تکاپوی سرودهای جانباخته؛
"شاید نیمه شبی، کلمات نقاب رنگها را از چهره برداشـتند؛ و جای آبی و خاکستری، اشک جاری شد. که ما شب هنگام با اشکهایمان تهمت به جاودانگی درد میزدیم، با دردهایمان بهتان به عشق؛ بیگانگی رسالت ما بود" - @itscaim .اگر صحبتی بود، فردی اینجاست
Mostrar más386
Suscriptores
Sin datos24 horas
-107 días
-1930 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
اگر پیدیاف کتابها رو میخواید، لینک بیو هست... ناشناس بدید اگر داشتم بفرستم.
حدس زدم دانشجو باشید؛ خوندن این کتاب توی این مقطع از زندگی خیلی مفیده.
در ضمن، به جمع ما خوش اومدید.
«انسان در جستجوی معنا؛ ویکتور فرانکل»
داستایوفسکی میگوید: «تنها از یک چیز میترسم: شایستهٔ رنجهایم نباشم.» هیچ قدرتی روی زمین نمیتواند آنچه را که تجربه کردهاید، از شما بگیرد. اگر زندگی در کل معنادار باشد، رنج کشیدن هم باید معنا داشته باشد.
_ @lika_yellow
من برای جواب شما خیلی فکر کردم؛ از مسخ کافکا تا مرگ ایوان ایلیچ تولستوی و حتی دوئل چخوف رو زیر و رو کردم. بعضیها مثل آناکارنینا حتی توی لیست خودتون هم بودن. حقیقتاً هم همهی اینها مناسبن؛ اما چیزی نشدن که من میخواستم. در نهایت فکر میکنم این کتاب نسبت به لیست خودتون انتخاب مفید و متفاوتتری باشه.
«۱۹۸۴؛ جورج اورول»
اگر خواستید عقیدهای را بسنجید، ابتدا ببینید افرادی که پیرو آن عقیده هستند به جامعهی بشری چه خدمتی کردهاند!
_ @lighthouse05
معلومه که فرق میکنه.
بعضی وقتها هست که آدم دلش میخواد خودش رو با کسی درمیون بذاره و این به شکل غر زدن بروز پیدا میکنه.
در غیر اینصورت فقط برای خالی کردن خودت و توجهطلبیه، که راست میگی؛ فرقی نمیکنه با کی باشه.
https://t.me/fuScintillante/10438
مگه فرق میکنه ادم با کی غر میزنه🫤
تکاپوی سرودهای جانباخته؛
غر زدنی که با هرا نباشه وقت تلف کردن محضه.
«دختری که رهایش کردی؛ جوجو مویز»
مادام؟ تو واقعاً فکر میکنی زن زیبایی نیستی؟ من معتقدم زیبایی توی نگاه آدما پنهون شده. وقتی اون بهم میگه من زیبام، باورم میشه که زن زیباییام، چون اون مرد نگاه زیبایی داره!
_ @takenbythemoon
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.