cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

❛ 𝐒𝖺𝗋𝖺𝗇𝗀

𓍯 ࣪ ᳝ ˑ𝐈𝖿 𝗒𝗈𝗎 𝗐𝖾𝗋𝖾 𝐓𝖾𝖺𝗋.. 𝖨 𝐖𝗈𝗎𝗅𝖽 𝐍𝖾𝗏𝖾𝗋 𝐂𝗋𝗒 𝗂𝗇 𝐟𝖾𝖺𝗋 𝗈𝖿 𝐋𝗈𝗌𝗂𝗇𝗀 𝐔 ִֶָ . ָ࣪ ‹ 𝐊𝗂𝗇𝗀’ T.me/LunaRoossa #𝘐𝘕𝘍𝘑 𝐐𝗎𝖾𝖾𝗇’ T.me/EstrellaRadiante #𝘟𝘕𝘍𝘗

Mostrar más
El país no está especificadoEl idioma no está especificadoLa categoría no está especificada
Publicaciones publicitarias
202
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

بافت صورتی مادربزرگ،شال شیری رنگ و پوتین های کوتاه. به اسمان خیره شده بودم که نسیم خنک ناخواسته چشم هایم را بست و لبخند به روی صورتم آورد. اما..این چه چیزی بود!من در بیداری رویا میدیدم!تکه ای از ماه.. با چشمان بسته قدم برمیداشتم و صدای خش خش برگ ها جای خود را به نجوایی نا اشنا اما دلنشین داد قلبم تاب نمی اورد،من همان تکه ای از ماه را میخواستم،دویدم.. به شخصی برخورد کردم،نمیخواستم چشمانم را باز کنم دستم را روی صورت مرد کشیدم چشم هایی درشت بینی تراشیده لب هایی که لبخندشان زیر دستم حس میشد و بالاتر ملاهی بر سر.. -تو کی هستی؟ +ژنرال -ژنرال،من..من نمیتونم بهتون نگاه کنم.میشه کمکم کنید باید ماهم رو پیدا کنم دستم را گرفت، به سمتش کشیده شدم این چه بویی است..؟ آرامش..! دستانش را دورم حصار کرد،گویی که من تک گل رز باغی باشم -چشم هات رو باز کن باترس فریاد زدم* +نه..‌نه ژنرال من نمیتونم کلاهش را از سر برداشت و ارام زمزمه کرد -بیدارشو چشم هایم را باز کردم این رویا بود! نه امکان نداشت.. ماه این بار نام دیگری داشت و تو ژنرال محکوم به دوست داشته شدن هستی.. #𝖧𝖺𝗉𝗉𝗒1𝖬𝗈𝗇𝗍𝗁𝖶𝗂𝗍𝗁𝖴 #𝖳𝗈_𝖬𝗒_𝖪𝗂𝗇𝗀 𝟎𝟎:𝟎𝟎 𝐈 𝐋𝐎𝐕𝐄 𝐔
Mostrar todo...
بافت صورتی مادربزرگ،شال شیری رنگ و پوتین های کوتاه. به اسمان خیره شده بودم که نسیم خنک ناخواسته چشم هایم را بست و لبخند به روی صورتم آورد. اما..این چه چیزی بود!من در بیداری رویا میدیدم!تکه ای از ماه.. با چشمان بسته قدم برمیداشتم و صدای خش خش برگ ها جای خود را به نجوایی نا اشنا اما دلنشین داد قلبم تاب نمی اورد،من همان تکه ای از ماه را میخواستم،دویدم.. به شخصی برخورد کردم،نمیخواستم چشمانم را باز کنم دستم را روی صورت مرد کشیدم چشم هایی درشت بینی تراشیده لب هایی که لبخندشان زیر دستم حس میشد و بالاتر ملاهی بر سر.. -تو کی هستی؟ +ژنرال -ژنرال،من..من نمیتونم بهتون نگاه کنم.میشه کمکم کنید باید ماهم رو پیدا کنم دستم را گرفت، به سمتش کشیده شدم این چه بویی است..؟ آرامش..! دستانش را دورم حصار کرد،گویی که من تک گل رز باغی باشم -چشم هات رو باز کن باترس فریاد زدم* +نه..‌نه ژنرال من نمیتونم کلاهش را از سر برداشت و ارام زمزمه کرد -بیدارشو چشم هایم را باز کردم این رویا بود! نه امکان نداشت.. ماه این بار نام دیگری داشت و تو ژنرال محکوم به دوست داشته شدن هستی.. #𝖧𝖺𝗉𝗉𝗒1𝖬𝗈𝗇𝗍𝗁𝖶𝗂𝗍𝗁𝖴 #𝖳𝗈_𝖬𝗒_𝖪𝗂𝗇𝗀
Mostrar todo...
1.91 MB
FFr2SFbXwAQ8UEi.mp48.97 KB
کویینم
Mostrar todo...
𝟎𝟎 : 𝐌𝐲 𝐊𝐢𝐧𝐠 🍷❤️‍🔥
Mostrar todo...
IMG_4670.MP41.34 MB
خب باشه قبول دوستم داری افرین
Mostrar todo...
عیوووف
Mostrar todo...
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.