cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

nisti🩶

🔱﷽🔱 به قلم ♚تهمینه♚ ✘✗هر گونه کپی پیگرد قانونی دارد✗✘ ☜همه از نیست امده ایم و به نیست ☞ میرویمـ..٭ 📄✍🏿 ♔ناشناس نویسنده:http://t.me/HidenChat_Bot?start=6196402761♚ ❥جهت تبلیغات به ایدی زیر پیام دهید❥ ♡@eee_ee888

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
1 445
Suscriptores
-924 horas
-557 días
-6730 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

Repost from N/a
اسلحه از بین انگشت های لرزونم لیز خورد و رو زمین افتاد...خیره نگاهش میکنم وقتی پلیس وحشیانه دست هامو پشت کمرم میبره و دستبند میزنه... -راه بیوفت! با سرعت خودشو به ما میرسونه و مامور رو عقب میزنه -خودم میارمش... -ولی جناب سروان... ! سرباز که اخم هاشو میبینه...کوتاه میاد و عقب نشینی میکنه! با دور شدنش مسیح نزدیکم میاد.. دستمومیگیره -نترس چیزی نمیشه! من کنارتم... با نفرت نگاهش میکنم -گورتو گم کن! لحظه ای چشم می بنده، سیبک گلوش بالا پایین میشه. -افسون ببین م... -اسم منو تو دهنت نیار عوضی! به خدا قسم کاری میکنم تقاص خیانتتو پس بدی!...تا اون وقت نمیخوام ریختتو ببینم. -تو زن منی.... به شدت کنارش میزنم -آره هم زن صیغه ایتم! هم اون احمقی که به عنوان بادیگاردش استخدامت کرد!...این اینجا تموم نمیشه مسیح بهت قول میدم -جناب! خانومتون تماس گرفتن.. گفتن گوشیتون خاموشه، حال پسرتون بد شده! نگاهم از سرباز که گوشیشو آورده بود روی مسیح رنگ پریده لیز میخوره و....ای کاش میشد گوشام کرمیشد و نمیشنیدم ! اون حتی مجردم نبود... https://t.me/+VLns4BnOU6liNjQ0 ۲۲
Mostrar todo...
Repost from N/a
#‌اثری‌جدیدازمهدیه‌سیف‌الهی‌ #این‌بار‌با‌ژانر‌مافیایی‌و‌بزرگسال https://t.me/+EYd1ovwmn7MxN2I0 -من گروگانت نیستم! و روز بعد، اون، برای لجبازی.. منی که زندانیش بودم رو نامزدش معرفی کرد. حالا دیگه هیچکس جرأت نزدیکی به من رو نداشت؛ من نامزد نوح‌ریوز بودم؛ مافیای دورگه‌ایرانی قدرتمند و ترسناک آمریکا که برای خونخواهی برخواسته بود... اول که به پنت‌هوسش توی اون آسمان‌خراش معروف نفوذ کردم و بعد به قلبش، اما وقتی رازهای ترسناک میون‌مون برملا شد.. فرار کردم... فرار کردم و گیر دشمنش افتادم.. دشمنی که هرشب توی تخت منو به می‌بست و با وسایل ترسناکش جسمم را به تاراج می‌برد... -نوح! من هنوزم به اومدنت امیدوارم! این جمله رو هر روز و هرشب زمزمه می‌کردم و درست لحظه‌ای که فکرش و نمی‌کردم...🔥🔞 https://t.me/+EYd1ovwmn7MxN2I0 https://t.me/+EYd1ovwmn7MxN2I0 ۹پاک
Mostrar todo...
sticker.webp0.26 KB
Mostrar todo...
Repost from N/a
Photo unavailable
جادوگر سپیده دختری که قبیله‌اش بخاطر جادوش و رنگ موهای نقره‌ایش شکنجه و کشته شدند بعد از هجده سال دوباره سرنوشت تکرار میشه اما… https://t.me/+cNdtAuX6ZXBjMzlk #عاشقانه_هیجانی_تخیلی ۱۸
Mostrar todo...
sticker.webp0.21 KB
Repost from N/a
مادر شانا ۲۵ سال پیش به عنوان خون بس،عروس خانواده نامدار میشه اما هیچکس اون و به عنوان عروس قبول نداره مسیح برادرِ هووی مادر شاناست سالها دلباخته ی شاناست اما شانا ازش بیزاره مادر شانا باید بین مرگ و زندگی یکی رو انتخاب کنه و چی میشه اگه مسیح یک سر این تصمیم باشه؟ https://t.me/+h-gt9qeOGRg1MzE0 ۱۵
Mostrar todo...
Repost from N/a
کمک به شما برای سالم ماندن در هر مرحله سنی 🩺 💊 Https://t.me/teb_va_khanevadeh Https://t.me/teb_va_khanevadeh باطب و خانواده 🫀همراه ما باشید👨‍👩‍👧‍👦
Mostrar todo...
تـکستای سنگین🗿
خنده خندوانه 😂
آهنگشاد تولد 🍭
روانشناسی آمریکایی 🇲🇾
دادگاه دلم💔
سمتِ خدا 🕊
پروفایݪ دخترونه 👩🏻
غذای فوری 🥨
سقای کربلا 🌙
زیباترین اشـ؏ـار 🧿
نوایِ مذهــبۍ 🎇
زائر کربلا 🌷
اشعار ممنوعه ❤️‍🔥
مدل مو 👱🏻‍♀
گیــف ؛🅢🅣🅞🅡🅨 🟧
رمان ترسناک 🥵
خادم_الرضاییم 🟩
انواع بافت مو 🪢
جملات حق 🔖
پروفایل دخترونه 👩🏻
حسِ خووب 🍓
عجایب جهان 😳
پک های چاقی ❤️
احضارات شیخ 📚
علوم غریبه 📔
حرف خودمونی 👩‍❤️‍👨
گفتگوی زوجین 💞
موزیک جدید 🪗
پروکسی سرعتی 💥
مولانای جان🪞
محرم کربلا 🌑
تکست کده 📝
استوری کربلا 🕌
موزیک جدید 🎵
اذکار روزانه 🙏🏻
جملات انگیزشی 📘
تقویم ستارگان ✨
ذکر سریع 🌹
استایل بهاری 👗
کافه شعر 👑
بمب خنده 😆
زیبایی صورت 😍
کلیپ ماه تولدت🎂
حسرت عشق 😘
تولدت مبارک 🥳
تکنیک زیبایی 💋
قَصر گـــیف 🏰
ژِست عکآسی 📸
"جهت‌شرکت‌در‌لیست‌کلیک‌کنید↪️"
Repost from N/a
#بنرهاپارت‌واقعی‌هستند به بالا نگاه کردم تا مبادا اشک جمع شده در چشمانم بریزد: ولی تو از اولم منو باور نداشتی مگه نه؟ همیشه منتظر روزی بودی که بذارم و برم صدایش لرزید: واقعا رفتی + اگه بیرونم نمیکردی هیچ وقت نمیرفتم _ رفتی و با وجود دخترمون #شیش سال برنگشتی + برمیگشتم که چی بشه؟ که هر روز باورم نکنی و هر روز بمیرم؟ که هر روز ببینمت و نداشته باشمت؟ که من باشم و تو دل بدی به یه دختر دیگه؟ برمیگشتم که چی بشه؟! https://t.me/+WaoD7xUrC_o5YzNk ۱۲ظهر
Mostrar todo...
Repost from N/a
Photo unavailable
من کوروشم...🔥🤤 یک دورگه‌ی ایرانی-آمریکایی که از بچگی برای کشتن و دریدن آموزش دیده.. همه منو به‌عنوان شکنجه‌گر و آلفا می‌شناختن. آلفای گروه ترسناک مافیای گرگ‌های شمالی که در هر کشتار دسته‌جمعی و زنده‌ به گور کردن دخیل بودن. طعمه‌های من، مرگ راحتی نخواهند داشت! این یک تیتر بولد برای همه بود. این‌بار طعمه‌ی من کسی نبود جز دختر بزرگ‌ترین مأمور امنیتی... دختری که اول زیبایی و بعد، شخصیت قدرتمندش منو به سمتش کشوند. آریانا؛ اون دختر عجیب‌و‌غریبی بود. بدون هیچ ترسی مقابلم می‌ایستاد و برای من، منی که رب‌النوع بودم، رجز می‌خوند. اما این دختر نمی‌دونست چه نقشه‌های کثیفی برای نابودیش توی سرم دارم که خیال می‌کرد توی زندگی سیاه من موندگاره و پا به تختم گذاشت تا... https://t.me/+EYd1ovwmn7MxN2I0 https://t.me/+EYd1ovwmn7MxN2I0 صب بپاک
Mostrar todo...