تشعشع.
411
Suscriptores
+724 horas
+77 días
+1730 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
تعداد دیگهای کانال هم هستن که توشون عضوم. درواقع هر کانالی که توش عضوم بدون شک محتوا یا محیطش برام جالب بوده. وقت برای توصیف همشون نیست. ولی خب قطعا ازشون فوروارد میکنم داخل کانال و کم و بیش باهاشون آشنا هستید.
این کانال بحثهای رندوم و مفیدی داره و سرگذشت اهالیش برام جالبه.
ایشون ویسهای قشنگی آپلود میکنه و باعث میشه حس کنم نتم رو دارم خرج چیزهای مفید میکنم.
آقای علی دائمی عزیز واقعا الهام بخشه با شعرها و مطالب چنلش.
این خانوم معلم رو دنبال میکنم چون اگه دختر بودم شاید شخصی شبیه ایشون میشدم.
نیاز دارم کسی موسیقیهای آزموده رو باهام به اشتراک بذاره.
خوندن متنهای این خانوم هم جالبه. با حرفهاش همذات پنداری میکنم.
خانم ابراهیمی رو به خاطر ظرافت قلمشون دنبال میکنم.
دنبال کردن روزمرگیهای این چنل برام جالب و لذت بخشه.
ایشون بهم انگیزه میده.
خلاقیت ادمین این چنل رو دوست دارم.
دینا رو دنبال میکنم چون دائما درحال خراب کردن کاخ آرزوهامه.
ژیوار خصوصی شده ولیکن اونجا همیشه مبدا من خواهد بود.
اینجا تصویرهاش برام بدون کلیشه و کاملا واقعیه. باعث میشه حس خوبی بگیرم.
❤ 3
گفت ولی آدمی که عاشق قهوه خوردن، موسیقی و رنگ آسمون و ابرها باشه آدم زندگیه. گفتم یعنی حتی اگه یه قاتل سریالی با ۳۳۶۷۴۷۴۸۸ اختلال روانی باشه؟ ملاکها واسه پرستش انسانها چیزهای کوچیک و سطحی شده. اینها جزئیات رفتاری یک آدمه نه ویژگیهای بنیادیای که بشه باهاش دست به انتخاب زد. کاش از رویاها و رمانها بیایم بیرون و درک کنیم که داریم تو یه جهان به مراتب تیرهتر و جدیتر زندگی میکنیم.
❤ 22
از وقتی یادمه پدر و مادرم باهم بیرون خونه کار کردن و همینطور داخل خونه. یادمه تو بچگی بابا گفت به مامانت تو جمع کردن سفره کمک کن؛ گفتم این کار واسه دختراست. بزرگوار خودش پاشد سفره رو جمع کرد و برد بعد گفت میبینی سهیل سیبیلام هنوز سرجاشه! حالا که مجبورم خودم تنها غذا درست کنم و خونه رو مرتب کنم به این فکر میکنم که آشپزی یا به طور کلی خونه داری یه مهارت برای بقاست. ربطی به زن و مرد نداره. هرکسی لازمه بلد باشه چطور یه خونه رو مدیریت کنه. حالا هر جنسیتی با سلیقهی متفاوت و خاص خودش.
❤ 26
Repost from مثل تکدرخت ساحل دَرَک
البته، کاریه که همیشه به طرق مختلف سعی دارم بکنم؛
گاهی جلوی روم این کارام رو زنونه میدونن و مسخره میکنن. ولی خب، پشت سر حرف و قصد همسفره شدن دارن.
حالا به این دو رویی کاری ندارم. حرفم اینه که چیکار داری خریدا رو من پسر انجام دادم، سبزی رو من پسر پاک کردم و شستم، غذا رو من پسر درستم کردم یا یه خانم؟
واقعا نمیدونم این کارای سادهی زندگی روزمره رو انجام دادن، کی از قید جنسیتزدگی خارج میشه.
«میگویم قشنگی، تو خیلی قشنگی. چشمهات مثل یک دشت ناشناس است که مرد، شبِ مهتاب به آن رسیده باشد.»
•شهریار مندنیپور
❤ 8🕊 1
احساس سنگین بودن. انگار باید سبکتر باشم. آزادتر. خودم رو بیشتر به چالش بکشم، اینور و اونور برم و دغدغههای بیشتری داشته باشم. یه حس کرختی دارم، ناشی از عادی گذروندن زندگی. دوست ندارم تو جامعه گم بشم، میخوام خلاف مسیر رود شنا کنم.
❤ 12
Repost from -جمهوریِ چایخوارِ ویوات-
میخوام یک موضوع بدم، تا اگه چیزی راجع بهش در چنته دارید بنویسید؛
اون احساسِ کنج قلبت که هنوز اسمی براش پیدا نکردی.
پیام و فوروارد کن تا بتونم چیزی که نوشتی رو ببینم
اخر تمشب چندتا از قشنگهاش. رو اینجا میذارم☕️