Ay๑•́ ‿ •̀๑ad

ارواح را در آسمانِ آبی و روزنه های نور جستجو کنید

بهترین خاطره تون با پدرتون چیه؟

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ الان ندارمش ولی دوست داشتم به این سوال جواب بدم اون موقع ها که داشتمش وقتی بی مناسبت منو می‌بوسید و در آغوش می‌کشید خوشحال بودم وقتی من رو روی زمین یخ زده سر میداد و من می خندیدم خوشحال بودم وقتی قسمت گل وسط هندوانه رو به من میداد خوشحال بودم وقتی برام شعر می‌خوند دختری دارم شاه نداره صورتی داره ماه نداره و منو روی پاهاش تکون میداد تا بخوابم خوشحال بودم وقتی خسته بود اما با این حال قلقلکش میدادم و میخندید و با حوصله باهام بازی می کرد از دیدن خوشحالیش خوشحال بودم وقتی صبحای زود از صدای روشن شدن ماشینش می دویدم دم در و با بغل و بوسه ای بدرغه اش میکردم و بهش گفتم شب برام پفک و اسمارتیز بخره خوشحال بودم وقتی برای اولین بار دوچرخه سواری یادم داد خوشحال بودم وقتی شبا ی خوراکی هر چند ساده زیر بالشتم می‌گذاشت و صبح می‌گفت فرشته ها آوردن خوشحال بودم از تمام سفر هایی که باهاش رفتم و شادی هایی که بی منت بهم داد خوشحال بودم و در آخر وقتی برای آخرین بار در قسمتی که ورود برای کودکان ممنوع بود ولی نه برای من، روی تخت بیمارستان دستشو گرفتم و با تمام نانوانیش دستمو فشار داد و ول نکرد از تمام حرف هایی که از چشم هایش می خواندم خوشحال بودم... و حالا هر لحظه هر جا حتی همین حالا که در اتاقم این متنو می‌نویسم حضورش رو حس میکنم او هم با من میگرید و هم میخندد❤️

کاش قبل اینکه پروفایل مونو برای امام حسین سیاه کنیم و تو مراسمش سیاه بپوشیم.. دل مونو سفید کنیم و از مکتبش حق و عدالت یاد بگیریم وگرنه تظاهر رو که همه بلدن...

سه خط آخر..

در ابتدا ما همه بشر بودیم تا اینکه نژاد ارتباطات برید مذهب از یکدیگر جدایمان ساخت سیاست بینمان دیوار کشید حاجی تا صبح قرآن به سر گرفت و گناهش بخشیده شد اما کارگر خسته... _علی شریعتی

از زود‌ سین‌کردن شما، برداشتی جز باشخصیت بودن‌تون نمی‌شه کرد.

#ماه

ازین به بعد موقع عکاسی از ماه، هم با نور زیاد و هم با نور کم میگیرم که شکل کامل ماه رو هم ببینید ؛)