نور

فکر کردن به فرشته نجات فقط میتونه تو تخیلاتم باشه زندگی واقعی فرق داره و الان باید روی جسمم تمرکز کنم تا بتونم اونجور که میخوام مراقب خودم باشم. با تموم حال بد رفتم باشگاه و بیشتر از روزهای دیگه تلاش کردم حس میکنم یکم حرصم تخلیه شد.

مرسیی بغل محکممم بیول عزیز:)🫂

بیا بغلمممممممممم 💜✨ بیول

دو روزه بخاطر شوک عصبی که بهم وارد شده بدن و مغزم قفل کرده. از دیشب تو کابوس دست و پا زدم هر بار با فریاد و گریه از خواب پریدم. آخرین باری که داشتم کابوس میدیدم تا دم مرگ پیش رفتم و مامان منو به زور زنده نگه داشت. همه میپرسن خوبی؟ میگم آره میگن چیزی نشده؟ میگم نه ولی دلم میخواد یه فرشته نجات پیداش بشه و منو با خودش از دنیای آدمیزاد ببره.

دلتنگی‌ تبدیل به بغض خفه‌ کن توی گلوم شده و بدنم پر از دردِ و همچنان دارم برای امتحان میخونم.

فقط میتونم بگم بعد از کلی خستگی یه لبخند عمیق روی لبم نشوندی جوونه‌ی نازم بوس به مغزت مرسی از این همه مهربونی که نسبت بهم داری:)😭🫂 #جوونه‌های_مهربون

در کل میخوام بگم، اون شکوفه کوچولوی من که تا همین چن لحظه پیش داشتم باهاش حرف میزدم، فوق العاده ترینه و درست مثل اسم و هویت خودش ،نور، روشن و شفاف عه.

برای دو تا امتحان باقی مونده مغزم دیگه نمیکشه.

هیچ وقت فکر نمیکردم باشگاه رفتن اینقدر تو اولویتم قرار بگیره که کل دیشب بیدار بمونم برای امتحان یکشنبه بخونم و با سردرد برم سر جلسه امتحان امروز تا فقط بتونم باشگاه رو برم‌.