cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

💃خانومانه 💃

Put on my eyes That is better than me در دو چَشمِ من نشین، ای آن که از من، من‌تری #مولانا ♡ به قلم: بآنو🖋️ تبلیغات: @arghavanz11 ツ🔥🔥

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
12 352
Suscriptores
-2524 horas
-1027 días
-71630 días
Distribuciones de tiempo de publicación

Carga de datos en curso...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Análisis de publicación
MensajesVistas
Acciones
Ver dinámicas
01
#سرگرد_و_بانو #پارت_۳۶۲ :جناب سروان با اخم گفت ...صداتو ببر ،این ننه من غریبم رو برای من بازی نکن، منی که تورو خوب میشناسم صفدر سگ سیبیل_ فقط بگو بینم این دوتا مشتریهاتن یا نه؟؟؟ ...بااخم به صفدر نگاه کردم یعنی اگه می گفت اره میکشمتش :صفدر مکثی کرد و گفت ...نه، این آقا نه، ولی این دختره مشتریمه_ ...چشامممم گردددد شددد، کثافططططط ،، داشت میگفتتتت من مشتریشمممم :با غضب گفتم چی میگیی تووو؟؟_ :رو به جناب سروان گفتم ...بخدا دروغ میگه، داره چاخان میکنه، من اصال_ :جناب سروان دستش رو باال اورد و گفت جناب ستوده این خانم فامیلتونه؟؟ _ :کیان که اصال گیج شده بود گفت ...نه ولی اشناس، می شناسمش _ ...پس این خانم تا زمانیکه تست اعتیاد بدن اینجا میموننن، جناب ستوده شما میتونید برید_ :کیان سریع گفت ...وصیغه میزارم براش نه،گفتم که امشب اینحاست، فردا تستش منفی بود می تونه بره_ ...شما برید دیگه :باناراحتی به کیان نگاه کردم سمتم اومد و گفت ...نگار_ :دستمو باال آوردم و گفتم ...بیخیال کیان ،یه شبه دیگه، فردا مشخص میشه این عوضی دروغ گفته و بعد آزاد میشم_ :کیان نگران نگاهم کرد و گفت ...نمیتونم ولت کنم_ :باشوخی گفتم ...برو تا خودتم نگرفتن_ :نیمچه لبخندی زد و گفت ..برات خوراکی و شام میارم اصال تو محوطه میخوابم تا تنها نباشی
2 77013Loading...
02
عشق ممنوعه نویسنده: آرزو هاشم آبادی ژانر:  #عاشقانه #معمایی تعداد صفحات: ۳۱۲ خلاصه: عشقی  ممنوعه و پنهان شده میان قلب مردی که جوان مردانه پای این احساس میماند تا نکند خواهر زاده اش از این عشق مطلع شود...در این بین حضور مردی دیگر از دیار غربت....مردی از گذشته تلخ ، که کینه و انتقامش باعث میشود معادلات زندگی خیلی از آدم های  این قصه بهم بریزد....عشق ....جنون....نفرت...انتقام چه بر سر رامانای کوچک می آورد؟!
5 32942Loading...
03
رمان :  #آچمز نویسنده : #عادله_حسینی ژانر :  #عاشقانه #انتقامی خلاصه : داستان خواستن ها و پس گرفتن هاست. داستان زندگی پسری که برای احقاق حقش پا به ایران می گذارد. دل بستن به دختر فردی که حقش را ناحق کرده خارج از برنامه هایش است اما مردانه دل می دهد و حالا امیر نه قصد دارد نه از حقش بگذرد و نه نیتی برای گذشتن از دلارام دارد. این ماجرا به کجا ختم می شود؟!
5 07229Loading...
04
هوش مصنوعی دلار آمریکا را شکست داد❗️ متخصصین اروپایی توانستند ، توسط یک هوش مصنوعی برای اولین بار در جهان دلار واقعی تولید کنند. ابتدا این هوش مصنوعی در دسترس ایرانی‌ها نبود، ولی با مذاکرات آقای سجاد نجفی فرد تاثیر‌گذار‌ در‌حوزه ی اقتصادی کشور‌، توانستند برای تعداد بسیار‌محدودی از ایرانی ها، اشتراک این هوش مصنوعی را به صورت‌رایگان‌ دریافت کنند ، این هوش مصنوعی بدون دخالت دست به صورت‌۲۴ ساعته شبانه روز دلار واقعی ایجاد میکند برای دریافت رایگان این‌ هوش مصنوعی وارد کانال زیر شو👇 https://t.me/najafitrader
1 7000Loading...
05
تا حالا شده مسیر داستانی که می بینی رو خودت بسازی؟ اینجا زندگی چهار نوجوون از نزدیک در جریانه.. کیانا، مهدی، شریفه و سبحان زندگیشون رو طوری که دوست دارید، براتون روایت می کنن. آینه ها یه تجربۀ جدیده .. توش غرق می شی، از دستش نده! بیا از راویتو ببین: https://lnk.amaroid.net/s/1FnRJAWT
1 8671Loading...
06
🔹۱۰درصد تخفیف ویژه 💥 🔥اورجینال بخرید باگارانتی ۵ساله، پرداخت در محل شما🔥 ❌✔️همراه با اشانتیون ✔️❌ فروش ویژه انواع کولرگازی ، تلویزیون ، ظرفشویی و لباسشویی و جهزیه کامل اقای جعفری📲 09184979115 @jafariii9115 خانم جعفری📲 09170666233 @jafari_6233 💠دیدن اجناس در کانال 👇👇👇👇 https://t.me/aftabbane1
1 9610Loading...
07
#سرگرد_و_بانو #پارت_۳۶۱ :مرد با اخم گفت ...راه بیافتی بینم، تو کالنتری مشخص میشه، راه بیافت_ :کیان تند گفت ...من کیان ستوده مالک رستوران های _ :مرد بین حرفش پرید و گفت ...برووو تو ماشینن_ :آروم به کیان گفتم ..بهتره بریم_ :کیان حرفی نزد، سوار ون شون شدیم، وقتی که سوار شدیم با غضب به صفدر گفتم ...همش تقصیر توهه، معلوم نیست چه گندی باال آوردی_ :صفدر با التماس گفت ...دستم به دامنت نزار منو نگه دارن_ با عصبانیت رومو ازش گرفتم، پنج دقیقه بعد به کالنتری رسیدم تا زمانیکه واردش نشدیم اصال جواب نمی دادن که ...چرا مارو با صفدر گرفتن ...بابام این وسط آروم و ساکت نشسته بود و سرش پایین بود :وارد اتاق جناب سروان که شدیم، کیان سریع کارت شناساییشو درآورد و روی میز گذاشت و گفت من کیان ستوده هستم، مطمعنم اسمم به گوشتون خورده، دلیل اینکارتون چیه؟؟؟ _ :جناب سروان نگاهی به کارت شناساییش کرد و گفت بله میشناسم جناب ستوده، ولی خب اون مردی که شما در خونش بودین ساقی بوده و مامورا چون به شما مظنون _ ...شدن گرفتنتون، آخه جدیدا برای محله های پولدارا جنس و مشروب می بره :با این حرفش صفدر با عجز و ناله گفت هی آقا ساقی چی کشک چی دوغ چی؟؟_ ...من با این پای چالقم چطوری ساقی باشم؟؟ دسیسه برا چیدن میهمان زیر اینو بزنن باور نکنید ...من بذبختم، ذلیلمممم ای خداااا
4 98815Loading...
08
آیا میدانستید اگر شما  سال گذشته  100 میلیون تومان ارز دیجیتال ston می خریدید، الان ۲۰ میلیارد تومان سرمایه داشتید!💵 کانال زیر چنین ارز هایی معرفی میکنه حتما عضو بشید 👇👇 ARZ_ASADI ARZ_ASADI
1 9451Loading...
09
رمان: #خیزران نویسنده: #گیسو_خزان ژانر: #عاشقانه خلاصه: گیسا.. دختری که در سن شونزده سالگی به صلاحدید بزرگترهاش مجبور به ازدواج با پسرخاله اش می شه..ولی شب عروسی به خاطر لو رفتن مدرک قاتل بودنش از ترس اعدام فرار می کنه! حالا بعد از ده سال.. گیسا یه دختر بیست و شش ساله شده که از راه تن فروشی کسب درآمد می کنه و تو یکی از همین شبا.. شوهر سابقش سر راهش سبز میشه و تصمیم می گیره با زورگویی و حبس کردنش توی خونه گیسا رو از این کار منصرف کنه.. غافل از اینکه گیسا هدفی داره که برای رسیدن بهش باید...
3 64038Loading...
10
رمان : #بی‌_تو‌_جهانم‌_خالیست نویسنده : #آیدا_باقری ژانر : #عاشقانه‌ #طنز‌ #معمایی خلاصه : نهال امیرخانی، دانشجویی از تبار پاکستان که برای پرستاری از عمه‌خانوم وارد عمارت سوت و کور نیک‌نام ها می‌شه و بی‌خبر از اومدن سرگرد امیرحافظ نیک‌ نام، اونجا ساکن می‌شه تا جایی که نتیجه ی این بی‌خبری، میشه اولین سوتیِ نهال، تو اولین دیدارش با این جناب سرگرد بداخلاق و همیشه طلبکار باید دید چه اتفاقی میوفته  که نهال مجبور می‌شه به...
3 50544Loading...
11
تعمیرات رایگان گوشی با بیمه دیجی‌پی📱 فرقی نداره گوشیت چی باشه😮 با کمترین حق‌بیمه و بالاترین پوشش خسارات ۱۰۰ درصد هزینه تعمیرات و ۹۰٪ خسارت ناشی از سرقت گوشیت رو پرداخت / جبران می‌کنیم.💙 قبل حادثه گوشیت رو بیمه کن👇 https://dgpy.ir/he
2 2860Loading...
12
وام فوری دیجی‌پی 🔵 ۱۰ تا ۵۰ میلیون تومان 🟢 بدون ضامن با سفته الکترونیک یا یک برگ چک 💰دریافت از یک تا ۷ روز کاری همین الان وامت رو بگیر👇 https://dgpy.ir/iu ۱. روی لینک بزن ۲. شماره موبایلت رو وارد کن ۳. روی دریافت وام کلیک کن ◽دیجی‌پی◽
2 2280Loading...
13
#سرگرد_و_بانو #پارت#۳۶۰ صبح با کیان سمت خونهی صفدر رفتیم، وقتی وارد کوچشون شدیم دم در خونش دیدم مشغول بحث و دعوا با ...بابامه :با دیدنشون سریع از ماشین پیاده شدم و سمتشون دویدم هووی چیکارش داری؟؟_ :صفدر همینکه چشمش به من خورد قدمی عقب رفت و گفت ...کاریش ندارم خانوم، فقط این اول صبحی رم کرده و میخواد بره، منم دارم میگیرمش تا نره_ :بااخم گفتم ..دستت رو بکش_ :دستش رو از روی وسایل بابام کشید ، بابام راه افتاد،دنبالش رفتم و گفتم کجا میخوای بری؟؟؟ _ جایی داری ؟؟ جواب نداد و همون طور بی حرف ادامه داد... به کیان که داشت از ماشین پیاده میشد اشاره زدم که سریع جلوی :بابام اومد و گفت خب بگید کجا میرید؟؟_ ..اصال بیایید ما میرسونیمتون :اما بابام باز بی حرف کیان رو پس زد و خواست برع، این بار گوشهی ساکش رو گرفتم و با عصبانیت گفتم معلومع چت شده؟؟؟ _ ...سرش رو باال اورد و بهم نگاه کرد، چشاش بی حس بود :آب دهنم رو قورت دادم و کمی آرومتر گفتم چیزی شده ؟؟ _ چرا داری میری ؟؟؟ :کیان در ادامه حرفم گفت اگه چیزی ناراحتتون میکنه بگید ؟_ ...اتفاقی افتاده :زیرچشمی به کیان نگاه کرد و گفت ....باید برم_ ...خب کجا؟؟ بگید میرسونیمتون_ ...با صدای آژیر پلیس به ماشین پلیسی که متوقف شد نگاه کردیم چندتا پلیس از ماشین اومدن پایین و سریع سمت صفدر دویدن، صفدر تا خواست در حیاطش رو ببنده دیر شده بود ...و پلیس بس دست بند زد :یکی دیگشون سمت ما اومد و گفت شما اینجا چیکار میکنید ؟؟_ ...یاهلل راه بیافتید :کیان با تعجب گفت چی؟؟ برای چی؟؟؟ _
3 5038Loading...
14
آیا میدانستید اگر شما  سال گذشته  100 میلیون تومان ارز دیجیتال ston می خریدید، الان ۲۰ میلیارد تومان سرمایه داشتید!📌 کانال زیر چنین ارز هایی معرفی میکنه حتما عضو بشید 👇👇 ARZ_ASADI ARZ_ASADI
1 6780Loading...
15
رمان #خورشید_و_یخ نویسنده: #دلارام_مقصود_لو ژانر: #عاشقانه خلاصه: دختری به نام ارامش است…این دختر زندگی یه نواختی داشته و از خدا می خواهد تا به او یک عشق یا حتی سختی بدهد… این دختر با پسری اشنا می شود که این پسر بسیاد بداخلاق خشک و بی احساس است… نام پسر رامتین است… رامتین از همان ابتدا که ارامش رامی بیند عاشقش می شود و دنبال او می افتد و به هر نحوه ای شده کاری می کند تا زود به زود ارامش را ببیند… رامتین ارامش را دوست داشت اما نمی توانست به او بفهماند و عشقش ارامش را اذیت می کرد… بعد از مدتی اتفاقی بین این دو می افتد که مجبور می شوند با هم ازدواج کنند رامتین از این موضوع خوشحال بود اما ارامش نه…
4 53544Loading...
16
رمان : #صاعقه_در_باروت_عشق ژانر : #عاشقانه #طنز #کلکلی نویسنده : #عاطفه_مرادی خلاصه : بهادر پسری زخم خورده و پولدار که به خاطر خیانت پدرش به مادرش از عشق و دخترا متنفره تا یه روز یه دختر زبون دراز و نیم وجبی سرراز زندگیش در میاره که با خرابکاریا و سرتقیاش بهادر و عاصی میکنه اما خب بهادر یه روز به خودش میاد و میبینه که...
3 42659Loading...
17
🔥تخفیف ویژه🔥 ✳️بهترین ابزارآلات رو از اینجا بخر! ✔️انواع ابزارآلات برقی_دستی_بادی ✔️انواع ادوات کشاورزی_باغبانی ✔️انواع کارواش های خانگی_صنعتی ✳️خیلی راحت ابزار مورد نظر خودتون رو انتخاب کنید و خرید کنید ✳️امکان خرید حضوری و اینترنتی👇👇👇 https://t.me/joinchat/WKJpeMZ80Ki1extW https://t.me/joinchat/WKJpeMZ80Ki1extW صفحه اینستاگرام👇 http://instagram.com/rayantools
3 0481Loading...
18
سود روزانه ۱۰۰ تا ۳۰۰ درصد از ترید با هوش مصنوعی شرکت وست اینوست  واریز و برداشت آنی و فوری تسویه سود روزانه و ثابت لینک عضویت: https://t.me/+1gmK8SVeVydlMGVk آدرس وبسایت: https://ves4.com
2 4250Loading...
19
#سرگرد_و_بانو #پارت_۳۵۹ دوباره حرف خودم رو زدم ...گفتم که بیخیال_ :امیر با حرص گفت ....سلیطههههی لجبااازززز_ ...من که باالخره میفهمم ولی باشه بیخیال :چقدر وقتی حرص میخورد عالی میشد، لبخندی زدم و گفتم من دیگه برم بخوابم، کاری نداری؟؟ _ چه زود مگه مرغی؟؟؟ _ ...نه می خوام یکم درس بخونم _ درس؟؟ درس چی؟؟ _ یادم نبود که بهش نگفتم کنکور دارم میخونم، قبال از ترس اینکه اجازه نده نمیگفتمت ولی االن ترسی نداشتم پس با :خیال راحت گفتم ...برای کنکور میخونم_ ...اوه تبریک میگم، آفرین که تصمیم گرفتی درس بخونی_ ...ممنون_ ...پس مزاحمت نمیشم، خوب بخوابی بچه_ ...خداخافط_ قطع کرد، به صحفه گوشی نگاه کردم، مطمعنم اگه از وجود خانواده و گذشتم باخبر بشه بدون معطلی ترکم میکنه، .پس نباید خیلی وابستش بشم باید احساسمو کنترل کنم تا اوج نگیره ...سمت کتابا رفتم تا کمی ازشون رو بخونم
3 48413Loading...
20
رمان: #فانوس ژانر: #عاشقانه #اجتماعی #معمایی نویسنده: #MaHtab خلاصه: باران دختریه که توی یه فانوس با مادرش زندگی میکنه تا اینکه یه روز مادرش کشته میشه و صاحب اون فانوس که در اصل صاحب کار باران و مادرش هم بوده سمت بارانو از اشپز به ساقی در مهمونی شبانه تغییر میده و …داستان اصلی از جایی شروع میشه که یه مرد باران و از دست صاحب کارش نجات میده….
3 44136Loading...
21
🔴 دنیای لوازم خانگی اصلی با کمترین قیمت 🇩🇪بوش آلمان🇰🇷الجی کره🇰🇷سامسونگ 👇👇هر برند و لوازم خانگی بخوای توکانال زیر هست با قیمت های باور نکردنی🤩فقط کافیه عضو بشی وسرچ کنی😍😍😍👇👇 🟣 https://t.me/marzonline2023 مشاوره حرفه ای و رایگان👇👇 📞 09188817810 🆔 @marzonline_tranding 🅰️ارسال رایگان 🅰️تسویه درب منزل 🅰️تضمین اصالت کالا 🅰️گارانتی معتبر وشرکتی 👇👇👇 https://t.me/marzonline2023
2 4970Loading...
22
🟥 توزیع مجدد اقلام یدکی خودروهای داخلی در سامانه ایرانکو آغاز شد! ◾️این سبد حمایتی شامل: دیسک و صفحه کلاچ ،لنت ترمز، شمع موتوری ، تسمه تایمینگ ، تسمه دینام  می‌باشد. ◻️جزئیات این طرح: ◾️ارائه به هر کد ملی بالای ۱۸ سال یک سبد به نرخ واردکننده. ◾️تحویل با همکاری پست ویژه جمهوری اسلامی ایران 🟩متقاضیان می‌توانند جهت دریافت کالا به سامانه رسمی ایرانکو به نشانی زیر مراجعه نمایند : 《●  www.iranko.ir  ●》 🇮🇷۲۰
2 4852Loading...
23
#سرگرد_و_بانو #پارت_۳۵۸ :با این حرفاش و فکر کردن به مرگش بغض کردم ...این حرفارو نزن_ اخی نگاریم بغض کردی؟؟؟ _ ...قربون دل کوچولوت بره بچه من که نمی خواستم ناراحتت کنم فقط میخواستم بگم که ممکنه هر لحظه از دستم بدی و نباشم پس اینقدر سلیطه ...نباش بچم ...خیلی خری_ :امیر تک خنده ای کرد و گفت ...دس سوما درد نکنه، خرمونمم کردی_ ...تعارف نکن چیز دیگه ای خواسی بکن :با لحن بچگونهای گفتم ...گاو پلید هم هستی_ ..کمه بیشتر بگووو_ :با لبخند گفتم همینقدر دیگه کافیه، امیر؟؟ جون؟؟_ :از حرفی که میخواستم بزنم پشیمون شدم و گفتم ...هیچی_ ...خب بگو ، چی میخواستی بگی؟هووم؟ منتظرم_ :نفس سردی کشیدم و گفتم ...میخواستم بگم کاش یکم زودتر بهم میگفتی که میخوای زنت بشم_ :مکثی کرد و بعد پرسید مگه االن چیشده؟؟ _ ...تو همون نگاری و منم همون امیر ...یه اتفاقاتی افتاده که دیگه من همون نگار نیستم _ چه اتفاقاتی؟؟؟_ ...بیخیال بگذریم_ :لحنش رو کمی تند کرد و گفت بگذریمممم؟؟ داری میگی یه اتفاقاتی افتاده که دیگه مثل قبل نیستی؟ بعد میگی بیخیال؟؟_ حالت خوشه نگار ؟؟؟ ...من دارم جدی حرف میزنم ،بگو چیشده
2502Loading...
#سرگرد_و_بانو #پارت_۳۶۲ :جناب سروان با اخم گفت ...صداتو ببر ،این ننه من غریبم رو برای من بازی نکن، منی که تورو خوب میشناسم صفدر سگ سیبیل_ فقط بگو بینم این دوتا مشتریهاتن یا نه؟؟؟ ...بااخم به صفدر نگاه کردم یعنی اگه می گفت اره میکشمتش :صفدر مکثی کرد و گفت ...نه، این آقا نه، ولی این دختره مشتریمه_ ...چشامممم گردددد شددد، کثافططططط ،، داشت میگفتتتت من مشتریشمممم :با غضب گفتم چی میگیی تووو؟؟_ :رو به جناب سروان گفتم ...بخدا دروغ میگه، داره چاخان میکنه، من اصال_ :جناب سروان دستش رو باال اورد و گفت جناب ستوده این خانم فامیلتونه؟؟ _ :کیان که اصال گیج شده بود گفت ...نه ولی اشناس، می شناسمش _ ...پس این خانم تا زمانیکه تست اعتیاد بدن اینجا میموننن، جناب ستوده شما میتونید برید_ :کیان سریع گفت ...وصیغه میزارم براش نه،گفتم که امشب اینحاست، فردا تستش منفی بود می تونه بره_ ...شما برید دیگه :باناراحتی به کیان نگاه کردم سمتم اومد و گفت ...نگار_ :دستمو باال آوردم و گفتم ...بیخیال کیان ،یه شبه دیگه، فردا مشخص میشه این عوضی دروغ گفته و بعد آزاد میشم_ :کیان نگران نگاهم کرد و گفت ...نمیتونم ولت کنم_ :باشوخی گفتم ...برو تا خودتم نگرفتن_ :نیمچه لبخندی زد و گفت ..برات خوراکی و شام میارم اصال تو محوطه میخوابم تا تنها نباشی
Mostrar todo...
👍 97❤‍🔥 14 12🥴 10😱 4🤣 4🤨 4😐 4🥱 1
عشق ممنوعه نویسنده: آرزو هاشم آبادی ژانر:  #عاشقانه #معمایی تعداد صفحات: ۳۱۲ خلاصه: عشقی  ممنوعه و پنهان شده میان قلب مردی که جوان مردانه پای این احساس میماند تا نکند خواهر زاده اش از این عشق مطلع شود...در این بین حضور مردی دیگر از دیار غربت....مردی از گذشته تلخ ، که کینه و انتقامش باعث میشود معادلات زندگی خیلی از آدم های  این قصه بهم بریزد....عشق ....جنون....نفرت...انتقام چه بر سر رامانای کوچک می آورد؟!
Mostrar todo...
👍 5
رمان :  #آچمز نویسنده : #عادله_حسینی ژانر :  #عاشقانه #انتقامی خلاصه : داستان خواستن ها و پس گرفتن هاست. داستان زندگی پسری که برای احقاق حقش پا به ایران می گذارد. دل بستن به دختر فردی که حقش را ناحق کرده خارج از برنامه هایش است اما مردانه دل می دهد و حالا امیر نه قصد دارد نه از حقش بگذرد و نه نیتی برای گذشتن از دلارام دارد. این ماجرا به کجا ختم می شود؟!
Mostrar todo...
👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
هوش مصنوعی دلار آمریکا را شکست داد❗️ متخصصین اروپایی توانستند ، توسط یک هوش مصنوعی برای اولین بار در جهان دلار واقعی تولید کنند. ابتدا این هوش مصنوعی در دسترس ایرانی‌ها نبود، ولی با مذاکرات آقای سجاد نجفی فرد تاثیر‌گذار‌ در‌حوزه ی اقتصادی کشور‌، توانستند برای تعداد بسیار‌محدودی از ایرانی ها، اشتراک این هوش مصنوعی را به صورت‌رایگان‌ دریافت کنند ، این هوش مصنوعی بدون دخالت دست به صورت‌۲۴ ساعته شبانه روز دلار واقعی ایجاد میکند برای دریافت رایگان این‌ هوش مصنوعی وارد کانال زیر شو👇 https://t.me/najafitrader
Mostrar todo...
Repost from N/a
01:29
Video unavailableShow in Telegram
تا حالا شده مسیر داستانی که می بینی رو خودت بسازی؟ اینجا زندگی چهار نوجوون از نزدیک در جریانه.. کیانا، مهدی، شریفه و سبحان زندگیشون رو طوری که دوست دارید، براتون روایت می کنن. آینه ها یه تجربۀ جدیده .. توش غرق می شی، از دستش نده! بیا از راویتو ببین: https://lnk.amaroid.net/s/1FnRJAWT
Mostrar todo...
00:13
Video unavailableShow in Telegram
🔹۱۰درصد تخفیف ویژه 💥 🔥اورجینال بخرید باگارانتی ۵ساله، پرداخت در محل شما🔥 ❌✔️همراه با اشانتیون ✔️❌ فروش ویژه انواع کولرگازی ، تلویزیون ، ظرفشویی و لباسشویی و جهزیه کامل اقای جعفری📲 09184979115 @jafariii9115 خانم جعفری📲 09170666233 @jafari_6233 💠دیدن اجناس در کانال 👇👇👇👇 https://t.me/aftabbane1
Mostrar todo...
👍 1
#سرگرد_و_بانو #پارت_۳۶۱ :مرد با اخم گفت ...راه بیافتی بینم، تو کالنتری مشخص میشه، راه بیافت_ :کیان تند گفت ...من کیان ستوده مالک رستوران های _ :مرد بین حرفش پرید و گفت ...برووو تو ماشینن_ :آروم به کیان گفتم ..بهتره بریم_ :کیان حرفی نزد، سوار ون شون شدیم، وقتی که سوار شدیم با غضب به صفدر گفتم ...همش تقصیر توهه، معلوم نیست چه گندی باال آوردی_ :صفدر با التماس گفت ...دستم به دامنت نزار منو نگه دارن_ با عصبانیت رومو ازش گرفتم، پنج دقیقه بعد به کالنتری رسیدم تا زمانیکه واردش نشدیم اصال جواب نمی دادن که ...چرا مارو با صفدر گرفتن ...بابام این وسط آروم و ساکت نشسته بود و سرش پایین بود :وارد اتاق جناب سروان که شدیم، کیان سریع کارت شناساییشو درآورد و روی میز گذاشت و گفت من کیان ستوده هستم، مطمعنم اسمم به گوشتون خورده، دلیل اینکارتون چیه؟؟؟ _ :جناب سروان نگاهی به کارت شناساییش کرد و گفت بله میشناسم جناب ستوده، ولی خب اون مردی که شما در خونش بودین ساقی بوده و مامورا چون به شما مظنون _ ...شدن گرفتنتون، آخه جدیدا برای محله های پولدارا جنس و مشروب می بره :با این حرفش صفدر با عجز و ناله گفت هی آقا ساقی چی کشک چی دوغ چی؟؟_ ...من با این پای چالقم چطوری ساقی باشم؟؟ دسیسه برا چیدن میهمان زیر اینو بزنن باور نکنید ...من بذبختم، ذلیلمممم ای خداااا
Mostrar todo...
👍 79 13😱 7😁 4❤‍🔥 3😐 3🔥 2🥰 2🥱 1
Photo unavailableShow in Telegram
آیا میدانستید اگر شما  سال گذشته  100 میلیون تومان ارز دیجیتال ston می خریدید، الان ۲۰ میلیارد تومان سرمایه داشتید!💵 کانال زیر چنین ارز هایی معرفی میکنه حتما عضو بشید 👇👇 ARZ_ASADI ARZ_ASADI
Mostrar todo...
رمان: #خیزران نویسنده: #گیسو_خزان ژانر: #عاشقانه خلاصه: گیسا.. دختری که در سن شونزده سالگی به صلاحدید بزرگترهاش مجبور به ازدواج با پسرخاله اش می شه..ولی شب عروسی به خاطر لو رفتن مدرک قاتل بودنش از ترس اعدام فرار می کنه! حالا بعد از ده سال.. گیسا یه دختر بیست و شش ساله شده که از راه تن فروشی کسب درآمد می کنه و تو یکی از همین شبا.. شوهر سابقش سر راهش سبز میشه و تصمیم می گیره با زورگویی و حبس کردنش توی خونه گیسا رو از این کار منصرف کنه.. غافل از اینکه گیسا هدفی داره که برای رسیدن بهش باید...
Mostrar todo...
👍 1
رمان : #بی‌_تو‌_جهانم‌_خالیست نویسنده : #آیدا_باقری ژانر : #عاشقانه‌ #طنز‌ #معمایی خلاصه : نهال امیرخانی، دانشجویی از تبار پاکستان که برای پرستاری از عمه‌خانوم وارد عمارت سوت و کور نیک‌نام ها می‌شه و بی‌خبر از اومدن سرگرد امیرحافظ نیک‌ نام، اونجا ساکن می‌شه تا جایی که نتیجه ی این بی‌خبری، میشه اولین سوتیِ نهال، تو اولین دیدارش با این جناب سرگرد بداخلاق و همیشه طلبکار باید دید چه اتفاقی میوفته  که نهال مجبور می‌شه به...
Mostrar todo...