SnobbyGirl

بچه ها من اصلا نمیفهمم روزا چرا انقد تند تند داره میگذره، به هیچی نمیرسم! فقط صبح شب میشه،شب صبح🫥

خستمه 😭

باید بیام راجع به خیلی چیزا بنویسم و حرف بزنم !

برای مامانم گوشی خریدم، از خیلی وقت این توی مغزم بود با اینکه میتونستم برای خودم با اون پول یکاری کنم اما خوشحالی مامانم برام مهمتر بود، اونم بعد از گذروندن غم فقدان مادرش، شاید بهتر بگم این جایزه ای شد براش چون شروع به تراپی رفتن و مشغول کار کردن روی خودش شد.

اینم مورد علاقمه خیلی😻🫠 به همراه سامی و ساراه

عجالتا، اینم از دیشب با دوستان جان😻 به همراه کصنمک بازی من 😁

نه فرصت میکنم بخونمتون، نه فرصت میکنم بنویسم اینجا 🙄