"مُبهم"

پروانه پر زد از پیله رفت.

انقد ازت ناراحتم که قلبم انگار داره از دستت گریه میکنه،

نمیدونم کدوم درد بزرگ‌تریه؛ این‌که تو نباشی یا باشی و مال من نباشی.. اما اینو میدونم هر دوش یه نتیجه داره: تنهایی. و تنهایی از همه‌چی بدتره!

امیدوارم تو زندگیتون آخرین امیدتونو از دست ندین!

نگه داشتن حرمت کسی که دوسش داری و ناراحت نکردنش قطعا از صدتا دوست دارم بهتر و قابل باورتره.

اگه سری اولی که چیزی دیدم گند میزدم به همه چی دیگه هیچ وقت مجدد تکرار نمیشدن!

چیه این روزا ك خسته شدم؟ همش قلبم میخوادازهمتون دل بکنه بره.. بزارتتون به حال خودتون وسرد وتنها شه، بیخیال همتون زندگیشو بکنه، بره واسه خودش یه جایي زندگی کنه ك دلش آروم بگیره، شبا تاصب بیدار بمونه بیخیالِ قانونا.. واسه آدمي ك زندس کی جز خودش تصمیم میگیره؟ دلمون لك زد بابا واسه یه جفت تنهایی توی شهر غریب.. اصن بیخیال...

مث اینه که الان دقیقا رو پل وایستادم ، دلشو ندارم بپرم ، ولی حرفاتون مث ی باد سرد داره هولم میده ، انگار فقط منتظر ی تلنگرم ، پرتم نکن خب؟!

انگاری دارد درونم مرگ رخ میدهد انگار یک چیزی دارد از درون من را ذره ذره میخورد چیزی در گلویم سنگینی میکند،دلم در حال پیچ خوردن است سرم آنقدر درد میکند که نای باز کردن چشمهایم را ندارم قلبم هزار تکه شده است هرکدام از این تکه ها جای جای بدنم را پاره میکنند،جسمم آنقدر ضعیف شده است که نمیتوانم حرکت کنم،زخم روحم آنقدر عمیق است که خونریزیش تمامی نداره و دارد من را غرق میکند،اشکهایم به دریایی بزرگ تبدیل شده است. دوست داشتنت با من چه کرد؟کارمای کدام کار را پس میدهم،کارمای دل بستن به تو را؟!