cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

قرار نبود عاشق شیم؛

و ناگهان هر آنچه ك شوقش را داشتی برایت پوچ و بی‌معنی می‌شود...🎭 #رمان‌قرارنبودعاشق‌شیم؛ (در حال تایپ...) قلم:ڪاف‍.م‍‌ی‍‌م‍‌ _ پارت گذاری ساعت18:00 _ارتباط با نویسنده: @Km20041

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
421
Suscriptores
+324 horas
+197 días
+7130 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

Repost from N/a
-از کدوم سمت برم؟ نورا نگاهش را از شیشه ی کنارش برداشت و لحظه ای کوتاه به سمت مرد جوان که به جلو خیره بود نگاه کرد و آدرس خانه ی احمد را داد و اضافه کرد: -فکر کنم حسابی راهتون دور شد. -همیشه این قدر تعارف می کنی؟ نورا چیزی نگفت و رادمهر دستش را به سمت پخش ماشین برد. صدای چه چه زدن خواننده ای قدیمی که در ماشین پیچید٬ نورا نتوانست تعجبش را از سلیقه ی او پنهان کند. بی اختیار سرش را بلند کرد و مبهوت به مرد جوانی که تیپ و استایل خاص و مرتبش با آن بوی غلیظ ادکلن و ژست های مردانه و جذابش هیچ با سلیقه ی موسیقیایی اش هم خوانی نداشت نگاه کرد. نگاه بهت زده اش٬ صدای خنده ی راد را بلند کرد. دستش را به سمت چخش برد و همان طور که صدای آهنگ را قطع می کرد گفت: -اون جوری نگاه نکن! سلیقه ی پدر بزرگمه! به سمت نورا برگشت و ابروهای دختر جوان که بالا پرید با شیطنتی ناگهانی گفت: -احیانا فکر نکردی با پول شراکت آموزشگاه و تدریس تونستم پرشیام رو عوض کنم و این ماشین رو بخرم که؟ https://t.me/+M1ALvQmqnTFiZGM8
Mostrar todo...
Repost from N/a
بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️‍🔥 🩵تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟ 💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود... 🩷 دخترونگیم رو گرفت و رهام کرد 🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و ❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت 🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما... 💜لینک رمان های آنلاین اینجاست 💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه 💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه 💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که... 🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت ❤️عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی 🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه 💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ... ❤️دوست داشتنش ساده نیست 🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب... 🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد... 🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه 💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش! 🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند... 🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود 💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل 🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره 🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او... ❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم 🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم 🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی 💜عشق تا بینهایت 💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و... 💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش‌ میشه 🩷عشق عجین شده خون و باروت 💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی ‌ 🩶عروس خون‌آشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه 💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی 🩵اون مرد دیوانه‌وار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که.... ❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم 💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی.. 💛ازدواج اجباری با قاتل زنم. 🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود. 🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره 💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم 💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی 🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند... 🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود 🤎من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند! 💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد ❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد 🖤برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد.... 🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته 🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام 💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه... 🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک 🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد 🩵عشقم بهم خیانت کرد 🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون 💙رابطه‌ای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز 💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که... ❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره... 🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود 🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم! ❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم
Mostrar todo...
پارت جدید آپ شد🫠 نتیجه اخلاقی: با آهو با احترام برخورد کنین وگرنه آرشام رو مقابلتون میبینی!👌 دخترم پارتیش قویه 🔥😂
Mostrar todo...
⋟┈────╌𝄞♥️╌────┈⋞ قرار نبود عاشق شیم؛ #𝐩𝐚𝐫𝐭233 همشون برای رقص بلند شدن و من پا روی پا انداخته خیره به جمع خندانشون شدم! طولی نکشید که آرشام با دیدن جای خالیم به طرفم اومد و گفت: _عزیزم نمیخوای بلند شی... _مگه نمیبینی دختر خالت من رو هویچ هم حساب نکرد،کجا پاشم؟! اخمی روی صورتش نشست ولی همچنان مهربون گفت: _پس میشینیم.. متعجب نگاهم رو به صورت جدیش که بعد این حرف کنارم نشست دوختم و اون بی توجه به من مبهوت ادامه داد: _باید یاد بگیرن با زنم چطور با احترام رفتار کنن... دست خودم نبود که قند دلم سابیده شد، دست خودم نبود که بی‌توجه به جمع با تمام عشق و احترامی که تو قلبم نسبت بهش بود به صورت جذابش زل زدم، این مرد بیش از حد من رو مدیون خودش کرده بود، کاش میشد همین جا ببوسمش..! با بلند شدن صدای نکرده مینا چشم از صورت جذاب آرشام گرفته به چشم های خبث مینا دوختم: _عه آرشام نشستین که... _آره من و آهو فعلا نمیخوایم برقصیم، شما ادامه بدین بعدا با آهو بهتون ملحق میشیم... آهو رو انقدر غلیظ گفت که ناخودآگاه لبخند محوی روی لبم نقش بست! نگاه پیروزم رو به مینای وا رفته دوختم و اون با حرص لب زد: _باشه هر وقت دلتون خواست با آهو بیاین برای رقص..میتونین آهنگ رو هم عوض کنین.. توی دلم گفتم..اینطوری آدمت میکنن عزیزم! با دست آرشام که دور شونم پیچید سرم رو به طرفش چرخوندم و زمزمه وار گفتم: _خیلی ازت ممنونم عشقم.. نگاه آرشام سمت لب هام رفت ولی با درک موقعیتمون حرصی چشم بست! مینا ضایع شده بود و دیگه دلیلی برای نشستن نداشتم، بلند شدم و با کشیدن دست آرشام سمت پیست رقص حرکت کردم! ⋟┈────╌𝄞╌────┈⋞ قلم:ڪاف‍.م‍‌ی‍‌م‍‌✨
Mostrar todo...
6
Repost from N/a
سنگینی نگاه نورا باعث شد تا راد هم نگاهش را از جلو بردارد. نیم نگاهی به نورا انداخت و بعد وقتی دوباره به جلو و مسیر رانندگی اش نگاه کرد، نورا نتوانست جلوی خودش را بگیرد و خود دار بماند. بی اختیار پرسید: -می شه به من بگین چی شده؟ راد با شنیدن صدای گرفته و خش دارش متعجب به سمتش برگشت. نورا کلافه و اخم آلود خیره اش مانده بود بلکه بفهمد در ذهن مرد جوان چه می گذرد که روزی پیش احسان او را دختری سیاس و رفتارش را اغواگرانه و دلبرانه می خواند و روزی دیگر این طور ساده و راحت و صمیمی اصرار به همراهی اش را دارد! راد اما با شنیدن صدای گرفته اش تازه متوجه سرخی بینی و نگاه تب دار دختر جوان شده بود. همین هم باعث شد بی توجه به آنچه شنیده بود بپرسد: -حالتون خوبه؟! خوب که نبود! آن بادسردی هم که از شیشه ی سمت راننده به صورت داغ و تب دارش می خورد، لرزش را بیشتر می کرد. دست هایش را در جیب پالتویش فرو برد و همان طور که بی اختیار خودش را جمع تر می کرد، بی اهمیت به سوال راد با همان صدای گرفته جواب داد: -اگه نگران ترم آینده هستین خیالتون راحت باشه! به آقای ستوده هم گفتم فقط تا آخر همین ترم توی آموزشگاه می مونم. راد، نگاهش را از بدن مچاله و بینی سرخ نورا برداشت. شیشه ی سمت خودش را بالا داد و همان طور که بخاری را روشن می کرد اخم آلود پرسید: -نگفتی از کدوم سمت برم؟ ظاهرا قرار نبود مکالمه ی عجیب بینشان به نتیجه برسد! نورا نا امید از شنیدن جواب از زبان راد، نفس عمیق و کلافه ای کشید و همان طور که سرش را به پشتی صندلی تکیه می داد آرام اما قاطع جواب داد: -من بعد از چهار راه پیاده می شم! خیلی ممنون. https://t.me/+M1ALvQmqnTFiZGM8
Mostrar todo...
😍 1
Repost from N/a
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اختران https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0
Mostrar todo...
.
Mostrar todo...
Repost from N/a
لیستی از بهترین و جدیدترین رمان‌های آنلاین تلگرام به درخواست مکرر شما عزیزان🤤👇🔥 ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:ماه در مه💫 ماهی مونده و عذاب داغ طلاقی که محمد رو دلش گذاشته، حالا محمد برگشته وماهی برای انتقام... https://t.me/+fMPofsDbaeo2MWY0 ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:اَفـــتـــر💫 از ترس آبروی خانوادم سر سفره عقد با مردی نشستم که یه شب از روی هوا و هوسش بهم دست درازی کرد تا جایی که پدرم... https://t.me/+fndZeJNruCphZTI0 ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥 رمان:بافنده‌ی عشق💫 جانان دختری زخم‌خورده که قالی می‌بافد و صاحب‌کار او، در ازای پول از او می‌خواهد که... https://t.me/+qDhdDGcEZtMyOWVk ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:جنون💫 برای هرکی خوبی کردم تهش چیشد؟یه جوری جوابمو دادن که فهمیدم اگه آدم بدی باشی بیشتر دوستت دارن https://t.me/+9NmC2fsZ2GlkMGI0 ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:نیـــلآب💫 عروسی شدم که شب عروسی برگشت خونه‌ی باباش و همه میگفتن چون عزادارمون کرد، بدقدمه! https://t.me/+5-2e4ubdufVjZTI0 ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:تلما💫 پسری که وارد بازی روزگار میشه و بخاطر نجات عشقش با دشمنش ازدواج‌ میکنه ... https://t.me/+zEMyxZ3H4hcwYjhk ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:آخرین گلوله💫 پسره عاشق دختری میشه که پلیسه و جاسوسی خودش و شرکتش رو میکنه ... https://t.me/+DGu5g-NHnlllMTM0 ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:خآنــزآدِه💫 پسری که عاشق مَعشوقِه برادرش شده بود و شبِ مهمونی ، باهم رابطه برقرار میکنن و... https://t.me/+ant1K-tNID00M2U8 ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:شب های پاریس ماه نداشت💫 شش سال پیش با تصور خیانت نیلگون، او را از خانه بیرون کرد اما حالا نیلگون با دخترش برگشته تا... https://t.me/+nrDFpiBQls40MTRk ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:دلبر زخمی💫 مافیایی که بخاطر انتقامش دختررو میدزده برا پابند کردنش باردارش می‌کنه..... https://t.me/+AsvsTycDbxFlZDZk ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:تقاص داشتنت💫 برای انتقام به مردی که عشقم بودم دروغ گفتم ولی با فهمیدن موضوع اتفاقی افتاد که... https://t.me/+B9TIqCNWgDYyYjU0 ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:گیس طلایی💫 دختر سربازی که اسیر دشمنان میشه برای زنده موندن باید رئیسشون راضی نگه داره هر شب ... https://t.me/+8Byn4qr-JeJlMzA0 ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:شب آخر 💫 شب آخریه که با همن،فردای اون روز یکی از اونا قرار نبود باشه... https://t.me/+EUQoFSHXK9hkYjFk ▬═══════ ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:قرار نبود عاشق شیم 💫 آهویی زخم خورده از رفیق و عشقش برای انتقام برمیگرده و اینبار هدف عشق سابق رفیقش... https://t.me/+lKgDoxdJXX5jOGJk ▬═══════ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:مِـتانویـا💫 باهاش ازدواج کردم به خیالِ اینکه بچم رو ازم جدا نکنه،امیدوارم بودم بشناسه من، و تا بدونه من همون... https://t.me/+VriqUWeUUcswYzQ8 ▬═══════ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:دود خـاکـستـری💫 داستان دختری که برای فرار از دست مافیاهایی که برای کشتنش دنبالشن، با خطرناکترین رقیب مافیاها...  https://t.me/+2CMIYhTI2z01Zjg5 ▬═══════ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:کارت خونی 💫  تو پارتی بالماسکه شریکم، دختری رو تو اتاق تاریکی بوسیدم بی‌خبر از اینکه اون دختر... https://t.me/+nnvGfkoEIS9hMWZh ▬═══════ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:رویای عشق💫 همه دخترا این انتظارو از طرف مقابلشون دارن که بجنگن براش،...برای بدست آوردنش، برای اینکه کنارش بمونن!...ولی تو چی؟! https://t.me/+Bn31e9OFuQsxY2Q0 ▬═══════ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:جنگل‌سحرآمیز💫 با رفتنمون به اون جنگل همه چی عوض شد و با موجوداتی روبه رو شدیم که... https://t.me/+KPu5p3FGwIwxM2Jh ▬═══════ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:افسانه آریوال💫 داستان چهار آرورا که پیشگویی شده میان و ظلم و نابود می‌کنن، اما اگه این پیشگویی درست نباشه چی؟ https://t.me/+MpsBbFE3erthOTQ0 ▬═══════ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 💥رمان:عاشق بیگناه💫 مردی که به دنبال انتقام از قاتل زنش بود دختری رو اسیر خودش میکنه که عاشقش میشه... https://t.me/+blNvQsPAFRwwNGQ8 ▬═══════ೋ☔️🌧ೋ ════════▬ 🌈لیست رنگین🤍
Mostrar todo...
Repost from N/a
پارت 1 مسیح خواهر سه ساله ام را در بغلم گرفتم. اشک چشمانم سرازیر بود بغض گلویم را گرفته بود گلویم درد میکرد. دلم فریاد میخواست. کشتند پدرم را سایه سر خودم و خواهرم را. مادر زیبا و مظلومم را کشتند و من همانطور که طفل سه ساله را، خواهر کوچکم را در بغلم دارم باچنان شدتی در حال دویدن هستم که گرد باد هم به پای من نمی رسد. چون قول دادم من به پدرم قول دادم تا مواظب خواهرم باشم. قول دادم مواظب خودم باشم و تقاص خون مظلوم پدر و مادرم را بگیرم. وقتی که با شب بخیری با شوخی و خنده وارد تخت خوابم شده بودم به هیچ وجهه فکرش راهم نمیکردم که نصف های شب پدرم به بالای سر ما بیاید و خواهر کوچکم را در بغلم بگذارد و با دادن مدارکی من و خواهرکوچکم را در کمد مخفی قائم کند. کمدی که هیچ کس متوجه آن نبود ولی من به خوبی شاهد همه چیز بودم. وقتی از پدرم خواستند که مدارک را تحویل بدهد و او اظهار بی اطلاعی کرد. وقتی که مادرم با آن چادر زیبایش خودش را به پدرم رساند. وقتی مامور عذر خواهی کرد وبا اصلحه صدا خفه کن هر دوی آنها را به قتل رساند. خیلی راحت یکی از مهره های خودشان را که سر از کثافت کاری ها و راند خواری هایشان در آورده بود  زیر آب کردند مبادا صدایش در بیاید. وقتی که کلاه های سیاه رنگ را از روی سر برداشتند و نگاه به خانواده ام کردند و یکی از آنها گفت: _حیف شد این زنه فکر کنم حلال مون بود حیف وقت نداشتم میترسیدم بچه ها سر برسن مجبور باشیم اونها هم بکشیم. مسیح تهرانی، هکر، ورزشکار، نخبه، و مغز متفکری است که شاهد مرگ پدر و مادرش است. مسیح با تمام سختی ها خواهرش را بزرگ می‌کند و تمام هدفش را برپایه انتقام گرفتن از خون ریخته خانوادش می‌کند واول از همه هم از باران دختر یکی از سرهنگ ها شروع می‌کند واورا به عقد اجباری خود در می آورد. بارانی که از بچگی عاشق مسیح بود. https://t.me/+JAwhrazDLLk0NzA0 پارت واقعی رمان نویسنده رمان های من نامادری سیندرلا نیستم. لینک جلد دوم من نامادری سیندرلا نیستم در کانال موجود است.
Mostrar todo...
سایه در شب❤️❤️

پارتگذاری منظم کپی برداری اکیداممنوع . نویسنده رمان های من نامادری سیندرلا نیستم، هوو، تارای سرکش لینک دعوت به کانال

https://t.me/+JAwhrazDLLk0NzA0

Repost from N/a
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 طعم گس عشق https://t.me/+F7MP2Yh9HfQwZWFk ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ اختران https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0
Mostrar todo...