°••شــــاهــــ🔥ـــــــر••°

https://t.me/+fIXNqJOzZU82MjBk روزمرگی نویسنده😍❤️👆 اینجا من در مورد همه چی باهاتون حرف میزنم و کلی چیزای آموزشی هم میزارم که شاید به دردتون بخوره🌱

#دیالوگ‌تایم_دامور - آدما میتونن خیلی مهربون تویِ چشمات نگاه کنن و به چیز دیگه فکر کنن، میتونن دستاتو بگیرن ولی از پشت بهت خنجر بزنن، میتونن آرومت کنن و خودشون یه زخم بدتر از قبلی بزنن، همیشه میتونن از اعتمادت سوء استفاده کنن، حتی وقتی توی آغوششونی! این معنیش این نیست که همه آدما بد هستن؛ نه. معنیش اینه که هر کسی دستتو گرفت نمی‌خواد بلندت کنه، نمی‌خواد کمکت کنه. شاید بعضیا فقط بخوان انقد دستتو بگیرن تا وقتی‌ ولش کردن با خالی بودن دستات حیرونی‌تو نگاه کنن. مهم نیست چند سالته، اگه همه‌یِ اینارو درک کردی، بدون این زندگی رو بُردی.

#شاهر🔥 #پارت_چهل‌وششم با حرفهایی که دامور زد تو فکر فرو رفتم و به این نتیجه رسیدم که نباید خودم رو ضعیف نشون بدم و کاری کنم که همه فکر کنن با چهار تا حرف انقدر داغون شدم. - بیبی ما چطوره؟ لبخندی آروم زدم و بلند شدم: - بیبی شما الان حالش خوبه! با دستش به گونش اشاره کرد که با خنده بوسش کردم و گفتم: - دامی جون تو نبودی من چیکار میکردم؟ - هیچی به زندگیت ادامه میدادی! - نخیرشم! از روی تخت بلند شد و به سمته بیرون رفت ولی لحظه آخر به طرفم برگشت: - آدما میتونن خیلی مهربون تویِ چشمات نگاه کنن و به چیز دیگه فکر کنن، میتونن دستاتو بگیرن ولی از پشت بهت خنجر بزنن، میتونن آرومت کنن و خودشون یه زخم بدتر از قبلی بزنن، همیشه میتونن از اعتمادت سوء استفاده کنن، حتی وقتی توی آغوششونی! این معنیش این نیست که همه آدما بد هستن؛ نه. معنیش اینه که هر کسی دستتو گرفت نمی‌خواد بلندت کنه، نمی‌خواد کمکت کنه. شاید بعضیا فقط بخوان انقد دستتو بگیرن تا وقتی‌ ولش کردن با خالی بودن دستات حیرونی‌تو نگاه کنن. مهم نیست چند سالته، اگه همه‌یِ اینارو درک کردی، بدون این زندگی رو بُردی. - مرسی که هستی! - رفیقیم دیگه؟ قهقه ایی زدم و با چشمهایی که از خوشحالی برق میزد گفتم: - رفیقیم! از اتاق بیرون رفت و منو با فکرو خیال گذشته تنها گذاشت! همین جمله ی رفیقیم دیگه همیشه زمانایی استفاده می‌شد که از همه چیز خسته شده بودیم و سعی میکردیم هم دیگه رو دلداری بدیم و آخرش هم به هم دیگه همین جمله رو می‌گفتیم!

بهش میگفتن امیرخان، مردی خشن و ترسناک که چشمش دخترعموی ریزِ میزشو گرفته بود... دختری که تو عمرش نزاشته هیچ پسری سمتش بره ولی با وارد شدن به عمارت امیرخان همه چیز تغییر میکنه... و یه شب که داره لباساشو عوض میکنه با ورود امیر.... https://t.me/+AJ65YVAQkgo3YmM8 https://t.me/+AJ65YVAQkgo3YmM8 دل بستم به دختری که از اولش ماله من نبود ولی من میخواستمش... پس برای به دست اوردنش یه شب.....🔞❌ #انتقامی_عاشقانه

https://t.me/+fIXNqJOzZU82MjBk روزمرگی نویسنده😍❤️👆 اینجا من در مورد همه چی باهاتون حرف میزنم و کلی چیزای آموزشی هم میزارم که شاید به دردتون بخوره🌱

ری اکشن، کامنت زیاد نیستاااااا😂

#دیالوگ‌تایم_دامور_شوکا - من دوسش ندارم! - وقتی دروغ میگی تو چشمام نگاه نمیکنی! - شاید یه فرد خاصی نباشی ولی همیشه یادت باشه به دست اوردنت لیاقت می‌خواد... نزار عین دستمال کاغذی ازت استفاده کنه، بزار برای به دست اوردنت زمینو زمانو بهم بزنه!

#شاهر🔥 #پارت_چهل‌وپنجم کسل داشتم به دامور نگاه میکردم که با حرص گفت: - من نمی دونم کی قراره این اخلاقتو ترک کنی! - خوب زانوی غم بغل نگرفتم لبخندی حرصی به معنای خر خودتی زد و ادامه داد: - با منم؟ اگه به این رفتارت ادامه بدی یعنی داری برمیگردی به اون شوکای قبل! - نمیخوام اون دختر تو سری خور بشم! - دوستش داری؟! بهت زده خیره به دامور شدم که لبخند آرومی زد و گفت: - از من که دیگه پنهون نکن! قشنگ معلومه عین چی همدیگه رو دوست دارید... البته هم تو مغروری هم اون شازده. - من دوسش ندارم! - وقتی دروغ میگی تو چشمام نگاه نمیکنی! - خوب... حرفم رو قطع کرد و با جدیت ادامه داد: - شاید یه فرد خاصی نباشی ولی همیشه یادت باشه به دست اوردنت لیاقت می‌خواد... نزار عین دستمال کاغذی ازت استفاده کنه، بزار برای به دست اوردنت زمینو زمانو بهم بزنه!

https://t.me/+fIXNqJOzZU82MjBk روزمرگی نویسنده😍❤️👆 اینجا من در مورد همه چی باهاتون حرف میزنم و کلی چیزای آموزشی هم میزارم که شاید به دردتون بخوره🌱

https://t.me/+fIXNqJOzZU82MjBk روزمرگی نویسنده😍❤️👆 اینجا من در مورد همه چی باهاتون حرف میزنم و کلی چیزای آموزشی هم میزارم که شاید به دردتون بخوره🌱