابجا ایجاد میشود. در یک بازار آزاد رقابتی، در یک شراکت داوطلبانه دوطرفه میان کارگر و کارفرما، هر دو در تلاش برای یافتن بهترین همکار هستند. در یک بازار شکوفا کارگر انتخابهای بیشتری خواهد داشت. در یک اقتصاد آزاد همواره مشاغل جدیدی ایجاد میشود چرا که کارآفرینها برای رساندن خدمات جدید به جامعه، براحتی کسب و کار ایجاد کرده و ارزش آفریده و در این مسیر تقاضا برای کارگر را افزایش میدهند. تقاضای بیشتر برای کارگر به معنای افزایش درآمد کارگر است و انتخابهای بیشتر برای او.
▪️چگونه ممکن است محدود کردن آزادیهای اولیه و تعدی به کرامت انسانیِ کوتاهترین دیوارهای یک جامعه حرکتی همسو با آزادیخواهی و لیبرالیسم تلقی شود؟ مطابق تمامی گزارشهای موجود ایران، در قعر جدول آزادی اقتصادی، یکی از کنترل شدهترین اقتصادهای دنیا است. این در حالی است که اگر غریبهای پا به ایران بگذارد، تصور میکند همهچیز خصوصی است و سرمایهداری بیداد میکند و یکی دو بخش باقیمانده در کنترل بخشهای غیرخصوصی هم عنقریب از دست خلق خارج و به دامن لیبرالها خواهد افتاد. اخیرا کارفرمایی، با سوءاستفاده از موضع ضعف کارگران، پا را از فعالیت حرفهای فراتر گذاشته و به خود اجازه داده بود در امور شخصی و معنوی صدها انسان دخالت کند. عدهای، مثل همیشه، این موضوع را دستآویز قرار داده و به لیبرالیسم و بازار آزاد تاختهاند، چنانکه ظریفی گفته بود کارخانه حضرتش مدینه فاضله لیبرالها است.چ
▪️آنچه بعدها لیبرالیسم نام گرفت ابتدا از تلاش برای دفاع از آزادیهای مذهبی آغاز شد و این موضوع همواره محور اندیشه لیبرال بوده و هست. البته لیبرالها اولین افرادی نبودهاند که به اهمیت آزادی عقیده پی بردند. سخن کوتاه اینکه مشروط کردن شرایط شغلی به ادای فرایض معنوی نه فقط ره به تعالی نخواهد برد که امری قدسی را به ابزاری برای پیشرفت شغلی فروخواهد کاست.
▪️در اقتصاد بازار، حقوق منفی هستند یعنی برخورداری کارفرما از حق نمیتواند به معنای وادار کردن کارگر به عملی باشد. آنچه مثالهایی از این دست میآفریند، توسل به حقوق مثبت است. حقوق مثبت، که انباشت روزافزون آن از خصوصیات اقتصاد سوسیالیستی باشد، آن است که من حق دارم تو را مجبور به انجام عملی کنم. پای این قبیل حقوق را، هرچند با نیت خیر، (به اصطلاح) طرفداران حقوق کارگران به رابطه کارگر و کارفرما باز کردهاند، غافل از آنکه وقتی پای حقوق مثبت بین دو طرف باز شد، وقتی افراد را مقابل قانون نابرابر گرفتیم، آن طرفی که زورش بیشتر است، نه فقط از این فرصت استفاده خواهد کرد، بلکه به مرور معادله را به نفع خود تغییر خواهد داد. عدهای فرصت را برای ماهی گرفتن از آب گلآلود مغتنم شمرده و موضوع قوانین حداقل دستمزد و امنیت شغلی و نظایر آن را پیش کشیده بودند؛ عده دیگری چاره و پاسخ به هر موضوعی را در تصویب قوانین جدید میجویند، هردو غافل از آنکه وقایعی از جنس آنچه رفت اتفاقا معلول همینها است نه علت آن.
▪️آنچه امروز بهعنوان قوانین انساندوستانه حداقل دستمزد میشناسیم، در اوج رونق نژادپرستی در نیمه نخست قرن بیستم برای محافظت از کارگران گرانتر سفیدپوست آمریکایی و انگلیسی در مقابل سیاهان و زردپوستهای مهاجر و ایتالیاییهای لاابالی در آمریکا تصویب شد. نخستین قربانی قوانین حداقل دستمزد، کارگر کممهارت است که ارزش کارش کمتر از مقدار حداقل تعیین شده است و در عمل ناچار میشود، بین کار غیرقانونی و بیکاری یکی را انتخاب کند. نتیجه دوم این قوانین کاهش نرخ رشد اشتغال و افزایش بیکاری است.
▪️نتیجه سوم آن است که کارفرما مبلغ مابهالتفاوت حقوق کارگر را روی قیمت تمامشده کالا خواهد کشید و در عمل، کالای داخلی قدرت رقابتش را بیش از پیش از دست خواهد داد و هم اینکه قیمت محصولات داخلی که طبقات ضعیفتر مشتری عمدهاش هستند افزایش خواهد یافت. یعنی در عمل، خود کارگر آن مابهالتفاوت را پرداخت خواهد کرد.
▪️... بهطور کلی هرچه قوانین سختتری علیه کارفرما به تصویب برسد، نرخ بیکاری افزایش خواهد یافت، رکود شدت خواهد گرفت و رشد اقتصادی کمتری خواهیم داشت.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 3 532 | 76 | Loading... |
03 «دولتها برای این که نظر مردم را از تقصیر و گناهانشان در ایجاد تورم منحرف کنند، بارها انگشت اتهام را به سمت گروهها و موسسات گوناگون در بازار دراز کرده و آنها را قربانی میکنند. آنها بارها سعی کرده اند با کنترل قیمتها با تورم مبارزه کنند اما موفق نشده اند؛ مثل این که کسی بخواهد برای بهبود تب، ستون جیوه را با زور در دماسنج پایین نگه دارد. لیکن تنها چیزی که باید انجام شود محدود و کوچک کردن بانک مرکزی است و این چیزی است که دولتها هرگز با آن موافق نیستند».
مورای نیوتن روتبارد
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 4 637 | 77 | Loading... |
04 #کتابستان_برخط منتشر کرد:
جامعهشناسی فاجعه: نظریهای در باب فاجعه
برایان ترنر
ترجمهی آرش موسی
کتابستان برخط چاپ اول ۱۴۰۳
«فاجعه» در زبان یونانی، پردهی آخرِ زنجیرهای شورانگیز از رقصهای شاعرانه به شمار میرفت. فاجعه، آخرین صحنهی نمایشنامهای غمبار بود. حوادث فاجعهبار، حتی اندک کورسوی امید را نوید نمیدهند: نسل کشی، اشغال نظامی، طاعون، تنگسالی و زلزله. نظریهی فاجعه، پمپئی، مرگ سیاه، نسل کشی استعماری در آمریکای شمالی، جنگ جهانی اول، آنفولانزای اسپانیایی، آلمان نازی و دست آخر، سدهی بیست و یکم را واکاوی میکند: تروریسم، جنگهای جدید، تغییرات اقلیمی و بیماریهای همهگیر.
جامعهشناسی فاجعهی برایان ترنر حول محور انگارهی «آگاهی از فاجعه» میچرخد؛ بهاین معنا که هرچند جامعهشناسی نظریههای تغییر اجتماعی را در زمینههای تکامل، تعارض و مدرنیزاسیون ساخته پرداخته کرده است، ولی فاجعه را بهطور جدی مورد واکاوی قرار نداده است. او استدلال میکند که فاجعه یک فروپاشی کلی و سیستماتیک از نهادهای اجتماعی و سیاسی است که پیامد آن چیزی است که او آن را «آگاهی از فاجعه» مینامد.
لینک کتاب
#معرفی_کتاب | 4 073 | 33 | Loading... |
05 فرار ۲۰ میلیارد دلار سرمایه از ایران طی ۹ ماه نخست ۱۴۰۲
گزارش جدید بانک مرکزی نشان میدهد خالص حساب سرمایه ایران در ۹ ماه اول سال گذشته خورشیدی به رقم بیسابقه منفی ۲۰ میلیارد و ۱۹۳ میلیون دلار رسیده است.
بدین ترتیب، در ۹ ماه ابتدایی سال ۱۴۰۲ بیش از ۲۰ میلیارد دلار فرار سرمایه از ایران اتفاق افتاده که نسبت به دوره مشابه در سال گذشته، یک چهارم رشد نشان میدهد.
همچنین آرشیو آمار بانک مرکزی نشان میدهد از ابتدای سال ۱۳۹۱ و آغاز تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی تا آذرماه پارسال، به طور کلی نزدیک ۱۳۷ میلیارد دلار فرار سرمایه از ایران اتفاق افتاده است.
این رقم معادل تقریباً یک سوم تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته است.
بر اساس آرشیو آمارهای بانک مرکزی، تراز منفی خالص حساب سرمایه کشور در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ روند کاهشی محسوسی داشته، اما بعد از اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران هر سال به فرار سرمایه از کشور افزوده شده است. (رادیو فردا)
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 7 360 | 136 | Loading... |
06 سرمقاله جدید اکونومیست:
🗓نظم اقتصادی جدید
📃سیستم بینالمللی لیبرال به تدریج به هم میریزد
در ابتدا، اقتصاد جهانی به نظر انعطافپذیر میآید. آمریکا در حالی که درگیر جنگ تجاری با چین است، به شدت رونق پیدا کرده است. حتی آلمان، با از دست دادن تأمین گاز از روسیه، بدون اینکه به فاجعهای اقتصادی برخورد کند، مقاومت کرده است. همچنین، جنگ در منطقه خاورمیانه هیچ تکانهای در بازدهی نفت به وجود نیاورده است. علاوه بر این، شورشیان هوثی با شلیک موشک، تاثیر ناچیزی بر جریان جهانی کالاها داشتهاند. به علاوه، به نسبت تولید ناخالص ملی جهانی، تجارت از رکود ناشی از ویروس کرونا بهبود یافته و پیشبینی میشود که امسال بهطور سالم رشد کند.
با دقت بیشتر، شاهد نشانههای آسیبپذیری هستید. از سالها قبل، نظمی که از پس دومین جنگ جهانی، اقتصاد جهانی را اداره میکرده، فرسایش یافته است و اکنون نزدیک به فروپاشی است. تعداد نگرانکنندهای از عوامل میتوانند فرآیندی را رقم بزنند که به فراروی آشوب و نظمناپذیری منجر شود، جایی که قدرت به عنوان حق ارزش یافته و جنگ دوباره بهعنوان راه حل برای ابرقدرتها مطرح میشود. حتی اگر به تعارض نهایی نرسد، اثر یک شکست در اصول میتواند بهسرعت و بهصورت خشنی احساس شود.
استفاده چندبرابری از تحریمها در جنگهای تجاری و رقابت برای پشتیبانی از تولید سبز، همچنین شکست جریانات سرمایهای جهانی، نشان از فروپاشی و تفکیک نظام قدیمی اقتصاد جهانی میدهد.
مؤسساتی که اقتصاد جهانی را حفظ میکردند، اکنون اعتبار خود را از دست دادهاند؛ از جمله سازمان جهانی تجارت، صندوق بینالمللی پول و شورای امنیت سازمان ملل.
فروپاشی مالیات مخفی بر اقتصاد جهانی، نشان میدهد تهدیدهایی نیز وجود دارد که بهطور ناگهانی میتوانند ظاهر شوند.
بازگشت دونالد ترامپ و ترس از موج دوم وارداتهای چینی، فرایند فرسایش مؤسسات و اصول را تسریع میکند.
دستاوردهای دهههای ۹۰ و ۲۰۰۰، اوج کاپیتالیسم لیبرال را بینظیر ترتیب دادهاند، اما چالشهای فعلی ممکن است این پیشرفت را بازگرداند.
فروپاشی نظام کنونی میتواند منجر به کند شدن پیشرفتها و حتی برگشت آنها شود. بدون جایگزینی مستقیم، امکان زندگی به دور از قوانین و نظم ایجاد میشود.
برخی از ابرقدرتها این فرایند را بهعنوان یک فرصت برای بازگشت به اوج تلقی میکنند، به خصوص آن که قدرت آمریکایی در حال افت و از بینرفتن است.
این درست است که سیستمی که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد، از اصول بینالمللی آمریکا و منافع استراتژیک آن مطابقت داشت. اما نظام لیبرال همچنین به جهان بسیاری از فواید گسترده را داده است. بسیاری از فقیران جهان از ناتوانی صندوق بینالمللی پول در حل بحران بدهی پس از ویروس کرونا رنج میبرند. کشورهای با درآمد متوسط مانند هند و اندونزی به امید تجارت برای رسیدن به ثروت، از فرصتهایی که به دلیل تفکیک نظام قدیمی ایجاد شده، بهره میبرند، اما در نهایت به ادامه یکپارچگی و پیشبینی اقتصاد جهانی نیاز دارند. و رفاه بسیاری از جهان توسعهیافته، به ویژه اقتصادهای کوچک و باز، به طور کامل به تجارت وابسته است. اقتصاد جهانی که با رشد قوی در آمریکا تقویت شده، ممکن است به نظر برسد میتواند هر چیزی که به آن پرتاب میشود را بپذیرد. اما این گونه نیست.
درج دیدگاه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 7 766 | 104 | Loading... |
07 ۴ میلیون بازمانده از تحصیل
روزنامه اعتماد نوشت: دو سال بعد از خروج از بحران کرونا، وضعیت آموزش و پرورش هنوز عادی نشده است. بیش از ۹۰۰ هزار نفر دانشآموز بازمانده از تحصیل، آمار رسمی بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی است. آمارهای غیررسمی با افزایش دورههای مورد مطالعه عدد ۴ میلیون بازمانده از تحصیل را نشان میدهد. | 8 829 | 100 | Loading... |
08 «انقلابیترین کاری که میتوان انجام داد این است که همیشه با صدای بلند آنچه که اتفاق میافتد را اعلام کنیم.»
رزا لوکزامبورگ
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 10 533 | 178 | Loading... |
09 «انقلابیترین کاری که میتوان انجام داد این است که همیشه با صدای بلند آنچه که اتفاق میافتد را اعلام کنیم.»
رزا لوکزامبورگ
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 1 | 0 | Loading... |
10 📃در دانشگاههای آمریکا چه خبر است؟
دربارهی تجمعات حامیان فلسطین
✍️ شهریار خسروی
کسانی که در آمریکا به حملات اسرائیل به فلسطین اعتراض میکنند، اغلب از موضع «عدالت جهانی» به دفاع از موضع خودشان میپردازند. اما تمرکز زیاد بر این جنبهی اعتراضات باعث گمراهی ما در فهم این پدیده میشود.
دانشجویان آمریکایی بیشتر از هرچیز درگیر مسائل جامعهی خودشان هستند. اختلاف آنها با گروههای مذهبی حامی اسرائیل (یهودیها و مسیحیهای صهیونیست) فقط در مسئلهی فلسطین نیست. آنها دربارهی مالیات، محیط زیست، مهاجرت، نژادپرستی، سقط جنین، الجیبیتیکیو، حمل اسلحه، آزادی ماریجوانا و... هم با این گروهها درگیر هستند. در واقع اختلاف در این مسائل در جامعهی آمریکا به یک «بسته» تبدیل شده و بسیاری افراد یا در همهی این مسائل لیبرال هستند یا در همهی آنها محافظهکار.
توجه به این نکته نشان میدهد مخالفان اعتراضات هم به درستی ماهیت اعتراضات را درک نکردهاند. فلسطین جز بستهی مورد اختلاف جوانان شهرهای بزرگ با محافظهکاران است برای همین در کنار مسئلههایی مثل فمنیسم، مسائل سیاهان و دگرباشان مطرح میشود. مخالفانی که حضور فعالان الجیبیتیکیو در تجمعات حمایت از فلسطین را مسخره میکنند از این نکته غافل هستند.
اعتراضات در آمریکا تنها معطوف به یک پدیدهی بینالمللی نیست. کمااینکه اعتراضات به جنگ ویتنام هم «دربارهی ویتنام» نبود. دانشجویان آمریکایی برای مسلمانان ایغور، گرسنگان آفریقا، آوارگان اوکراین، زلزلهزدگان و طالبانزدگان افغانستان همدردی نمیکنند چون آن مسائل جز «بسته»ی مورد اختلاف آنها با محافظهکاران نیست. درواقع، همانطور که ایرانیها این روزها مسئلهی فلسطین را در نسبت با سیاست داخلی ایران میفهمند برای آمریکاییها هم فلسطین یک مسئلهی سیاست داخلی است. برای همین غیرآمریکاییها (و مشخصا ایرانیها) گاهی نمیتوانند درک درستی از ماهیت این اعتراضات داشته باشند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 11 899 | 223 | Loading... |
11 🔻 رییس انجمن جامعهشناسی ایران: مردم ارزشهای حکومت را قبول ندارند و #گشت_ارشاد بیفایده است
رییس انجمن جامعهشناسی ایران روز شنبه ۱۵ فروردینماه با انتقاد از بیتوجهی مسئولان جمهوری اسلامی به تبعات اجتماعی تصمیمها و سیاستهایشان، هشدار داد که نتیجه افزایش فاصله جامعه از حکومت و پافشاری برای حفظ حجاب اجباری به تکرار هرچه بیشتر خیزشهای سراسری ختم میشود.
سعید معیدفر، در گفتوگو با وبسایت جماران گفت: «هر روز جامعه از سبک زندگی که حکومت میخواهد اعمال کند، فاصله بیشتری میگیرد. یعنی هر روز فاصله و شکافهای عمیقتری بین ارزشها و هنجارهای حاکمیت با مردم میبینیم. نتیجه چیست؟ سال ۱۴۰۱ بهطور جدی نتیجهاش را دیدیم، اما به نظر میرسد که یک نوع فراموشی در بخشهایی از حاکمیت وجود دارد. واقعا نمیدانم ما برای چه کسی صحبت میکنیم. مخاطب من هم حکومت نیست، چون اصلا کاری به ابعاد اجتماعی برنامهها و سیاستی که اجرا میکنند ندارند.» | 12 001 | 169 | Loading... |
12 📕 ارگاسم سیاسی با ریتمهای فلسطینی
دربارهی ناهُشیاری آیینی در خلأ آیینهای سنتی
✍️ #نیما_قاسمی
دههها پیش، هابرماس، فیلسوف چپگرا اما مدرنیست اروپایی در انتقاد از چپ پسامدرن و خردهفرهنگهای دیونیسوسی که ایجاد میکند چنین نوشت:
«… در این هیأت فکری که از نیچه تا هایدگر و فوکو ادامه مییابد٬ آمادگی خاصی برای هیجانزدگی بیدلیل و علتی پدید میآید؛ متعاقب آن خردهفرهنگهایی تشکیل میشوند که هیجانزدگی خود را از طریق انجام مناسک و شعائر در غیاب هر گونه محملی برای آن اعمال تسکین میبخشند و از حقایق آیندهای خبر میدهند که ظاهراً پیشاپیش به شیوهای نامعلوم از آن باخبر گشتهاند.
چنین بازی موهنی با جذبههای مذهبی و زیباییشناسانهاش٬ به ویژه در بین روشنفکرانی جاذبه یافته است که حاضرند فکر و اندیشهی خود را در مذبح نیاز به به معنایابی قربانی کنند»
راه برونرفتی از فلسفهی سوژه: خرد ارتباطی در مقابل خرد سوژه- محور؛ از مدرنیسم تا پستمدرنیسم٬ لارنس کهون٬ صفحهی ۱۰۴۲
عدهای جوان که متوسط سن آنها پایین است، همواره تمایلی روانشناختی از خود بروز میدهند که «فلک را سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند!» آنها بیآنکه به پیچیدگیهای مناسبات انسانی واقف شده باشند، به آسانی در دام باندهای بزرگ تبهکار میافتند به شرط آنکه این باندها بتوانند آرمانهای بزرگی طرح کنند که مفهومش، نابودی کامل وضع فعلی، و آغاز چیزی تازه و به کلی نو باشد.
اما تمایل انسان به شور دیونیسوسی، به گواه تاریخ، ریشهدارتر از این است که در حکم نسیم خنکی در دوران نوجوانی باشد. نیروی دیونیوسوسی، چنانکه نیچه میفهمید و مکس شلر و لودویگ کلاگز آن را تفسیر میکردند، نیرویی ویرانگر، نفیکننده و معطوف به انقلابیگریست که در جوامع سنتی، از راه مناسک و آیینهای جمعی، کنترل میشدهاند. اما در زمانهای که آیینهای سنتی بومی کارکرد معمول خود را از دست داده باشند، هر چیزی که قابلیت شورش جمعی داشته باشد و بتواند جمعیت زیادی را سر وجد بیاورد، نامزد ایفاء همان نقش خواهد بود. مثلاً برساختن تصویری از یک شیطان یا بلاگردان مجسم و در دسترس که بتوان عروسک آن را آتش زد و یا در صورت امکان، به خودش یورش برد، و خشم و نفرت را بر سرش خالی کرد، همان کارکرد آیینی سابق را خواهند داشت.
یهودیان در سراسر سیاره، و تنها دولت یهودی آنها در قلب خاورمیانه، نقش همان بز بلاگردان همیشگی را بازی میکنند.
کلاگز معتقد بود در مقیاس فرد، با همین شور، میتوان «بیخودی» (ego death) را تجربه کرد و به خلسههای عارفانه و جذبههای ناهشیارانه فروافتاد. چرا که این نیروها در عمل، توانا به فلج کردن self control و سازوکارهای آن در هر فرد انسانیاند. بیجهت نیست که اعضای چنین محافلی، معمولاً از کارکرد داروهای روانگردان برای تجربهی کامل شور دیونیسوسی، بهره میبرند. رقص و موزیک ریتمیک، ابزارهای موثر دیگرند.
واقعیت این است که هر جامعهای که دوام آورده بیشک سیاستی برای کنترل این شور دیونیسوسی داشته است؛ و اگر نیروهایی که یکپارچگی ایگو را در فرد، و نظم فراگیر سیاسی را در اجتماع نشانه گرفتهاند، به نحو بهینه مدیریت نشوند، خرابیهای جبران ناپذیر بجاخواهند گذاشت. عاملان چنین ویرانیهایی، آنگاه همچون مرد جوانی پس از ارگاسم، بیحس و حال افتاده، مدتی با لذت به حاصل عمل خود نگاه خواهند کرد تا ناچار شوند مابقی عمر تاوان بازسازی و جبران آن را بپردازند!
صدای آن تینیجر فلسطینی که با هیجان به خانوادهاش در غزه میگفت که چطور یهودیها را گرفته، به آنها تجاوز کرده و تنی چند را هم سر بریده است، از منظر روانشناختی و فلسفی، نوعاً با شور و هیجان «حامیان فلسطین» در آمریکای شمالی تفاوتی ندارد. صدای هر دو، صدای خدای ویرانی و «خودویرانگری»ست. این دیونیسوس، خدای باستانیست که سخن میگوید!
درج دیدگاه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 10 299 | 193 | Loading... |
13 📌 فساد سیستماتیک و فاصله طبقاتی
✍️ #محمد_شفیعی_جم
ایران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اصلیترین و شاید تنها کشوری در جهان است که شعار اصلیش حمایت از مستضعفین و فقرا نه فقط در کشور بلکه در سراسر جهان است.
اما حال چه اتفاقی رخ داده است که میلیونرهای [به دلار] ایرانی به بیش از دویست و پنجاه هزار نفر رسیده و از این لحاظ رتبه چهاردهم جهان را در اختیار دارد؟ چه اتفاقی افتاده، ایرانی که درآمد سرانه ناخالص داخلی آن جزء هشتاد کشور اول جهان هم نیست، تعداد ثروتمندانش روز به روز در حال رشد بوده و به رتبه چهاردهم جهان رسیده است؟ آیا جامعه ایران به دو بخش اکثریت قریب به اتفاق بیعرضه و بیکار و نادان و تنبل و تنپرور و اقلیت بسیار ناچیز نخبه و باهوش و زرنگ تقسیم شده است که اولی از همه جا رانده و مانده و دومی همه فرصتها را به دست آورده است؟ آیا این جماعت کارتنخواب و زبالهگرد و کودکان کاری که روز به روز در حال افزایش است همه ضعیف و نادان و بیعرضه بوده و جوانان و نوجوانانی که روز به روز به تعدادشان افزوده میشود و خودروهای چند میلیاردی سوار شده و در ویلاها و خانههای دهها میلیارد تومانی زندگی میکنند، همه نخبه اقتصادی بودهاند!؟
با نگاهی به جامعه به راحتی میتوان پی برد که مساله چیزی بسیار فراتر از هوش و شم اقتصادی و تلاش فردی و مسایلی از این قبیل است.
در ایران معاصر به ویژه در دو دهه اخیر دولتهای مختلف خواسته یا ناخواسته [اعم از سازندگی و اعتدال و احمدینژاد و رییسی] تمام تلاش خود را برای بیشتر کردن شکاف اقتصادی به کار گرفتند. آنها شرایطی را ایجاد کردند که عدهای [عموما صاحب رانت و دلال] یک روز با ثبتنام و فروش سیمکارت، یک روز با فروش و صف خودرو، یک روز با صف سکه و طلا و دلار، یک روز ارز رانتی، یک روز انحصار واردات، یک روز رانت اطلاعاتی، یک روز با زمین و ملک، یک روز هم با واگذاری فلهای منابع دولت در بورس و.. به ثروت کلانی دست یافتند. در تمام این واگذاریها و سوداگریها آن طبقه و قشری که ثروت کافی در اختیار داشت و میتوانست با خرید این کالاها سرمایه خود را چندین برابر نماید، نه فقرا و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان بلکه طبقه مرفه و دلال مسلکی بود که بدون هیچگونه فعالیت اقتصادی قدرت ورود به تمام این حوزهها را در اختیار داشت و میتوانست در سایه الطاف دولتها سرمایه خود را چندین برابر نموده و با شرایطی تورمی افسارگسیخته به بیشتر شدن فاصله طبقاتی دامن بزند.
در این سالها،
ایران تنها کشوری بود، هنگامی که نفت صد و چهل دلار به فروش میرفت، بنزین را لیتری چهارصد تومان عرضه میکرد و به اسم عدالت یارانه چهل و پنج هزار تومانی را به همه مردم کشور اعم از غنی و فقیر پرداخت کرد.
ایران تنها کشوری بود که قیمت کالاهای مصرفی در آن بیش از ده برابر شد، اما یارانه چهل و پنج هزار تومانیش تکانی نخورد.
ایران تنها کشوری است که سوبسید و یارانه مصرفی حوزه انرژی (گاز و بنرین و..) برای طبقات مرفه بیش از بیست برابر محرومترین اقشار جامعه در روستاهای سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی و کهکیلویه و بویر احمد و کردستان و.. است.
ایران تنها کشوری بود که بزرگترین کلاهبرداری بورس به نفع عدهای قلیل را با موفقیت به انجام رساند.
ایران تنها کشوری بود که دستمزد سالیانه کارگرانش کفاف خرید دو متر زمین و آپارتمان در شهر محل سکونتش را نمیکرد.
ایران تنها کشوری بود که بهشت دلالها و بساز بندازها و صاحبان سرمایه دلالی و رانتی بود که از قِبَل پول و ثروت عمدتا بادآورده تا میتوانست قیمت ملک و خانه و خودرو و طلا و سکه و حتا لوازم مصرفی و نیارهای اولیه را بالا برد، به گونهای که خرید خانه و خودرو و طلا و.. را برای بسیاری از روستاییان و کارگران و طبقات محروم به آرزویی دست نیافتنی بدل ساخت.
ایران تنها کشوری بود که "عرضه" خودرو کمتر از یک سوم میزان "تقاضا" بود و عدهای با سوار شدن بر همین موج و منع واردات خودرو ار خارج، از هزاران میلیارد تومان رانت خرد و کلان منتفع شد.
ایران تنها کشوری بود که سود دلالی و واسطهگری دهها برابر تولید و ارائه خدمات اجتماعی بود.
این چنین رانتهایی که (به ویژه) در دو دهه گذشته به برخی از اقشار جامعه تعلق گرفته است، را میتوان فساد سیستماتیک یا دخالت سیستم حاکم به نفع اقلیتی از جامعه قلمداد کرد.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 5 207 | 177 | Loading... |
14 واژه کاپتالیسم تداعی کننده سرمایه دار سنگدلی است که به هیچ چیز مگر ثروت اندوزی برای خود نمی اندیشه، حتی اگر این کار تنها با بهره کشی از همنوعانش امکان پذیر باشد. تنها شمار اندکی هستند که وقتی تصویر سرمایه داری نزد خود ترسیم می کنند واقفند که نوعی نظام اجتماعی کاپیتالیستی با سازماندهی لیرالیستی راستین با گونه است که در چهارچوب آن برای سرمایه دار و کارفرما راه دستیابی به ثروت منحصرا از مسیر تامین مناسب تر آنچه همنوعانش برای خود نیاز دارند عبور می کند.
لودویگ فون میزس
کتاب لیرالیسم | 11 559 | 99 | Loading... |
15 📃بدن کارگر نیز در بند است
✍ #احسام_سلطانی
۱. چه چیزی مثل «بدن کارگر» قادر است اجتماعی را که با طرد انسانهای بیشمار و محروم کردن آنها از فرصتهای زندگی شکل گرفته است، افشا کند؟
بدن در زندگی روزمره مکانی برای به رخ کشیدن فاصلههای طبقاتی، فرهنگی و... است. جایی است برای نمایش دادن فاصلهها و به رخ کشیدن مرزهایی که به اشکال مختلف زندگی روزمره را احاطه کردهاند.
اما پیامدهای تبعیض و خشونت و نابرابری بیشتر خود را در «بدن کارگر» به نمایش میگذارند. جسم کارگر مکانی برای دیدن یک جامعه است، نگاه و دستهای او و حتی نوع بیماریهایی که او به آنها دچار میشود، ما را به دیدن فاجعه دعوت میکند. بیماری نیز موضوعی کاملاً اجتماعی است و نوع بیماری رابطهی مستقیمی با سرمایهی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی افراد دارد.
«بدن کارگر» به لحاظ تاریخی نیز جای کمتری برای جذب زندگی و فرصتهای خاص دارد. تن او مکانی برای جذب رنج و بیماریهای مختلف و مرگ است و «بدن کارگر» نزدیکترین بدن به مرگ است. تن کارگر به راحتی به بیماری تن میدهد، همچنان که به نیستی و مرگ.
۲. فقط بدن زنان در بند و زیر فشار گفتمان حاکم نیست. بدن کارگر نیز در بند است و باید رها شود. امروز اما بسیاری از زنان و مردان، مبارزه برای رهایی از سلطه را در مبارزه برای رهایی بدن زنان از زیر فشار گفتمان حاکم خلاصه کردهاند. در صورتی که هیچیک بدون دیگری قادر نیست آزادی را تجربه کند. به گمان من، تا زمانی که جدا از جنسیت به فشار و سلطهی گفتمان حاکم بر بدنها توجه نشود، بسیاری از زنان و مردان به اصطلاح مبارز در این حوزه، همان مبارزان خصوصی که درگیر خواستههایی خصوصی هستند، باقی خواهند ماند.
به زبانی دیگر، آنها که برای در اختیار و کنترل داشتن بدن خود تلاش میکنند اما بر موقعیت بدن کارگران، طردشدگان، بیشناسنامهها، مهاجران و...، جدا از زن و مرد بودن، چشم بستهاند، مبارزانی خصوصی بیش نیستند که درگیر زندگیهای خصوصی خود هستند. بسیاری از این افراد آنچنان درگیر بدن خود شدهاند که فراموش کردهاند که «دیگری» نیز موجودی بدنمند است و او نیز همان اندازه حق دارد که من. بنابراین، نگاهشان نه به بدن دیگری، چهرهی دیگری، بلکه بر بدن خود متمرکز است و این نیز از پیامدهای فردگرایی افسارگسیخته است که حتی در وقت مبارزه برای رهایی و آزادی، دیگری را از یاد میبرد. | 11 754 | 107 | Loading... |
16 📃تهیشدن دولت و پایداری فقر
روزنامۀ اعتماد در شمارۀ ۱۴۰۳.۲.۳ گزارشی از تحلیل مرکز پژوهشهای مجلس دربارۀ وضعیت فقر در ایران منتشر کرده است. بخشهایی از این گزارش را در ادامه میخوانید.
🔸خط فقر مطلق سرانه در سال ۱۴۰۱ حدود دو ميليون و ۵۷۱ هزار تومان است. با استفاده از دادههای تورم در سال گذشته، خط فقر سرانه برآوردی برای پايان سال ۱۴۰۲ در حدود سه ميليون و ۷۴۰ هزار تومان است. خط فقر خانوار سه نفره برای سال ۱۴۰۱ حدود پنج ميليون و ۶۳۴ هزار تومان و برای سال گذشته، هشت ميليون و ۲۳۲ هزار تومان برآورد شده است.
🔸نرخ فقر در ايران از ابتدای دهۀ ۹۰ تا سال ۱۳۹۶ روند ثابتی داشته، اما از سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ حدود ده درصد افزايش يافته و از سطح ۲۰ درصد به ۳۰ درصد رسيده است. افزايش ۱۰ درصدی نرخ فقر به معنی افزايش حدود ۸ ميليون نفر به تعداد فقرا در كشور است. به عبارت ديگر بعد از سال ۱۳۹۶ حدود ۵۰ درصد نسبت به گذشته به جمعيت فقرای كشور افزوده شده است. از سال ۱۳۹۸ به بعد نرخ فقر نوسان بسيار اندكی داشته و همواره در حدود سطح ۳۰ درصد باقی مانده است.
🔸شكاف فقر نيز تا سال ۱۳۹۶ روند ثابتی داشته و عدد شكاف فقر تا قبل از سال ۱۳۹۶ در حدود ۰.۲۳ است به اين معنی كه فقرا در اين سالها بهطور متوسط در حدود ۷۷ درصد خط فقر درآمد داشتهاند. اما بعد از سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ شكاف فقر افزايش داشته است. يعني همزمان با افزايش نرخ فقر در كشور، وضعيت فقرا نيز وخيمتر شده است و اين روند صعودی همچنان ادامه دارد. شكاف فقر در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در حدود ۰.۲۷ است و تفسير آن اين است كه فقرا ۷۳ درصد خط فقر درآمد دارند و نسبت به سالهای قبل از ۱۳۹۶ شرايط معيشتی سختتری را تجربه میكنند.
🔸روند شاخص فاصله غيرفقرا به خط فقر كم و بيش تا سال ۱۳۹۷ ثابت بوده هر چند يك شيب نزولی بسيار خفيف ديده میشود. تا قبل سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ اين شاخص بهطور ميانگين در حدود ۰.۸۰ نوسان داشته است. به بيانی ديگر غيرفقرا بهطور ميانگين حدود ۱.۸ برابر خط فقر درآمد داشتهاند. بعد از سال ۱۳۹۷ رفاه غيرفقرا افت شديدی داشته و عدد شاخص به حدود ۰.۶ كاهش داشته است. يعني غيرفقرا در سالهای بعد از سال ۱۳۹۷ به صورت ميانگين حدود ۱.۶ برابر خط فقر درآمد داشتهاند و به خط فقر نزديك شدهاند. احتمال ورود غيرفقرا به زير خط فقر افزايش داشته و لذا ظرفيت تأمين منابع بودجه از جمعيت غيرفقرا كم شده است.
🔸روند نسبت بودجۀ عمومی كشور به توليد ناخالص داخلی به قيمتهای جاری و نرخ فقر در طي يك بازه زمانی سيزده ساله اهميت پيدا میكند. اين نسبت از ابتدای دهۀ ۹۰ تاكنون يك روند نزولی را تجربه كرده و آهنگ تغييرات روند نزولی از سال ۱۳۹۷ شدت گرفته است. همزمانی افزايش شدت روند نزولی شاخص مذكور با افزايش خط فقر نكتۀ قابل تأملی است. همراه با كاهش رفاه خانوار و افزايش ميزان فقر در كشور، بودجۀ عمومي نيز بهشدت تحت تأثير شرايط نامطلوب اقتصادی قرار گرفته است و ظرفيت فقرزدايي را از دست داده است. نسبت بودجۀ عمومي به توليد ناخالص داخلي از حدود ۲۰ درصد در سال ۱۳۹۴ به ۱۰ درصد در سال ۱۴۰۲ كاهش يافته و با توجه به ارقام برآوردي برای توليد ناخالص داخلی براي سال ۱۴۰۳ و بودجۀ امسال اين رقم به زير ۱۰ درصد كاهش میيابد. روند نزولی قدرت سياستگذاری بودجۀ عمومی در مقابل با افزايش وسعت فقر و پايداری آن در چهار سال اخير همراه شده است يعني با وجود افزايش فقر در جامعه، دولت امكانات كمتری برای سياستگذاری در جهت كاهش فقر در اختيار دارد.
🔸از ابتدای دهۀ ۹۰ شاخص سرانۀ بودجۀ عمومی به ترتيب روند نزولی، صعودی، نزولی و سپس صعودی داشته است. پايينترين مقدار اين شاخص در دهۀ ۹۰ مربوط به سال ۱۳۹۹ بوده است يعنی بودجه در اين سال حدود ۲.۲ ميليون تومان براي هر ايراني هزينه كرده است. بعد از سال ۱۳۹۹ بودجه نسبت به جمعيت رويكرد انبساطی داشته تا در نهايت بر اساس دادههای برآوردی در سال ۱۴۰۳ به سطح سال ۱۳۹۰ خواهد رسيد به عبارت ديگر بودجۀ عمومی برای هر ايرانی در حدود ۵ ميليون تومان در سال ۱۴۰۳ هزينه خواهد كرد. اما بهلحاظ سياستگذاری برای كاهش فقر در حالی سرانۀ بودجه عمومی در سال ۱۴۰۳ به سطح ۱۳۹۰ خواهد رسيد كه جمعيت فقرا در كشور حدود ۱۰ ميليون نفر بيشتر از سال ۱۳۹۰ است.
متن کامل گزارش را اینجا بخوانید
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 11 085 | 98 | Loading... |
17 📃 نرخ تورم و آیندۀ سیاسی کشور
✍️ #محمود_سریعالقلم
پرسش بنیادی هم اکنون این است که چگونه می توان نرخ دو رقمی تورم را به تک رقمی کاهش داد؟
امری که طی سال های متمادی امکان پذیر نشده است.
از منظر اقتصاد سیاسی و عرف جهانی، راه حل های آزمون شده ای در بین کشورهای میان پایه وجود دارد.
بعضی اقدامات به شرح زیر قابل طرح هستند:
1. عضویت در سازمان تجارت جهانی (WTO)؛
2. روابط عادی مالی و بانکی با جهان؛
3. جذب سرمایه گذاری خارجی؛
4. سیاست خارجی در خدمت مقتضیات رشد و توسعه اقتصادی؛
5. سرمایه گذاری گسترده در زیرساخت های کشور؛
6. صادرات حداقل چهار میلیون بشکه نفت در روز؛
7. حمایت شفاف و پایدار از فعالیت بخش خصوصی؛
8. شفافیت و تداوم در سیاست گذاری های مالی، پولی، اقتصادی و مالیاتی؛
9. آزادی رسانه های خصوصی و دولتی در پی گیری عملکرد افراد و نهادهای دولتی؛
10. محدود کردن روابط با همسایگان به تجارت، سرمایه گذاری، فرهنگ و دیپلماسی.
نه تنها ساخت فعلی قدرت نمی تواند این Package را بپذیرد، بلکه کسری از آن را هم نمی تواند قبول کند
زیرا این مجموعه اقدامات برای حرکت در مسیرتک رقمی کردن نرخ تورم، یک پارادایم حکمرانی جدیدی در راستای عملکرد کشورهای میان -پایه ای مانند ترکیه، اندونزی و مکزیک است که تضادی با نظام جهانی ندارند.
طبعاً هیچ حاکمیتی بر خلاف مصالح خود عمل نمی کند.
این Package برای تک رقمی کردن تورم و امیدوار کردن عامۀ مردم نسبت به آینده، افکار نوین، مدیران متفاوت و پایگاه اجتماعی متمایزی می طلبد.
پس آنچه باقی می ماند، تداوم سیاست های فعلی اقتصادی و رویکرد فعلی سیاست خارجی است.
حاکمیت کشور از دو سو، زیر فشار است:
بی ثباتی اقتصادی داخلی و تحریم های خارجی.
هرچند بتوان داخل را با کنترل های گاه و بی گاه و چاپ ۵ همت (هزار میلیارد تومان) در روز، مدیریت کوتاه مدت کرد
ولی لغو تحریم ها بدواً به اتخاذ یک منطق جدید در حکمرانی نیاز دارد که مجموعۀ غرب نیزامکان پذیرش آن را داشته باشد.
طبیعی است که حاکمیت کشور، چنین چرخشی را نخواهد پذیرفت زیرا باید در ساخت قدرت خود تجدید نظر کند. در عین حال، لغو حدود چهارهزار تحریم ، یک پروژۀ عظیمی است که تصورِ فرآیند مذاکراتی و اجرایی آن سرگیجه آوراست.
پس می ماند تداوم سیاست های فعلی اقتصادی و رویکرد فعلی سیاست خارجی.
با توجه به هزینه های فزایندۀ نهاد دولت و نا ترازی نظام بانکی، منابع مالی برای سرمایه گذاری در تولید و زیرساخت های کشور بسیار محدود بوده و یا به علت محدودیت استخراج و مشکلات فروش نفت، به حداقل رسیده است. برای حاکمیت، حفظ وضع موجود با اندکی تعدیل های مقطعی تنها راهبرد واقع بینانه خواهد بود زیرا اصلاحات بنیادی اقتصاد کشور، خانه تکانی های جدی سیاسی، فرهنگی و امنیتی به همراه خواهد داشت و ائتلاف های متفاوت سیاسی را به وجود خواهد آورد. طبعاً هیچ حاکمیتی با دست خود ساخت قدرت خود را متزلزل نمی کند ضمن اینکه در گونه شناسی لذاتِ متصورِ بشر، هیچ لذتی بالاتر از لذت قدرت قرار نمی گیرد.
حفظ وضع موجود، توان اجرای یک راهبرد دراز مدت را ندارد اما با تعدیل های ماهانه و شکار فرصت های کوتاه مدت، قابلیت عملیاتی شدن را دارد.
متن کامل را اینجا بخوانید
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 13 388 | 221 | Loading... |
18 تمامی تلاش آن ها،
نومید کردن ما از بودن است.
- آلبر کامو | 10 922 | 152 | Loading... |
19 🔻طبقه متوسط بر لبه پرتگاه فقر
▪️از سالهای ۹۷-۹۸ فاصله طبقه متوسط با خط فقر بسیار کاهش یافته است و در چند سال اخیر احتمال افتادن آنها به زیر خط فقر بسیار زیادتر از گذشته است. | 14 975 | 184 | Loading... |
20 📃فروپاشیِ کمونیسم و درسهایی که باید از آن گرفت
✍️ #بیژن_اشتری
سی و دو سال پیش در چنین روزهایی اتحاد شوروی رسما فروپاشی خود را اعلام کرد. ثمره این فروپاشی ایجاد پانزده کشور مستقل بود.
نظامهای سیاسی به شیوه های گوناگون فرو می پاشند.شیوه فروپاشی شوروی از درون بود هر چند عامل خارجی به صورت غیر مستقیم اثرگذار بود.
دلایل فروپاشی را می توانم فهرست وار برایتان ذکر کنم:
یک) سوق یافتن بخش اعظم بودجه و منابع کشور به سمت تولیدات نظامی و برنامه های فضایی و غفلت از تامین نیازهای ضروری مردم از قبیل غذا، مسکن و غیره.
دو) صرف بودجه های هنگفت برای ادامه جنگ افغانستان و حفظ پایگاه های نظامی در کشورهای اقماری و کمک های بلاعوض اقتصادی به کشورهای کمونیستی در اروپا و سایر نقاط جهان که در مجموع منجر به ضعف شدید اقتصادی کشور و رشد نارضایتی در بین مردم شد.
سه) سربرآوردن قشر فاسدی از سیاستمداران که جز حفظ مناصب و امتیازات مادی انحصاری شان به چیز دیگری فکر نمی کردند.
چهار) فرسودگی ایدئولوژی حکومتی و بی اثر شدن ماشین پروپاگاندا به مرور زمان.
پنج) نفی اقدامات اصلاحی از سوی نظامیان و هسته سخت قدرت.گورباچف و یاران اصلاح طلبش تلاش زیادی کردند که با انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی نظام را از فروپاشی نجات دهند اما سران ارتش و اعضای گارد قدیم حاضر به پذیرش این اصلاحات نشدند و بر روش های سرکوبگرانه پیشین اصرار کردند.
شش) شکاف بین حکومت و مردم به حدی عمیق شد که اعتماد متقابل بین مردم و حکومت کاملا از بین رفت.این وضعیت منجر به حالت انقلابی شد به طوری که نه حاکمان می توانستند مثل سابق حکومت کنند نه مردم میخواستند مثل سابق از حکومت فرمان ببرند
هفت) بی اثر شدن ماشین سرکوب به نحوی که هزینه سرکوب برای حکومت بسیار بیشتر از هزینه تحمل اعتراضات عمومی شده بود.
من نمیتوانم خوشحالی خودم را از فروپاشی کمونیسم بینالملل در سی و دو سال پیش ابراز نکنم. هر چه میگذرد مطمئن تر میشوم که کمونیسم چیزی جز شرارت مطلق نبوده و نیست.کمونیستها حداقل باعث مرگ صد میلیون نفر در قرن بیستم شدند.
خطر کمونیسم البته همچنان باقیست. امروزه کمونیستها خود را سوسیالیست یا ترقیخواه یا پراگرسیو یا لیبرال مینامند بس که واژه کمونیست منفور شده. این نئوکمونیستها چه بسا جنایتهای استالین و پل پوت را هم محکوم کنند اما نباید فریبشان را خورد.
امروزه کمونیستها در صحنه های نبرد تازهای مشغول فعالیت هستند و هوادار حقوق اقلیتهای جنسی و قومیتی و نژادی و غیره شدهاند. پس باید حواسمان جمع باشد که در دام آنها نیفتیم.
ما ایرانیها یکبار گول کمونیستهای وطنی را خوردهایم و همین یکبار باید بار آخر باشد.
درج دیدگاه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 13 360 | 277 | Loading... |
21 سیدضیاء طباطبایی در گفتگو با پهلوی دوم از انقلابیگری او انتقاد میکند:
خدمتشان عرض کردم: قربان، آنقدر انقلاب، انقلاب نکنید، خوب نیست! گفتند چرا؟ مگر چه شده؟ عرض کردم، کلمهء انقلاب یک کلمهء زیر و رو کردن است؛ بههم ریختن و در هم پاشیدن. شما که شاه مملکت هستید نمیتوانید انقلاب کنید. این کار را اگر بکنید مثل این است که خودتان بخواهید سلطنت را ملغی کنید. صاف ایستاد و چشم در چشمم گفت: یعنی چه؟ کاری که ما کردهایم انقلاب است. در جواب گفتم: نه قربان، این یک اصلاح عمیق است که فقط کلمهء اصلاحات به آن اطلاق میشود. با عصبانیت گفت الغای رژیم ارباب رعیتی، سهیم کردن کارگران در کارخانه، حق رای زنان اصلاحات بوده؟...متاسفانه گرفتار آدمهایی شده بود که عاشق انقلاب بودند و انقلابی فکر میکردهاند و چون دیدهاند که فعلا سبوی انقلاب شکسته و پیمانه آرزویشان به خاک ریخته، دور ایشان را گرفتهاند که بیایید انقلاب بکنید منتها سفید! خطر این انقلاب سفید آن است که دوباره یاد عدهای میاندازد که انقلاب چیز خوبی است و پس باید انقلاب کرد.
سید ضیا؛مرد اول یا دوم کودتا،۲۰۱۱
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 13 794 | 225 | Loading... |
📃 ماموریت مقدس
✍️ #جواد_کاشی
آنکه دختری را در خیابان کتک میزند، ماموریت مقدسی دارد: خدا را از زمین میتاراند.
آوردن خدا بر روی زمین و او را متولی عدالت بر روی زمین کردن، خطای بزرگی بود. خدای زمینی شده آلوده به همه شرارتها و خودخواهیها و زیادهخواهیهای انسانی است. اصلا خدا نیست، شیطان است در پوست خداوند. این خطا در ابتدای راه بر مردم پوشیده بود.
آنکه خداوند را این همه سهمگین و خشن و بیرحم به صحنه تماشا میآورد، به قصد جان خدای زمینی شده آمده است.
مردم دلتنگ خدای آسمانی هستند. خدایی که با همه قدرت و حضورش، پنهان است. در نهانگاه آسمان است و تنها هنگامی حاضر میشود که بندگانش او را فرابخوانند. او تنها برای تسلای دردی خواهد آمد.
خدا در این جهان خدای تصمیم و اجرا و عمل نیست. این همه به انسانها سپرده شده است. در سویه شاعرانه زندگی خانه کرده است. آنجا که سنگ یک تصمیم به دیوار خورده و آدمیان واماندهاند. خداوند امید دوباره عطا میکند. جان و خون زندگی را دوباره به جریان میاندازد.
خدای زمینی شده را میتارانند آنگاه واقعیتی که در زمین وجود دارد، با همان سویههای ناسازوارش پدیدار خواهد شد. توهمات باطل رخت خواهند بست و چشمها به آلام آدمیان گشوده خواهد شد.
خدای زمینی شده تارانده میشود تا آدمیان بتوانند بیواسطه به یکدیگر نظر کنند. رابطههای انسانی بدون وساطت امکانپذیر شود. بتوانند با یکدیگر صریح باشند. با هم به نحو انسانی دوستی یا دشمنی کنند. با تکاپوهای کاملاً انسانی خود تلاش کنند موانع را از پیش پای زندگی بردارند و در هنگام ناکامی، از خدا مدد بجویند. خدایی که از دور منتظر فراخوانده شدن است. تا او را نخوانی، قدم از قدم برنخواهد داشت. مثل مادری است که فرزندانش را به حال خود رها کرده تا زندگی کردن را بیاموزند و بیاموزانند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃چرا کارفرمای ایرانی میتواند به کارگر زور بگوید؟
✍🏻محمد ماشینچیان
▪️بزرگترین صدمه به کارگر ایرانی از سمت افرادی وارد میشود که آگاهانه یا ناآگاهانه با انباشت قوانین جلوی ایجاد شغل را گرفته و با سختتر و گرانتر کردن کسب و کار قانونی در کشور شرایطی بوجود آوردهاند که انتخابهای زیادی برای کارگر باقی نمیماند و ناچار میشود به ستم هر کارفرمای ظالمی تن بدهد خواه در چارچوب قانون و در غالب قراردادهای یکسویه سفت و سخت که هیچ حقی برای او باقی نمیگذارد، خواه در مشاغل غیرقانونی که در سایه قوانین نابجا ایجاد میشود. در یک بازار آزاد رقابتی، در یک شراکت داوطلبانه دوطرفه میان کارگر و کارفرما، هر دو در تلاش برای یافتن بهترین همکار هستند. در یک بازار شکوفا کارگر انتخابهای بیشتری خواهد داشت. در یک اقتصاد آزاد همواره مشاغل جدیدی ایجاد میشود چرا که کارآفرینها برای رساندن خدمات جدید به جامعه، براحتی کسب و کار ایجاد کرده و ارزش آفریده و در این مسیر تقاضا برای کارگر را افزایش میدهند. تقاضای بیشتر برای کارگر به معنای افزایش درآمد کارگر است و انتخابهای بیشتر برای او.
▪️چگونه ممکن است محدود کردن آزادیهای اولیه و تعدی به کرامت انسانیِ کوتاهترین دیوارهای یک جامعه حرکتی همسو با آزادیخواهی و لیبرالیسم تلقی شود؟ مطابق تمامی گزارشهای موجود ایران، در قعر جدول آزادی اقتصادی، یکی از کنترل شدهترین اقتصادهای دنیا است. این در حالی است که اگر غریبهای پا به ایران بگذارد، تصور میکند همهچیز خصوصی است و سرمایهداری بیداد میکند و یکی دو بخش باقیمانده در کنترل بخشهای غیرخصوصی هم عنقریب از دست خلق خارج و به دامن لیبرالها خواهد افتاد. اخیرا کارفرمایی، با سوءاستفاده از موضع ضعف کارگران، پا را از فعالیت حرفهای فراتر گذاشته و به خود اجازه داده بود در امور شخصی و معنوی صدها انسان دخالت کند. عدهای، مثل همیشه، این موضوع را دستآویز قرار داده و به لیبرالیسم و بازار آزاد تاختهاند، چنانکه ظریفی گفته بود کارخانه حضرتش مدینه فاضله لیبرالها است.چ
▪️آنچه بعدها لیبرالیسم نام گرفت ابتدا از تلاش برای دفاع از آزادیهای مذهبی آغاز شد و این موضوع همواره محور اندیشه لیبرال بوده و هست. البته لیبرالها اولین افرادی نبودهاند که به اهمیت آزادی عقیده پی بردند. سخن کوتاه اینکه مشروط کردن شرایط شغلی به ادای فرایض معنوی نه فقط ره به تعالی نخواهد برد که امری قدسی را به ابزاری برای پیشرفت شغلی فروخواهد کاست.
▪️در اقتصاد بازار، حقوق منفی هستند یعنی برخورداری کارفرما از حق نمیتواند به معنای وادار کردن کارگر به عملی باشد. آنچه مثالهایی از این دست میآفریند، توسل به حقوق مثبت است. حقوق مثبت، که انباشت روزافزون آن از خصوصیات اقتصاد سوسیالیستی باشد، آن است که من حق دارم تو را مجبور به انجام عملی کنم. پای این قبیل حقوق را، هرچند با نیت خیر، (به اصطلاح) طرفداران حقوق کارگران به رابطه کارگر و کارفرما باز کردهاند، غافل از آنکه وقتی پای حقوق مثبت بین دو طرف باز شد، وقتی افراد را مقابل قانون نابرابر گرفتیم، آن طرفی که زورش بیشتر است، نه فقط از این فرصت استفاده خواهد کرد، بلکه به مرور معادله را به نفع خود تغییر خواهد داد. عدهای فرصت را برای ماهی گرفتن از آب گلآلود مغتنم شمرده و موضوع قوانین حداقل دستمزد و امنیت شغلی و نظایر آن را پیش کشیده بودند؛ عده دیگری چاره و پاسخ به هر موضوعی را در تصویب قوانین جدید میجویند، هردو غافل از آنکه وقایعی از جنس آنچه رفت اتفاقا معلول همینها است نه علت آن.
▪️آنچه امروز بهعنوان قوانین انساندوستانه حداقل دستمزد میشناسیم، در اوج رونق نژادپرستی در نیمه نخست قرن بیستم برای محافظت از کارگران گرانتر سفیدپوست آمریکایی و انگلیسی در مقابل سیاهان و زردپوستهای مهاجر و ایتالیاییهای لاابالی در آمریکا تصویب شد. نخستین قربانی قوانین حداقل دستمزد، کارگر کممهارت است که ارزش کارش کمتر از مقدار حداقل تعیین شده است و در عمل ناچار میشود، بین کار غیرقانونی و بیکاری یکی را انتخاب کند. نتیجه دوم این قوانین کاهش نرخ رشد اشتغال و افزایش بیکاری است.
▪️نتیجه سوم آن است که کارفرما مبلغ مابهالتفاوت حقوق کارگر را روی قیمت تمامشده کالا خواهد کشید و در عمل، کالای داخلی قدرت رقابتش را بیش از پیش از دست خواهد داد و هم اینکه قیمت محصولات داخلی که طبقات ضعیفتر مشتری عمدهاش هستند افزایش خواهد یافت. یعنی در عمل، خود کارگر آن مابهالتفاوت را پرداخت خواهد کرد.
▪️... بهطور کلی هرچه قوانین سختتری علیه کارفرما به تصویب برسد، نرخ بیکاری افزایش خواهد یافت، رکود شدت خواهد گرفت و رشد اقتصادی کمتری خواهیم داشت.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Photo unavailableShow in Telegram
«دولتها برای این که نظر مردم را از تقصیر و گناهانشان در ایجاد تورم منحرف کنند، بارها انگشت اتهام را به سمت گروهها و موسسات گوناگون در بازار دراز کرده و آنها را قربانی میکنند. آنها بارها سعی کرده اند با کنترل قیمتها با تورم مبارزه کنند اما موفق نشده اند؛ مثل این که کسی بخواهد برای بهبود تب، ستون جیوه را با زور در دماسنج پایین نگه دارد. لیکن تنها چیزی که باید انجام شود محدود و کوچک کردن بانک مرکزی است و این چیزی است که دولتها هرگز با آن موافق نیستند».
مورای نیوتن روتبارد
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
#کتابستان_برخط منتشر کرد:
جامعهشناسی فاجعه: نظریهای در باب فاجعه
برایان ترنر
ترجمهی آرش موسی
کتابستان برخط چاپ اول ۱۴۰۳
«فاجعه» در زبان یونانی، پردهی آخرِ زنجیرهای شورانگیز از رقصهای شاعرانه به شمار میرفت. فاجعه، آخرین صحنهی نمایشنامهای غمبار بود. حوادث فاجعهبار، حتی اندک کورسوی امید را نوید نمیدهند: نسل کشی، اشغال نظامی، طاعون، تنگسالی و زلزله. نظریهی فاجعه، پمپئی، مرگ سیاه، نسل کشی استعماری در آمریکای شمالی، جنگ جهانی اول، آنفولانزای اسپانیایی، آلمان نازی و دست آخر، سدهی بیست و یکم را واکاوی میکند: تروریسم، جنگهای جدید، تغییرات اقلیمی و بیماریهای همهگیر.
جامعهشناسی فاجعهی برایان ترنر حول محور انگارهی «آگاهی از فاجعه» میچرخد؛ بهاین معنا که هرچند جامعهشناسی نظریههای تغییر اجتماعی را در زمینههای تکامل، تعارض و مدرنیزاسیون ساخته پرداخته کرده است، ولی فاجعه را بهطور جدی مورد واکاوی قرار نداده است. او استدلال میکند که فاجعه یک فروپاشی کلی و سیستماتیک از نهادهای اجتماعی و سیاسی است که پیامد آن چیزی است که او آن را «آگاهی از فاجعه» مینامد.
لینک کتاب
#معرفی_کتاب
فرار ۲۰ میلیارد دلار سرمایه از ایران طی ۹ ماه نخست ۱۴۰۲
گزارش جدید بانک مرکزی نشان میدهد خالص حساب سرمایه ایران در ۹ ماه اول سال گذشته خورشیدی به رقم بیسابقه منفی ۲۰ میلیارد و ۱۹۳ میلیون دلار رسیده است.
بدین ترتیب، در ۹ ماه ابتدایی سال ۱۴۰۲ بیش از ۲۰ میلیارد دلار فرار سرمایه از ایران اتفاق افتاده که نسبت به دوره مشابه در سال گذشته، یک چهارم رشد نشان میدهد.
همچنین آرشیو آمار بانک مرکزی نشان میدهد از ابتدای سال ۱۳۹۱ و آغاز تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی تا آذرماه پارسال، به طور کلی نزدیک ۱۳۷ میلیارد دلار فرار سرمایه از ایران اتفاق افتاده است.
این رقم معادل تقریباً یک سوم تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته است.
بر اساس آرشیو آمارهای بانک مرکزی، تراز منفی خالص حساب سرمایه کشور در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ روند کاهشی محسوسی داشته، اما بعد از اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران هر سال به فرار سرمایه از کشور افزوده شده است. (رادیو فردا)
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
سرمقاله جدید اکونومیست:
🗓نظم اقتصادی جدید
📃سیستم بینالمللی لیبرال به تدریج به هم میریزد
در ابتدا، اقتصاد جهانی به نظر انعطافپذیر میآید. آمریکا در حالی که درگیر جنگ تجاری با چین است، به شدت رونق پیدا کرده است. حتی آلمان، با از دست دادن تأمین گاز از روسیه، بدون اینکه به فاجعهای اقتصادی برخورد کند، مقاومت کرده است. همچنین، جنگ در منطقه خاورمیانه هیچ تکانهای در بازدهی نفت به وجود نیاورده است. علاوه بر این، شورشیان هوثی با شلیک موشک، تاثیر ناچیزی بر جریان جهانی کالاها داشتهاند. به علاوه، به نسبت تولید ناخالص ملی جهانی، تجارت از رکود ناشی از ویروس کرونا بهبود یافته و پیشبینی میشود که امسال بهطور سالم رشد کند.
با دقت بیشتر، شاهد نشانههای آسیبپذیری هستید. از سالها قبل، نظمی که از پس دومین جنگ جهانی، اقتصاد جهانی را اداره میکرده، فرسایش یافته است و اکنون نزدیک به فروپاشی است. تعداد نگرانکنندهای از عوامل میتوانند فرآیندی را رقم بزنند که به فراروی آشوب و نظمناپذیری منجر شود، جایی که قدرت به عنوان حق ارزش یافته و جنگ دوباره بهعنوان راه حل برای ابرقدرتها مطرح میشود. حتی اگر به تعارض نهایی نرسد، اثر یک شکست در اصول میتواند بهسرعت و بهصورت خشنی احساس شود.
استفاده چندبرابری از تحریمها در جنگهای تجاری و رقابت برای پشتیبانی از تولید سبز، همچنین شکست جریانات سرمایهای جهانی، نشان از فروپاشی و تفکیک نظام قدیمی اقتصاد جهانی میدهد.
مؤسساتی که اقتصاد جهانی را حفظ میکردند، اکنون اعتبار خود را از دست دادهاند؛ از جمله سازمان جهانی تجارت، صندوق بینالمللی پول و شورای امنیت سازمان ملل.
فروپاشی مالیات مخفی بر اقتصاد جهانی، نشان میدهد تهدیدهایی نیز وجود دارد که بهطور ناگهانی میتوانند ظاهر شوند.
بازگشت دونالد ترامپ و ترس از موج دوم وارداتهای چینی، فرایند فرسایش مؤسسات و اصول را تسریع میکند.
دستاوردهای دهههای ۹۰ و ۲۰۰۰، اوج کاپیتالیسم لیبرال را بینظیر ترتیب دادهاند، اما چالشهای فعلی ممکن است این پیشرفت را بازگرداند.
فروپاشی نظام کنونی میتواند منجر به کند شدن پیشرفتها و حتی برگشت آنها شود. بدون جایگزینی مستقیم، امکان زندگی به دور از قوانین و نظم ایجاد میشود.
برخی از ابرقدرتها این فرایند را بهعنوان یک فرصت برای بازگشت به اوج تلقی میکنند، به خصوص آن که قدرت آمریکایی در حال افت و از بینرفتن است.
این درست است که سیستمی که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد، از اصول بینالمللی آمریکا و منافع استراتژیک آن مطابقت داشت. اما نظام لیبرال همچنین به جهان بسیاری از فواید گسترده را داده است. بسیاری از فقیران جهان از ناتوانی صندوق بینالمللی پول در حل بحران بدهی پس از ویروس کرونا رنج میبرند. کشورهای با درآمد متوسط مانند هند و اندونزی به امید تجارت برای رسیدن به ثروت، از فرصتهایی که به دلیل تفکیک نظام قدیمی ایجاد شده، بهره میبرند، اما در نهایت به ادامه یکپارچگی و پیشبینی اقتصاد جهانی نیاز دارند. و رفاه بسیاری از جهان توسعهیافته، به ویژه اقتصادهای کوچک و باز، به طور کامل به تجارت وابسته است. اقتصاد جهانی که با رشد قوی در آمریکا تقویت شده، ممکن است به نظر برسد میتواند هر چیزی که به آن پرتاب میشود را بپذیرد. اما این گونه نیست.
درج دیدگاه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
آرشیو و نظرات جامعه شناسی
این شماره اکونومیست پرونده ویژه خود را به نظم اقتصادی نوین اختصاص داده است. متن خلاصه مقاله
Photo unavailableShow in Telegram
۴ میلیون بازمانده از تحصیل
روزنامه اعتماد نوشت: دو سال بعد از خروج از بحران کرونا، وضعیت آموزش و پرورش هنوز عادی نشده است. بیش از ۹۰۰ هزار نفر دانشآموز بازمانده از تحصیل، آمار رسمی بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی است. آمارهای غیررسمی با افزایش دورههای مورد مطالعه عدد ۴ میلیون بازمانده از تحصیل را نشان میدهد.
Photo unavailableShow in Telegram
«انقلابیترین کاری که میتوان انجام داد این است که همیشه با صدای بلند آنچه که اتفاق میافتد را اعلام کنیم.»
رزا لوکزامبورگ
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Photo unavailableShow in Telegram
«انقلابیترین کاری که میتوان انجام داد این است که همیشه با صدای بلند آنچه که اتفاق میافتد را اعلام کنیم.»
رزا لوکزامبورگ
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃در دانشگاههای آمریکا چه خبر است؟
دربارهی تجمعات حامیان فلسطین
✍️ شهریار خسروی
کسانی که در آمریکا به حملات اسرائیل به فلسطین اعتراض میکنند، اغلب از موضع «عدالت جهانی» به دفاع از موضع خودشان میپردازند. اما تمرکز زیاد بر این جنبهی اعتراضات باعث گمراهی ما در فهم این پدیده میشود.
دانشجویان آمریکایی بیشتر از هرچیز درگیر مسائل جامعهی خودشان هستند. اختلاف آنها با گروههای مذهبی حامی اسرائیل (یهودیها و مسیحیهای صهیونیست) فقط در مسئلهی فلسطین نیست. آنها دربارهی مالیات، محیط زیست، مهاجرت، نژادپرستی، سقط جنین، الجیبیتیکیو، حمل اسلحه، آزادی ماریجوانا و... هم با این گروهها درگیر هستند. در واقع اختلاف در این مسائل در جامعهی آمریکا به یک «بسته» تبدیل شده و بسیاری افراد یا در همهی این مسائل لیبرال هستند یا در همهی آنها محافظهکار.
توجه به این نکته نشان میدهد مخالفان اعتراضات هم به درستی ماهیت اعتراضات را درک نکردهاند. فلسطین جز بستهی مورد اختلاف جوانان شهرهای بزرگ با محافظهکاران است برای همین در کنار مسئلههایی مثل فمنیسم، مسائل سیاهان و دگرباشان مطرح میشود. مخالفانی که حضور فعالان الجیبیتیکیو در تجمعات حمایت از فلسطین را مسخره میکنند از این نکته غافل هستند.
اعتراضات در آمریکا تنها معطوف به یک پدیدهی بینالمللی نیست. کمااینکه اعتراضات به جنگ ویتنام هم «دربارهی ویتنام» نبود. دانشجویان آمریکایی برای مسلمانان ایغور، گرسنگان آفریقا، آوارگان اوکراین، زلزلهزدگان و طالبانزدگان افغانستان همدردی نمیکنند چون آن مسائل جز «بسته»ی مورد اختلاف آنها با محافظهکاران نیست. درواقع، همانطور که ایرانیها این روزها مسئلهی فلسطین را در نسبت با سیاست داخلی ایران میفهمند برای آمریکاییها هم فلسطین یک مسئلهی سیاست داخلی است. برای همین غیرآمریکاییها (و مشخصا ایرانیها) گاهی نمیتوانند درک درستی از ماهیت این اعتراضات داشته باشند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY