سالامانکا
Bunch of unpopular opinions from those popular niggas. ⸽ https://t.me/BiChatBot?start=sc-735821-oP3EjVB
Mostrar más467
Suscriptores
+124 horas
+87 días
+930 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
اگه همون موقع که میگید خلاصه سرتونو درد نیارم خفه نشید، اون موقع من سرتونو میپرونم.
"خلاصه که سرتونو درد نیارم"
مقدمه ی سه ساعت دیگر وراجی و درد گرفتن سر ما.
ما چهل ساله All money و دار و ندار مردم خودمون و اخبار شب و روزمون on rafah عه. Eyes مون سو نداره دیگه.
دیدن آدم هایی که اول یه مرحله ای از زندگین که تو اونو طی کردی و پیشبینی میکنی چه اتفاقاتی براشون میوفته و چه حس هایی تجربه میکنن و درست هم در میاد واقعا جالبه؛
و البته ناامید کننده از پترن تکراری زندگی.
حتی وقت هایی که دارم از گرما هلاک میشم، بازم شبا پتو میکشم رو خودم و برای نوشیدنی، چایی رو برمیگزینم.
فکر کنم مفهوم "خونه" تو چایی و پتو خلاصه شده باشه.
هر روز من میترسیدم به فروپاشی روانی نزدیک شم امروز فروپاشی روانی میترسه نزدیک من شه.
یکی کنارم ملچ مولوچ کنه ناخودآگاه عضلات دستم منقبض میشن و میل پیدا میکنن به شکوندن گردنش.
تو این دما نه تنها نمیخوام موی بلند یا پر روی سرم باشه، بلکه خود سرم رو هم غیر مطقیه که هنوز روی گردنم نگه داشتم.
وضعیت اینجوریه که یه مردی با سیس عقاب کت و شلواری با سامسونت جلوته. یهو وایمیسته کراواتشو درست میکنه پاهاش سه برابر اندازه ی عرض شونش باز میشه میپره رو درخت توت.