cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

صاحب‌ِپوتین‌های‌بزرگ

غرغرهای‌یک‌غولِ‌بزرگِ‌مهربان . صاحب‌قلم: @navid_khoshnam گروه پروکسی: https://t.me/boots_proxy لینکِ ناشناس: https://t.me/HarfinoBot?start=bigbootsunknown کانال پرایوت: https://t.me/+drH4KAMYRIRhMzBk بابت مشاوره تغذیه‌ و تمرینِ فیتنس پیام بدید

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
5 113
Suscriptores
+1724 horas
+327 días
+13930 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

پیرِزن چادرِ مشکی سرش بود و با کیسه‌ی سنگینِ زباله درگیر. رسیدم بهش، گفتم «حاج‌خانوم بده من؛ خودم می‌برم شما برو خونه». گرفتم از دستش. گفت «خدا خیرت بده جَوون. آشغالای امام حسین‌ـه. الهی امام حسین حاجتِ دل‌تو بده». رگباری دعا می‌کرد. لابه‌لای دعاهاش جای «آشغالِ هیئت» گفت آشغالِ امام حسین! خوشم اومد. جمع کردنِ آشغالای هیئت از بچگی عادتِ من بوده. بچه که بودم حس می‌کردم حضرت زهرا شام درست کرده، امیرالمومنین میل کرده، حَسَنین میل کردن، زینب همین‌طور، و من دارم آشغالا رو می‌برم بیرون. ببین! اسمِ مَنو جزوِ آشغال‌جمع‌کُنات هم بنویسی، من راضی‌ام.
Mostrar todo...
در عصرِ عاشورا، یعنی همین الان در سال ۶۱ هجری، پس از کشته شدن امام حسین (ع) و یارانش، عمر سعد دستور داد سر‌های شهدا را از بدن جدا کردند. آن گاه سر‌ها را بین قبیله‌هایی که در رکابش می‌جنگیدند تقسیم کردند تا نزدِ پسرِ زیاد ببرند و از این طریق به او تقرب بجویند. پس در همان روز، سر امام حسین (ع) را به خولی‌ابن‌یزید داد و در همان روز او را به طرف عبیدالله بن زیاد روانه کرد. خولی سر مبارک را برداشت و به تعجیل به طرف کوفه حرکت کرد. وقتی رسید، شب بود، به طرفِ دارالاماره روانه گشت اما در قصر را بسته یافت. پس به خانه‌ی خود رفت و سرِ مبارک را در در تنوری با خاکسترِ نیمه‌روشن قرار داد. خولی در بامداد، سرِ امام را که موهاش سوخته بودند، به مجلسِ شرابخواریِ ابن‌زیاد برد.
Mostrar todo...
در عصرِ عاشورا، یعنی همین الان در سال ۶۱ هجری، عمر سعدِ لعین در میان اصحاب و یارانِ خود فریاد زد: «کیست که دعوت امیرِ خود ابن‌زیاد را درباره‌ی حسین به جای آورد و بر بدن او بتازد؟» پس ده نفر حرامزاده، آن منفور را اجابت کردند و سینه و پشت فرزند رسول را به سم اسب‌های خود پایمال کرده، درهم شکسته و خرد کردند.
Mostrar todo...
در عصرِ عاشورا، یعنی همین الان در سال ۶۱ هجری، شِمر به خیام علی‌ابن‌الحسین(ع)، امامِ سجاد، وارد شد. علی‌ابن‌الحسین را در آنجا اُفتان و پریشان، در حالی که سر به بالینِ بیماری نهاده بود دید و شمشیر کشید تا آن حضرت را بکشد، زینبِ کبری(س) خود را روی برادرزاده انداخت و گفت: «اگر می‌خواهی او را بکشی اول باید مرا بکشی» ، در همین حال عمر سعد در آنجا حاضر شد و گفت: «دست از این جوانِ بیمار بردار». شمر گفت: «فرمانِ امیر است که همه‌ی فرزندان حسین را بکشم.». عمرِ سعد، منع نمود، و شمر دست از قتلِ امام بعدیِ شیعیان کشید.
Mostrar todo...
در عصرِ عاشورا، یعنی همین الان در سال ۶۱ هجری، لشکرِ ناجوانمردِ شیطان، با بی‌حیاییِ تمام به خیمه‌ی زنان و کودکانِ حرم حمله کردند، ولی مادامی که اهل بیت در خیمه‌ها بودند کسی جرأت نکرد داخل خیمه‌ها شود و چیزی بدزدد؛ پس، در حالی که اهل بیت هنوز در خیمه‌ها بودند، خیمه‌ها را آتش زدند. زنان و بچه‌ها که چنین دیدند با پای برهنه، گریان و شیون‌کنان و هراسان پای به فرار گذاشته و از هر سوی می‌دویدند. آن لشکر هم دست به غارت حرم زدند و زنان و بچه‌ها را به ضرب تازیانه می‌زدند و زیور آلات و برخی حجابِ آن‌ها را به غارت بردند. حسینِ شهید(ع) ، شبِ قبل، سعی در جمع کردنِ خارهای بیابان کرده بود.
Mostrar todo...
در عصرِ عاشورا، یعنی همین الان در سال ۶۱ هجری، پس از آن که سپاهِ کوفه از کشتن امام حسین(ع) و یارانش فارغ شدند، دست به غارت و یغماگری و تاراج و چپاولگریِ لباس‌ها و اشیاء همراهِ امام زدند و هر کدام چیزی برای خود برداشتند از جمله پیراهن، عمامه، کفش، شمشیر و زرهی که بترا نام داشت همه را به غارت بردند و پیکیرش را برهنه بر زمین کربلا رها کردند. انگشترِ امام را در آن شلوغیِ دزد بازار، با قطع کردنِ انگشتِ مبارکش دزدیدند.
Mostrar todo...
در عصرِ عاشورا، یعنی همین الان در سال ۶۱ هجری، بعد از آن‌که یزیدیان از قتل سیدالشهداء و یارانش فارغ شدند، ذوالجناح، اسبِ امام، در حالی که یال و کاکل‌اش به خونِ آن حضرت آغشته بود به سوی خیمه‌ها دوید. چون نزدیک خیمه‌ی زنان شد، شیهه‌ی بلند سر داد. اهل حرم صدای اسب امام را شنیدند، سراسیمه بیرون دویدند، وقتی اسب امام را بدون صاحب دیدند و دانستند که آن جناب شهید شده است، آن وقت بود که گریه و شیون آن‌ها بالا گرفت و فریاد «وا حسینا و وا اماما» بلند شد.
Mostrar todo...
00:00
Video unavailableShow in Telegram
تو چی می‌دونی که دیگه مطالعه نمی‌کنی؟ ما به حرفای ۵۰ سال پیشِ این آقا هم محتاجیم.»
Mostrar todo...
l411ijjuuc16.32 MB
عاشورا چه کرد؟ استاد محمدرضا حکیمی: - عاشورا حاکمیت ضد قرآنیِ دمشق را مطرود کرد. - افکار تخدیر شده را به خود آورد. - عالمان و محدثان و‌ بزرگانِ مسلمین را که می‌پنداشتند در برابر اوضاع انحرافی جامعه اسلامی هیچ تکلیفی ندارند، محکوم کرد. - اعتبار واعظان و عالمانی که در جوّ اختناق زندگی می‌کردند و‌ پذیرای ذلت بودند کاست. - ماهیت اسلام را که حاکمیت حق و عدل است از نو مطرح کرد. - حکومت تحمیلی و صددرصد نامشروع یزید را باطل خواند. - بی‌ثمری کار عالمان و فقیهانی که در مسجد‌ها و مدرسه‌های تابع حکومت‌های ظالم به کار علم و درس مشغول بودند نشان داد. - نشان داد که دین خدا امانت الهی است که هرگاه زمامداران در نگاهداری آن خیانت کنند هیچ چیز مهم‌تر از مبارزه با آنان نیست. - یادآور شد که انسان ودیعه‌ی خدایی است که هرگاه حاکمیت‌ها مسیر او را منحرف سازند مهم‌ترین تکلیف ایستادن در برابر آن‌هاست. - زندگی با ظالمان را که به جز غرق در منجلاب تسلیم و انحراف و‌ ذلت‌پذیری چیزی نیست از مرگ بدتر خواند. - و مرگ در راه آزادی و‌ عدالت را سعادت کامل دانست و رسالت انسان را یادآوری کرد... از کتاب قیام جاودانه صفحه ۹۹ و ۱۰۰
Mostrar todo...
عاشقانت می‌فروشند عیش را، غم می‌خرند.
Mostrar todo...
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.