بامشی
بامشی یعنی پیشی ، یعنی میو 🐈⬛🐈 اینجا گاهی غر میزنم گاهی شعر میخونم گاهی عکس میذارم خونه ی خودتونه☕🍪 https://t.me/BiChatBot?start=sc-817076-AAdsbNs @bameshikade_bot
Mostrar más195
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
I love writting letters.
چند وقتی میشه به نامه نوشتن فکر میکنم. یادمه قدیما واسه دخترخالههام یا دوستام نامه مینوشتم. با کاغذ پاکت درست میکردم... نقاشی میکشیدم... و تو ورقه تمام چیزهایی که باید رو مینوشتمم و بعضی اوقات حتی چرتو پرت مینوشتم. گاهی برای یادگاری مینوشتم و گاهی از دلتنگی.
این باعث میشه فکر کنم چه چیزهایی تغییر کرده، چقدر تغییر کردم و چطور شد که دیگه نامه نمینویسم؟ حداقل برای خودم؟ برای خودمِ آینده.
Repost from عین الدوله
با استفاده از رسانه و تبلیغات علت کمبود گاز رو میندازن گردن شهرها و خانوادههای پرمصرف و مظلومانه حرف میزنن که لطفاً یکی دو درجه کمتر مصرف کنید تا گاز به بقیه مناطق هم برسه و این تصویر جلوه داده میشه که خب علت نداشتن گاز ما بیشتر مصرف کردن بقیه میتونه باشه و مردم مقصر نشون داده میشن ولی کسی به این نکته اشاره نمیکنه که ما توان استخراج و سرمایه گذاری نداریم و جلوی قاچاق سوخت رو هم نمیتونیم بگیریم و مشکل مدل مصرف مردم نیست و سیاستهای ما مشکل داره.
اولین بار که در آغوش گرفتمش به خدا گفتم مدفنِ من اینجاست یا جونمو الآن همینجا بگیر یا اصلا نگیر .
یک روزه که پریودم و با مدت زمان pms هم که جمع کنی ۴ روزه که مدام به خودم میگم:
It's ok. It will be ok. No no no do not cry girl. It's gonna be fine.
خرمالو
ازدواج ممنوعه
آقاجون و مادرجون درحال مسابقه
قشنگترین اندینگ
نامه نویسی
انشای سه سال پیش و اسما گیری
لپ لپ
اسمارتتیس
گشت ارشاد ناتوان
راهِ گِلی
خورشت مادرجون
فک کوچکولو
هودی نسکافهای
رژِ صورتی
جورابِ راه راه
فغانسز
بالاخره چتری
دوبار گم کردن کیفپول در کمتر از یک ربع
حنا
به یاد ذرت مکزیکی منفور
سرویس تحویل کیکی
جیجی و لیلی
کیوتچه
نارنج
"هوا هوای راشاست"
"برات یه چیزی گرفتم ولی باید قول بدی جلوی من بازش کنی تا ببینم چیه"
"مگه من میذارت و میرم؟"
"واقعا سرما میتونه جدایی بندازه؟"
"مادرجون بخدا دارم میترکم"
"چقدر خوشتیپ شدی نشناختمت"
"زود برگرد"
"به جان جدم نیستی در حدم"
"حس میکنم در حال جویدن آهنم"
"مادرجون به آقاجون گفت اتا نونه کدبانو باشی؟!"
"او مره ورنه قربون پلی"