راهیان راه سعادت

*چرا ایوب عليه السلام صبر ڪرد؟* *چرا مریم رضي الله عنها با فرزندش به نزد مردم رفـت؟* *چرا ابراهیم عليه السلام از آتش نمی‌ترسیـد؟* *چرا یعقوب عليه السلام نااُمید نشـد؟* *چرا یُونُس عليه السلام تسلیم نشـد؟* *چرا پیامبرمان محمد ﷺ و همراهش در غار غمگین نشدنـد؟* *چون آن‌ها تنها به الله متعال گمان نیڪ داشتند* 🌼✨🧡✨♥️✨🌼

گروه اهل سنت و جماعت برای همه مسلمانان تا پاک نشده اضافه شوید 🌸 https://t.me/Taieeb

🌸🌼🌸كتاب‌ الطهاره🌼🌼🌸 درس اول ✅ فرايض‌ وضو: در وضو چهار عمل‌ فرض‌ است: 1- شستن‌ صورت‌ در طول‌ از بالاي‌ پيشاني‌ (ابتداي‌ محل‌ روييدن‌ موي‌ سر) تا زير چانه‌ و زنخدان‌ و در عرض‌ تا هر دو گوش. يادآوري: چنانچه‌ ريش‌ كسي‌ انبوه‌ و گنجان‌ باشد، رسانيدن‌ آب‌ در بن‌ موهاي‌ ريش‌ لازم‌ نيست. 2- شستن‌ هر دو دست‌ تا آرنجها. 3- مسح‌ يك‌ چهارم‌ سر. 4- شستن‌ هر دو پا با شتالنگها (استخوان‌ پاشنه‌ي‌ پا، قوزك) چنانچه‌ از چهار عضو مذكور به‌ اندازه‌ي‌ يك‌ ناخن‌ يا كمتر از آن‌ هم‌ خشك‌ بماند، وضو صحيح‌ نيست‌ . اشتراک گذاری کنید 🤲

عمر از جمله کسانی است که تمام زندگی اش با اسلام پیوند خورده بود و روح و روان او عشق پیامبر صلی الله علیه و سلم و عمل به دین و پیاده کردن دستورات آن حضرت بود. عمر آن حاکم مسلمانی بود که حکومت آن نصف جهان را گرفته بود، از یک طرف تا چین و از طرف دیگر تا مسکو و تا قلب آفریقا رفته بود، اما نیمه های شب گندم، خرما و روغن را به دوش کشیده و با دست خود به بیوه زن ها و فقرا می داد. عمر آن حاکمی است که حضرت علی و عبدالله بن مسعود می گویند که ما در حال استراحت بودیم که ناگهان دیدیم عمر در گرمای مدینه بسیار پریشان در حال گشتن هستند. پرسیدیم ای امیر المؤمنین در این هوای گرم شما در اینجا چه می کنید. حضرت عمر رضی الله عنه فرمود: شتری از شترهای صدقه گم شده دنبالش می گردم. گفتند: ای امیرالمؤمنین شما به دیگران دستور بدهید دنبال شتر بگردنند؛ چرا شما دنبال شتر می گردید؟ گفتند: من مسئول اموال مسلمان ها هستم، فردا از عمر پرسیده می شود. که چکار کردی با اموال صدقه و مسلمان ها! حضرت عمر خلیفه عادلی است که تا به امروز دنیا به عدالت پروری، رعایت حقوق رعیت، حفاظت مال بیت المال و انتظام امور مسلمین کسی مثل او به خود ندیده است. عمر آن خلیفۀ عادل، زمانی که برای تحویل گرفتن کلیدهای بیت المقدس حرکت می کند و به بیت المقدس می آید، فقط یک شتر دارد و نوبت سواری غلام او است و خود او مهار شتر را در دست دارد به ورودی بیت المقدس می رسد؛ لباسی که پوشیده است 17 پینه دارد. عمر شخصیتی است که هر اندازه ما از بزرگی و از عظمت و مقام او بگوییم، بازهم زبان ما قاصر از بیان عظمت و بزرگی عمر رضی الله عنه است. عمر فرمانروا و خلیفۀ عادلی است که در حالی که بر نصف این کرۀ خاکی حکومت می کند و انواع سرمایه ها و امکانات بیت المال در اختیار او هست، در زمان قحطی مدینه، عمر رضی الله عنه بر خود تحریم کرده است تا زمانی که تمام مردم مدینه سیر نمی شدند، غذای صحیح و دو غذا با هم نمی خورد. صحابه می گویند از بس که چهرۀ عمر رضی الله عنه به سیاهی گرویده بود، ما آن قدر از دیگران نمی ترسیدیم که از خوف موت عمر می ترسیدیم و دعا می کردیم یا الله زودتر این قحط سالی تمام شود تا خلیفه از دستمان نرود. عمر رضی الله عنه بیش از ده سال بر کل دنیا حکومت کرد و بیش از ده سال خزانۀ تمام پادشاهان فارس، روم، آفریقا، یمن، روسیه و … به خرانه های او سرازیر بود. اما عمر رضی الله عنه در حالی وفات می کند که مقروض بود و برای مصارف و مخارج خود، از بیت المال ذره ای هم برنداشت. خداوند عنایت فرماید جمله مسلمین رهرو صدیق آن حضرت باشند... در نشر نیکی ها سهیم باشید

اول محرم؛ شهادت حضرت عمر فاروق (رضی الله عنه) يکم محرم الحرام، مصادف با سالروز شهادت ابر مرد تاریخ، خليفه ی عادل، غیور مرد بی باک و سردار عشره ی مبشره، حضرت عمر فاروق رضی الله تعالی عنه است. اول ماه محرم مصادف است با شهادت خليفه دوم حضرت عمر رضي‌الله‌عنه؛ و در دهم محرم شهادت سيدنا حسين رضي‌الله‌عنه اتفاق افتاده است. حضرت عمر شخصيتي بود كه حضرت رسول اكرم صلي‌الله‌ عليه وسلم براي اسلام آوردن ايشان دعا فرمودند. در روزهاي آغازين دعوت اسلامي، در حالي كه پيامبر اسلام و مسلمانان با مصائب و مشكلات سختي مواجه بودند و به صورت مخفيانه به عبادت مي‌پرداختند، پيامبر اكرم صلي‌الله عليه وسلم به درگاه پروردگار چنين دعا كرد: بارالها اسلام را با عمر بن خطاب يا عمرو بن هشام ياري فرما. اين دعا مورد قبول واقع شد و حضرت عمر شكار دعاي آن‌حضرت صلي‌الله عليه وسلم شد. حضرت عمر رضی الله عنه یکی از یاران و شاگردان و جان نثاران رسول الله صلی الله علیه و سلم می باشد. در کتاب های تاریخ، سیرت و ذخیرۀ احادیث آن حضرت صلی الله علیه و سلم و مناقب عمر رضی الله عنه را مورد مطالعه قرار می دهیم، این بزرگوار را جزئی از افراد محدودی می بینیم که از زبان رسول الله صلی الله علیه و سلم در مورد فضیلت و جایگاه و مقامش احادیث بسیار زیادی وارد شده است. خلیفه دوم مسلمین جزء محدود افرادی است که الله متعال آیات متعددی از قرآن را به تایید قول شان نازل کرده است. جزء محدود افرادی است که رسول الله صلی الله علیه و سلم در همین دنیا به آن بشارت جنت را داده است. عمر جزو معدود حاکمانی است که دنیا حکومتی عادلانه تر و منظم تر و بهتر از حکومتش را به خود ندیده است. اسلام آوردن عمر فخر و پیروزی برای اسلام بود. رسول الله صلی الله علیه وسلم در حق ایشان دعا می کردند.« اللهم أیّد السلام بأحد العمرین» خداوندا اسلام را محافظت بکن با ایمان آوردن عمر ابن الخطاب و یا ابوجهل که در نتیجۀ دعای حضرت محمد صلی الله علیه وسلم، عمر رضی الله عنه برای دفاع از کیان اسلامی قبول شد.. ایمان آوردن عمر رضی الله عنه کمر کفر را شکست و بازویی برای مسلمانان قرار گرفت، ایمان آوردن ایشان فتح و پیروزی بزرگی برای مسلمانان ضعیف و تعداد اندکی که در مکه قرار داشتند بود. عمر رضی الله عنه انسانی است که چه در دوران مکه و چه در مدینه در هر حالتی با آن حضرت بودند. در تمام غزوات که آن حضرت شرکت داشتند، عمر رضی الله عنه در رکاب آن حضرت بود. و عمر کسی است که در همین دنیا وعدۀ بهشت را آن حضرت صلی الله علیه و سلم گرفته بودند. و همچنان آن حضرت فرمودند که از کوچه ای که عمر می رود، شیطان جرأت رفتن از آن کوچه را ندارد.

لب و چیره شد، به اذن الله پسر به وجود می‌آید و اگر آب منی زن بر آب منی مرد چیره شد، به اذن الله دختر به وجود می‌آید. یهودی گفت: بدون شک راست گفتی و مسلماً که تو پیامبر هستی. آنگاه بازگشت و رفت. پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: این پرسش‌های را که آن مرد از من پرسید، من در مورد آن‌ها نمی‌دانستم؛ ولی الله ی متعال آن‌ها را برایم ارزانی کرد. در این حدیث روشن است که فرد یهودی به نبوت و پیامبری حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم اقرار می‌کند؛ ولی ایمان نمی‌آورد. این‌چنین تمامی یهود و بنی‌اسرائیل درست می‌دانستند که حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم رسول الله است؛ ولی از جهت عناد و ضدیت ایمان نمی‌آوردند.   

 ✍️حدیث سوم:یهود حق را می‌شناسند؛ ولی به آن ایمان نمی‌آورند: ثوبان غلام آزادشده پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم روایت می‌کند که: كُنْتُ قَائِمًا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَجَاءَ حِبْرٌ مِنْ أَحْبَارِ الْيَهُودِ فَقَالَ: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدُ! فَدَفَعْتُهُ دَفْعَةً كَادَ يُصْرَعُ مِنْهَا، فَقَالَ: لِمَ تَدْفَعُنِي؟ فَقُلْتُ: أَلَا تَقُولُ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ الْيَهُودِيُّ: إِنَّمَا نَدْعُوهُ بِاسْمِهِ الَّذِي سَمَّاهُ بِهِ أَهْلُهُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: إِنَّ اسْمِي مُحَمَّدٌ الَّذِي سَمَّانِي بِهِ أَهْلِي. فَقَالَ الْيَهُودِيُّ: جِئْتُ أَسْأَلُكَ، فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: أَيَنْفَعُكَ شَيْءٌ إِنْ حَدَّثْتُكَ؟ قَالَ: أَسْمَعُ بِأُذُنَيَّ. فَنَكَتَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِعُودٍ مَعَهُ، فَقَالَ: سَلْ، فَقَالَ الْيَهُودِيُّ: أَيْنَ يَكُونُ النَّاسُ «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَوَاتُ»؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: هُمْ فِي الظُّلْمَةِ دُونَ الْجِسْرِ. قَالَ: فَمَنْ أَوَّلُ النَّاسِ إِجَازَةً؟ قَالَ فُقَرَاءُ الْمُهَاجِرِينَ. قَالَ الْيَهُودِيُّ: فَمَا تُحْفَتُهُمْ حِينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ؟ قَالَ: زِيَادَةُ كَبِدِ النُّونِ. قَالَ: فَمَا غِذَاؤُهُمْ عَلَى إِثْرِهَا؟ قَالَ يُنْحَرُ لَهُمْ ثَوْرُ الْجَنَّةِ الَّذِي كَانَ يَأْكُلُ مِنْ أَطْرَافِهَا. قَالَ: فَمَا شَرَابُهُمْ عَلَيْهِ؟ قَالَ: مِنْ عَيْنٍ فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلًا. قَالَ: صَدَقْتَ. قَالَ: وَجِئْتُ أَسْأَلُكَ عَنْ شَيْءٍ لَا يَعْلَمُهُ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ إِلَّا نَبِيٌّ أَوْ رَجُلٌ أَوْ رَجُلَانِ. قَالَ: يَنْفَعُكَ إِنْ حَدَّثْتُكَ؟ قَالَ: أَسْمَعُ بِأُذُنَيَّ. قَالَ: جِئْتُ أَسْأَلُكَ عَنْ الْوَلَدِ؟ قَالَ: مَاءُ الرَّجُلِ أَبْيَضُ وَمَاءُ الْمَرْأَةِ أَصْفَرُ؛ فَإِذَا اجْتَمَعَا فَعَلَا مَنِيُّ الرَّجُلِ مَنِيَّ الْمَرْأَةِ أَذْكَرَا بِإِذْنِ اللَّهِ وَإِذَا عَلَا مَنِيُّ الْمَرْأَةِ مَنِيَّ الرَّجُلِ آنَثَا بِإِذْنِ اللَّهِ. قَالَ الْيَهُودِيُّ: لَقَدْ صَدَقْتَ وَإِنَّكَ لَنَبِيٌّ. ثُمَّ انْصَرَفَ فَذَهَبَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: لَقَدْ سَأَلَنِي هَذَا عَنْ الَّذِي سَأَلَنِي عَنْهُ وَمَا لِي عِلْمٌ بِشَيْءٍ مِنْهُ حَتَّى أَتَانِيَ اللَّهُ بِهِ. (مسلم نیشاپوری، صحیح مسلم، ح 315)  ترجمه: من نزد رسول الله صلی‌الله علیه و آله وسلم ایستاده بودم که دانشمندی از دانشمندان یهود آمد و گفت: سلام بر شما ای محمد! من او را پس زدم و نزدیک بود که بیفتد. او گفت: چرا من را پس می‌زنی؟ گفتم: چرا «ای رسول‌الله» نمی‌گویی؟ یهودی گفت: ما او را با همان نامِ صدا می‌زنیم که خانواده‌اش او را نامیده‌اند. رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله وسلم فرمود: نامی که خانواده‌ام مرا با آن نام‌گذاری کرده‌اند، محمد است. یهودی گفت: آمده‌ام تا از شما چند سؤالی بپرسم؟ پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: آیا چیزی که من بگویم به شما فایده‌ای می‌رساند؟ یهودی گفت: با گوش‌هایم می‌شنوم. پیامبر لحظه‌ای در حال تفکر با شاخه‌ای که در دستش بود زمین را کاوید و سپس فرمود: بپرس. یهودی پرسید: روزی که این زمین به زمین دیگر و آسمان‌ها به آسمان‌های دیگر تبدیل می‌شوند، مردم در کجا قرار می‌داشته باشند؟ پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: آن‌ها در تاریکی زیر پُل می‌باشند. یهودی پرسید: نخست برای چه کسی اجازه ورود داده می‌شود؟ پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: به فقراء مهاجرین. یهودی پرسید: به هنگام ورود به بهشت چه تحفه‌ی برایشان داده می‌شود؟ پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: گوشه‌ی جگر ماهی. یهودی پرسید: به دنبال آن غذایشان چه چیزی است؟ پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: برایشان گاو نَر ذبح می‌شود که از اطراف آن می‌خورند. یهودی گفت: نوشیدنی‌شان چه چیزی است؟ پیامبر فرمود: نوشیدنی‌شان از چشمه‌ی است که سلسبیل نامیده می‌شود. یهودی گفت: راست گفتی؛ و ادامه داد و گفت: من آمده بودم و از چیزی می‌پرسیدم که آن را هیچ‌کسی درروی زمین جز پیامبر یا یک نفر و دو نفر دیگرکسی نمی‌داند. پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: آیا چیزی که من بگویم به شما فایده‌ای می‌رساند؟ یهودی گفت: با گوش‌هایم می‌شنوم. یهودی پرسید: من آمده‌ام تا در مورد فرزند از شما بپرسم (که چگونه پسر و دختر به وجود می‌آید)؟ پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: آب منی مرد رنگ سفید دارد و آب منی زن رنگ زرد دارد؛ وقتی‌که هردو باهم جمع شدند آنگاه اگر آب منی مرد بر آب منی زن غا

دردم چی درد است الله درمان ندارم حجرم چی حجر است الله پایان ندارد

در شب جمعه المبارک قرار داریم صلوات و دورود بر منجی عالم بشریت جناب حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم را فراموش نکنید @a_1weg

دردم چی درد است الله درمان ندارم حجرم چی حجر است الله پایان ندارد @a_1weg