Ṫöṛṅäḋë

3

ترجیح میدادم یه سری مادرجنده مثل مرد بیان بگن باهات حال نمیکنیم تا بخوان بهونه بیارن که از زندگیت برن بیرون و بخوان بقیه رو کصخل فرض کنن.

چه مادر جنده هایی بودید من نمیدونسم

تهمت نالایقی بر ما زدی رفتی قبول در پی لایق برو ما هم تماشایت کنیم

این اسنپ چتو گاییدم هی هر چند روز یه بار میاد میگه فلان چیزو یادته اره یادمه مادر جنده

بیاید حرف بزنیم حوصلم:)

جالبه. خشمی که نسبت به دوست صمیمی سابقم دارم، به اکسام ندارم. یعنی بهش که فکر میکنم حس مرگ میگیرم دلم نمیخواد ثانیه‌ای در مکانی که این آدم حضور داره باشم. زخمایی که آدم از رفیقش میخوره چقدر چقدر چقققددددر چرکین‌تر و مزمن‌تره

سینگلی:

خجالت چيز خوبيه، بعضی وقتا تفريحی بكش.