متن اشعار کربلایی سعید خواجه امیری

حسین‌بی‌همتا  مدد‌عزیزالله  تو‌دلبری‌ولله   یااباعبدالله حسین‌جاویدان  توجانی‌و‌جانان  بیاوجان‌بستان  ... هویاحسین‌مظلوم   مددزغیرتوننگ‌است مددخدای‌عراقی     زمانه‌برسرجنگ‌است حسین‌‌کربلایی  سرترازسرایی  شاپسرخدایی   انامجنون من‌یکی‌ازسگاتم   سگ‌بچه‌هاتم  سنگ‌کفرم‌بزنن بازسگ‌کربلاتم.. --- رخت‌رخ‌الله  شمایلت‌زیبا  جناب‌ثارالله  یااباعبدالله به‌عالمی‌سرور  شهنشه‌محشر  ای‌ازهمه‌برتر   یااباعبدلله هویاحسین‌عطشان    امیرهردوسرایی علی‌خدای‌زمان‌س (تو)  خدای‌ابن‌خدایی اسم‌تو‌شدجهانی   شه‌بیکرانی  حسین‌کربلایی  مددمددمولا بهت‌میادخدایی   بس‌که‌دلربایی   من‌نه‌صوفی‌ام‌نه‌کافراما  توخودخدایی

﷽ 🎥فایل تصويرى 🎶 رُخت رُخ الله 🎤 کربلایی سعید خواجه امیری #جلسه_ایام_ولادت_خانوم_سه_ساله_(س) #متوسلین_به_خانم_سه_ساله_سلام_الله_علیها 🔻 هیئت خادمین حضرت رقیه سلام الله علیها https://t.me/khademin315ahwaz

داماد حرم یل نجمه شاخه‌ی شمشاد حرم شب شیشم بطلب قربونت برم مدد مدد قاسم یارب‌دل‌مرابه‌سوی‌کربلا‌ببر تاباغ‌طلعت‌ِپسرمجتبی‌ببر قاسم‌امیرحُسن‌وخداونددلبریست اکبرشمایل‌است‌واباالفضل‌دیگریست آی خوشکل نجمه  شیر جمل نجمه مدد یل مدد یل مدد یل نجمه تمثال رو برم کشته مارو ابروی قتال رو برم اون نگاه مست و خط و خال رو برم مدد مدد قاسم رخسارقاسم‌ابن‌حسن‌گرعیان‌شود باجلوه‌ای‌کساد،رخ‌دلبران‌شود یوسف‌اگربه‌صورت‌قاسم‌نظرکند بایدکه‌فکردلبری‌ازسربه‌درکند آی خوشکل نجمه احلی عسل نجمه مدد یل مدد یل مدد یل نجمه

▪️شور داماد حرم... #کربلایی_سعید_خواجه_امیری 🔳 جمعه ۲۵ اسفند 🏴هیئت معظم روضه ماهانه @saeedkhajeamiri

کانال قبلی روانیهای رمانتیک از دسترس خارج شد رفقا حمایت کنید مثل قبل پر قدرت شروع کنه داداشم

#درخواستی‌ناشناس چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد خال هندویی مرا دیوانه کرد فکر زنجیری کنید ای عاقلان ناز گیسویی مرا دیوانه کرد موی حسین خدامو گم کردم بین گیسوی حسین روی حسین خوابو از چشمام گرفته چشما و ابروی حسین گر کیش و پستم کلبت که هستم باب القبله ایم شیش گوشه پرستم سمت شمایل قبلم رو بستم چشمات خدامه و رختو میپرستم بند دوم : آشنا رویی مرا دیوانه کرد جذبه ی کویی مرا دیوانه کرد واقف از میخانه و مسجد نیم چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد ساغر من چشماته قبلم ابروت اوج باور من یاور من حتی دم مرگم اسم توعه حرف آخر من حصن حصینم عشق تو سینم انقده صدات زدم تا که تورو ببینم لیلا تویی و مجنون ترینم حا و سین و یا و نونه اصول دینم سبک و بند اول: کربلایی محمدصدرا یوسفی بند دوم : کربلایی مرتضی یبُرنژاد

عرضِ اِرادت ای،حاکمِ شهرِ عشق روزیِ نُه فَلَک،میرسه از دمشق فاتحِ شهر شام،(هو،به خدای عشق۲) زینب اسیر شد،ولیکن به اختیار جَبری نبود از،،شغالانِ روزگار بر روی ناقه،چنان با اُبُهَّت است گویا خداوند،شده ناقه را سوار با صوتِ حیدر،داره خطبه میخونه گویا دوباره،علی برگشته کوفه استادِ واژه،که رسولان فدایش رو کاخِ دشمن،داره پرچم میکوبه جبل الصبر یا زینب……… رهبرِ قافله،از همه برتری عمّه ی قاسم و،عمّه ی اکبری نعره بزن شَها،(نعره ی حیدری ۲) سلطانِ عالم،گرفتارِ زینب است غیرت مَتاعی،به بازارِ زینب است قطعاً که بعدِ،مُصیباتِ کربلا پروردگار هم،بدهکارِ زینب است میدم شهادت، به امامیِ زینب مشغوله عیسی،به گداییِ زینب بگذر ز عصمت،که خودش خالقِ اوست ایمان بیاور،به خداییِ زینب جبل الصبر یا زینب……… کعبه ی مرقدَش،قبله ی عالَمِین خاکِ قُدومِ او،سُرمه ی حورُالعِین بر نخِ چادرش،(تکیه زده حسین۲) معجر نداده،به دستِ حرامیان یک شیرِ ماده،بِه از کُلِّ روبَهان بر روی صورت،نقاب هم اگر نداشت بر چهره ی او،اباالفضل شده عیان ناموس پرستان،همه زینب پرستند از جامِ غیرت،همه نوشیده مستند دیدند ملائک،که در آغازِ خلقت اَکلابِ زینب،همه سر میشِکَستَند جبل الصبر یا زینب………