🤍❣عشق اوین❣🤍

هیچ گر سایه پذیرد،ما همان سایه ی هیچ ایم در قلبم تویی را پنهان کرده‌ام که : شنیدن صدایت ، طرز نگاه کردنت و حتی راه رفتنت را دوست دارم . . . اینکه چه اندازه دوستت دارم را دقیق نمیدانم ولی یه چیزایی رو ازش مطمئنم اینکه بعدها اگه قرار باشه آلزایمر هم بگیرم روز تولد تو... شب آشنایی با تو و هر چیزی که مربوط به تو باشه رو تا ابد یادم می ماند ای بهترین ماندنی درقلبم سحر شب شد و شب سحر شد چنین طلوع و غروب فراوون گذشت گذشت و به جا موند یه مشت خاطره از عمر گرونی چه ارزون گذشت دل بوی او سحر ز نسیم صبا شنید تا بوی او نسیم صبا از کجا شنید دل ، چون سحر نفس ز نسیم صبا کشید جان را بسوی بوی خوش آشنا کشید شبهای بی سحر را که به یاد تو نخفت چشم نخفته داند که دلم چه ها کشید دیگر از هیچ نمی نویسم دیگر نه از تو مینویسم نه از رفتنت دیگر هیچ کدام را نمی خواهم دیگر نه از شب مینویسم نه ازسحر همین چند روز خاطره برای گریه هایم کافیست ! تو را همیشه عاشق...

من وقتی فهمیدم بزرگ شدم که پذیرفتم یک سری چیز ها مال من نیست و در اوج دوست داشتن باید رهاشون کنم و بیخیالشون بشم.:)

دشمنی که راه را بر تو ببندد، شرافتمندانه‌تر از دوستی‌ست که نیمه راه تنهـــایت میگذارد!

‌دلتـــنگــے ها گاه از جنس اشکند و گاه از جنس بغض گاه سکوت ميشوند و خاموش ميمــانند گاه هــق هـــق مي شوند و ميبارند دلتنگـے من براے تـو اما جنس غريبـے دارد 😔💔

تو این روزگار دنبال مرد نباش... ‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‎‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‌‎‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‎‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

‌ هیچوقت کسی که برای تو حرص می‌خوره و تلاش میکنه و می‌جنگه را از دست نده...!! .