Purple🌌Mood💜community

کاراتونو بکنید. ده محرم و اربعین هیچگونه هیچگونه در حتی ی نقطه فعالیت هم نخواهیم داشت .

نمیدونم واقا چی بگم ولی شما فک میکنید من دخترم که مثلا با هک‌کردنم و این کصشرا منو بترسونید . پخش بشه چی میشه؟؟؟؟ هیچی نمیشه من ک خودم پخش نکردم تو پخش کن من شکایت میکنم تو فک میکنی چون ناشناس دادی واقا ناشناسه؟؟؟؟ این برنامه ناشناس و اینا همه پیاما با اسم و رسم توش میمونه اسکل اینجا جای تهدید کردن نیست پس فردا یکی پیگیر تر از من با همین‌تهدیا بگات میده حالا من کاری ندارم هکم کردی یا چی ولی هرطوری ک به دستشون اوردی بی سر صدا جق تو بزن لذت ببر دیگ از اون جالب تر اینکه تو منو بلاک کردی جواب نگیری..... این اونم جالب تره ... ولی درکل حالم بهم میخوره کسایی ک با آتو ازت تهدیدت میکنن متنفرم.... من چیزی برای از دست دادن ندارم این و لازم باشع اثباتش میکنم پس دنبال دردسر نگردین چون اگر لازم باشه من از همه دوستا و آشنام و هرکسی ک ب نوعی نفوذ داره براتون استفاده میکنم

لینک گروه

ترانه معروف روسى، بنام «ميليون، ميليون گل رُز» روزی، روزگارى مرد نقاشى بود كه تنها دارايى اش خانه كوچكى بود و چند نقاشى! او عاشق زن هنرپيشه اى شد، هنرپيشه اى كه عاشق گلهاى رُز بود... او خانه اش، نقاشیها وهرچه داشت را فروخت و با پولش دريايى از گل رُزِ سرخ خريد. . [ ميليون ها گل سرخ از پنجره ميبينى، بگو كيست كه اين همه عشق را جدى بگيرد؟ و تمام زندگى اش را براى تو به گل تبديل كند؟! سپيده دم كه از خواب شبانه برميخيزى، با خودت فكر ميكنى كه ديوانه شده اى! و در امتداد روياى شبانه ات، ميدانگاهى ميبينى از گل سرخ! از خودت در اين سردحالى ميپرسى كدام ثروتمندى اينچنين كرده است ؟ اما زير پنجره خانه ات مرد فقيريست، از نفس افتاده....] . دوران ملاقات و آشنائی،كوتاه بود و زن با قطارى رفت.... اين قصه، ترانه اى شد از گلهاى رُزِ شكوفان... نقاش، همچنان تنها ماند، تنها، با رنج ها و خيالاتش.... ولى زندگيش ميدانگاهى شد پر از گلهاى رز سرخ.... ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌

با این بیایید حوصله درخواست قبول کردن ندارم

لینک جدید اَسته