- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Carga de datos en curso...
خوب مردن مستلزم خوب زندگی کردن است. بهخاطر همین بود که شوپنهاور، لکان و ... میگفتن زندگی بالذات دریغآمیز است. به خاطر چی؟ اینکه تمام تلاشت رو میکنی از روی هزاران نفر رد میشی لهشون میکنی نردبونشون میکنی حقوقشون رو ضایع میکنی زندگی شون رو جهنم میکنی، پا روی وجدان و شرف و انسانیتت میذاری تا به یه پست و مقامی برسی بعد که رسیدی مثل ایوان ایلیچ (که میخواست از دوران دادستان کل بودنش لذت ببره، توی دادگاه حکم کنه و بقیه از دستوراتش اطاعت کنن و از احساس قدرتی که میبره خرکیف بشه) یکهو زمینگیر میشی و به فاک و فنای عظما میری. و باز به همین دلیل بود که کسانی چون نیچه میگفتن آفرین بر آنچه سخت میکند. سخت شدن به درد چنین روزهایی میخوره. اینکه سرسخت بشی تمرین سرسختی بکنی که با درد و رنجت کنار بیای با درد و رنج نیومده کنار بیای که اگر اومد و مبتلا شدی و علاجی هم پیدا نشد یا دچار حادثهای شدی و رفتنت قطعی شد دیگه شل کنی که لا اقل راحتتر بمیری و توی اون لحظات آخر که خیلی سخت و صعب و کُند میگذره، دچار یه عذاب مضاعف نشی و خوب بمیری. بله خوب مردن مستلزم خوب زندگی کردن است و نه مثل جلاد و هیولا زندگی کردن و انتظار کیفمُدام…