Passenger | مُسافر
با نام و یاد خدا اینجا همون دفترِ نوشتهها، داستانها، ماجراها و خاطرات منه منتها این بار شما هم اونا رو میخونین! انتقاد و پیشنهاد: @Passenger77Bot پیام ناشناس: https://t.me/HarfBeManBOT?start=NjE2MjM5OTI5MA اولین پست کانال: https://t.me/Passenger_77/3
Mostrar más361
Suscriptores
+124 horas
+167 días
+5230 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
کلمات گاهی قدرت این را ندارند که خوشحالی یا غم بسیار را وصف کنند، زیرا آخرین بیان خوشحالی و غم زیاد، «سکوت» است.
آنتوان چخوف
#مسافر
😢 8
تجربه یا اشتباه؟
هر قدر انسان بزرگتر باشد، اشتباهاتش بیشتر به چشم میآید و زشتیاش بیشتر میشود. کسی که دوبار پشت سر هم یک اشتباه را تکرار میکند، احمق است و زندگی را به کام خود و اطرافیانش یا دیگران را نیز، تلخ میکند.
مدتیست که خیلی زود از کوره درمیروم و تا به اینجا، به خیر گذشته است. اما قطعا همواره به خیر نخواهد گذشت و معلوم نیست چه عواقبی خواهد داشت. این عصبی بودن، تدریجی در من ریشه دواند و به قدری آرام در من رشد کرد که متوجهش نشدم. دیروز پس اتفاقاتی که افتاد، دریافتم که باید روی خودم کار کنم!
گاهی یک گلوله کوچک برف، وقتی در سراشیبی برف گرفته قل میخورد و پایین میآید، زمانی که به پایین سراشیبی رسیدهاست، دیگر همان گلوله کوچک برف نیست؛ بلکه یک توپ عظیم از برف است که حرکت دادنش کار آسانی نیست!! یا بوتهی خاری که سر راهی که همواره از آن راه استفاده میکنی، تازه سر از خاک برمیآورد، کندنش کار بسیار راحتی است. اما این بوتهی خار، اگر بزرگ شود و ریشه بدواند، کندنش دشوار خواهد بود و انرژی زیادی هم خواهد گرفت. چه بسا حتی انسان را نیز زخمی کند!
گاهی هم اشتباهی که میکنیم، اولین و آخرین اشتباهمان است! وقتی نیروی عقل، مغلوب نیروی احساس و خصوصا خشم میشود، اتفاقاتی ممکن است بیفتد که جبرانش مشکل یا حتی جبرانناپذیر باشد...!
این را دریافتم که اتفاقی که پیش میآید که ممکن است خشم و عصبانیتم را برانگیزد، شروعم با پیش زمینهی عصبانیت نباشد! یعنی ابتدایش با آرامش حرف بزنم و در طول این فرآیند اگر به جایی رسید که عصبانی شوم، عصبانی شوم. این بهتر از این است که همان ابتدا با توپ پر وارد میدان شوم. چون به احتمال زیاد اگر حق هم با من باشد، قطعا ضایع است و قافیه را خواهم باخت.
نوشتن این متن برایم دشوار بود؛ اینکه به عیب خود اعتراف کنم، اما دلیل دارد. این گونه نوشتم که دیگر تا عمر دارم عصبی نباشم و حالت جنگی به خودم نگیرم. کسی که با او بحث میکنم الزاما دشمن من نیست و چه بسا قضیه از زاویهی دید او هم درست باشد!!
پشت دستم را داغ کردم و بر خشم و عصبانیتی که بی هدف است و برای خداوند نباشد، توبه کنم. شیطان از همین راه بر انسان غلبه میکند و عقل که از کار افتاد، آدم به سان حیوانی درنده میشود.
جملهی قشنگی به یادم آمد: تجربه، نام مستعاریست که بر اشتباهاتمان میگذاریم.
الله تعالی همه ما را ببخشد و هدایت کند.
#مسافر #خاطرات #دلنوشته #تفکرات
❤ 7👍 3😁 1
چند روز قبل، از یه پیرمرد خوشسیما و مومنی که در نزدیکی خانهمان زندگی میکند، شنیدم:
«پایه و اساس و بنیهی هر چیزی که درست و محکم باشد، آن چیز تا آخر درست و محکم میرود. پایه و اساس اسلام، نماز است. پایه و اساس نماز هم، نماز صبح است!! نماز صبحت را درست و بی نقص خواندی، بقیه نماز ها را هم بی نقص میخوانی.»
این حرفش، تلنگر بسیار شدید و تکان دهندهای برایم بود... .
#مسافر #منقول #تلنگر
❤ 10👍 4
هر قدر انسان بزرگتر باشد، اشتباهاتش بیشتر به چشم میآید و زشتیاش بیشتر میشود. کسی که دوبار پشت سر هم یک اشتباه را تکرار میکند، احمق است و زندگیاش را به کام خود و اطرافیان یا دیگران را نیز، تلخ میکند.
مدتیست که خیلی زود از کوره در میروم و تا به اینجا، به خیر گذشته است. اما قطعا همواره به خیر نخواهد گذشت و معلوم نیست چه عواقبی خواهد داشت. این عصبی بودن، تدریجی در من ریشه دواند و دیروز پس اتفاقاتی که افتاد، دریافتم که باید روی خودم کار کنم!
گاهی یک گلوله کوچک برف، وقتی در سراشیبی برف گرفته قل میخورد و پایین میآید، زمانی که به پایین سراشیبی رسیدهاست، دیگر همان گلوله کوچک برف نیست؛ بلکه یک توپ عظیم از برف است که حرکت دادنش کار آسانی نیست!! یا بوتهی خاری که سر راهی که همواره از آن راه استفاده میکنی، تازه سر از خاک برمیآورد، کندنش کار بسیار راحتی است. اما این بوتهی خار، اگر بزرگ شود و ریشه بدواند، کندنش دشوار خواهد بود و انرژی زیادی هم خواهد گرفت. چه بسا حتی انسان را نیز زخمی کند!
گاهی هم اشتباهی که میکنیم، اولین و آخرین اشتباهمان است! وقتی نیروی عقل، مغلوب نیروی احساس و خصوصا خشم میشود، اتفاقاتی ممکن است بیفتد که جبرانش مشکل یا حتی جبرانناپذیر باشد...!
این را دریافتم که اتفاقی که پیش میآید که ممکن است خشم و عصبانیتم را برانگیزد، شروعم با پیش زمینهی عصبانیت نباشد! یعنی ابتدایش با آرامش حرف بزنم و در طول این فرآیند اگر به جایی رسید که عصبانی شوم، عصبانی شوم. این بهتر از این است که همان ابتدا با توپ پر وارد میدان شوم. چون به احتمال زیاد اگر حق هم با من باشد، قطعا ضایع است و قافیه را خواهم باخت.
نوشتن این متن برایم دشوار بود؛ اینکه به عیب خود اعتراف کنم، اما دلیل دارد. این گونه نوشتم که دیگر تا عمر دارم عصبی نباشم و حالت جنگی به خودم نگیرم. کسی که با او بحث میکنم الزاما دشمن من نیست و چه بسا قضیه از زاویهی دید او هم درست باشد!!
پشت دستم را داغ کردم و بر خشم و عصبانیتی که بی هدف است و برای خداوند نباشد، توبه کنم. شیطان از همین راه بر انسان غلبه میکند و عقل که از کار افتاد، آدم به سان حیوانی درنده میشود.
الله تعالی همه ما را ببخشد و هدایت کند.
#مسافر #خاطرات #دلنوشته #تفکرات
00:15
Video unavailableShow in Telegram
بالاخره الحمدلله امتحانات تموم شدن! انشاءالله میریم که یه تابستون پر بار رو داشته باشیم.
پ.ن: این وضعیتم بود پس از پایان امتحانات ترم جاری...
2.77 MB
❤ 5😁 4
نویسنده با کمک قیدها به ما میگوید که میترسد به خوبی احساساتش را بیان نکرده باشد و منظورش به خواننده منتقل نشود.
.
قیدها مانند گلهای قاصدکاند. اگر یک یا دوتا در چمن خانهتان داشته باشید، زیبا و منحصربهفرد است. اگر ریشهاش را درنیاورید، روز بعد پنج قاصدک پیدا میکنید و روز بعد، پنجاهتا! بعد کل خانه و چمن خانهتان به کلی، کاملا و به صورت هرزه با قاصدک پوشیده میشود و بعد از چندی، به صورت علفهای هرز که واقعا هم هرزند درمیآیند. وقتی آه از نهادتان بلند میشود که دیگر خیلی دیر است.
.
بار دیگر تکرار میکنم که از قید خیلی به ندرت و در مواقع ویژه استفاده کنید و تا جایی که میتوانید از آن پرهیز کنید.
.
مطمئنم ترس، ریشه بیشتر نوشتههای بد است.
.
زیبا نوشتن یعنی ترس و تظاهر را کنار گذاشتن.
راز نوشتن
استیفن کینگ
#یک_قاچ_کتاب
❤ 4
Repost from Passenger | مُسافر
عزیزانی که مطالعه دارند، از بین کتابهایی که خوندن، تاثیرگذارترینشون(با هر موضوعی) چی بوده؟! شاید هر نفر دو سه کتاب معرفی کنن، ولی فقط یکی از اونا رو انتخاب کنین و به من پیشنهاد بدین:
@Passenger77Bot
❤ 2
این وظیفه هر نویسندهای است که تلاش کند جوری بنویسد تا بتواند خواننده را از میان باتلاق کلمات نجات دهد، یا حداقل طنابی برای او بیندازد. یادتان باشد: نویسنده طناب انداخت، نه طناب به وسیلهی نویسنده انداخته شد.
راز نوشتن
استیفن کینگ
#یک_قاچ_کتاب
👍 3❤ 2
Repost from عکس مهتاب | عبدالله محمد
برای فعال ماندن در شبکههای اجتماعی چند نصیحت را از این برادرتان که ریشش را اینجا سفید کرده - لطفا - بپذیرید:
ناشناس ماندن - حداقل در آغاز فعالیت - بهتر از فعالیت با نام خود است. اینگونه شما مرحلهٔ اول کارتان را با کمترین آسیب میگذرانید.
بیراهنما نباشید. از یک بزرگتر و داناتر مشورت بگیرید و بر سر مسائلی که برایتان پیش میآید از او راهنمایی بخواهید. شور جوانی همانقدر که خوب است و محرک، به همان اندازه هم میتواند احتمال اشتباهات ما را بالا ببرد.
حساس نباشید، آدم حساس کمکم وارد حاشیه میشود و شروع به گله کردن از دیگران میکند و کم کم با ناراحتی عرصه را ترک میکند یا فعالیتش از کار اصلی منحرف شده و مشغول دیگران میشود. حساس بودن و ناراحت شدن از دیگران بر سر مسائلی که شاید آنان هیچ قصد و غرضی از آن ندارند باعث ایجاد کدورت و چه بسا در مراحل بعدی قطع ارتباط یا تفرقه میشود. این مخصوصا برای کسانی که در شبکههای اجتماعی شناخته شده هستند بدتر است و باعث یارگیری و چند دستگی میشود.
پوست کلفت باشید. این کمی به مورد قبلی هم مربوط است. ممکن است کسی در پستی به شما اشارهای کرده باشد - یا شما فکر کنید منظورش با شماست - در این حالت خودتان را به آن راه بزنید. اسم این مهارت «تَغافُل» است. از شیخ و راهنمای خود دربارهٔ موضوعاتی که به آن شک دارید یا انتقادات وارده مشورت بخواهید اما با کسی درگیر نشوید.
به تندی وارد یک موضوع غیر قطعی نشوید. منظورم از موضوع غیر قطعی، امری است که شریعت دربارهٔ آن حکمی قطعی ندارد یا مسئلهای است که در آن اختلافی روا وجود دارد. مانند اختلاف بر سر نوازلی که جای بحث و اجتهاد دارد. بعضی در این مسائل به تندی وارد میشوند یا دیگران را مسخره میکنند. چرا نباید تند و خشن بود؟ چون آرای ما به شکل عجیبی به ما چسبیدهاند. هر چه شما در مطرح کردن یک بحث تندتر باشید بعدا اگر حتی متوجه اشتباه خود شوید بازگشت از آن برایتان سختتر خواهد بود و چه بسا بر سر لجبازی تا آخر بر رای اشتباه خود بمانید.
در هر صورت وارد حاشیه نشوید. حاشیه یعنی هر چیزی که فعالیت شما را از هدف اصلی منحرف کند یا باعث کندی فعالیت شود. از سوی دیگر حاشیه جذاب است؛ دیدهاید که بگومگوهای بعد از بازی دربارهٔ توهین تماشاگران به فلان بازیکن یا پرت کردن بطری آب توسط مربی به سمت مربی تیم حریف یا زد و خورد در رختکن و سپس حرفهای فلان مربی در فلان برنامه و اعتراض به داور و گریه کردن مربی تیم فلانی برای آنکه پولشان را ندادهاند و عروسی دخترش عقب افتاده، از خود بازی هم جذابتر میشود؟ فعالیت دینی هم همین است. ذات فعالیت یک کار منظم و زمانبر است که اگر نیت را فراموش کنید شاید حوصلهسربر هم شود و نیازمند توکل و دعا و راهنمایی خواستن از دیگران و تواضع و پاکبازی است، اما حاشیه جذاب است زیرا در آن حظ نفس وجود دارد. دفاع از خود شیرین است.
اگر گمان میکنید کسی دارد شما را تحریک میکند او را دنبال نکنید. به همین سادگی. اصلا هم دربارهٔ او جایی صحبت نکنید زیرا این غیبت است. فقط خودتان را از هر جایی که شما را به واکنش تحریک میکند دور کنید.
دنبال کنندهها را نشمارید و لفتها را چک نکنید. شاید کسی به هر دلیلی از کانال شما خارج شود. او دشمن شما نیست، فقط نمیخواهد عضو کانال شما باشد. البته چک کردن آمار برای بررسی فعالیت و مطالعهٔ اینکه چه نوع پستهایی بیشتر خواننده دارد اگر به هدف بالا بردن سطح کانال باشد خوب است، به شرط آن که در دام «آنچه خوانندگان میخواهند» گرفتار نشوی. هدف ما پیش از آنکه راضی کردن خوانندگان باشد، نشر دانستههای مفید است. اگر این دو با هم قابل جمع باشند، چه بهتر، اما اگر قرار باشد یکی فدای دیگری شود، آمار باید فدای نشر سخن درست شود.
#نوشتن
👍 2❤ 2
کوردی:
مهرج نیه ههموو کهوتنێک مانای کوتایی بێت،
چوونکه کهوتنی باران، جوانترین سهرهتایه!!
ترجمه:
شرط نیست هر افتادنی به معنای پایان باشد،
زیرا افتادن باران، قشنگترین آغاز است!!
#مسافر #منقول #ترجمه #کوردی
❤ 9👍 1
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.