10 030
Suscriptores
-2324 horas
-1157 días
-24330 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
⭕️۱۶۰ وکیل خواستار تحقیق آمریکا درباره «پرداخت رشوه جمهوری اسلامی به حزب حاکم آفریقای جنوبی» شدند
🔹️به گزارش اورشلیمپست، مقامات حزب کنگره ملی آفریقای جنوبی در مقابل موافقت با متهم کردن اسرائیل به نسلکشی در غزه در دیوان بینالمللی دادگستری، برای پرداخت بدهای خود از ایران رشوه دریافت کردند
🔹️گروهی متشکل از ۱۶۰ وکیل به رهبری مرکز حقوقی شورات هادین اسرائیل که تحت مدیریت نیتسانا درشان قرار دارد، از آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، وزارت دادگستری و رهبران کنگره آمریکا خواستند درباره دریافت رشوه رهبران آفریقای جنوبی از جمهوری اسلامی ایران تحقیق کنند.
🔹️در این نامه که روز پنجشنبه ارسال شد، از مقامات آمریکایی خواسته شده درباره حزب کنگره ملی آفریقا، ANC که اکثریت کرسیها را در مجلس ملی در اختیار دارد و دولت را رهبری میکند، باتوجه به نقض قانون ماگنیتسکی به اتهام مشارکت در فساد شامل دریافت رشوه تحقیق کنند.
🔹️به گزارش اورشلیمپست، در این نامه، این اتهام مطرح شده است که مقامات حزب کنگره ملی آفریقای جنوبی در مقابل موافقت با متهم کردن اسرائیل به نسلکشی در نوار غزه در دیوان بینالمللی دادگستری، از ایران رشوه دریافت کردهاند تا بدهیهای حزب را بپردازند.
نرگس محمدی خطاب به دستگاه فاسد قضایی نظام: موظف به برگزاری دادگاه علنی هستید
نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و فعال حقوق بشر محبوس در زندان اوین، در واکنش به پرونده جدیدی که علیه وی گشوده شده، خواهان برگزاری دادگاه علنی با حضور خبرنگاران، فعالان حقوق بشر و وکلا شد.
وی خطاب به دستگاه فاسد قضایی جمهوری اسلامی نوشت:
به اتهام تبلیغ علیه نظام و به دلیل اعتراض به تعرض جنسی به زنان سیام اردیبهشت محاکمهام میکنید. موظف هستید دادگاه علنی با حضور خبرنگاران مستقل و فعالان زنان و حقوق بشر و وکلایم برگزار کنید. میخواهم با همراهی شهادتدهندگان و راویان تعرض جنسی حکومت دینی استبدادی به زنان در دادگاه محاکمه شوم.
برای چهارمین بار طی چهار سال گذشته به موجب اعتراض و افشای تعرض جنسی مردان حکومت دینی به زنان پای میز محاکمات ظالمانه و فرمایشی کشیده میشوم. بار اول به تعرض بیشرمانه مردان حکومتی به خودم در سوم دی ماه ۱۳۸۹ در محوطه اوین اعتراض کردم و گرچه شاکی بودم در جایگاه متهم نشاندنم.
بار دوم به دلیل برگزاری روم تعرض و اذیت و آزار جنسی در کلاب هاووس و روایتگری تعرض و بار سوم به دلیل نوشتن بیانیه و شهادت دادنم در جنبش زن، زندگی، ازادی نسبت به تعرض های صورت گرفته علیه هم بندیهایم به زندان و شلاق محکوم شدهام
و این بار محاکمه به دلیل اعتراضم به کبودی تن و روایت تعرض به دینا قالیباف است. این پرونده یک روز پس از ارسال پیام صوتیام ، در شعبه ۷ دادسرای مقدس تشکیل و به سرعت به مرحله محاکمه رسانده شد.
دادگاه روز سیام اردیبهشت برگزار خواهد شد. درخواست کردهام دادگاه به صورت علنی با حضور خبرنگاران، روزنامهنگاران مستقل، فعالان حقوق بشر، فعالان زنان و وکلایم برگزار شود و شهادت دهندگان همراهم با تضمین امنیت جانی، روانی و قضایی بتوانند به همراه وکلایشان حضور پیدا کرده و روایت تعرضشان را به شکل علنی و عمومی بازگو نمایند.
نرگس محمدی ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دکتر صدیقه وسمقی
اُستاده همچو کوه
✍ رحیم قمیشی
در جبهه جنگ، تنومند بودن یک مزیت بود.
اینکه بتوانی یک تنه تیربار را برداری، یک نوار چند متری فشنگ دور خودت بپیچی و بزنی به قلب دشمن.
خیلی وقتها نوجوانها یا جوانهای کم جثه را، عذرشان را میخواستیم.
- نه! شما مناسب جنگ نیستید!
نمیدانستیم گاه همین کوچک جثهها، ستونهای تانک را میتوانند عقب برانند.
با عزم پولادینشان، با اراده شکست ناپذیرشان، با ایستادن شجاعانهشان.
۳۵ سال از جنگ گذشت. دوباره یاد آن روزها افتادم. دقیقا همان روزها...
خانمی با جثهای کوچک ایستاده بود، همچون کوه.
دیدن خانم دکتر صدیقه وسمقی، شاعر، پژوهشگر و نویسندۀ از زندان رها شده، و روحیه و امیدش، و لبخند و آرامشش، و شجاعت و بزرگیاش چنان به من توان داد، که احساس کردم همت زنده شده، و میگوید؛ نترس، وقتی راه درست را انتخاب کردهای چرا باید نگران باشی!
جمعه به اتفاق آقای دانشفر، رفتیم به دیدار دکتر وسمقی و همسر صبور، باوفا و باصفایش آقای ابراهیم زاده.
آنها از وقتی گفتند که ماموران ریخته بودند به خانهشان، که اگر در را باز نکنید آن را خواهیم شکست.
از وقتی گفتند که در سوئد به آنها گفته بودند اگر برگردید یکراست میروید زندان! همه گفته بودند برنگردید.
و آنها برگشته بودند.
از وقتی که در طول زندان تنها به جرم نگذاشتن روسری، یک بار هم اجازه ملاقات بهاو نداده بودند و یک بار هم اجازه اعزام به بیمارستان. با وجود حال بدش، و چشمان آسیب دیدهاش.
از وقتی که همبندیهایش را صدا کرده بود بیایید که باید وصیت کنم، من بعید است تا صبح زنده باشم.
و از وقتی که هر زندانبانی، دیده او با عصای سفید باید در بند راه برود، خجالتزده شده. حتی مامورانی که برای بردنش آمده بودند درِ خانه را بشکنند، وقتی دیدند خانمی مؤدب، با چند درصد اندک بینایی، از اتاق میآید بیرون، ناگهان آب میشوند؛
- ما نمیدانستیم "شما" را باید دستگیر کنیم!
خانم دکتر وسمقی علاوه بر شاعری، و استادی دانشگاه، یک دین پژوه است و یک محقق برجسته. میگوید من وقتی خارج از ایران بودم به این نتیجه رسیدم پوشش سر زن، جزو احکام خدا نیست. اما گذاشتم بیایم ایران تا آن را عمل کنم.
وقتی که دیدم استبداد، حجاب را بهانه کرده تا تنها زنان را تحقیر کند.
او میایستد، محکم و استوار؛
- شما سنگ کدام دین را به سینه میزنید؟
آن خدایی که پوشش موی سر زن برایش مهمتر است تا شخصیتش، تا بزرگیاش، تا آزادیاش، تا شرافتش، آن خدای ما نیست!
استاد وسمقی خاطرات فراوانی از زندان دارد. خاطراتی ناگفتنی.
اما مهمتر از همه چیز برایش دختران و زنانی هستند که امروز جور و ستم دهها ساله را با شجاعت تمام، کنار میزنند.
و از من و آفای دانشفر میپرسد؛
- کجایند آن رزمندگانی که برای حفظ وطن و هممیهنانشان حاضر بودند جان بدهند؟ کجایند آن بچهها که برای نجات خواهران و مادرانشان اسلحه میگرفتند، برابر دشمن میایستادند و ذرهای ترس به دل راه نمیدادند.
و من خجالت زده تنها نگاهش میکنم.
- نمیبینند بر سر زنان و دخترانشان چه میآید؟ نمیبینند دلهره تا اعماق وجود آنها رخنه کرده. چگونه بیگانه پنداشته میشوند. تحقیر میشوند و عذاب میکشند.
دیگر نمیتوانم حتی نگاهش کنم...
تنها میتوانم بگویم؛
ما زندهایم. اما درک آنچه بر شما میگذرد واقعا برایمان دشوار است.
و قول میدهم آرام نگیرم... و آرام نگیریم
خانم دکتر کتابهای محققانهاش تنها در خارج به چند زبان چاپ شدهاند و هنوز در ایران دسترسی به آنها ممکن نیست!
خانم وسمقی از فرودگاه و در راه بازگشت، به زندان هدایت میشود.
که چرا آزاد اندیشیده!
نظام از یک خانم با عصای سفید وحشت دارد.
قسم به قلم که استبداد ماندنی نیست.
قسم به قلم که آزاد زنان، همان رزمندگان دیروزند.
قسم به قلم که ما پشت دختران و خواهرانمان را خالی نخواهیم کرد.
ما هنوز زندهایم.
و قدرتمان را
و خودمان را
باور داریم!
خانم وسمقی!
ممنونم که یادم آوردی بزرگی به ظاهر نیست. بزرگی به اسلحه نیست.
بزرگی به اراده انسانهاست.
و من قول میدهم
همه ما، مثل تو
اُستادهایم
چو کوه
@ghomeishi3
Repost from رسانه سپیده دم
.
یادداشتی درباره ورزشکاران ایرانی پناهنده و زنانی که با حجاب اجباری مبارزه میکنند
🟠 ناکامی جمهوری اسلامی در پروپاگاندای رسانهای
✍️ سپیده حجامی
جمهوری اسلامی همواره تلاش کرده با استفاده از منابعی که در اختیار دارد، تصویری وارونه از واقعیت جامعه ارائه دهد، بازخورد و واکنش مردمی گویای ناکامی و شکست جمهوری اسلامی در این پروپاگاندای رسانهایست.
در سال ۲۰۱۶ توماس باخ رئیس کمیته بینالمللی المپیک، از شکلگیری تیمی تحت عنوان «پناهجویان» خبر داد. در آخرین بهروزرسانی تیم المپیک پناهجویان، ورزشکاران ایرانی با بیشترین تعداد، پرچمدار این تیم شدند که برای المپیک تابستانی پاریس آماده میشود. نکته قابل تامل این است که کشور ایران از منظر تعاریف و قوانین بینالمللی نه جنگ زده است و نه درگیر قحطی، اما بیشترین سهم از تیم پناهجویان را داراست. نکتهای که بیانگر واقعیتی تلخ زیر پوست جامعه ایران است، واقعیتی که از سویی جمهوری اسلامی با پروپاگاندای رسانهای بر آن سرپوش نهاده و از سویی دیگر دولتهای غربی به قصد مماشات با رژیم، چشم خود را بر آن بسته و نسبت به این معادله بیتفاوت هستند که چطور کشوری که طبق تعاریف سازمان ملل در شرایط صلح به سر میبرد، دارنده بیشترین تعداد ورزشکار پناهنده است؟
طی چند روز گذشته و پس از انتشار خبر قهرمانی کیمیا علیزاده تکواندوکار ایرانی که با تابعیت کشور بلغارستان در مسابقات قهرمانی اروپا حضور داشت، حامیان مواجب بگیر رژیم با انتشار و بازپخش تصاویر فیلم سینمایی «هاوایی» سعی در تخریب چهره این ورزشکار، و بیارزش نشان دادن پیروزی او کردند.
«هاوایی» فیلمیست به نویسندگی حمید اکبری خامنه و کارگردانی بهمن گودرزی با بازی بازیگرانی چون امین حیایی و امیر جعفری. این فیلم قصه ورزشکاری ایرانی را روایت میکند، که به قصد پناهندگی از ایران خارج شده است. تصویر ارائه شده از سرنوشت ورزشکار ایرانی که اقدام به پناهندگی نموده، تصویری سراسر دروغین، اغراقآمیز و متفاوت از واقعیت است.
در حالی که ورزشکاران ایرانی همچون کیمیا علیزاده و سعید مولایی، موفق به کسب مدال و افتخار در عرصههای جهانی میشوند، کاراکتر اصلی فیلم هاوایی عاقبتی تلخ دارد. فیلمساز که کارنامهای پرشمار از فیلمهای سطحی و سفارشی دارد، تلاش کرده کاراکتر «صمد خر کُش» را به درس عبرتی برای ورزشکاران بدل کند. «هاوایی» ملغمهایست از کلیشههای ضد زن، دروغ و فرافکنی.
نمونه دیگری که در زمینه پروپاگاندای رسانهای جمهوری اسلامی میتوان نام برد، فیلمیست به کارگردانی فیلمساز حکومتی علیرضا زهتابچیان تحت عنوان «دیدن این فیلم جرم است».
در حالی که در تصاویر منتشر شده از خیابانهای ایران، روزانه شاهد آزار فیزیکی و روانی زنان و دختران ایرانی با پوشش اختیاری، توسط ماموران حکومتی هستیم، فیلمساز، ایرانی دروغین را به تصویر میکشد که در آن شهروندی مخالف حجاب اجباری مزاحم زنی محجبه شده و او را آزار میدهد!
فیلمهایی از این دست که با صرف هزینههای گزاف تولید شده، بخش عظیمی از پروپاگاندای رسانهای جمهوری اسلامی، در جهت پنهان کردن واقعیت جامعه و بازی روانی با قشری کم تعداد است، که همچنان به اصلاح این رژیم دل بستهاند. آنچه در واقعیت اتفاق میافتد اما، نشان از شکست حکومت در این برنامه دارد.
همانگونه که زنان و دختران شجاع ایرانی روزانه در جنگ نابرابر با نیروهای سرکوب تسلیم نمیشوند، ورزشکاران پناهنده ایرانی هم با عملکرد موفقیتآمیز خود نشان دادند چیزی جز حضور صلحآمیز در عرصههای ورزشی نمیخواهند. آنها با نتایج و پیروزیهای خود، بار دیگر ثابت کردند قادر به مبارزه عادلانه در زمین بازی هستند و میلی به سیاسی کردن ورزش ندارند.
بارزترین نمونه میتوان به مسابقه سعید مولایی و #ساگی_موکی جودوکار اسرائیلی اشاره کرد.
مولایی که در مسابقات جهانی سال ۲۰۱۹ به خاطر دشمنی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی با اسراییل، ناچار بود برای برای روبرو نشدن با موکی اسرائیلی به روی تشک حاضر نشود، و تن به شکست و حذف دهد، سه سال پس از آن اتفاق در حالی که زیر پرچم کشور مغولستان مبارزه میکرد، با موکی روبرو شد و در یک مسابقه نفسگیر سرانجام در راند سوم موفق به برد شد.
تمامی موارد یاد شده حاوی پیامی مشخص است، جمهوری اسلامی که قصد داشت با بهره از فیلمسازان و هنرمندان حکومتی با ارائه تصویری غیرواقعی از جامعه ایران، برای خود در داخل و خارج مشروعیت بخرد، به طرزی مفتضحانه در این برنامه شکست خورده است.
نکته پایانی اما خطاب به تولید کنندگان آثار یاد شده است که در نقش بازوهای حکومتی ظاهر گشته و سعی در سرپوش نهادن بر جنایات جمهوری اسلامی دارند. این رژیم کودککش محکوم به سرنگونی و دیر یا زود رفتنیست. به جایگاه و سرنوشت خود در ایران فردا بیندیشید و تا فرصت دارید درصدد جبران کارنامه کاری سیاه خود برآید.
رسانه سپیده دم
. 🟠 ناکامی جمهوری اسلامی در پروپاگاندای رسانهای یادداشتی درباره ورزشکاران ایرانی پناهنده و زنانی که با حجاب اجباری مبارزه میکنند
https://t.me/sepidehdamTv🔵 #ارسالی
اگر قرآن را بشکل یک کتاب کاملا فارسی چاپ کنند، مانند یک رمان با جلد معمولی و روی آن ننویسند قرآن ... و با صحافی و اعراب گذاری و ترجمه و تفسیر و نظرشخصی یا بهتر است بگوییم ماله کشی مترجم همراه نباشد و آنرا به شخص مسلمانی بدهند بگویند این کتاب را بخوان و نظرت را بگو از هر ۱۰ نفر حتما ۹ نفر آنرا کتابی بی سروته و بدونه محتوا و بار علمی یا تجربی میدانند ....
داستان سلیمان و خبرچینی هدهد و آوردن تخت ملکه صبا توسط جن و حرف زدن با مورچگان یا شتر صالح که از دل صخرهها بیرون آمد و باید نصف آب چشمه سهم شتر میشد و نصف آب برای بقیه مردم و این بیعدالتی باعث شد مردم شتر صالح را پی کنند و خدا آنان را دچار عذاب ساخت یا لوط که مردم شهر بر در خانهاش رفتند که این دو مرد مهمانت که فرشتگانی در لباس انسان بودند را باید بدهی ما با آنان لواط کنیم، لوط گفت من دو دختر باکره دارم دخترانم را میدهم با آنها جماع کنید ولی با مهمانان من لواط نکنید و خدا همه را سنگ کرد حتی زن لوط را ......
یا رفتن ذوالقرنین در مغرب زمین به غروبگاه خورشید و فهمیدن اینکه خورشید شب هنگام در چشمهی آب تیرهای فرو میرود و در مشرق از جایی بیرون میآید که مردمانش پوششی ندارند و ساختن سد آهنی که یاجوج و ماجوج پشت آن ماندهاند و الله وعده داده تا قیامت پابرجاست .....
و یا خبرچینی بین زنان محمد، تهدید زنان محمد، و اینکه محمد میتواند نوبت همخوابگی زنانش را جابجا کند و بر او گناهی نیست و اینکه محمد هر زنی و به هر تعدادی که خواست میتواند بگیرد و یا اینکه پشت خانه محمد بلند حرف نزنند و محمد را با صدای بلند نخوانند ... بهتر است صبر کنند محمد خود بیرون بیاید، بدون دعوت خانه محمد نروند و اگر برای صرف غذا دعوت شدند زودتر از وقت غذا نروند و بعد از غذا خوردن به صحبت مشغول نشوند یا با زنان محمد پشت پرده سخن بگویند و بعد از محمد با زنانش ازدواج نکنند و .....
اینها چیست که حرف خالق بینهایت کهکشان و سیاهچالهها و ستارگان باشد، به چه درد زندگی امروز بشر حتی بشر ۱۴۰۰ سال پیش بخورد ...
لوط، یونس، یوسف، هود، صالح، یعقوب، موسی و ... اینها به چه دردی میخورند ؟؟؟!!!
در جایی دیگر میگوید ما اسب و شتر و الاغ را آفریدیم تا وسیله زینت شما باشند و بارهای سنگین خود را که جز با سختی و مشقت نتوانید ببرید برای شما جابجا کنند، این آیه به چه درد بشر امروز میخورد ... ؟؟!! عرب ۱۴۰۰ سال پیش الله هم نمیگفت میدانست با شتر و الاغ میتواند بار ببرد و امروزه هم که کسی با شتر و الاغ کسی بار نمیبرد .... !!
چند تا شتر و الاغ میتوانند یک بار ترافیکی یا محموله نفتکش چند صد هزار تنی را و یا هواپیمای ۱۰۰ تنی را حمل کنند .... ؟؟!!
داستان اصحاب کهف به چه درد ما میخورد؟؟!!
چطور الله جلوی خراب شدن مکه توسط قرامطه را نتوانست بگیرد ؟؟!!
چرا جلوی ویروس کرونا را نگرفت که خانهاش را تعطیل کرد؟!!
چرا هم اکنون که همجنسگرایان رسما ازدواج میکنند هیچ همجنسگرایی سنگ نشد یا شهرهای همجنسگرایان ویران نشدند؟؟
اینکه یونس در شکم ماهی زندگی کرد به چه درد ما میخورد؟؟
اگر کسی قرآن را یکبار بطور کامل به فارسی خواند و باز هم مسلمان ماند حتما سود و منفعتی در این کتاب و این دین دارد و یا نمیخواهد حقیقت را بپذیرد ....
آتوسا فردوسی
▪️▫️▪️
🔵 بازداشت دو عضو زینبیون در پاکستان؛
اداره مبارزه با تروریسم پاکستان: افراد بازداشت شده در قتلهای هدفمند دست داشتند.
همزمان با تشدید تنشها میان تهران و اسلامآباد، رسانههای پاکستانی به نقل از اداره مبارزه با تروریسم این کشور از بازداشت دو «تروریست آموزشدیده» در لشکر زینبیون که تحت حمایت جمهوری اسلامی فعالیت میکند، خبر داد.
اداره مبارزه با تروریسم پاکستان روز پنجشنبه اعلام کرد که این افراد در جریان یورش نیروهای امنیتی به منطقه بازار سرباز در کراچی بازداشت شدهاند.
این خبر در حالی منتشر شد که روابط میان پاکستان و ایران در ماههای اخیر و در پی حملات متقابل نظامی سپاه پاسداران و ارتش پاکستان به خاک همدیگر، وارد تنشهای کمسابقهای شد.
ماه گذشته وزارت کشور پاکستان زینبیون را در فهرست گروههای تروریستی خود قرار داد.
لشکر زینبیون را سپاه پاسداران عمدتا از شیعیان پاکستانی تشکیل داده و از آنها در جنگ سوریه برای حمایت از حکومت بشار اسد رئیسجمهوری این کشور استفاده کرده است.
مقامهای امنیتی پاکستان میگویند افراد دستگیر شده پیشتر در ایران آموزش نظامی دیدهاند.
حدود دو سال پس از دستگیری تعدادی از اعضای گروه زینبیون، رسانههای پاکستان از کشف یک شبکه پولشویی جمهوری اسلامی خبر دادند که در هفت سال گذشته «پولهای هنگفتی» بین این کشور، ایران و عراق منتقل کرده است.
بر اساس گزارش این رسانهها، در این میان ابوالفضل بهاءالدینی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در پاکستان، از یکی از متهمان بازداشت شده پرونده به نام علیرضا ماهانه ۲۰۰ هزار دلار دریافت میکرده است.
▪️▫️▪️
✍🏼 *مریم میرزاخانی: یکی از هفت زن دانشمندی که دنیا را تغییر داد.*
یحیی تابش، استاد بازنشسته دانشکده ریاضی دانشگاه شریف، در شماره پاییز فصلنامه معرفی و نقد کتاب تهران به روایت نکاتی کمتر شنیده شده از زندگی علمی "مریم میرزاخانی" ، ریاضیدان برجسته جهانی پرداخته است. بخشهایی گزیده از این روایت را در زیربخوانید :
اولين بار که مریم را دیدم، پانزده سالش بود. یک دوره تابستانی در دانشگاه صنعتی شریف راه انداخته بودیم تا بچههای دبیرستانی علاقهمند را با مطالب شوقآفرین و انگیزهبخش در زمینه ریاضیات آشنا کنیم. حدود صد نفر دختر و پسر پانزده، شانزده ساله در دوره شرکت داشتند، ولی از همان روز اول همه فهمیدند که مریم با آن جثه کوچک کاملا متفاوت است. یکی از استادان در این دوره یک مثال خاص از یک مسئله را در زمینه نظریه گرافها که جنبه شهودی خوبی داشت، مطرح کرد و به بچهها گفت هرکس یک مثال دیگر پیدا کند، هزار تومن جایزه میگیرد. بعد از مدتی، مریم حالت کلی مسئله را اثبات کرد و شد اولین مقاله تحقیقاتیاش در پانزده سالگی.
سال تحصیلی بعد مریم در مسابقات داخلی المپیاد ریاضی شرکت کرد و پس از موفقیت در مراحل مختلف آزمونها به عضویت تیم ششنفره المپیاد ریاضی ایران درآمد و در المپیاد بینالمللی ریاضی که در تابستان سال ۱۹۹۴ در هنگکنگ برگزار شد، با نمره ۴۱ از ۴۲ مدال طلا گرفت.
در المپیاد جهانی به ندرت شرکتکنندگان موفق به کسب نمره کامل یا نزدیک به آن میشوند، اما مریم سال بعد نیز که هنوز دانشآموز دبیرستانی بود، به عضویت تیم کشورمان درآمد و در المپیاد بینالمللی ریاضی که در سال ۱۹۹۵ در کانادا برگزار شد، با کسب نمره کامل ۴۲ مجددا مدال طلا گرفت .
مریم در پاییز ۱۳۷۳ وارد دانشکده علوم ریاضی دانشگاه صنعتی شریف شد... یکی از استادان جوان دانشکده در آن دوره به نام دکتر سعید اکبری یک درس در دوره دکتری در زمینه نظریه الگوریتمی گرافها ارائه کرده بود که مریم هم این درس را گرفته بود. دکتر اکبری به عنوان یکی از تکالیف درسی یک مسئله بسیار دشوار را که بیش از بیست سال بود حل نشده بود به بچهها میدهد و برای آن ده دلار هم جایزه میگذارد. بعد از چند روز مریم راه حل مسئله را ارائه میکند و جایزه را میبرد. حل مسئله در یکی از ژورنالهای معتبر منتشر میگردد. راه حل مریم بعدها به عنوان یک مطلب کلاسیک در کتابهای درسی پیشرفته نیز چاپ شد.
مریم بعد از پایان تحصیلات کارشناسی در دانشگاه شریف به هاروارد رفت... رساله دکترایش را تحت نظر کرتیس مک مولن، ریاضیدان برجسته و استاد دانشگاه هاروارد، در زمینه نوع خاصی از دستگاههای دینامیکی به انجام رساند. رساله دکتری مریم در کنار نتایج مهم و ارزنده و نوآوریهای فراوان، اثبات جدید از حدس ادوارد ویتن، فیزیکدان برجسته در زمینه نظریه ریسمانها ارائه کرد. این رساله خیلی زود مورد توجه ریاضیدانان قرار گرفت. مریم در سال ۲۰۰۴ موفق به دریافت دکتری از دانشگاه هاروارد شد.
مریم پس از دریافت دکتری به عنوان عضو هیأت علمی به دانشگاه پرینستن پیوست و پژوهشهای ریاضی خود را با قوت و قدرت ادامه داد. از جمله موفق به اثبات ارگودیک بودن شار ترستین شد و به نتایج ارزنده و تأثیرگذار بیشتری رسید تا این که در سال ۲۰۰۸ در دانشگاه پرینستن به استادی رسید. او سال ۲۰۰۹ پرینستن را ترک کرد و با سمت استادی به دانشگاه استنفُرد پیوست.
تابستان سال ۲۰۱۴ کنگره ریاضی دانان در سئول برگزار میشد و از اطراف و اکناف شایعه اهدای مدال فیلدز به مریم به گوش میرسید و مریم که عازم کره شد، احتمالش برایمان بیشتر شد تا اینکه رسما اعلام شد که مدال فیلدز به او تعلق گرفته است.
مریم علاوه بر مدال فیلدز افتخارات ارزشمند دیگری هم کسب کرد :
- به انتخاب مجله نیچر یکی از ده فرد تأثیرگذار در جهان، ۲۰۱۴
- عضویت در آکادمی علوم فرانسه، ۲۰۱۵
- عضويت در انجمن فلسفه آمریکا، ۲۰۱۵
- عضویت در آکادمی ملی علوم (آمریکا)، ۲۰۱۶
-عضویت در آکادمی علوم و هنرهای آمریکا ، ۲۰۱۷
پس از درگذشت مریم، جوایز متعددی به نامش نامگذاری شد. در استنفرد یک بورسیه دانشجویی و یک بورسیه پژوهشگر جوان به نام او راه انداختند. در بعضی شهرهای جهان هم يادمانهایی برای او برپا کردند؛ خيابان و ميادين و حتى ماهواره شماره ۳۲۱۳۵۷ نیز به یاد او ماهواره "میرزاخانی" نامیده شد. در فوریه ۲۰۲۰ سازمان ملل متحد مریم را به عنوان یکی از هفت زن دانشمندی انتخاب کرده که دنیا را تغییر دادهاند.
اما شاید از همه مهمتر نامگذاری روز ۲۲ اردیبهشت (۱۲ مه) که زاد روز او است، توسط اتحادیه بینالمللی ریاضیدانان به نام روز ریاضیات و زنان باشد.
‼️و اما در ایران
هيچيك از مسئولين نامى از او و افتخاراتش نبردند. و نگذاشتند خیابانی رابه نامش نمایند.
یاد و نامش گرامی و جاودان باد. و هزاران هزار درود به روان پاک ش!
تف تو ذاتت خامنهای
🔵 ⛔️ سواستفادها و ماجراجویی های #مظفرها #۱۸میلیارد_تومان برای #پاکدشتیها هزینه در بَر داشت .
✴️طی گزارشی از مسئولان شهرداری پاکدشت مطلع شدیم خانم #سکینه_اسکندری متولد ۱۳۱۲ #مادر_حسین_مظفر عضو فاسد مجمع تشخیص مصلحت نظام اخیرأ با تماس های تلفنی مکرر از امام جمعه و شهردار(پاکدشت) درخواست نموده تا فضای سقف مزار فرزندش در قبرستان (گلزار ده امام پاکدشت ) که با زدوبند نام شهید بر آنان قرار داده است را محصور کنند تا آفتاب🌞 پوستش را نسوزاند ، در حالی که به فاصله ۷یا۸_متری ، پروژه هجده میلیاردتومانی، مسقف سازی قبرستان شهدای ده امام پاکدشت ، سنگ مزار جوانان شجاع و غیور پاکدشتی وجود دارد که از کشتهشدگان انقلاب۱۴۰۱مهسا_( #زن_زندگی_آزادی )می باشند که حتا از داشتن سنگ قبر نیز محروم می باشند و ماموران رژیم سنگ مزار آنان را که توسط خانواده این عزیزان نصب کرده بودند تخريب کرده و از گرفتن مراسم یادبود نیز منع شده اند ، و درخواست این خانم جهت مسقف کاری و زیباسازی قبور شهدا که تعداد بسیاری از آنان اصلا در جبهههای جنگ حضور نداشته اند و با سیاست رژیم جمهوری اسلامی نام شهيد بر آنان قرار گرفته، بی شک خاک پاشیدن به چشمان خانواده کشتهشدگان انقلاب۱۴۰۱ و نمک پاشیدن بر زخم خانواده این عزیزان راه آزادی است
✴️شهرستان پاکدشت با معضلات شهری فراوانی روبرو است و اولویتهای شهری بسیاری می توانست با این مبلغ هنگفت هجده میلیاردتومان حل شود ؛ اگر چه در همان قبرستان با سنگ مزار دختران و پسران جوان دیگری روبرو می شویم که تنها به خاطر نداشتن دو میلیون تومان ، نداشتن یک سرپناه ، ناتوانی و عجز در تهیه اقلام جهیزیه و سرخوردگی اقدام به خودکشی کرده اند ؛ بی شک اجابت درخواست این خانم از سوی مسئولان شهری ، چشم بستن بر حقوق حقه جوانان این شهر و قطع به یقین ادامه سیاست آبادانی قبرستان ها از سوی جمهوری اسلامی است
✴️این مبلغ دست کم هزینه تهیه جهیزیه ۱۸۰زوج جوان این کشور را میشد پرداخت تا بیش از این دختران و پسران این سرزمین به خاطر فقر و عدم توانایی مالی دست به خودکشی نزنند، طبق آمار پزشکی قانونی روزانه حداقل ۱۵ جوان به خاطر عدم تهیه اقلام جهیزیه دست به خودکشی می زنند. اما #خانواده_رانت_خوار_مظفر همچنان در پی سوءاستفاده از نام و قبور شهدای پاکدشت و ایجاد قدرت مصنوعی بین عموم جهت چپاول منابع کشور وانتقال آن به کشور کانادا می باشند .
✴️اگر چه سواستفادهای کوکب اسکندری مادر حسین مظفر از نام رهبرش به قدری افراطی و مشمئزکننده است که داد نهادهای امنیتی را نیز درآورده ، خانم اسکندری مادر حسین مظفر بارها در هیئت های مذهبی مدعی شده که رهبری قبل از هر مسافرت به مشهد با شماره خصوصی او تماس میگيرد و از او می خواهد تا استخاره ای برای او انجام دهد، که آیا این مسافرت برایش امنیت جانی دارد یا خیر ؟ همین موضوع باعث اخطار و تذکرجدی سازمان اطلاعات سپاه به خانواده مظفرها جهت عدم طرح این مباحث خلاف واقع به رهبری توسط این خانم شده است.
سلام به پایان!
✍ رحیم قمیشی
دو روز است کلیپی از کتک خوردن و سیلی خوردن خانمی محترم بهدست پلیسِ مردی، دست به دست میشود.
من نمیتوانم آن را در کانالم بگذارم، از فرط خجالت، از شدت ناباوری، از شرم بیعرضگیام در پیشگیری از چنین حوادثی. از اینکه هر روز باید چنین چیزهایی در کشورم ببینم و باز زنده باشم.
فردا بگویند آن پلیس را گرفتند و زندان کردند.
بگویند آن پلیس را محکوم به ده سال زندان کردند.
بگویند آن پلیس اعدام شد!
فرمانده کل پلیس بیاید عذرخواهی کند.
فرمانده کل قوا بیاید و بگوید ببخشیدم. جبران میکنم!
مگر آب رفته به جوی برمیگردد؟
اگر این کلیپ ضبط نشده بود مگر شما عذرخواهی میکردید!؟
مگر وقتی صدها نفر گفتند در زندان در بازداشت، در موقع دستگیری، چه جنایتها، چه تجاوزها، چه وحشیگریها دیدند، کسی توجهی کرد؟
عبدالله مومنی الان کجاست؟
او گفته بود در موقع بازجویی وحشیانه، بارها سرش را در توالت فرنگی پر از آب و کثافت فرو برده بودند تا به چیزی که آنها میخواستند و حقیقت نداشت، اعتراف کند، حتی نامه به رهبر هم نوشت و صراحتا آنجا هم گفت. گفت چه بلاهایی به سرش آوردهاند.
چه شد؟ چه کسی رسیدگی کرد!
الان او کجاست؟
زندان!
اهانت به خانمها، به دختران، اهانت به خانوادهها، خیلی خیلی زود جواب میدهد. چقدر احمقند آنها که خود را به نفهمی میزنند.
همان یک کلیپ، که نه میتوانم دوباره نگاهش کنم، نه میتوانم بازنشرش کنم، کافیست تا مردم فریاد بزنند؛
"نمیخواهیم شما را" "دست از سر ایران ما بردارید"
این روزها من حتی به نسبت پایگاه مردمیِ پنج درصدی این نظام هم به شک افتادهام.
شاید مجموعا سه چهار درصد باشند که تا خرخره خوردهاند و یا بهشدت میترسند! همین.
کجای دنیا پلیس جرئت میکند چنین کتک بزند، و مقامات تنها نگاه کنند!
کجای دنیا این همه ظلم تحمل میشود؟
نمیدانم غیرت ما مردمان کجا رفته.
غیرت آنها که میگویند؛ لطفا رعایت کن، نظام میگیرد، میزند، میکُشد، ننویس.
آخر این سرافکندگی را به کجا ببریم؟
حاکمیتی ناپاک، سرتاسر فساد، بیفرهنگ، ترسو، سنگدل، ناکارآمد، شکست خورده در عرصه بینالملل، بدون هیچ حامی جدی داخلی، تا کجا میتواند ادامه بدهد!؟
به زور اسلحه، با تهدید دستگیری و حبس!
نه!
او تمام شده.
بهطور واضحی میگوید به پایان خط رسیدهام
میگوید شما مردم هیچ هستید
فریاد میزند زور است و حکومت!
نه اقتصاد، نه فرهنگ، نه درمان، نه آموزش، نه امنیت، نه دلخوشی، نه امید به آینده
به چه چیزی از این بیگانهها دلخوش باشیم!؟
ما نخواهیم گذاشت بیش از این تحقیر شویم.
زنان ما از عهده همه تانکها و توپها و اسلحههای پوشالی شما برمیآیند.
عذرخواهی نکنید...
عذرخواهی شما به هیچ درد ما نمیخورد!
بگذارید درد ناتوانی ما در یکی شدن
ناتوانی ما در جلوگیری از ظلم و ستم
حقارت ما در برابر تجاوز شما بیگانگان
ما را نابود کند...
ما یا باید انسانی زندگی کنیم
یا بمیریم
ما باید به شما نشان بدهیم
برخورد با خانمهای این سرزمین
یعنی سلام به پایان
که خواهید دید!
@ghomeishi3
Repost from سازمان حقوق بشری هانا/فارسی
Photo unavailableShow in Telegram
قتل یک کارگر اهل دیواندرە، در پی طلب دستمزد
بنا به گزارشهای رسیده به سازمان حقوق بشری هانا؛ روز شنبه "۲۲ اردیبهشت ماە ۱۴۰۳" یک کارگر جوان با هویت "سید آرمین رحمتی" ۲۲ ساله متاهل، فرزند سید محمد و اهل دیواندره، در پی طلب دستمزد خود به قتل رسید.
بر اساس گزارشات دریافتی، نامبرده در پی طلب دستمزد معوقهاش به محل کارش مراجعه و در پی درگیری توسط عوامل صاحبکارش به قتل رسیدە است.
https://fa.hana-hr.org/content/20240515-دیواندره-قتل-یک-کارگر-در-پی-طلب-دستمزدش