"حـُـوريآ

گفتند نیست از شب یلدا درازتر پیداست شام غریبان ندیده‌اند..

لطفا تو این شب عزیز حقیر هم دعا کنید. ممنون‌میشم‌سه‌تاهم‌الهی‌به‌رقیه‌"س"بگید.

‌چون شعله پر تب است درون و برونِ ما..

ذوالجناحا از چه رنگت باختی؟ جانِ زینب را کجا انداختی..

یاد دیشب که همه می گفتیم:مکن ای صبح طلوع" صبحی طلوع کرد که آغاز روضه هاست امروز عاشقانه ترین روز لاله هاست حیَّ علی العزا حیَّ علی البکا امروز فاطمه مهمان کربـــلاست..

کی شود حر شوم و توبه‌ی مردانه کنم؟! سینه‌ام را ز چه منزلگه بیگانه کنم؟! سینه ویران شده‌ی توست به والله حسین گنج را من طلب از سینه‌ی ویرانه کنم ای تو مستانگی من!چه لزومی دارد عشق تو باشد و من باده به پیمانه کنم میروم هیئت و در بدو ورودم زین پس مشکلی نیست اگر نیت میخانه کنم خنده‌ای کن بوزد بوی خوش سیب حرم و اناری بده تا با دل و جان دانه کنم آه اگر شمع تویی تا به ابد شرمم باد خنده بر حال پر از گریه‌ی پروانه کنم ای سر نیزه نشین کاش نسیمی بودم تا که گیسوی پریشان تو را شانه کنم بارها توبه شکستم تو ولی بخشیدی کی شود حر شوم و توبه‌ی مردانه کنم؟!

لعنت به این تایمی ک من رسیدم خونه و کلید یادم رفته 👩🏻‍🦯👩🏻‍🦯👩🏻‍🦯

فوقف العباس متحیرا در این زمان حضرت عباس علیه السلام به حالت متحیر ایستاد، چرا که نه آب دارد که به سمت خیمه ها برود و نه دستی که به یاری امام خود برود..