راه نو

یک معلم می‌تواند کلی وکیل و وزیر تربیت کند باحقوق عالی وآینده‌ای تضمین شده و… اما همه اینها نمیتوانند قانون و مقرراتی وضع کنند برای زندگی آسوده تر آن ‎#معلم! روزتان مبارک بزرگان بی ادعا ✍حسین سلاح‌ورزی راستی می‌‌دانید ۴ میلیون و پانصد از حقوق معلمان سقز کم کرده‌اند؟! چون در جنبش ژن، ژیان، ئازادی اسامی دانش‌آموزان معترضشان را به نیروهای امنیتی ندادند! ▫️در آخرین سفرم به سقز از معلم شریفم پرسیدم:”آقای فلانی چرا هیچوقت این قضیه را رسانه‌ای نکردی؟! “ گفت:«نازیلا مردم جانشان را داده‌اند آن‌وقت من بخاطر مال دنیا بیایم جنجال راه بیاندازم؟! دور از انسانیت بوده و کسرشأن است برای ما معلمان سقز که چنین موضوعی را رسانه‌ای کنیم.» برای تمامی معلمان و کارگران ✍نازیلا معروفیان @Newwaypolitics

تمام هویت حاکم جمهوری اسلامی در این چند کلمه یاشار سلطانی خلاصه شده است.. ✍قاسم محمدی @Newwaypolitics

در فیلم "پرزیدنت"، دیکتاتور فراری همراه نوهٔ خود به زنی که قبلا عشق او بوده پناه میبرد و متوجه می‌شود آن زن از نداری به خودفروشی افتاده. خواهرش را هم حکومت همین دیکتاتور به قتل رسانده. برای پیدا کردن رییس جمهور متواری از سوی انقلابیون جایزه قابل توجهی در نظر گرفته شده. او از زن می‌پرسد که آیا اکنون قصد لو او را دارد؟ و زن پاسخ می‌دهد:«من اگر آدم‌فروشی می‌کردم، تن‌فروشی نمی‌کردم» مخبرین و آدم‌فروش‌ها، پلیدترین افراد روی زمین هستند. @Newwaypolitics

اصلاح‌طلبانی که به نصیری‌ها می‌تازند، کدام گره را از زندگی ملت ایران باز کرده‌اند؟ مردانگی و زنانگی صفت است، جنسیت نیست! مگر می‌شود مصاحبه ۶ دقیقه‌ای مهدی‌نصیری، این حجم از انتقاد را از سوی برخی اصلاح‌طلبان مارک دار تولید کند؟ در پاسخ باید گفت بله می‌شود. دلیل آن چیست؟ نگرانی و ترسِ از دست دادن. اصلاح‌طلبان منتقدِ نصیری‌ها، معتقدند کاچی بهتر از هیچی! مهدی نصیری چه گفت؟ گفت انسان‌ها در قرن ۲۱ باید با هم گفت‌و‌گو کنند. گفت ایران برای همه ایرانیان است. گفت هیج کسی نمی‌تواند مدعی شود که ایران فقط برای من و ماست! بنابراین برای ساختن ایران امروز و آینده باید همه دست‌ها و نگرش‌ها در ساختنش دخیل باشند. ضرب‌المثل هزاران دوست کم و یک دشمن هم زیاد است، اگر مورد تامل و اندیشه همگی باشد، آن‌گاه معنی و مفهوم دقیق مصاحبه مهدی نصیری برای همگان درک می‌شود. سال‌هاست اصلاح‌طلبان در مواجهه با جامعه ایران با وام گرفتن از سخنانِ صاحبان اندیشه تاریخ، مثل دکارت، که من فکر می‌کنم پس هستم! رنگ و لعابی به اندیشه‌شان می‌دادند، که جزء طبقه روشنفکر و نوگرا به حساب بیایند، اما وقتی با حقیقت گفت‌و‌گو بین همه ایرانیان با هر سلیقه و نگرشی مواجه شدند، کرک و پرِ نوگرایی‌شان ریخت! چه اشکال دارد شاهزاده، آقا‌زاده، شیخ‌زاده، مردم زاده، فقیر‌زاده و .‌‌..بگویند من هستم، پس برای ساختن ایران فکر می‌کنم؟ چه اشکال دارد در قرن ۲۱ همگی خود را عرضه و در مقابل رای مردم قرار داده تا بهترین و والاترین را انتخاب کنند؟ نسل نوجوان و جوانِ مملکت عمق حرف‌های نصیری‌ها را فهمیده‌اند اما آن کسانی که در مقابل حقیقت گفت‌و‌گو بین موافق و مخالف و بین هر گونه تفاوتی، در مقام تهاجم به چنین حقیقتی در دنیای امروز قد علم می‌کنند، دغدغه‌شان مُلک و ملت نیست! ترس سراپای وجودشان را می‌گیرد که نکند از گزاره کاچی بهتر از هیچی هم محروم شوند. بنابراین به گونه‌ای واکنش انتقاد آمیز نشان دادند که پیام آن چیزی جز عبور مردم از آنان نیست! اگر سکوت می‌کردند، می‌توانستند این ادعا را کنند که در مقام رقابت با هر نوع جریانی، آنقدر مورد وثوق و اطمینان ملت هستند که هیچ گونه نگرانی از حضور آنان ندارند! امیدفراغت روزنامه‌نگار @Newwaypolitics

قانون اساسی در نظام‌های اقتدارگرا به چه دردی می‌خورد؟ نِیتان براون بسیاری از مردم که در نظام‌های اقتدارگرا زندگی می‌کنند فکر می‌کنند که متون قانون اساسی در کشورهایشان تا حد زیادی اوراق بی‌ارزشی هستند که کارکردشان پنهان‌کردن واقعیت استبدادی نظام حاکم است. چرا این نظام‌های اقتدارگرا قانون اساسی وضع می‌کنند؟ از نظر نِیتان براون، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در دانشگاه جورج واشنگتن، قانون‌ اساسی در محیط‌های غیردموکراتیک، نظیر کشورهای خاورمیانه‌، کارکردهای متفاوتی دارد. در چنین محیط‌هایی، قانون اساسی اولاً تبلور قدرت حکومت است، ثانیاً سندی است برای سازماندهی روابط بین نهادهای دولتی/حکومتی، و ثالثاً پیمان نخبگان قدرت برای اداره‌ی کشور است، پیمانی که لزوماً جلوه‌ی اراده‌ی عمومی نیست. در ادبیات حقوقی مدرن «قانون‌اساسی‌گرایی» عبارت از این ایده است که «قدرت دولت و شخص حکمران باید توسط مجموعه‌ای از قوانین تنظیم (regulated) و تحدید (limited) شود.». اما در نظام‌های اقتدارگرا قوانین اساسی بیان ظریف اما غیرصادقانه‌ی آرزوهایی هستند که حاکمان در تلاش برای پنهان‌کردن ماهیت مطلقه و استبدادی حکمرانی خود صورت‌بندی کرده‌اند. بنابراین، کارکرد قانون اساسی در این کشورها نه محدود‌کردن قدرت شخص حاکم، بلکه پوشاندن قدرت مطلقه زیر نقابی قانونی بوده است. اگر قانون اساسی قدرت مطلقه‌ی شخص یا حزب حاکم را محدود و مقید به قانون نمی‌کند، پس فلسفه‌ی وجودی آن چیست؟ براون چند گزینه‌ی محتمل را بر می‌شمرد. اولاً، در دوران مدرن، داشتن قانون اساسی چنان جا افتاده است که حتی حکومت‌های استبدادی نیز خود را مجبور می‌بینند با استناد به داشتن قانون اساسی نشان دهند که مشروعیت مردمی دارند. دیگر اینکه، قوانین اساسی ممکن است در خدمت بیان ایدئولوژی پایه‌ی حکومت باشند. در بسیاری قوانین اساسی غیر‌دموکراتیک شاهدیم بخش‌هایی طولانی از متن همانند یک بیانیه به توصیف اهداف اساسی، ایدئولوژیک یا برنامه‌ی کلان حکومت‌داری حاکمان می‌پردازند. این بخش‌های ایدئولوژیک نشان‌دهنده‌ی جهت‌گیری سیاسی صرفاً گذرای حکومت نیستند، بلکه ویژگی هویتی دولت را معین می‌کنند. به تعبیری، قوانین اساسی در چنین مواردی برای نظم سیاسی مستقر «توجیهاتی استعلایی» فراهم می‌کنند. قانون_اساسی در نظام‌های اقتدارگرا همچنین ابزاری است برای مشخص‌کردن دایره‌ی قدرت رهبران ارشد سیاسی است و روابط آنان با یکدیگر. به عبارت دیگر، قانون اساسی برای بیان خطوط اراده‌ی سیاسی حاکم و تنظیم روابط نخبگان قدرت طراحی شده است. در موارد متعدد، از جمله در شوروی سابق، قوانین اساسی غیر‌دموکراتیک در نظام‌های اقتدارگرا دقیق‌تر از برخی قوانین اساسی دموکراتیک جزئیات گوناگون شیوه‌ی حکمرانی (مثلاً نظام حزبی، برگزاری انتخابات و ..) را مشخص می‌کنند. @Newwaypolitics

‏در فساد وحشتناک صورت گرفته در قرارداد غیر شفاف و سرشار از ابهام ‎#زاکانی شهردار تهران برای خرید ۲ میلیارد یورویی اتوبوس از یک ‎#شرکت_ساختمانی_چینی ! شکی نیست ولی برای درک حجم بزرگ فساد صورت گرفته ذکر همین نکته کافیست که کل ارزش شرکت اتوبوس سازی ‎#مارکوپولو ی برزیل که تولید کننده اتوبوسهای بسیار باکیفیت شهری و بین شهری می باشد طبق آخرین آمار در سال ۲۰۲۳ حدود ۱.۴ میلیارد دلار بوده و با این پول می شد هم کل این شرکت را خرید و هم ۶۰۰ میلیون یورو پس انداز کرد !! @Newwaypolitics

تخلف و فساد مسئولان، بی تفاوتی و بی قانونی را توسط مردم توجیه می کند! در راستای حفظ محیط زیست، ممنوعیت توزیع رایگان کیسه های پلاستیکی در فروشگاه ها، از معدود تصمیمات مثبت مسئولان بود که از هفته پیش اجرایی شد. قانونی که پیشتر در بسیاری از کشورهای جهان و البته بسیار سختگیرانه تر، از آلمان و استرالیا تا کنیا اجرا شده و تاثیرات بسیار مثبتی بر کاهش تولید زباله های پلاستیکی داشته است. در خور تامل اما، واکنش مردم در فضای مجازی نسبت به این خبر، بیشتر منفی بود و با نواختن مسئولان، آن را وسیله ای برای درآمد زایی دولت تاکید کرده بودند. فراتر از بی اعتمادی ریشه ای به ساختار، اینکه چرا مردم حاضر نیستند اندک همراهی و هزینه ای از جانب خود، حتی برای حفظ محیط زیست داشته باشند، نکته قابل تاملی هست. در چرایی این بی تفاوتی، آنچه مشهود است؛ وجود رابطه مستقیمی بین میزان افول اصول اخلاقی و اجتماعی در جامعه با میزان تخلفات مسئولان و بی اعتمادی اجتماعی نسبت به ساختار، وجود دارد. به عنوان مثال، هر چه میزان فساد و تخلفات در ساختار و بین مسئولان بیشتر افشا و رسانه ای می شود، به همان اندازه قبح کارهای خلاف و ناهنجاری ها در جامعه در میان مردم از بین می رود. تصور کنید پدری که اهل خلاف بوده و ضمن اعتیاد، در تامین نیازهای اساسی فرزندان خود ناتوان است، زمینه عادی شدن خلاف در بین فرزندان و نافرمان شدن آن ها نسبت به خود را بیشتر می کند. چکیده کلام: مسئولان خوشحال نباشند که در پی هیاهوی حمله موشکی و اعتراضات دانشجویی در غرب، افکار عمومی تخلفات گسترده از سازمان اوقاف تا چای دبش و باغ ازگل جناب صدیقی را فراموش می کنند! این ها تاثیرات ماندگار و بسیار عمیقی در جامعه خواهد داشت که ضمن از بین رفتن قبح تخلف، توجیه و زمینه ای برای بی قانونی مردم فراهم خواهد کرد. روندی که در آن به مرور، بی قانونی تبدیل به یک عادت و رویه در بین مردم گشته و باعث افول اصول اخلاقی و اجتماعی در میان مردم خواهد شد. فضایی که حتی اگر ساختار و حاکمیت، فردا روز با تغییرات و اصلاح، به سامان شد، این عادت ها و رفتارهای غلطِ جا افتاده بین مردم اما، به ده ها سال آموزش و صرف کلی وقت و هزینه برای اصلاح، نیاز خواهد داشت. حبیب رمضانخانی @Newwaypolitics

اگر BBC گزارش می‌داد که پلیس آمریکا در جریان اعتراضات دانشجویی به یک دختر آمریکایی تعرض جنسی کرده و بعد او را کُشته آیا باز هم در گزارش این رسانه تشکیک می‌کردید یا روایت را می پذیرفتی تا دولت آمریکا را مجبور کنید به آن اعتراف کند. @Newwaypolitics

‏شراب خواری دکتر موجب عدم صلاحیت وی در امر پزشکی نمی شود، اما زمین خواری و دروغگویی بعدش یکی از دلایل بطلان شرط عدالت امام جمعه است. _Bahman_ @Newwaypolitics