•سایه‌های‌تاریک🦋•

_اروم تر غیاث.....خاله بیدار میشه خندون #کلاهکشو چند بار سعی کرد تو #با.سنم فرو کنه و محکم چکی به با.سنم زد سینه هامو از پشت تو چنگش گرفت و با غرش بلندی جوری خودشو بهم کوبید که از درد چشمام سیاهی رفت _اه....چه هلوی داغی داری! لپای باسنمو تو چنگش فشرد و‌ با #شهوت شروع کرد به #تل_نبه زدن و صدای ناله دردناکم میون لباش خفه شد و کم کم صدای #شالاپ شلوپ ضربه هاش اتاقو پر کرد...🔞🔞🔞 https://t.me/+tkFhTRS6zU8wYjY8

چند روز پیش تولد رفیقم تو باغ بود بعد من تنها هنری که کردم یه کراپ پوشیدم با یه شلوار اسکینی بعد دوستم زد رو شونم گفت اینا بنظرت مناسب تولده یا کوچه خیابون؟ گفتم خب چیکار کنم که مثل شما دافی تیپ کنم؟ من تازگیا یه کانالیه پیدا کردم دیگه تو مهمونیا و تولدا جوری شیک و پیک تیپ میزنم که همه دوست دارن باهام عکس بگیرن😂😍 @shikopik

طرز تهیه تیپ دافی🥺🥺 :

من تا همین دیروز بلدنبودم چه رنگی رو با چه رنگی ست کنم! چه شلواری بپوشم تا کشیده تر نشون داده بشم! حتی نمیدونستم باید مانتو کوتاه بپوشم بیشتر بهم میاد یا مانتو بلند☹️ ولی بااین کانال یاد گرفتم استایل های بهشتی بزنم : @Style

#GAY🌈 #پارت‌واقعی🔥 زبانم را درون دهانش فرو می‌کنم و در همین حین، می‌خواهم روی پایش بنشینم. کمکم می‌کند که یک پایم را طرف دیگرش بگذارم. کمی فاصله می‌گیرم تا نفس بکشم و او زمزمه می‌کند: تو رستورانیم. اهمیت نمی‌دهم. برای اولین‌بار خدا را شکر می‌کنم که همیشه پیراهن تنش است. چند دکمه اول پیراهنش را باز می‌کنم و نوک سینه‌اش را در دهان می‌گیرم. چشمانش را می‌بندد و سرش را به عقب تکیه می‌دهد. با دستانش، کمرم را می‌گیرد و لگنم را هدایت می‌کند تا روی آلتش کشیده شود. دست از خوردن برمی‌دارم و به از پایین نگاهش می‌کنم و نیشخند می‌زنم. -حواست هست داری ازم سو استفاده می‌کنی؟ دستش را در خامه کنارش فرو می‌کند و انگشتانش را هم در حلق من! -خفه شو. سکس دوتا پسر هورنی وسط رستوران😈🔞💦 https://t.me/+iXaXWv4Zgc0wZDQ0 https://t.me/+iXaXWv4Zgc0wZDQ0 #داغ🔥

BDSM♨️ ice_play🧊 #پرنسس_سک+سی_توی_اتاقش_زیرخواب_طبیب_قصر_میشه🤤🔥 🔞🔞🔞🔞 سابرینا #داگ_استایل روی صندلی ایستاد، نوک سینه‌های برآمده‌اش رو به میز چسبوند و کمی به #باسنش قوس داد تا #دم مشکی که اربابش گذاشته بود خوب دیده بشه. _ پاهاتو باز کن و خودتو #بمال نورس با #شلاق چرم بالای سر دختر ایستاد و از #شرم چهره‌ی سابرینا لذت میبرد. پرنسس با خجالت پاهاشو باز کرد و سوراخ #صورتی_بهشتش رو به رخ کشید‌. انگشت‌های سفیدش رو چسبوند به نقطه‌ی حساسش و طبق دستور مرد، شروع کرد به انگشت کردن خودش https://t.me/+I7w3bZO6aF1iMGNk https://t.me/+I7w3bZO6aF1iMGNk

#ک..یرش رو به #شیار #ک..صم مالید و خندید _عجب #ک..ص #بکری داری! با شهوت موهای #داداشش رو چنگ زدم که #پستون‌هام رو به دندون گرفت _آه.. اخ تازه کجاشو دیدی خندید و یهو ک..یرش رو #توی ک..صم فرو کرد که سر ک..یرش خونی بود چشم هاش #گردشد و رو به داداشش گفت _#باکره بود!😱 با تعجب نگاهی به ک.یر خونیش انداخت ت خودش سریع لای #ک..صم قرار گرفت _پس یه دور من #میکنمش یه دورتو #داداش! https://t.me/+6B-JW3y9aKY3Nzk0 برای آزادی دختره باید به جفتشون ک‌ص بده💦🔞

#پسر_ایرانی_که_گیر_رییس_گروه_تروریستی_میوفته_ومجبورش_میکنن_ادرار_خلیفه_رو_بخوره🔞🔞 دهن اهورا رو به زور باز کرد و #آلتش کلفتش رو داخل اون حفره ی #داغ فرو برد آه عمیقی کشید نایب تمام #ادرارش رو توی #دهن پسرک ایرانی خالی کرد اهورا عقی زد و خواست فاصله بگیره که #فشار دست نایب بیشتر شد #اهه..اخ..🔥 توی چشماش زل زد و گفت مزه #شاشم چطور بود #نوشیدنی جدیدت رو دوست داشتی؟؟💦 پسری که گیر یه گروه تروریستی #وحشتناک میوفته و حالا چی میشه اگه #رییس این اونا که از قضا مرد وحشی و #متعصب عاشق پسرک #اجنبی بشه؟ https://t.me/+_UE7_FzWutRlNmY0 https://t.me/+_UE7_FzWutRlNmY0

پسر شیطون و شنگولی که میخواد خراب بازی دربیاره و حال یه مرد پاک رو بگیره🫠😂 و بخاطر شانس خوبش اون مرد عاشقش میشه اونم نه یه دل بلکه هزار دل♥️😍 و پسرک قصه رو توی مشتش میگیره تا واسه خودش بشه اما پسره با جفتک سعی می کنه❤️‍🔥🫰 ولش کنه اما مرد قصه جوری نگهش میداره که تا ابد اسمش هک بشه😭🔥🏳‍🌈 https://t.me/+AZbE3_mHHcI1NTM0