cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

🫀🤍ܟٜߺ‌‌ࡅ࣪ߺࡅߺ߳ࡋߺܩࡍ߭ 📚❤️

💙ܟ߲ࡅ߭ࡅ߳ܠܩࡍ߭ 🖇 پروف😍 دارک💫 رمان❤ موزیک🎶 ویدیو📷 شاخ👐 لف ندین 🖤 بی صدا کنین🔉👐

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
546
Suscriptores
Sin datos24 horas
+117 días
+2730 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

گفت نمردیم و چه چیزها دیدیم. گفتم ای کاش مرده بودیم و نمی‌دیدیم.. 🖤 :) 🥲🥀
Mostrar todo...
🙉 1❤‍🔥 1💔 1👍 1
م‍‌گ چ‍‌ن س‍‌ال‍‌م‍‌ون‍‌ه کـ‌ه وقتی میگن آرزو کن         ق‍‌ش‍‌ن‍‌گ ت‍ری‍‌ن آرزوم‍‌ون م‍‌رگ‍‌ ش‍‌ده🖤 🥀🙂 @gentleman1701
Mostrar todo...
💔 2👏 1😢 1
00:16
Video unavailableShow in Telegram
4.32 MB
🔥 1😁 1
#شب_خش @gentleman1701
Mostrar todo...
🔥 1😁 1🌚 1
پنج‌ پارت ✨🤍 واکنش✨😕 @gentleman1701
Mostrar todo...
🔥 1👏 1😁 1😢 1
رمان_شجاع نویسنده_🤍 پارت_90 رامین: جددددددددی😃😃 مه: آهسته تر کَر شودوم رامین: معذرت خبه رایان: سلام به همگی 😁 مه: علکیم رامین: هم چکاره بچیم ایشته خوشحالی نکنه امتحان خوب دادی راایان: نگو که خیلی خب دادوم هم مه هم عثمان خوشحال شودوم نشستیم نون خوردیم و جم شد رامین رفت سلمانی رایان هم رفت حمام مم رفتوم گوشی خ وردیشتوم و آرین پیام داده بود صفحه چت: آرین: بازم میگوم خیلی تور دوست داروم ♥️♥️ حالی چیکار کونوم جواب بدون یا نههه😣🥀 وجدان: بگو مم تور دوست داروم مه: برووو چی یاد میده 🫀: چیزی که قلب تو میگه بکن مم به حرف ادامه......
Mostrar todo...
❤‍🔥 1🔥 1👏 1
رمان_شجاع نویسنده_🤍 پارت_ 89 طرف یو با چیشا باز نگاه کردوم که با لبخند نگاه میکرد آرین: خیلی میترسیدوم که بگوم ولی شددد🫠 مه: چ..خب ... هیچی مه آرین: آروم باش هلنااا بگو تو هم مر دوست داری🙂 منتظر نموندوم او وخیستوم که گفت آرین: اگر امشب جواب پیام مر دادی یعنی مر دوست داری اگر ندادی یعنی ای که مر دوست نداری 🙃♥️ بیرون شودوم او سوار موتر شودوم و آمادوم خونه رفتوم دوش گرفتوم و آمادوم اتاق خ و نشستوم به فکر🙄 مه: حالی ای گپ از کجااا شد 😵‍💫 وجدان: خب مایی او بگو مام تور مه: اوف تو ساکت باش 🥴 🫀: مگه او دوست نداری چری قائم میکنی ♥️ از فکر بیرون رفتوم و نشستوم خوده رامین نون خوردوم رامین: چری به فکری 😕 مه: نیوم رامین: رایان هم تا دو ساعت دگه میایه ببینیم چی رقم امتحان داده خوده عثمان😁 مه: امشب آماده باش میریم جواب آخر هه از کاکا فاروغ بگیریم😐 رامین یک جیغ کشید گوش ها مه هنگ کرد ادامه......
Mostrar todo...
🔥 1👏 1😎 1
رمان_ شجاع نویسنده_🤍 پارت_ 88 بعد از درس رفتوم کتابخونه آرین: سلام خوبی 😊 مه: خوبوم تشکر آرین: خوب کمی دیگه مونده بیا امروز خلاص کنیم 😁 مه: باشه بیا بشین نشستیم او پروژه کار میکردیم آرین: خیلی جذابی دختررر🙂 مه: چی😳 آرین: چری سرخ شدی ینی گفتوم مقبولی مه: آها با...باش تشکر آرین: راستی دیروز هم نگفتی پیشونی تو چری زخمی یه مه: هیچی خوب به زمین خوردوم 😑 آرین: مواظب خو باش دگه لبخند زدوم و پروژه خلاص کردین 🙌 مه: بلاخره خلاص شد 🙄 آرین: عاشق تو شودوم هلنا🙂 با ای گپ انگار گوشا مه صوت کشید😳😃 چییی یعنییی آرین عاااشق مه شده 😃😃😃😃 ادامه.......
Mostrar todo...
1👏 1🌚 1
رمان_شجاع نویسنده_🤍 پارت_ 87 آرین: صبر هلناا مه: هوم آرین: ناراحت شدی از دست ازی تعصب کرده😕 مه: نه بابا مهم نیه بمه آرین: مم از دست ازی عصبانی شودوم و از صنف بیرون شودوم 😒 مه: خب نمی شدی درس خو میخوندی😶 آرین: بدون تو مزه نمیده درس خوندن😁 چیزی نگفتوم و رفتیم کتابخونه تا پروژه حل کنیم آرین: پروژه کم مونده اگ امروز بشینیم خلاص میشه بخیر 🙃 مه: آها اگه تو بعد از تایم وقت داری دو ساعت بشینیم خلاص کنیم ای پروژه رو مخ هه🙄😵‍💫 آرین: ههههه مه بتو همیشه وقت داروم بازم حس کردوم رنگ مه پریده ولی برو خو نیاوردوم 😑 زنگ خورد و رفتیم صنف فرشته: عاشق هه بیامادن 😏 مجیب: روز اول بتو لنده باز میگفت فرشته حالی خودیو خوده لنده باز حرفه یی شد۶😂 آرین: گپ زدن خو بفهم تا دهن تو میده نکردوم مجیب: هه فقط از تو میترسوم باز تهدید هایو سیل کن 😂 مه کو بمه عادی شده بود ولی رنگ آرین از عصبانیت سرخ شده بود 🤦‍♀ فرشته: باز ای هلنا ما حالی شناختیم از همه بدتر بوده 😏 مه: دهن خو ببند آشغال تا کی بی ننگی میکنی زر میزنی ته گوش ما😠 فرشته ساکت شد او نشست مجیب: از دست آرین میاماد تمام پوهنتون دوست دختر ها ازینن از دست یو هم میاماد که هلنا دوست دختر خو کن گپ به دهن مجیب بود که آرین یک مشت زد بریو فرشته: مجییییب آرین: گپ زدن ها بفهم مجیب از حد تیر نکن بتوچه مرتکه کو..... 😡😡 مصطفی: خیره لالا آرین بیا بشین استاد زلمی: اینجی چی خبره علی: هیچی استاد همگی نشستیم سر جا خو و درس خو ادامه دادیم ادامه.......
Mostrar todo...
👍 1👏 1👀 1
رمان_شجاع نویسنده_🤍 پارت_ 86 صفحه چت: آرین: خوبی 🫠 مه: خوبوم تخبی آرین: شکر چیکار میکنی مه: هیچکار کار دیشتی؟ آرین: نه ولی مزاحم هوم ☹️ دل مه نماست بریو بگوم ها چون واقعاً مزاحم نبود ولی رو مم نمیشد بگم نه چون اور دوست داروم واقعاً فک کونوم تنها پسر یه که عاشق یونوم و بزو دل دادوم🫠♥️ صفحه چت: مه: نه منظور مه ای نبود 😐 آرین: خاطره فک کردوم که مزاحم تو شودوم جیگر 😉 مه: چی آرین: گفتوم فک کردوم مه: نه ای بفهمیدوم آرین: جیگر نفهمیدی 😂😂😂 مه: ها یجوری😂 تا 12 شاو صد دفعه کلمه جیگر ازی دوباره خوندوم و هر لحظه فقط لبخند روی لبا مه بود🙃 صبح بیدار شودوم دوش گرفتوم و با رامین اینا رفتوم پوهنتون و راستی امروز ساعت 3 امتحان کانکور رایان اینا شروع میشه بخاطر همی خیلی استرس داره🥴 مه: رامین امروز پروژه داروم شاید دیر تر بیام معلوم نیه 😐 رامین: باشه باز خبر میگیروم مه: باش فعلاً  رامین: بای از هم جدا شدین و داخل صنف شودوم که استاد فیروز هم ایستاد بود استاد فیروز: بهبه چی عجب خانم هلنااا😏 مه: 😒 استاد: چری دیر کردی حالی هم داخل صنف شده نمیتونی و غیر حاظر میشی✋🏽 مه: هه جدی میگین خب غیر حاظر کن دگ زور تو بکجا میرسه هه مر از غیر حاظری میترسونه😏 استاد: خیلی بی ادبی میفهمی مه: بله ها نیاز به توصیف تو نیه گفتوم و بیرون شودوم از پشت مم آرین  ادامه........
Mostrar todo...
🔥 1👏 1🙉 1
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.